معلوم نیست رفع فیلتر فیسبوک به نفع کشور باشد
به گزارش«وبلاگنیوز» روزنامه خبر در مصاحبهای با علی مطهری، نماینده مجلس، به بررسی موضوعات مختلفی از جمله فیلترینگ شبکههای اجتماعی پرداخت؛ بخشهایی از این مصاحبه را در زیر میخوانید:
شما هم نگرانیهایی در حوزه فرهنگ دارید، آیا میتوان گفت که شما هم منتقد رویکرد فرهنگی دولت هستید؟
من در مباحثی همچون آزادی بیان و آزادی مطبوعات در اظهارنظر و نقد، رویکرد وزارت ارشاد را قبول دارم. به طور کلی در خیلی جاها با دولت در عرصه فرهنگ، هم نظرم. ولی مثلا در مورد حد و مرز نظارت دولت بر مسئله پوشش اسلامی شاید اختلاف نظر دارم. اخیرا وزیر کشور اعلام کرد که «گشت ارشاد به فضای بیمارستان ها، فضاهای فرهنگی، دانشگاه ها، فرودگاه ها و فروشگاههای بزرگ نباید ورود پیدا کند.» این یعنی محدود کردن حوزه آن بخش از امر به معروف و نهی از منکر که وظیفه دولت اسلامی است و البته خلاف قانون است، مگر این که برای این اماکن متولی و ضابط خاص تعیین کرده باشند. یا در مورد فیس بوک البته فعلا نظری ندارم و در حال تحقیق هستم ولی معلوم نیست که رفع فیلتر به نفع کشور باشد. چون فیس بوک تیغ دو دم است و ممکن است جنبههای منفی آن بیش از جنبههای مثبتش باشد، لااقل تا زمانی که فرهنگ استفاده از فیس بوک در میان ما پیدا شود و قانون هم تکلیف اعمال مجرمانه در این حوزه را مشخص کند.
ولی راه دورزدن فیلتر بسیار زیاد است. با توجه به این که مردم با استفاده از فیلترشکن می توانند وارد فیس بوک بشوند، آیا فیلتر بودن آن باعث کاهش آسیبها میشود؟
من در این زمینه در حال تحقیق هستم و با اهل فن صحبتهایی دارم. ولی هنوز به نظر قطعی نرسیده ام. البته اگر استفاده از ابزاری، جنبه مجرمانهاش بیشتر باشد، حکومت می تواند دسترسی به آن را مشکل کند، گرچه نتواند استفاده از آن را غیرممکن سازد.
اما آقای دکتر، هم برخی وزرای دولت در این شبکه اجتماعی عضوند و هم فرزند خود شما!
بله میدانم! عرض کردم، به این نقطه نرسیدهام که فیس بوک باید فیلتر باشد یا نباشد. کسانی که استفاده می کنند لابد آثار مثبت و محاسن آن را بیش از آثار مخرب و معایب آن میدانند. استفاده از فیس بوک تا قبل از حوادث سال 88 آزاد بود و مشکلی نداشت. ممنوعیت آن هم از ناحیه قانون مجلس نیست، از سوی شورای عالی امنیت ملی است. شاید بیشترین نگرانی از این شبکههای اجتماعی از بعد سیاسی باشد و دغدغههای اخلاقی و اجتماعی در درجه دوم باشد. اگر مخالفت با این شبکهها صرفا ناشی از نگرانی سیاسی باشد، من ان را قبول ندارم که چون منتقدین نباید با هم مرتبط شوند، چنین شبکههایی را فیلتر کنند. ولی اگر مخالفت با این شبکهها به دلیل مسائل اخلاقی باشد که کسی وارد زندگی خصوصی دیگران نشود، کار درستی است، گرچه کسی که صفحهای در فیس بوک دارد میتواند فقط به افراد خاصی امکان ورود به صفحه خود را بدهد. به هرحال کسانی میتوانند از این طریق کاسبیهای غیراخلاقی ایجاد کنند. اینجاست که حکومت باید دخالت کند. برای رفع فیلتر فیس بوک تکلیف این امور باید مشخص شود. البته همان طور که گفتم اطلاعات من در این زمینه کامل نیست و در حال تحقیق هستم.
نظام اسلامی نسبت به مسائل فرهنگی و اخلاقی باید حساس باشد و برخلاف دولتهای لائیک و سکولار وظیفه دارد که به این حوزهها ورود کند. اما باید ببینیم که فیلتر کردن شبکههای اجتماعی ما را به این مقصود میرساند یا نه؟ آیا آزاد گذاشتن مردم در این شبکهها آنها را به این مسئولیت میرساند که با اراده خودشان وارد حیطههای غیر اخلاقی نشوند یا نه؟ به دلیل اهمیت این مسئله به کمیسیون فرهنگی مجلس پیشنهاد دادم که این مسئله را بررسی کند و به نتیجه برساند.
به نظر شما اینکه با گذشت بیش از سه دهه از عمر نظام اسلامی نگران از ورود به این شبکهها اعم از فیس بوک و توئیتر هستیم و نگرانیهایی نسبت به حجاب و ماهواره و … وجود دارد، ناشی از چیست؟ اشکال کار کجاست؟
این نگرانیها همیشه وجود دارد و باید وجود داشته باشد و به معنی ضعف نظام اسلامی نیست. عرض کردم، اگر نگرانیها صرفا سیاسی باشد موجه نیست اما اگر نگرانی از آسیب های اجتماعی باشد بجاست. شما هر مقدار هم کار فرهنگی بکنید، باز در جامعه اقشاری خواهند بود که دچار آسیبهای اجتماعی و فرهنگی هستند و ممکن است به خاطر گرایش به فرهنگ غربی یا از روی هوا و هوس با کارهایشان انحطاط اجتماعی و اخلاقی ایجاد کنند. زمان پیامبر هم این گونه افراد بودند، منتها امروز به خاطر توسعه ارتباطات این آسیب جدیتر است.
اساسا مسائل اخلاقی و جاذبههای جنسی به گونه ای است که نمی توان صرفا با آموزش و تربیت و افزایش تقوا کاری کرد که دیگر، افراد میلی به آن نداشته باشند. دین اسلام هم به این جاذبه شدید توجه داشته و حجاب و عدم اختلاط زن و مرد را به همین جهت مقرر کرده است. این بدان معنی است که خدا هم که خالق انسانهاست در این موضوع به بشر اعتماد ندارد و میداند که اگر بشر در این وادی بیفتد، دیگر نمیتواند جلوی خودش را بگیرد و از حدود تعیین شده میگذرد، لذا با احکام خود میخواهد زمینه این اتفاق را از بین ببرد. دولت اسلامی هم باید زمینهها را از بین ببرد.
به همین دلیل است که میگویم هرچقدر هم مدرسه و دانشگاه و صداوسیما و دیگر مربیان جامعه مثل روحانیت، خوب کار کنند باز هم افرادی هستند که به خاطر هوا و هوس دست به کارهای خلاف اخلاق میزنند و اینجا نیاز به قانون و اقدام عملی دولت اسلامی است. البته اکثریت جامعه اینچنین نیستند و حدود را رعایت می کنند.