جشنواره وبلاگ‌نويسان طرفدار ما!

جشنواره‌ها و مسابقات- متن حاضر نقدي‌ست از يك وبلاگ نويس در مورد بزرگ‌ترين رقابت بين المللي وبلاگ نويسان. وبلاگ نويسي كه خود نه شركت كننده اين رقابت بود و نه راي دهنده آن تا شائبه غرض يا حسادت به نوشته‌اش وارد نشود.

چهارمين سال مسابقات انتخاب بهترين وبلاگ‌هاي جهان -كه از سوي دويچه وله (صداي آلمان) برگزار مي‌شود- طي شد. شايد اصلي ترين دليل اهميت اين مسابقه حضور حدود ۹هزار وبلاگ نويس در 16 موضوع از سراسر جهان و شركت صدهزار نفري در راي گيري عمومي اين وبلاگ‌ها باشد. آماري كه هرچند قابل توجه و شايد بي‌نظير است، اما درصد كمي از وبلاگ نويسان جهان را در بر مي گيرد.

نگاهي مختصر به صدر تا ذيل اين مسابقه عنواني غير از “مسابقه بين المللي بهترين وبلاگ” را تداعي مي‌سازد: “بهترين وبلاگ نويسان طرفدار ما!”

از عامل اصلي مسابقه كه صداي آلمان است تا حمايت كنندگان آن و تا هيات داوران گزينش شده و واضح‌تر در انتخاب وبلاگ‌ها، همگي نمايش رياكارانه‌اي را جهت تبليغ يك نوع تفكر خاص(!) برپا ساخته اند. روي‌كرد سياسي خاصي كه قدرتش را با بسيج امكانات به رخ رقباي عموما شرقي‌اش مي كشد.

حاميان مسابقه
هنگامي كه در بين حاميان به نام‌هايي چون سايت گويا، راديو زمانه، راديو هلند و… برخورد مي‌كنيم بيش‌تر به‌حال وبلاگ نويساني كه با اميد يك رقابت سالم و حرفه‌اي پا به عرصه اين مسابقه گذارده‌اند تاسف مي‌خوريم. نهادهايي حامي انتخاب بهترين‌هاي جهان و ايران شده‌اند كه گرايش سياسي ضد اسلامي وحتي ضد ديني‌شان بر بسياري پوشيده نيست.

به‌طور مثال يكي از سايت‌هاي حامي خود با استفاده از رانت عضو پارلمان هلند و گروهك تروريستي مجاهدين خلق جهت مقابله با نظام ايران و حمايت از مطرودين نظام تاسيس شد وبه تنهايي آغازگر تهاجمات جديد بر ضد دين اسلام در عرصه اينترنت شد.

ورود اين چنين پايگاه‌هايي در حمايت از مسابقه‌اي در اين سطح انسان را به‌فكر وا مي دارد! تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل!

هيئت داوران
سوالات بسياري در مورد شباهت‌ها و تفاوت‌هاي روزنامه نگاري و وبلاگ نويسي در دنيا مطرح است. عده‌اي وبلاگ را رسانه‌اي مي‌دانند كه همان كاركرد روزنامه را دارد و عده‌اي وبلاگ را انعكاس علايق، افكار و دانسته‌هاي شخصي مردم تلقي مي‌كنند. از همين روست كه درصد كمي از وبلاگ نويسان را ژورناليست‌ها تشكيل مي دهند. وبلاگ‌هاي زيادي به سرگرمي، مذهب، علم، فلسفه، هنر و… مي‌پردازند كه انتخاب از بين آنها مستلزم اشراف حداقلي هيات داوران به آن موضوعات است. درحالي كه تخصص مشترك همه اعضا هيات داوران روزنامه نگاري‌ست!

فرناز سیفی ژورنالیست، فعال حقوق زنان و وبلاگ نویس ایرانی که در پنج سال گذشته در عرصه جنبش زنان و جامعه مدنی فعالیت کرده است و در چند روزنامه و سایت فمینیستی قلم زده و از بنیان‌گذاران سایت زنستان است عضو ايراني هيات داوران اين جشنواره بود و نكته جالب اين‌كه گردانندگان يكي از وبلاگ‌هاي برگزيده (تغيير براي برابري) نه تنها هم‌فكر او، كه دوست و همكار با اونيز هست. «تغيير براي برابري» و «زنچينگ ين» از ايران و چين هر دو از مخالفان دولت‌هاي مخالف غرب هستند. دو وبلاگي كه با بيش‌ترين راي مشتركا برنده ويژه بخش گزارشگران بدون مرز شدند.

جالب‌تر وقتي مي شود كه خود او نيز حتي اساس اين مسابقه را هم قبول ندارد و تصريح مي كند كه ملاك‌هايش براي انتخاب اغلب سياسي هستند. او در وبلاگش «امشاسپندان» معيارهاي انتخاب‌هايش را برمي‌شمارد؛ معيارهايي كه توجه به آنها سطح «مسابقه بهترين وبلاگ جهان» با آن استقبال گسترده را تا حد همان نام ذكر شده «وبلاگ نويسان طرفدار ما» تقليل مي دهد!

-منتقد وضعیت اجتماعی و سیاسی و آزادی بیان در ایران؛
شرط بالا يعني اين‌كه وبلاگ‌هاي بسياري بايد به‌جرم منتقد نبودن از عرصه انتخاب خارج شوند و فقط وبلاگ‌هايي شانس انتخاب را خواهند داشت كه مخالف دشمنان ما باشند. جمله‌اي كه بسيار شبيه افاضات رييس جمهور شكست خورده آمريكاست!

«ديرتيش باد» در اين ميان يك استثنا است. استثنايي كه حتي اگر وبلاگ نمي‌داشت در ذات خود سوژه‌اي طلايي براي خيلي ژورناليست‌ها با تفكرات گوناگون خواهد داشت. آن‌گونه كه از نجف زاده و خبرگزاري فارس تا حتي سي.ان.ان در موردش گزارش تهيه كنند. اين وبلاگ نتيجه تلاش معلمي در كوچك‌ترين مدرسه دنيا بود كه پيش‌تر با گزارش كامران نجف زاده به شهرت رسيد و حتي آن مجموعه يك‌بار در برنامه خانواده شبكه يك هم حضور پيدا كردند.

ذكر نكات فوق به اين دليل بود كه اگر «ديرتيش باد» به‌جاي مقام دومين وبلاگ برتر جهان، مقام اول را نيز كسب مي كرد چندان جاي تعجب نداشت. چرا كه او در اين مسابقه فقط استثنا بود! استثنايي كه اگر مثلا در مسابقه ديدگاه روبه‌روي دويچه وله هم شركت مي كرد باز شانس برتري را داشت.

و…
اين مسابقه هر چه بود پايان يافت و بهترين‌هاي مطابق ميل گردانندگان(!) جوايز نفيس خود را دريافت خواهند كرد. ولي چيزي كه باعث نقش بستن سطور بالا شد دغدغه‌اي بود براي انتقال حاشيه‌هايي از اين مسابقه براي ما و همه وبلاگ نويسان در اين سوي دنيا!

جايي كه در معادلات سياسي نام جنوب را يدك مي كشد. كشورهايي كه تا چندين سال پيش مستعمراتي در دست گردانندگان كنوني دويچه وله، بي.بي.سي فارسي، راديو فرانسه و راديو زمانه بودند، در قرن21 عرصه هجوم تبليغاتي همان دولت‌ها شده اند.مسابقاتي را هم كه گه‌گاه برپا مي كنند انسان را ياد جشنواره‌هاي هنري – سينمايي دوران جنگ سرد غرب با شوروي مي اندازد.

رقابت‌هايي كه هدف اصلي آنها كمك به سياست مداران پيمان آتلانتيك شمالي(ناتو) در جهت تضعيف موج گرايش طبقات مختلف اجتماعي ان زمان به كمونيسم بود. آيا اين بار نقشه استعماري ديگري در راه است؟ يا ناتو رقيب ديگري بعد از زوال كمونيسم در مقابل خود مي بيند؟!

ميم.نقطه

۲ comments

  • باسلام و تشكر از بابت انتشار متنم و صد البته ويرايشش. خواسم عرض كنم آدرس وبلاگ من اينه
    http://solouk.mihanblog.com
    اگر ممكنه آدرسم رو در انتهاي متن اصلاح كنيد

  • سلام
    من هم با این دوست عزیز موافقم و وقتی دیدم که شما حتی لینک برندگگان این مسابقه را نیز گذاشتید، با خود فکر کردم که این نفوذ بی صدا چقدر زیاد شده است
    ولی اشاره به جا و خوبی داشتید
    امیدوارم که در آینده به دیگر گروه های وبلاگ نویس توجه بیشتری بکنید و با معرفی بیشتر لینک های آنان، از هم صدا شدن با صدای آلمان و صدای آلمان ها دور شویم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

جایزه همراه اول