به جای اسطورهسازی، باید چهرهها را زیاد کنیم
وبلاگنويسی دينی لزوماً پرداختن به مسائل دينی نيست، خيلیها تصور میكنند اگر مسائل دينی را مستقيم و با ادبيات خودش مورد بررسی قرار دهند يا حداقل به آنها بپردازند، اين به عنوان وبلاگنويس دينی مطرح است.
به گزارش «وبلاگ نیوز» رضا احسانپور وبلاگنويس و فعال عرصه مجازی، در گفتوگو با ايكنا، درباره آسيبشناسی وبلاگنويسی دينی گفت: وبلاگنويسی دينی لزوماً پرداختن به مسائل دينی نيست. خيلیها تصور میكنند اگر مسائل دينی را خيلی سرراست و مستقيم و با ادبيات خودش مورد بررسی و نقد قرار دهند يا حداقل به آنها بپردازند، اين به عنوان وبلاگنويسی دينی مطرح است.
احسانپور ادامه داد: كسی كه دغدغه دين دارد، در درجه اول در مسائل شخصی و فردی خودش، و بعد هم دغدغه دين برای جامعه دارد در حوزههای مختلف كه به فعاليت بپردازد، مسلماً آن رنگ و بوی دينی را در كارهايش تزريق میكند؛ حالا اين قالب میتواند هنری، اجتماعی، سياسی، و حتی قالب نوشتاری طنز باشد. يك نفر میتواند طنزنويس باشد، اما مهر وبلاگنويسی دينی هم روی وبلاگ او بخورد.
وی در خصوص خودجوش بودن حركتها در اين فضا بيان كرد: در موضوع وبلاگنويسی دينی علیرغم اينكه بايد وبلاگنويسی ساماندهی شود، اما اين موضوعات هرچه خودجوشتر و مردمیتر باشد، بهتر سامان پيدا میكند، در عين حال كه چارچوبهای دينی مشخص است، هرچه اجازه دهيم كه فضای وبلاگنويسی دينی به صورت هوشمند خودش، خودش را جلو ببرد، مفيدتر است.
اين وبلاگنويس اضافه كرد: بايد فعالان اين عرصه شناسايی شوند، اتاق فكر تشكيل دهند يا حداقل به چهرهها ميدان داده شود و اگر مطلبی منتشر و توليد میكنند، خوانده و ديده شوند. اينها هم برای سايرين الگو میشود و هم انگيزه میشود تا شايد كسانی كه مترصد مهيا شدن بيشتر اين فضا بودهاند، در اين فضا وارد شوند.
اين فعال عرصه مجازی تأكيد كرد: متأسفانه در فضای مجازی آن طور كه بايد به مباحث دينی پرداخته نشده است. بسترهای زيادی هست كه هنوز بالقوه مانده و بالفعل نشده و مباحث دينی واقعاً مظلوم واقع شدهاند. خيلی از افراد يا ترس دارند يا تخصص لازم را ندارند. چه بسا لازم است به اين هم اشاره شود كه هر كسی هم نمیتواند داعيهدار وبلاگنويسی دينی و وبلاگنويس دينی باشد. خيلی اوقات بد دفاع كردن بدترين خيانت است.
رضا احسانپور در خصوص استفاده از منابع اسلامی برای محتوای وبلاگ تأكيد كرد: خيلی از اوقات نبايد در وبلاگنويسی دينی مستقيماً به آيه يا مناجات اشاره كرد، بلكه وبلاگنويس بايد برداشت خودش را در عين حال كه مواظب است با دين مغاير نباشد، با ادبيات خودش و به زبان امروز و در قالبهايی كه مخاطب میپذيرد، بنويسد. اگر واقعاً دقت كنيم مباحث قرآن و نهجالبلاغه گنجينهای است كه هرچه از آن برداشت كنيم، هنوز پر است و هيچ وقت ترس از خالی شدن آن نبايد داشته باشيم.
احسانپور درباه تأثير شبكههای اجتماعی روی وبلاگنويسی دينی اشاره كرد: نبايد شبكههای اجتماعی را از وبلاگنويسی جدا دانست. اگرچه فضای كاری آنها فوقالعاده متفاوت است، اما آنقدر با هم ادغام شدهاند كه نمیتوان اين دو را جدای از هم در نظر گرفت. به نظر من اگر يك وبلاگنويس بتواند ميزانی از وقت خودش را به شبكههای اجتماعی اختصاص دهد و مطلبش را خودش بازنشر كند، باعث میشود چهره بشود.
وی يادآور شد: چهره شدن در اين بحثها خيلی مهم است. متأسفانه ما از افراد اسطوره میسازيم و چهرهسازی نمیكنيم؛ افرادی را بيش از حد بزرگ میكنيم كه توخالی هستند. بايد به جای اسطورهسازی چهرهها را زياد كنيم. اگر فردی در شبكه اجتماعی چهره شد وبلاگش هم خوانده میشود، فردی كه در فضای وبلاگنويسی فعال است بيايد در شبكههای اجتماعی هم وارد شود و تبليغ وبلاگش را بكند.
انتهای پیام/.