نامزدها لایکهای فضای مجازی را جدی نگیرند
به گزارش «وبلاگنیوز»، حسین ثابتیان عبدلی در مردمسالاری نوشت: شاید هنوز هم باشند کسانی که راهبرد تبلیغاتیشان در انتخابات بسان تبلیغات دهه شصت، هفتاد و یا حتی هشتاد این باشد که عکسهایی را در ژستها و میمیکهای گوناگون چهره بگیرند و آن عکسها را با ذکر نام خود در گونیهای حامل تراکت در سطح کوی و برزن و خیابان پخش کنند تا بلکه از این رهگذر برگه رأیی از میلیونها برگه رأی را بنام خود روانه صندوقهای رای گیری نمایند. چاپخانه دارها در روزهای تبلیغات انتخاباتی پر رونق ترین بازار خود را تجربه میکردند. اما در بیشتر وقتها آنکه شاهین مراد را بر سر اقبال خویش مییافت بازیافتیهای زباله جمع کنی بودند که در پایان شب با فراق بال هزاران کیلو کاغذ تباه شده را از سطح خیابانها جمعآوری میکردند و سودی بادآورده را روانه جیب خود میکردند. اما امروز و در عصر ارتباطات دیگر آن روشهای سنتی اگر نگوییم ناکارآمدند اما بی تردید سهم بسیاری ناچیزی را در جلب آرای مردمیایفا میکنند. دیگر کمتر نامزدی باصرف میلیونها تومان هزینه اقدام به چاپ و پخش آگهیهای تبلیغاتی خود در سطح شهرها برای جلب آرا میکند. اکنون رهگذران کوچه و خیابان بیش از آن که نگاهشان متوجه چشماندازهای دیداریِ پیرامون شان باشد نگاههای کنجکاوشان به دنبال آن چیزی است که پس از شنیدن آلارم رسید پیامهای مجازی بر صفحه گوشی تلفن همراه یا رایانه جیبیِ آنها هویدا میشود.
توجه به همین تغیر رفتار اجتماعی است که نامزدهای انتخاباتی را به سوی تبلیغات در دنیای مجازی سوق میدهد. بیتردید یک پیام تبلیغاتی که هوشمندانه طراحی شده باشد با یک کلیک ساده و با کمترین هزینه میتواند در جلب آراء هدفی را محقق کند که هزاران عکس و تراکت کاغذی از محقق کردن آن ناتوانند. اکنون تلگرام را میتوان محبوبترین و پرکاربردترین فناوری در دنیای مجازی دانست. از علتهای پرکاربرد بودن تلگرام آن است که این فناوری ویژه تلفن همراه طراحی شده است و امروزه هر شهروندی در جیب خود مجهز به فناوریِ تلفن همراه است که در کنار آن میتواند به سادگی از فناوری تلگرام نیز بهره ببرد. در حقیقت کاربران تلگرام میتوانند دنیایی مجازی با صدها هزار مطلب، فیلم، عکس و متن را در جیب خود جابجا کنند و حتی در حال حرکت بدون آنکه نیاز باشد در جایی ثابت بنشینند اطلاعات رسیده را بررسی و آنالیز کنند. از سوی دیگر عدم فیلترینگ تلگرام این رسانه مجازی را در صدر رسانههای مجازی دیگر قرار داده است و همین موضوع مهم تبلیغات مجازیِ نامزدها را در این رسانه مجاز میکند. بنابراین نامزدهایی که از مشاورانی هوشمند برخوردار باشند رسانه تلگرام را محیط بسیار مناسبی برای تبلیغات خود مییابند برای اثبات این موضوع نیز کافیست تا این روزها به حجم پیامهای رسیده در ارتباط با موضوع انتخابات در تلگرام گوشیِ خود دقت کنید. اما آنچه که مهم مینماید آن است که بدانیم در موضوعی به اهمیت انتخابات، رسانههای مجازی در راستای اهداف رقابتیِ نامزدها میتوانند مانند شمشیری دولبه عمل کنند؛ یعنی رسانههای مجازی در همان حالی که میتوانند در راستای اطلاعرسانی و تبلیغ درست به کار گرفته شوند، به علت گستردگی بیپایانِ پهنه خویش و عدم کنترل دقیق میتوانند در راستای تخریبهای ناجوانمردانه و بداخلاقیهای سیاسی و بازی با اذهان عوام نیز به کار گرفته شوند و هرگاه رقیبِ اخلاق مدار از سعه صدر و اخلاق مداریِ خویش نتیجهای نگیرد و رقیبانِ ناراست را در کارزار تخریبها برنده بیابد ممکن است به جای شکیبایی، خود نیز به جمع تخریبگرها بپیوندد و همین امر سبب میشود تا در فضای مجازی نگرنده حجم انبوهی از اطلاعات نادرست، شایعههای هدفمند و انگها برای تخریب چهره نامزدها باشیم، به گونهای که این حجم از اطلاعات که آمیزهای از راستیها و دروغها را در بر میگیرد مردم را بیشازپیش سردرگم کرده و آنها را از شور انتخاباتی و انتخابی مطمئن بازمیدارد. یکی از ویژگیهای رسانهای همچون تلگرام آن است که هر فردی در جامعه میتواند حجم انبوهی از اطلاعات را به گونهای بیستوچهارساعته در قالب کانال در اختیار مخاطبان خویش قرار دهد.
این کانالها که متاسفانه از سوی برخی از مردم و به سبب فقر سواد رسانهای به عنوان منبع اخبار قابل اعتماد نگریسته میشوند در صورت غرض ورزی و سوگیری میتوانند نقشی بسیار مخرب را در فضای انتخابات پدید آورند. مردم بایسته است بدانند که کانالهای تلگرامیهرگز نمیتوانند جایگزین قابل اعتمادی برای رسانههای رسمی و حقیقی مانند روزنامهها باشند. بنابراین داشتن سواد رسانهای از سوی جامعه در تشخیص راستی یا ناراستی اطلاعات دریافت شده از دنیای مجازی از بایستههای فرهنگیِ جامعه امروز ما میباشد. بیگمان انتخابات سالم در فضای رقابتی سالم رخ میدهد. تخریب نامزدها توسط دروغ پراکنیهای جناح رقیب پیش از هرچیز اسباب دلسردیِ مردم را فراهم میآورد. داشتن سواد رسانهای از سوی مردم سبب خواهد شد تا بیدرنگ هر مطلب رسیدهای را مورد پذیرش قرار ندهند بلکه برای رد یا پذیرش یک مطلب به دنبال دلایل و مدارک مستند و خردورزانه برآیند و این موضوع را سرلوحه انتخابشان قرار دهند که انتخاب نامزدهایی که در چهارچوبی تشکیلاتی و حزبی حرکت میکنند انتخابی درستِتر و سالمتر است.
از سوی دیگر داشتن سواد رسانهای بویژه درباره رسانههای مجازی از سوی نامزدها و داوطلبان انتخابات نیز امری بایسته است. بسیاری از موارد بوده است که نامزدی پس از شکست در کارزاری انتخاباتی رأی نیاوردن خود را با ناباوری نگریسته و علت این ناباوری خویش را محبوبیت در فضای مجازی دانسته است. برای نمونه نامزدی که مدتهاست در فضاهای مجازی مانند فیس بوک و اینستاگرام هواداران بسیاری را برای خود فراهم آورده دچار این پندار نادرست میشود که در صندوقهای رأی نیز به همان میزان میبایست از محبوبیت و اقبال مساعد برخوردار باشد و هرگاه با رأی پایین خود رویاروی میشود به این شکست با ناباوری، تردید و بدگمانی مینگرد. بدین سان سواد رسانهای سبب میشود تا نامزدها براین موضوع آگاهی یابند که لایکهای هواداران در صفحات مجازی ملاک محبوبیت یک فرد در پای صندوقهای رأی نیست.
متاسفانه ملاک قرار دادن چنین معیارهایی در دنیای مجازی و تفکیک نکردن آنها با دنیای حقیقی برخی از نامزدها را در برنامهریزیها و محاسبات شان در پیش و پس از انتخابات دچار اشتباه و سردرگمیمیسازد. بیتردید صفحات دنیای مجازی میتوانند در راستای اطلاع رسانی، رقابت سالم و برگزاری انتخاباتی آزاد و در نتیجه بسط و گسترش مردمسالاری و تکثرگرایی بسیار به کار آیند اما این اهداف محقق نخواهند شد مگر آن که شاهد بالا رفتن سطح سواد رسانهای از سوی مردم و جامعه باشیم.
انتهای پیام/.