شبکههای اجتماعی تلفنهای همراه؛ همراه دائمی نوجوان و جوانان ایرانی
به گزارش «وبلاگ نیوز» پایگاه خبری مهرنامه در گزارشی نوشت: مانند هر تکنولوژی دیگری این شبکهها هم مزایا و معایبی دارد که باز هم مثل همیشه ما ایرانیان بیشتر درگیر معایب آن شدهایم. این شبکههای اجتماعی اندرویدی به سرعت تبدیل به نوعی اعتیاد میان بسیاری از نوجوانان و جوانان شده و برخی از آسیبهای اجتماعی را تشدید کرده است. امکانی که در اساس میتواند موجب آسانی ارتباط میان دوستان و خویشاوندان در مسیرهای دور و نزدیک شود و افراد را به یکدیگر نزدیک کند، حالا آنها را از نزدیکانشان و آنان که با یکدیگر زیر یک سقف زندگی میکنند، دور کرده است تا از میان ناشناختهها و ناشناسها دوست و آشنا پیدا کنند؛ اتفاقی که فقط حجم تنهایی روزمره انسان نیمهمدرن ایرانی را بیشتر کرده است.
زندگی روزمره نسل جوان به شبکههای اجتماعی اندرویدی گره خورده است
اینکه به واقع سهم حضور شبکههای اجتماعی آن هم از نوع اندرویدی در زندگی هرکدام از ما چقدر است، بحثی است که نیاز به بررسی زندگی روزمره دارد. برخی پیامدهای حضور دائمی این شبکهها در زندگیها آنقدر واضح و پررنگ است که افراد میتوانند بحشی از ناکامیهای زندگیشان را مستقیماً به آن ربط دهند.
«۴ سال زندگی مشترک داشتیم. بیمشکل نبودیم، اما همدیگر را دوست داشتیم و سعی میکردیم حلش کنیم. ۲ ماه پیش فهمیدم مردی که آنقدر رویش حساب میکردم و هیچوقت فکر نمیکردم بخواهد چنین رفتارهایی کند، توی اینستا و وایبر و کیک چند هزارتا دوست و مشترک دارد و پای عکسهای نامناسب و ناجور دخترها کامنتهای جنسی میگذارد. دوستدختر دارد و کلاً برای خودش در موبایل زندگی مجردی درست کرده است. اگر همه مشکلات زندگیمان از بیپولی و دخالتهای خانوادهها قابل حل و فصل بود و با علاقه میشد تحملش کرد، این یکی غیرقابل تحمل بود. پیشنهاد جدایی دادم؛ مخالفتی هم نداشت و ظرف ۴۵ روز توافقی جدا شدیم.»
نگار ۳۰ ساله است. در حالی از همسرش جدا شده است که تا قبل از فهمیدن کارهای همسرش فکر میکرده عاشقانه یکدیگر را دوست دارند. او هنوز هم در شوک کامنتهایی است که از شوهرش پای عکسهای دختران دیده است. میگوید خودش هم وایبر و اینستا و واتساپ و .. دارد، اما هیچوقت با استفاده از آنها به فکر خیانت نبوده است، بلکه همه اینها را راهی برای ارتباط بیشتر و راحتتر با دوستانش میدانسته است.
شیرین ۲۸ ساله و متأهل است، اما نظر دیگری دارد؛« به نظر من اساساً این شبکههای اندرویدی حریم خصوصی و پرایوسی (Privacy) آدم را زیر سؤال میبرد. واقعاً نمیفهمم اینکه به محض وارد شدن در یکی از این شبکهها همه لیست شمارههای تلفن فرد خبردار میشوند و میتوانند وارد حریم خصوصی آدم شوند و مثلاً عکسی که برای پروفایلم گذاشتم را ببینند، یعنی چه؟ فردی که من یکبار شمارهاش را برای انجام کاری گرفتهام یا به او شماره دادهام یا همکار اداره و یا هر کسی که این روزها شمارهاش ممکن است در لیست تلفن همراه منِ نوعی باشد و اساساً با هم صمیمیت و نزدیکی نداریم، چرا باید عکسهای من را در وایبر و واتساپ ببینند و بهطور خصوصی و شخصیتر برایم پیام هم بگذارد؟ احساس میکنم فضای مسیجبازی در این شبکهها بسیار راحتتر و عادیتر از اساماس دادن است و به نوعی افراد را به هم نزدیک میکند و قبح روابط نامشروع و خارج از عرف را ریخته است؛ ارتباطی که معمولاً به صورت اساماسی به این سادگیها انجام نمیشد. به نظرم این شبکههای اندرویدی آدمها را برای نزدیکشدن به یکدیگر و ارتباطات خارج از چارچوب وقیح میکند. با وجود اینکه گوشیام اندرویدی است، اما خودم و همسرم در هیچکدام از این شبکهها عضو نیستیم.»
مهرداد ۳۲ ساله و مجرد هم معتقد است که شبکههای اندرویدی تلفن همراه برخی ارتباطات غیرضروری و خارج از مرز را میان دختران و پسران گسترش میدهد. خاطره او در این زمینه جالب است: «مدتی پیش برای کاشت مو به یکی از کلینیکهای کاشت مراجعه کردم و خانم دکتر جوانی مرا ویزیت کرد و قرار شد برای عمل پیشش بروم. روز عمل با دستیارانش که بیشترشان دختران جوانی بودند در تمام طول ساعات عمل در مورد مرد دیگری که یک ماه پیش آنجا کاشت انجام داده بود، حرف میزدند. حال آنکه مرد عرب بوده و پس از کاشت از ایران رفته است، اما بهواسطه داشتن شماره موبایل خانم دکتر برای تماس اورژانسی پس از عمل، حالا با هم کلی عکس از طریق واتساپ و وایبر رد و بدل کردهاند و کل خانواده و دوستهای یکدیگر را میشناختند. مرد و زن هر دو متأهل بودند و من پس از آن روز مدتها به این موضوع فکر میکردم که این ارتباطات چقدر شرعی یا اخلاقی است؟؛ آیا همسران آنها از این امور آگاهی دارند؟؛ آیا راضی هستند؟؛ به نظرم شبکهها اندرویدی تمام مرزهای اجتماعی برای ارتباطات بین فردی را شکسته و در آینده نزدیک قبح بسیاری از روابط نامشروع را خواهد شکست.»
زهره ۳۸ ساله و مادر یکی دختر ۱۶ ساله است. میگوید در مقابل موبایلهای اندرویدی، فیسبوک و توییتر پادشاه بودند!؛ « وقتی رفتیم برای دخترم موبایل بخریم، معمولیترین گوشی موجود را گرفتیم؛ اما همین هم اندروید رویش نصب شده و انواع شبکههای مجازی را در اختیار دخترم قرار میدهد. اگر قبلاً برای استفاده از لبتاپ و اینترنت و فیسبوک میتوانستیم مرزی تعیین کنیم، به یمن کوچک و جمع و جور بودن تلفن همراه و اتصال آسانش به اینترنت، حالا اساساً نمیتوانیم نظارتی روی استفاده دخترمان داشته باشیم. مدام سرش در گوشیاش است و مشغول لایک و کامنت و چت با کسانی که همگی هم آشنا نیستند. شبکههایی که کل افراد هممحلی و نزدیک را شناسایی میکنند و هر نوجوانی را در معرض ارتباطاتی قرار میدهند که هیچکس از آن خبردار نمیشود. گوشیاش را شبها با خود میبرد زیر لحاف و اصلاً نمیدانیم کی میخوابد!»
فاطمه ۳۷ ساله مادر پسری ۱۹ ساله است. «درس پسرم خیلی خوب بود و در بهترین مدرسه تهران همیشه شاگرد اول بود. پدرش خواست این همه درسخوانی و شاگرد اولیاش را تشویق کند و چون مدتها دلش تلفن همراه جدید میخواست، سال دوم دبیرستان برایش آیفون خریدیم. همان شد که دو سال آخر مدرسه را کلاً درس نخواند و بچهای که معلمینش روی قبولی دانشگاه شریف برایش حساب کرده بودند، دانشگاه آزاد اطراف تهران قبول شد. پسرم اصلاً اهل دختربازی و بیرون رفتن نبود، اما از وقتی گوشی جدید به دستش رسید در همه این شبکههای اینستا مسیج، وایبر، لاین، تانگو و … عضو شد و پای دختر و دوستهای رنگ و وارنگ اطرافش باز شد. به همین سادگی یک سال از دانشگاه عقب افتاد؛ چون خودش هم توقع چنین رتبه و نتیجهای نداشت و حالا دوباره نشسته است که برای امسال بخواند؛ گرچه همچنان گوشی تلفن همیشه در دستش است.»
اما مینا ۲۲ ساله و مجرد است. او نگاه دیگری به شبکههای اجتماعی دارد و معتقد است که شبکههای اجتماعی برای ارتباطات اجتماعی بسیار ضروری است و باید به این تحول به دیده مثبت نگریست: «اولاً که با استفاده از واتساپ و وایبر و لاین در هزینههای تلفن همراه صرفهجویی میشود و کلی از مسیجها را میتوان از این طریق و بدون هزینه ارسال کرد و ثانیاً میتوان با دوست و فامیل خارج از کشور به راحتی و با کمترین هزینه ارتباط داشت. خواهرم ۲ سالی است که برای ادامه تحصیل از ایران رفته است و الان مدتی است که ما با استفاده از همین شبکههای اندرویدی، به راحتی با هم در تماسیم و نگرانی از بابت هزینهها نداریم. در نهایت هم در این شبکهها میتوان به سادگی عکس ارسال کرد و از حال و احوال دوستان و آشنایان باخبر شد. به هر حال عدهای ممکن است از هر چیزی بد استفاده کنند، اما واقعیت این است که این شبکههای مجازی جدید واقعاً زندگی را متحول و ارتباطات را آسان کرده است.»
محتوای شبکههای اندرویدی و تغییر در سبک زندگی جوانان
محمدتقی کرمی در رابطه با تأثیر شبکههای اجتماعی بر کاربران جوان ایرانی معتقد است: انگیزههای کاربران برای حضور در شبکههای اجتماعی اهمیت زیادی دارد و بحث فاعلیت در شبکههای مجازی را پررنگ میکند. اینکه فرد خلق میکند، کامنت میگذارد و خود را در معرض نقد و ارزیابی قرار میدهد؛ همه چیزهایی است که انگیزههای کاربران در مراجعه به شبکههای اجتماعی بالا میبرد. خصوصاً در جوامعی که میزان کنترل و نظارت بالاست، اتفاقا انگیزه برای مراجعه به شبکههای اجتماعی مجازی بالاتر خواهد بود؛ چراکه افراد میخواهند تا حدی از آن نظارتها و کنترلهای دست و پاگیر و هنجارهای فربه فاصله بگیرند. این موارد میتواند هم کارکرد مثبت شبکههای اجتماعی باشد و هم کارکرد منفی و پیامدهایی که محل تأمل است.
عضو هیئت علمیدانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی، در ادامه افزود: یکی از کارکردهای اصلی و انحصاری شبکههای اجتماعی، ایجاد اعتماد به نفس حرف زدن در جوانان است. براساس آمار ۴۲ درصد جوانان ایرانی عضو فعال شبکههای اجتماعی هستند. و بالای ۸۰ درصد کابران ایرانی زیر ۳۲ سال سن دارند. همین که وجه غالب کاربران ایرانی جوان هستند و دیگر اینکه نمیتوانیم به راحتی حرفمان را بزنیم، به کاربر ایرانی یک خاصبودگی میدهد.
وی همچنین تصریح کرد: در مورد شبکههای اجتماعی میتوان گفت درست یا غلط استفاده کردن از آنها بستگی به کاربر دارد و میتوانند کارکرد دوسویه داشته باشند، اما برخی دیگر از تکنولوژیها وقتی وارد زندگی میشوند، همراه با خود اخلاق خود را میآورند و بستگی به نوع استفاده استفادهکننده (user) ندارند. در واقع وقتی یک تکنولوژی، به مثابه امکانی وارد زندگی میشود، سبک زندگی و اخلاق و توقعات و قضاوتهای ما نیز متفاوت خواهد شد.
همچنین دکتر شالچی یکی از آسیبهای شبکههای اجتماعی را در حذف مرز حوزه خصوصی و عمومی دانسته و ادامه میدهد: کاری که تکنولوژی در مورد سبک زندگی افراد انجام میدهد، این است که مرز میان حوزه عمومی و خصوصی را از بین برده و بههم میریزد. در زندگی سنتی حوزه خصوصی حوزه بسیار مهمی بود. حتی در معماری ما اهمیت حوزه خصوصی کاملاً مشخص بود. حوزه خصوصی و خانوادگی آنچنان مهم بود که دارای مرز مشخصی با دیگر حوزههایی بود که دیگران میتوانستند رصد کنند، اما وقتی تکنولوزی این مرز را بههم میریزد، همه آنچه خصوصی ماست، دیگر علنی و آشکار میشود.
همچنین دکتر علوی، روانشناس، در این راستا که آیا نفس دنیای مجازی آسیبزاست یا خیر؟، معتقد است: تکنولوژی، اقتضائات و الزامات خود را میآورد، اما اخلاقیات خود را نمیآورد، بلکه اخلاقیات نهفته ما را بیدار میکند. برای مثال شخصی که استعداد سوءظن دارد، وقتی به کسی زنگ میزند و طرف مقابل جواب نمیدهد، برداشتش بر این اساس است که حتماً نمیخواسته جواب دهد. اما فرد دیگری که حسنظن دارد، فکر میکند حتماً کار داشته است. این برداشتها به این علت نیست که این احتمالات از طریق تکنولوژی زنده شده، بلکه این برداشت ناشی از شخصیت و ذهنیت فرد بوده و تنها توسط تکنولوژی بیدار شده است.
این روانشناس در ادامه افزود: ما صفات نهفتهای داریم که اتفاقات مختلف، آن صفات را بیدار میکنند. در تقسیمبندی شخصیت سه بخش داریم؛ بخش هوشیار (اطلاعاتی که هم من خبر دارم و هم شما)، نیمههوشیار ( اطلاعاتی که من از آنها خبر دارم، اما شما خبر ندارید و از شما پنهان میکنم) و ناهشیار (ویژگیهایی که نه من خبر داریم و نه شما) این بخش از شخصیت پنهان است و باید یک اتفاقی رخ دهد تا آن ویژگی در شخص معلوم گردد. برای مثال در میان مراجعانم خواهر و برادری را میبینم که ظاهراً با یکدیگر خیلی خوب هستند، اما وقتی پای تقسیم ارث به میان میآید، با هم دشمن میشوند. این خوی پرخاشگری از قبل در آنها نفته بوده و تقسیم ارث تنها آن را آشکار میکند. در مورد دنیای مجازی و شبکههای اجتماعی هم بحث به همین منوال است. اگر در دنیای مجازی مجالی پیدا میشود که شخص صفات منفی خود را نشان دهد، علتش آن نیست که دنیای مجازی این صفت را ایجاد کرده، بلکه تنها آن را بیدار و آشکار کرده است. پس دنیای مجازی علت نیست و ما را تربیت نمیکند، بلکه تنها کاتالیزور و تسهیلگر است و تنها ویژگیهای پنهان ما را آشکار میسازد.
همچنین در این رابطه دکتر کوروش محمدی به اهمیت طرز نگاه به شبکههای اجتماعی اندرویدی اشاره میکند و به مهرخانه میگوید: در رابطه با تأثیراتی که این شبکهها میتواند بر زندگی جوانان داشته باشد، باید ابتدا تعریف کنیم نگاهمان به این شبکهها چگونه است؟آیا این نگاه مبتنی بر آسیبزا و تهدیدآمیز بودن این شبکهها است، همانطور که نسبت به ماهواره و فیس بوک نگاه میکردیم و صرفاً به ممنوعیت آنها اقدام کردیم؟ نگاهی که نتیجهاش محکوم به شکست شد، اما در سطح دیگر اگر بتوانیم نگاهمان را تعدیل کرده و بهجای صرفاً منع، به فرصتهای آنان توجه کنیم، آن هنگام با ابعاد مثبتی که برای استفادههای مفید از این شبکهها میتوان داشت، روبهرو میشویم.
رئیس انجمن آسیبشناسی اجتماعی در ادامه افزود: عصر، عصر انفجار اطلاعات است و لازم است ما بهجای از دست دادن فرصتهایی که تکنولوژیهای ارتباطی در اختیارمان میگذارد، به راهکارهای استفاده مفید از آنها توجه کنیم. فرصتهایی که ما در رابطه با استفاده از ماهواره، فیسبوک و … از دست دادیم و صرفاً با وضع قوانین محدودسازی و ممانعتی، بسیاری از مخاطبان را که امروزه فقط در استفاده از ماهواره حدود ۷۰ دردصد تخمین زده میشوند، تبدیل به افراد قانونگریز کردیم.
محمدی؛ آسیبشناس، در رابطه با راهکارهایی که میتواند برای استفاده هوشمندانه از شبکههای اجتماعی اندرویدی استفاده شود، تصریح کرد: در حال حاضر شبکههای اجتماعی اندرویدی تجربه جدیدی است که غفلت و سکوت در برابر آن، فرصت استفاده از آن را برای برنامهریزان فرهنگی سلب میکند. ما میتوانیم از شبکهای همچون وایبر برای اصلاح باورهای منحرفشده و تعریفنشده جوانان استفاده کرده و با تشکیل گروههای مختلف فرهنگی- مذهبی در آن به جذب جوانان مبتنی بر ارزشهای دینی و فرهنگی اقدام کنیم؛ چنانکه تا کنون بسیاری از روابط عمومیها و گروههای مذهبی از این پتانسیل استفاده مفید و مؤثر کردهاند.
وی در ادامه عنوان کرد: در حالیکه مسئولین تنها به رفع تکلیف در این حوزهها پرداخته و با ایجاد ممنوعیت قانونی و فیلترینگ صرفاً از خود رفع تکلیف و مسئولیت میکنند، من بارها به ایشان پیشنهاداتی برای هدایت شبکههای اجتماعی از طریق رسانه ملی دادهام. برای مثال میتوان از طریق رسانه ملی بسیاری از گروههای سالم و سازنده در این شبکهها را تبلیغ و ترویج کرده و به اطلاعرسانی و آموزش برای اصلاح فرهنگ پایه اقدام کنیم. میتوانیم چهرههای الگوساز را از طریق این شبکهها به جوانان معرفی کنیم و در این راستا از آموزش و پرورش و دانشگاه هم کمک بگیریم.
رئیس انجمن آسیبشناسی اجتماعی همچنین گفت: جامعه ما در حال حاضر فاقد مهارتهای ارتباطی است. به همین دلیل بیش از فضای مجازی، در فضای واقعی شاهد ایجاد آسیب هستیم. به اعتقاد من مسئولین ابتدا باید مهارتهای داشتن ارتباط سالم را به افراد آموزش دهند تا جوان؛ چه در فضای واقعی و چه در فضای مجازی، بتواند گلیم خود را از آب بیرون بیاورد.
حضور در فضاهای مجازی موبایلی و اعتیاد به آن
در واقع دامنه پیامدهای استفاده از شبکههای موبایلی بسی فراگیرتر از بحث محتواست؛ چراکه در سطح محتوا همانطور که ذکر آن رفت میتوان به راهکارهایی مانند ترویج محتوای مثبت و سازنده در شبکههای اندرویدی مجازی اکتفا کرد، اما سطح دیگری از مسئله اساساً حضور افراد در این شبکهها است؛ چراکه وقتی فرد دچار اعتیاد به حضور در این شبکههای میشود و زمان زیادی از شبانهروز خود را در شبکههای مجازی موبایل خود میگذراند، حضور خانوادگی و اجتماعی او دچار اختلال شده و دنیای مجازی بر دنیای واقعیاش غلبه میکند.
دکتر شالچی در این رابطه معتقد است: موضوع این است که ما وقت محدودی در روز داریم. هر روزه چندین ساعت وقتمان در ترافیک و مشغلههای مختلف میگذرد و دنیای مصرفی و احتیاج به درآمد بالا نیز وقت زیادی از ما میگیرد. بنابراین ما به صورت عادی هم فرصت محدودی برای ارتباط و معاشرت چهره به چهره با یکدیگر داریم، اما نکته این است که وقتی که برای شبکههای مجازی صرف میکنیم، از یک طرف روابط اجتماعی ما را گسترش میدهد، و از طرف دیگر میتواند رقیبی برای روابط واقعی و چهره به چهره ما باشد؛ مخصوصاً در شرایطی که اعتیاد میآورد؛ همان بلایی که ۵۰ سال پیش تلویزیون بر سر ما آورد که بهجای آنکه همه روبهروی هم بنشینند، رو به تلویزیون مینشینند.
همچنین محمدی راهکارهای مواجهه مثبت با فضای مجازی موبایلی را چه به لحاظ محتوا و چه به لحاظ اعتیاد به زمان مصرف، اینگونه ارزیابی میکند: اگر بخواهم چند نکته را به عنوان راهکار برای ایجاد فرصت نسبت به شبکههای اجتماعی ارائه دهم، اول اهمیت آموزش از سنین پایه به کودکان در رابطه با راهکارهای مثبت برای مهارتهای ارتباطی است تا در این راستا ماهر شوند؛ دومین راهکار برگزاری سلسه دورههای آموزشی از طریق آموزش و پرورش و دانشگاهها و دیگر مؤسسات اجتماعی برای جوانان و والدین است؛ چراکه مشکل دیگر در این حوزه ناآگاهی خود والدین و کماطلاع بودن آنان در رابطه با شیوههای تربیت فرزندان برای استفاده مناسب از این تکنولوژیها است؛ و به عنوان سومین و آخرین راهکار، توصیه من واقعبین بودن مسئولین در رابطه با فضای حاکم بر وضعیت تکنولوژیهای ارتباطی و اطلاعاتی موجود است. واقعیت این است که جوانان ما از سنین راهنمایی و بعضاً کمتر، همگی دارای تلفن همراه بوده و به سرعت عضو شبکههای اجتماعی میشوند. به همین دلیل نقش نهادهای رسمی در حوزه فراهمکردن زمینه مثبت برای استفاده از شبکههای اجتماعی اندرویدی، بسیار پررنگ است و لازم است در این زمینه بیشتر صحبت شود تا پدیدهای که به صورت پنهان و غیررسمیفراگیر شده است، علنی شود. در چنین فضایی میتوانیم به صورت رسمی از متخصصان و کارشناسان دعوت کنیم تا به ارائه راهکار برای حضور کنترلشده جوانان در شبکههای مجازی پرداخته و بهجای تعارف کردن و سکوت در مقابل پدیدهای که به سرعت بین جوانان راه باز کرده است، به تحلیل و بررسی جوانب مختلف آن بپردازیم.
همچنین در همین راستا، علوی هم به بحث هویت اشاره و تصریح کرد: در سطح خرد لازم است به بحث شکلگیری هویت اشاره کنم. برای مثال ذهن و فکر و تربیت ما مانند هاضمه ماست. کودکی که تازه متولد شده است تنها میتواند شیر مادر بخورد و نمیتوانیم به او حبوبات و کلهپاچه بدهیم؛ چراکه ابتدا باید بزرگ شود و سپس بتوانیم سوپ و خوراکیهای دیگر را بدهیم. هویت نیز همینگونه است. تا وقتی که هویت فرد شکل نگرفته است، اگر هر چیزی در آن ریخته شود و فیلمی نامناسب به وی نشان داده شود، برایش مضر خواهد بود و ممکن است تمام سرنوشتش را تحتالشعاع قرار دهد.
این روانشناس در نهایت اظهار داشت: تکنولوژی هم به همین طریق عمل میکند. اگر هویت فرد شکل گرفته باشد، فرد میتواند از آن استفاده مناسب کند و تحتتأثیر قرار نگیرد. انسان بیهویت مانند ظرفی خالی است که هرکس میتواند هر چیزی در آن بریزد، اما شخص باهویت به هر شکلی تغییر نمیکند. متأسفانه ما روی هویت کودکان و نوجوانمان کار نمیکنیم. این بحث بسیار پرکار و پراهمیت است که در هر سنی باید چگونه هویت فرزندانمان را شکل داده و آموزش دهیم. برخوردها، جملات و رفتارها، همگی میتواند شکلدهنده و قوامدهنده هویت فرد باشد تا بتواند در مقابل تکنولوژی و شبکههای اجتماعی مقاوم شده و بیشتر از مزایای آن استفاده کنند تا کاملاً به آن وابسته و به حضور دائمی در آن معتاد شود.
وی در نهایت تصریح کرد: دنیای مجازی لزوماً باعث نمیشود در ارتباطات دنیای واقعی ضعیف یا قوی شویم، بلکه بستگی به افراد دارد؛ بعضیها در دنیای مجازی برای آماده شدن در دنیای واقعی تمرین میکنند که اتفاق خوبی است، اما برخی هم، چون اعتماد به نفس پایینی دارند و نمیتوانند خود را در دنیای واقعی مطرح کنند، وارد دنیای مجازی میشوند که البته مفید نیست. آنها در دنیای مجازی چون نظارت و ارزیابی وجود ندارد، راحتتر میتوانند خود را مطرح کنند. پس دنیای مجازی میتواند مفید و پناهی برای افرادی باشد که در دنیای واقعی نمیتوانند خود را مطرح کند و همچنین میتواند مضر بوده و به عنوان عقبنشینی از دنیای واقعی باشد که البته تولیدکننده نوعی از اعتیاد نیز هست.
اعتیادی که امروزه شاهد فراگیری آن میان جوانان و حتی میانسالانی هستیم که اندک آشنایی با این فضاها پیدا کردهاند؛ فضاهای مجازی موبایلی که از قضا دسترسی به آنها بسی راحتتر از فضاهای مجازی قبلی مانند فیسبوک است. حال دور و اطرافمان را کمکم افرادی گرفته و خواهند گرفت که ظاهراً کنار ما هستند، اما تمام مدت سرشان در گوشی موبایل برای خواندن آخرین پست گروه وایبرشان است و با نزدیکترین افراد زندگیشان هر روز بیگانهتر میشوند.
انتهای پیام/.