وبلاگ خود را با واژگان پارسی زیباتر نمایش دهیم

یادداشت: یکی از دغدغه‌های همیشگی من این بوده که در نوشته‌هابی، زبان فارسی را بی‌ارزش نکنم. کار سختی است ولی غرورآفرین است. هرچند شاید کار کاملی انجام نمی‌دهم ولی به‌اندازه‌ی توانایی خودم تلاش دارم و همیشه نیز درحال کاوش در این موردم. پیشنهادهای دوستان را هم به گوش جان خواهم شنید.

با توجه به اینکه زبان پارسی با تازی بسیار درهم‌آمیخته شده، جداسازی واِژه‌های تازی(عربی) از زبان پارسی، شاید ناممکن باشد ولی چنانچه در زبان مادری خود، واژه‌های برابرِ تازی داشته‌باشیم و بهره‌برداری نکنیم، ستمی است که بر این زیان بیچاره رواداشته‌ایم. ازسوی دیگر، واژه‌های بیگانه‌‌ی دیگری نیز وجود دارند که دلسوزان برای آن‌ها نیز برابر پیدا کرده‌اند و چه بهتر که ما هم به‌کار ببریم.

در این نوشته، پیشنهادهایی دارم که همه‌ی آن‌ها از خودم نیست ولی مناسب دیدم به دوستان هم سفارش کنم. در جدولی که خواهید دید، تاجایی که امکان داشته، از واژه‌های تازی استفاده نکرده‌ام ولی گاهی هم مجبور شده‌ام یک واژه‌ی بیگانه را به تازی ترجمه کنم. امیدوارم این نوشته باعث شود دوستان پارسی نویس را تشویق به استفاده کند. سیاهه‌ی زیر را به ترتیب الفبایی درنیاوردم فکر کنم با شمار کمی که دارد، نیاز نداشته باشد، وانگهی واژگان نزدیک به هم را نیز در کنار هم آورده‌ام.

واژه برابر توضیح
وب‌لاگ وب‌نوشت برابرسازی یک بخش از واژه‌ی چندگانه، شاید خیلی مناسب نباشد ولی خیلی از دوستان به همین شکل پیشنهاد داده‌اند. خودم هنوز از وبلاگ استفاده می‌کنم.
وب‌سایت وب‌گاه برابرسازی یک بخش از واژه‌ی چندگانه، شاید خیلی مناسب نباشد ولی خیلی از دوستان به همین شکل پیشنهاد داده‌اند. خودم هنوز از وبلاگ استفاده می‌کنم.
پست نوشته
کامنت دیدگاه – یادداشت برخی واژه‌ی “نظر” را پیشنهاد داده‌اند ولی وقتی برابرِ پارسیِ آن موجود است، تازی چرا؟
پینگ-بک بازتاب pingback
لینک-بک بازپیوند linkback
ترک-بک دنبالک trackback
لینک پیوند link
عنوان سربرگ title
خلاصه چکیده excerpt
انتخاب‌شده/منتخب برگزیده
حذف نابودی delete
ادیت ویرایش edit
ادیتور ویراستار editor
قبلی پیشین
بعدی پسین
اولین نخستین
آخرین واپسین
ارسال/ ارسال کردن فرستادن send/submit
جستجو کاوش/یافتن/جستن واژه‌ی “جستجو” خطای نگارشی دارد “جست و جو” درست‌تر است.مثل “رفت و آمد”، “شست و شو” – “گفت و گو” و …
جستجوکن پیداکن/بیاب/بجو
می‌باشد است/هست می‌باشد” هرچند نادرست نیست، ولی اگر کمتر به‌کار ببرید، نوشته‌ای زیباتر خواهیدداشت.
تمپلیت الگو template
اسپم جفنگ spam
آواتار نیم‌رخ avatar
آیکون شکلک / شمایل (به پیشنهاد یکی از دوستان دیدگاه نویس : رضا) icon
فیدبک بازخورد feedback
فروم تالارگفتمان/ انجمن forum
پروفایل شناس‌نامه profile
پلاگین افزونه plugin
ویجت ابزارک widget
تولز ابزار واژه‌ی “ابزار” خود یک واژه‌‌ی جمع است بنابراین “ابزارها” نادرست است.
صحیح درست
غلط نادرست
سؤال پرسش
جواب پاسخ
install کارگذاری
Setup برپایی
Tag برچسب
draft پیش‌نویس
آپدیت بروزرسانی update
کپی رایت حق نشر copyright
معادل برابر
عربی تازی
ماکزیمم بیشینه maximum
مینیمم کمینه minimum
پیشنهادات پیشنهادها “ات” ویژه‌ی جمع واژگان تازی است
لیست سیاهه list
ایمیل رایانامه * به پیشنهاد یکی از دوستان نظر دیدگاه‌نویس : محمد
دامین دامنه domain
هاست میزبان host

چشم به راه پیشنهاد واژه‌های خوب دیگر از طرف شما هستم.

پ.ن.۱ : به آگاهی دوستان می‌رسانم که واژه‌های بالا را فقط درمورد وبلاگ‌نویسی پیشنهاد داده‌ام. هیچ‌کدام “من‌درآوردی” و ساختگی نیست و جاهای دیگر به‌کار رفته‌است.

پ.ن.۲ : درمورد واژه‌های مرکب (چندتایی) مانند وبلاگ، که پیشنهادهایی همچون “وب‌گاه” شده بود، توضیح داده‌ام که چون هنوز نیمی بیگانه و نیمی پارسی است، از هدف ما به‌دور است و دلچسب نیست و بنابراین همان کلمه‌ی اصلی استفاده می‌کنم.

پ.ن.۳ : خیلی از واژه‌های بالا جاافتاده‌اند و استفاده از برابر پارسی آنها ممکن است سخت و شاید به دید برخی دوستان کاری بی‌هوده باشد، ولی این جریان ادامه خواهد داشت و واژه‌های جدید خواهند آمد و کم کم زبان مادری را به فراموشی خواهیم سپرد. یادمان باشد همیشه در جست و جوی برابر پارسیِ واژه‌های جدید باشیم.

پ.ن.۴ : من هیچ ادعایی ندارم.

پ.ن ۵ : بی خیال هم نیستم.
انتهای پیام/.

وبلاگ داریوش نامه

۵ comments

  • خیلی خوب است که ما از واژه‌های فارسی برای نوشتن‌مان در فضای سایبر استفاده کنیم. اما، این‌که جوزده بشویم، خطرناک است.
    دوست‌مان در این نوشته آمده و مثلا برای «آواتار»، واژهٔ «نیم‌رخ» را پیشنهاد داده. پس لابد باید به همهٔ دوستانی که آواتارشان تمام رخ است بگوئیم بروند آواتارشان را عوض کنند و نیم‌رخ عکس بیندازند که مبادا زبان فارسی به خطر اضمحلال بیفتد.
    دوست‌مان در جایی دیگر، برای «کپی‌رایت» تعبیر «حق نشر» را پیش‌نهاد داده، غافل از این‌که «copyright» الان صرف‌نظر از معنای لغوی‌اش، یک اسم خاص است و ناظر به یک قانون بین المللی است که از قضا مملکت ما آن را هنوز نپذیرفته است.
    این سیاهٔ پیشنهادی، آن‌چنان گرفتارِ «عربی ستیزی» است که برای کلمهٔ «عربی» که باز اسم خاص زبان مردم عرب است نیز معادل فارسی آورده است و جلویش نوشته: «تازی»!
    ماجرا این است که برخی از واژگانی که در این فهرست آمده، اساساً واژگانی خاصِ تکنولوژیِ (فناوری) وب‌ است و واژهٔ پیشنهادی «برابر» آن، جامعیتِ معنایی ندارد. مثلاً بر اساس این سیاهه ما باید به «پینگ‌بک» بگوئیم: «بازتاب» درحالیکه «بازتاب» در زبان فارسی معنای فراگیر دارد و بیرون از فضای سایبر ساخته شده و کاربردش عموماً جایی دیگر است، نه این‌جا و اگر در این فضا هم استفاده شود، معنای صریح «پینک‌بک» را نمی‌رساند. (رجوع کنید به معانی این لغت) مثلا در: http://en.wikipedia.org/wiki/Pingback
    از همهٔ این‌ها گذشته، مشکلِ زبانِ فارسی در وب، با تغییر چندواژه حل نمی‌شود و آن‌چه بیش از هرچیز به آن ضربه می‌زند، همین سلیقه‌گرایی‌ها است.

    • سلام
      در سه بند نخست از این نوشته، گفته ام که هدف، ارج نهادن به زبان پارسی است. درمورد زبان عربی(تازی) نیز در بند دوم گفته ام. در بند سوم نیز “پیشنهاد” داده ام نه چیز دیگر. از خودم هم نبوده ولی با کاوش و دقت آن ها را یافته ام. (می بینید من هم چه مقدار از واژه های عربی یا تازی به اجبار به کار برده ام؟)
      بی انصافی است که با وجود واژه “دیدگاه” یا “یادداشت” بنویسیم :”کامنت” همانطور که خودتان در “وبلاگ” من نوشته اید. حتی به کلید زیر این نوشته هم دقت کنید نوشته :”فرستادن دیدگاه” و نه “ارسال کامنت”
      من همیشه منتظر انتقاد دوستان هستم همانطور که درانتها نیز گفته ام.
      با سپاس از توجه شما

  • kinaz

    بنده هم استفاده معادل های فارسی به جای کلمات بیگانه را می پسندم
    ولی نکته ای که وجود دارد این است که نباید از آن ور پشت بام افتاد
    برای مثال بسیاری از لغات عربی به حدی با فارسی آمیخته شده اند که پیدا کردن معادل کاملا فارسی برای آنان عملا بی معنی است
    به نظر این بنده حقیر به عنوان یک فارسی زبان ، در حال حاضر بیش از آن که لغات عربی ، زبان شیرین فارسی را تهدید کنند
    لغات انگلیسی هستند که متاسفانه می بینیم و می شنویم که جوانان مان در گفت و گو های روزانه خود از آن ها بهره می برند
    در حالی که استفاده از این لغت واقعا بی معنی است
    مثلا:
    ok

  • درود!

    پیشنهاد بهتری برای واژگانتون دارم چون بیشتر برابراتون نادرست و بیگانه اند!!

    توضیح > روشنگری
    وبلاگ > تارنگار
    وبسایت > تارنما
    پست > فرسته
    عنوام > فرنام
    حذف > زدودن
    اسپم > هرزنامه
    آیکون > نمادک
    کپی رایت > نویسانه

    همچنین در پاسخ به دوستی که گفتند برابر پارسی برای بسیاری از واژگان انجام ناپذیرند باید بگم که پارسی از همه ی زبان های جهان واژه سازتر هست و مادر زبان هایی همچون تازی ، لاتین و فرنگی (اروپایی) هست!!!

    اگر ایرانیها تازی پرست و فرنگپرست نباشند بسیاری از این دشواری ها آسان میشه!

    و برخی واژگان دیگر هم پیام روشنی نمی رسونند که باید درست بشن!

    از رنجِش هاتون برای نوسازی زبان پارسی سپاسگزارم
    بدرود!

  • سلام
    واقعاً خوبه که به جای کلمات انگلیسی و اروپایی، از واژه های فارسی استفاده کنیم
    اما مدیران مربوطه هم باید رعایت کنند:
    معادل «گرافیک» می شود : «نگاشتار» . خب “نگاشتار” اصلاً تو دهن آدم نمی چرخه 🙁

    البته که کلمات خوب هم انتخاب شده:
    لایک = پسند
    کپی=رونوشت
    ….

پاسخ دادن به داریوش لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

جایزه همراه اول