استیضاح در صحن علنی وبلاگستان
به گزارش «وبلاگنیوز»، یکشنبه گذشته در حاشیه جلسه استیضاح وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در مجلس شورای اسلامی، اتفاقاتی رخ داد که نظر بسیاری از وبلاگنویسان و فعالان فضای مجازی را نیز به خود جلب کرد؛ معرفی مقصران اصلی این اتفاق، انتقاد از تبعیت از هوای نفس در میان مسؤولان، و درخواست استعفای رؤسای جمهور و مجلس، بخشی از واکنشهای وبلاگستان به این اتفاق بودهاست.
بنابر این گزارش، «سید کمیل باقرزاده» در صفحه خود در شبکه اجتماعی گوگل پلاس، با نقل بخشی از خطبه 5 نهجالبلاغه به مقایسه شرایط ابتدای امامت امیرالمؤمنین و اوضاع کنونی کشور میپردازد و اینگونه نتیجه میگیرد:
گاه انسان بر سر دوراهي بگم يا نگم قرار ميگيرد؛ و در هر دو صورت هم ديگران قضاوت درستي درباره تصميم او نخواهند داشت. اينجا انسان فارغ از اينكه ديگران چگونه خواهند انديشيد، بايد مصلحتهاى بزرگتري را رعايت كند و بر مبناى آن مصالح تصميم به سكوت يا كلام بگيرد.
اميرالمؤمنين آبروى خود را فداى مصلحت امت اسلامي ميكند و تصميم به سكوت ميگيرد. كاش مسؤولان ما هم كمي (فقط كمي) اهل اينگونه تصميم گيريها بودند. كاش با خدا معامله ميكردند. كاش از آبروى خود براى اسلام و نظام و انقلاب مايه ميگذاشتند و سكوت ميكردند. سكوتِ الهام بخشِ وحدت حتّی!
نویسنده وبلاگ لجمن نیز با انتشار یکی از تصاویر حاشیهای روز یکشنبه مجلس، صرفا به بیان توصیهای از امام خمینی (ره) میپردازد و مسئولین را به وحدت تشویق میکند و ادامه علنی کردن اختلافات را مایه تضعیف روحیه مردم و امام بر میشمارد:
این مع الأسف ضرر داشت. براى اینكه روحیه مردم را شماها تضعیف كردید. امروز روزى است كه باید تقویت بشود روحیهها، نه تضعیف. شكایت- مجرد شكایت- رفع اشكال نمىكند، عمل باید بشود. باید امروز ما همهمان دست به دست هم بدهیم و به طور قاطع پیش برویم؛ و پیش هم مىرویم. یأس نباید ایجاد كرد در ملت. و آقایان، آن طورى كه من در روزنامه دیدم از رادیو شنیدم؛ تضعیف كردند روحیه ملت را. حتى شاید من هم یك قدرى- فرض كنید- تضعیف شدم!
رضا نون، از کاربران شبکه اجتماعی افسران نیز با بازخوانی یکی از سخنرانیهای شهید بهشتی در دوران پرحادثه ریاست جمهوری بنی صدر و دستهبندی آن در موضوع استیضاح وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، ایجاد اختلاف و تفرقه در افکار عمومی را مایه شرمساری میداند:
ما معتقدان سرسخت به ولایت فقیه و امامت قاطع رهبر عالیقدرمان امام هستیم.ایشان فرموده اند در این زمینه ها مطلقا سخنی نگویید و من تا ایشان اجازه ندهند یک کلمه سخن نخواهم گفت.
ای امت فداکار و ای امام الهام بخش و الگو و ای خلبان هوانیروزی که در ایلام به من گفتی ما اینجا جانبازی می کنیم اما انتظار داریم که در میان مسئولان وحدت و یکپارچگی باشد. …به خدا سوگند که در برابر شما از طرح هر گونه جمله ای که بوی اختلاف دهد احساس شرم می کنم. و به همین جهت تا آنجا که ضرورت ایجاب بکند و امام و امت نخواهد، شعار من و یاران همفکرمان فقط یک شعار است؛ سکوت! سکوت الهام بخش وحدت انشاءالله! ( سخنرانی در مسجد امام خمینی تهران 29/8/59)
حسن روزیطلب در گوگل پلاس، با بازنشر متنی منتشر شده از علی نادری در سایت «رجانیوز» ، مینویسد:
شايد اگر جلسه امروز مجلس در دو نوبت صبح و بعد از ظهر بجاي اختصاص يافتن به موضوعي اينچنين بياهميت و حتي بر خلاف منافع و مصالح عمومي مردم كشور، آنچنان كه رهبر معظم انقلاب تاكيد كرده بودند، به يافتن راهكارهايي عملياتي و قابل اجرا براي حل مشكلات روز معيشتي و اقتصادي مردم اختصاص يافته بود، هم نمايندگان مجلس و هم دولتمردان، پاسخ محكمه پسند و خداپسندانهتري در محضر دادگاه عدل الهي داشتند.
در این میان حزبالله سایبر نیز بیانیهای صادر میکند و از مسؤولان، رسانهها و مردم میخواهد تا با عدم پرداختن به اختلاف افکنی و تفرقه، موجبات اتحاد کشور را فراهم کرده و در راهپیمایی 22 بهمن جواب تهدیدهای دشمنان را بدهند، در این بیانیه آمده است:
اعلان اختلاف و تسویه حساب شخصی مسئولین قوا ، در اوج افتخارات ایران اسلامی که در یک پیچ تاریخی در حال تغییر ذائقه ملت های «استعمار شده» به امتهای «استکبار ستیز» است، قلب همه دلسوزان این نظام ولایی را به درد آورد و در قعر یأس و ناامیدی دشمنان نظام ، بار دیگر بارقه امیدی در جبهه های کفر و نفاق دمید و دهان های خون آلود رسانه های سخیف شان را برای طعنه به این انقلاب اسلامی ۳۴ ساله آب انداخت.
اما تعدادی از وبلاگنویسان و فعالان فضای مجازی به دنبال مقصر حادثه میگردند. میثم رمضانعلی در پستی در وبلاگ هابیل علاوه بر اشاره به خیانت برخی افراد در دولت و مجلس به کشور، افراد دیگری را هم در این اتفاق مقصر میشمارد، افرادی که حاضر نیستند برای انقلاب هزینه بدهند:
مهمتر از اینها اما دیگرانی نیز هستند. انحرافیابها، با تمسک به توجیه ِ بولتنی و پروندهسازها برای کسانی که به شخص خاصی گفتهاند زیر چشمش ابرو است، فضای کشور را به سوی عصبانیت پیش میبرند نیز بانیان این آبرویریزی هستند و تدارک کنندگان آشوب و آشفتگی. آن نمایندهی مجلسی هم که موقع اعلام نتیجهی استیضاح لبخند بر لب داشت و خوشحال و بشاش، ایضا. آن شخصی هم که هر روز از جیب پشتش، نیوز در میآورد و فکر میکند هشتاد و هشت برای این فتنه شد که او نیوز کم داشته است نیز ایضا. ایضا من و تویی که اعتماد زیادی به خرج میدهیم یا نمیخواهیم برای این انقلاب هزینه بدهیم.
تعدادی از وبلاگنویسان نیز این اتفاقات را ناشی از عدم عزت نفس و غلبه هوای نفس در برخی از مسئولان میدانند؛ مجید رفیعی، از کاربران گوگل پلاس، این اختلافات را ناشی از نبودن یک رهبر و مرشد اخلاقی در جامعه دانست و نوشت:
اعتراف مي كنم پامنبري آيت الله آقا مجتبي تهراني و امثال كم نظير ايشان نبودم اما معتقدم وقتي اين استوانه هاي اخلاق از ميان ما پر مي كشند بايد منتظر روزهاي بدتر از ديروز هم بود …
«محمد صادق علیزاده» در وبلاگ «یادداشتهای پراکنده» دعوای رئیس جمهور و رئیس مجلس را دعوایی از سر هوای نفس توصیف میکند که ممکن است به سراغ هرکسی بیاید، وی همچنین با بیارزش شمردن اتفاقات روز یکشنبه مجلس در برابر حوادث عظیم سیساله دوران انقلاب اسلامی می نویسد:
هرچند نفس اين اتفاقات وجهه خوبي براي جمهوري اسلامي نداشت ولي خب اگر اقدامات غيراخلاقي ديروز را در يك مقياس چهل يا پنجاه ساله در نظر بگيريم و آن را در بازه اتفاقاتي كه در اين مدت بر سر جامعه و نظام پيش آمده رصد كنيم، مشخص ميشود كه واقعا اتفاق خاصي نيفتاده…به نظر من همه اينها عبرتهاي تاريخ است كه دارد مفت و عريان خودش را جلوي چشمهاي ما به نمايش ميگذارد. اولوا الابصاري ميخواهد كه صيد كند اين معارف را!…
«قاسم صفایینژاد» نیز در وبلاگ پژوهشگر، خطر خلقیات فاسد و تمایلات نفسانی را گوشزد میکند و مینویسد:
دشمن بیرونی با سازوکارهای پیچیده خود از فشار و تحریم و تهدید و … گرفته تا اجیر کردن و فریب دادن عوامل خودی و حتی تا بیان سخنانش از زبان خودیهای غافل در حال پیشبرد مقاصد خود است. اما بزرگترین دشمن این مسیر، دشمنی است که در درون خود ماست که عبارت است از خلقیات فاسد، تمایلات نفسانی، راحتگرایی، غفلتگرایی و … اگر دل به قله نورانی انقلاب اسلامی بستهایم، باید مراقب باشیم که در درون خود دچار هزیمت نشویم که اگر در درون خود شکست نخوریم، از دست دشمن بیرونی کاری ساخته نیست. خوشحالی دشمن در صورت مشاهده اختلافات بین مسئولین و دلبستگان به انقلاب به دلیل فرصت استفاده از همین دشمن درونی است. فرصتی که بعضا برخی از افراد حتی دلسوز به دلیل عدم توجه به همین دشمن درونی، در اختیار دشمن میگذارند و در شرایطی که نیاز به وحدت به عنوان ضروریترین خواسته کشور محسوس است، موجب اختلافافکنی میشود.
در این میان اما، وبلاگنویسانی بودند که اتفاقات روز یکشنبه مجلس را عدول از دستور شرعی مقام معظم رهبری دانسته و از خاطیان خواستند تا خود از پستها و سمتهایشان استعفا داده و از مردم و رهبر ایران طلب بخشش نمایند. حجتالاسلام مهدوی ارفع در وبلاگ ساعت عشق، به رئیس جمهور و رئیس مجلس پیشنهاد میدهد در پی عدول از حکم رهبری، استعفای خود را تقدیم رهبر معظم انقلاب کنند. وی همچنین متنی را منتشر کرد که متن پیشنهادی وی به عنوان استعفای رؤسای دوقوه است؛ در بخشی از نامه استعفای پیشنهادی وی به رؤسای دوقوه آمده است:
در ایامی که دشمنان نهایت فشارهای سیاسی و اقتصادی و روانی را بر ملت عزیز وارد اورده اند تا مقاومت 33 ساله انان را در هم بشکنند، در روزگاری باید تمام همّ و غمّ مسئولان نظام و علی الخصوص سران قوا، خدمتگزاری بی شائبه و امیدآفرینی باشد، در روزها و شبهایی که مردم ما از پیر و جوان خاطرات پرشکوه مبارزه با رژیم ستمشاهی و پیروزی بر ایادی استکبار را مرور مینمایند، متاسفانه اینجانبان محمود احمدی نژاد و علی لاریجانی، چشم بر همه حقایق و مصالح بسته و بی توجه به نصایح حکیمانه جنابعالی مبنی بر لزوم حفظ وحدت و پرهیز از اختلاف، صحنه هایی را در مجلس بوجود آوردیم که جز دل یاران و دلسوزان اسلام و انقلاب را به درد نیآورد و تنها و تنها اسباب سرور و شادمانی دشمنان قسم خورده ی داخلی و خارجی را فراهم نمود.
لهذا با پوزش عمیق از پیشگاه آن رهبر فرزانه و ملت شهید پرور ایران، خود را به دلیل بی بصیرتی و موقعیت ناشناسی در حد خائن به ملّت دانسته و بدینوسیله استعفای خود را تقدیم می داریم. از این لحظه خود را غاصب این مقام دانسته و حتی همین نامه را هم با امکانات شخصی تنظیم و تقدیم می کنیم نه با بیت المال مسلمین.
واکنشهای وبلاگنویسان و فعالای فضای مجازی، تنها به متن، خلاصه نشده و تعداد زیادی از کاربران شبکههای اجتماعی مختلف، با بازنشر عکسی از خبرگزاری مهر، که در آن یکی از جانبازان دوران دفاع مقدس بر روی ویلچر حوادث اتفاق افتاده در مجلس را دنبال میکرد، نوشتند: «اصل در حاشیه بود»
انتهای پیام/.