داستان سریال برداشتی از اتفاقات رخ‌داده در «پلیس فتا» است

شبكه تهران «هشدار براي كبري 11» را نمايش مي‌دهد، شبكه سه ديشب پخش سريال «هوش سياه 2»‌را به پايان رساند و شبكه يك نيز كه پيش بيني مي‌شد مجموعه پليسي «ماتادور» را روي آنتن ببرد، تصميم گرفت آن را براي بعد از ماه رمضان ذخيره كند و ميني سريال «سيگنال وارونه» را از شنبه گذشته به آنتن پخش برساند.

مجموعه‌اي كه توسط هنرمندي از درجه داران نيروي انتظامي كارگرداني شده و فارغ از شاخصه‌هاي كيفي و توليدي آن، مضمون نسبتاً ملتهب و ساختارشكنانه‌اي دارد. قصه اين ميني سريال شش قسمتي درباره گرفتار شدن يك سروان نيروي انتظامي است كه از سوي نيروهاي ناشناسي براي او پاپوش دوخته مي‌شود و حالا او بايد بي‌گناهي خود را ثابت كند. تمي كه نمونه آن بيشتر در آثار پليسي خارجي مشاهده شده است تا در ساخته‌هاي داخلي.

سایت «بانی فیلم» با «كرامت پورشهسواري» كارگردان و «محمد مختاري» و «مريم كاوياني» بازيگران درباره اين سريال به گفت‌و‌گو نشسته است.

مريم كاوياني: باید اجازه می‌دادند «هوش سیاه» به پایان برسد

مریم کاویانی

مریم کاویانی؛ بازیگر

بازيگر سريال‌هاي «او يك فرشته بود»، «پنجمين خورشيد»، «به دنيا بگوييد بايستد»، «روزگار قريب»، «دارا و ندار» و… كه در كارنامه سينمايي‌اش فيلم‌هاي «رسوايي»، «مخمصه»، «تردست»، «هوو» و… نيز ديده مي‌شود، اخيراً بازي در سريال «ويلاي من» مهران مديري را به پايان رسانده و سريال «سيگنال وارونه» را روي آنتن شبكه اول سيما دارد. با او كوتاه از فعاليت‌هاي اخيرش صحبت كرديم:

خانم كاوياني چه خبر، مشغول كار جديدي پس از سريال «ويلاي من»‌مهران مديري نشديد؟

تازه كار آقاي مديري به پايان رسيده و من در حال استراحت هستم. البته يكي، دو پروژه پيشنهاد شده فيلمنامه‌ها را فرستادند در حال مطالعه آنها هستم.

به غير سريال «سيگنال وارنه» كار ديگري آماده پخش داريد؟

نه…

از «سگينال وارونه» و همكاري‌تان با اين پروژه صحبت كنيد؟

من اصولاً بر اساس جذابيت فيلمنامه‌ است كه كار را قبول مي‌كنم يا خير، فيلمنامه سريال «سيگنال وارونه» را كه خواندم، ديدم كه اين كار يك ايده جديد در ژانر پليسي است اگر دقت كرده باشيد در اكثر كارها ما پليس را از ابتدا درست، مثبت و سرجاي خودش مي‌بينيم، اما در اين سريال يك مقدار سنت شكني مي‌شود و در واقع اتفاقاتي براي شخصيت اصلي قصه كه يك پليس است رخ مي‌دهد كه فضا را كاملاً متفاوت با آثار شبيه به خودش مي‌كند، شكستن خطوط قرمز در اين سريال عاملي بود كه من از حضور در اين كار استقبال كنم.

و «حنانه» كاراكتري كه البته شما شبيه به آن را در كارنامه‌تان كم نداشتيد؟

بله دقيقاً، حنانه هم مثل هميشه نقش غمخوار و تسكين دهنده خانواده را بر عهده دارد. جذابيت كل فيلمنامه براي من بيشتر مورد نظر بود وگرنه خود نقش هيجان خيلي خاصي براي من نداشت.

از كار با كرامت پورشهسواري و شيوه كارگرداني و هدايت ايشان در ژانر پليسي هم بگوييد؟

به نظرم كارشان را بلد بودند و مي‌دانستند چه مي‌خواهند ما هم تلاش كرديم با خواسته ايشان پيش برويم.

نظرتان راجع به پخش هم زمان سريال «سيگنال وارونه» و «هوش سياه» در يك ژانر و فضاي مشترك (ژانر پليسي و فضاي سايبري) و احياناً مقايسه‌هاي اشتباه اين دو كار چيست؟

خب اصولاً كه نبايد اين اتفاق رخ دهد. قاعدتاً بايد اجازه مي‌دانند سريال «هوش سياه» به پايان مي‌رسيد و بعد از آن، اين مجموعه با ژانري شبيه روي آنتن مي‌رفت كه خب نشد به هر حال تصميم مديران است و ما نمي‌توانيم خيلي در آن مداخله داشته باشيم.

از حضورتان در سريال «سيگنال وارونه» راضي هستيد؟

مردم بايد راضي باشند، در واقع همه تلاش ما رضايت مخاطب است چون كار براي آنها توليد مي‌شود. من خودم با رضايت از فيلمنامه سر اين كار رفتم و راضي هستم.

محمد مختاري: از آقاي پورشهسواري سؤال كرده بودند كه آيا بازيگرت از بچه‌هاي ناجا است؟

محمد مختاری

محمد مختاری؛ بازیگر

 محمد مختاري كه با بازي متفاوتش در نقش يك روحاني در سريال «روزهاي اعتراض» حسين سهيلي زاده خوش درخشيد، در اين سال‌ها آنچنان پركار نبوده است. او پس از مجموعه‌هايي چون «وكلاي جوان»، «سراب» و… اين روزها با سريال «سيگنال وارونه» و نقش يك افسر پليس سايبري به شبكه اول سيما آمد تا بهانه يك گپ و گفت كوتاه باشد:

شما پس از سريال «سيگنال وارونه» كاري نكرديد؟

نخير، من هم مثل اكثر اهالي اين حرفه اين روزها بيكار هستم. در واقع از سال گذشته كاري نكردم اگرچه يكي ـ دو كار پيشنهاد شد، ولي مثل خيلي از كارهاي ديگر در همان مرحله پيش توليد به دليل نبودن بودجه لازم كنسل شد.

با اين حال سريال «سيگنال وارونه» با بازي شما در حال پخش است؟

بله، «سيگنال وارونه» كار جناب سرهنگ پورشهسواري بود كه به من پيشنهاد كردند و گفتند اين كار ممكن است مجموعه‌اي باشد يا تله فيلمي سينمايي در دو قسمت. من پيش از اين يك تله‌فيلم داستاني با محمد حمزه‌اي كار كرده‌ بودم و با اين فضا آشنايي داشتم. آقاي پورشهسواري پيشنهاد داد كه نقش سرگرد بردبار را در اين سريال بازي كنم. قصه را خواندم از فضا و سبك قصه‌گويي كار خوشم آمد و شرايط همكاري مهيا شد ايشان در طول تصويربرداري با وسواس و دقت بسيار كار مي‌كرد و مصمم بود سريالي جذاب با قابليت‌هاي قابل قبول توليد شود و مخاطب و به خصوص كاركنان خود ناجا از كار لذت ببرند. ما هم خيلي تلاش كرديم تا ماحصل كار طوري رقم بخورد كه هم بچه‌هاي نيروي انتظامي راضي باشند و هم مورد قبول مردم باشد. خدا را شكر عوامل ناجا هم سريال را دوست داشتند و هم از آقاي پورشهسواري سؤال كرده بودند كه آيا بازيگرت از بچه‌هاي ناجا است؟ (اميدوارم تعريف از خود قلمداد نشود) خدا را شكر ما را قبول كردند به عنوان بازيگري كه مي‌تواند يكي از پرسنل ناجا باشد.

نيازي نديديد با عوامل مرتبط با پليس براي نزديك‌تر شدن به اين قشر و برداشت رفتارها، خصوصيات و واكنش‌‌هايشان در حين انجام مأموريت ارتباط برقرار كنيد؟

بله، اتفاقاً خودم در اين خصوص به سرهنگ پيشنهاد دادم و مي‌خواستم از نزديك با اين قشر و نوع فعاليت‌‌ها و رفتارشان آشنايي پيدا كنم. اگرچه در آشنايان و اقوامم كساني از پرسنل درجه بالا ناجا بودند و با آنها تقريباً فاصله نزديك داشتم. چند باري با آنها صحبت كرده‌ بودم و راجع به اين قشر اطلاعاتي راجع به مأموريت‌ها، گويش، لحن، پوشش و حتي نوع مأموريت‌هايشان گرفته بودم. آقاي پورشهسواري نيز در اين راستا بسيار كمك حال من بودند و راهنمايي‌هاي ريز و بسيار دقيقي براي من داشتند.

سرگرد بردبار يك تيپ شخصيت در اين سريال است كه قطعاً جدا از قصه و فيلمنامه نيازمند اين است كه خود بازيگر ويژگي‌هايي را به آن در حين اجرا اضافه كند…

بله دقيقاً، اصولاً خيلي سخت است كه تو بتواني يك پليس متفاوت با آنچه تا به حال مخاطب تلويزيون يا سينما در آثار مختلف ديده است را خلق كني. با نگاهي به پليس‌هاي تخصصي خواهيد دريافت تشابه‌هاي بسياري بين اين قشر وجود دارد. تلاش كردم كاراكتري با خصوصيات خاص طراحي كنم و البته از وجوهي كه در آثار ديگر (ديگر شخصيت‌هاي پليسي) به نظرم غيرمنطقي و غيرقابل باور بود دوري كنم. از سويي ديگر سعي كردم از خصوصياتي كه خود آقاي پورشهسواري راجع به اين نقش مدنظر داشتند سود ببرم تا به كاراكتري درست نزديك شوم.

بردبار آدمي است كه در اين مقطع از شغل حرفه‌اي‌اش خيلي دوست و رفيق برايش مطرح نيست. در واقع او امروز مراقب است نقشه‌هاي شومي كه عليه كشور و اعتقاداتش در حال شكل‌گيري است را برملا كند. اگرچه علي دوست اوست، اما او بيشتر مراقب است براي اهداف سازمانش (نيروي انتظامي) اتفاقي رخ ندهد و پرونده يك جوري حل شود، او در خصوص اين پرونده ابتدا به دنبال انجام وظيفه است و بعد از آن به عنوان دوست علي در كنارش قرار مي‌گيرد… من سعي كردم سرگرد بردبار را يك آدم پرقدرت، محكم و استوار نشان بدهم كه در عين حال كارش را بلد است و از زير و بم حرفه‌اش نيز مطلع است، بخشي از اين ماجرا را نيز به پاي تكنيك‌هاي بازيگري بگذاريد.

فكر نمي‌كنيد پخش همزمان اين سريال با «هوش سياه» مخاطب را در مقام مقايسه اين دو كار (البته در شرايطي كاملاً نابرابر) قرار دهد؟

همكاران ما هميشه راجع به اين نوع پخش و كارهايي كه پس از مدت‌ها با تأخير روي آنتن مي‌رود مشكل دارند. پخش همزمان دو كار يا پخش يك كار دو سال پس از تصويربرداري و… به ضرر بازيگر است. از سوي ديگر «هوش سياه» با «سيگنال وارونه» كه يك ميني سريال است، نبايد مقايسه شود چرا كه «هوش سياه» دو سري سريال 30 قسمتي بود با ساختار و شرايطي كاملاً متفاوت كه قرار نيست در كنار «سيگنال وارونه» قرار بگيرد. فكر نمي‌كنم كه مخاطب ما اين مقايسه را منطقي بداند.

كرامت پورشهسواري: داستان برداشتي از اتفاقاتي است كه در «پلیس فتا» رخ داده بود

کرامت پورشهسواری

کرامت پورشهسواری؛ کارگردان

ميني سريال «سيگنال وارونه» كه اخيراً روي آنتن شبكه اول سيما رفت، داستاني در ژانر پليسي دارد كه البته در لحظاتي محسوس خطوط قرمز را نيز پشت سرمي‌گذارد. با كرامت پورشهسواري كارگردان اين مجموعه تلويزيوني كه اخيراً پروانه نمايش فيلم سينمايي «عشق فقط يك كلام» را دريافت كرده است و در كارنامه‌اش ساخت فيلم تلويزيوني «پدري به رنگ خورشيد» را نيز دارد. گپ و گفتي كوتاه داشتيم تا از چند و چون ساخت اين ميني سريال بيشتر بدانيم:

چرا بين توليد و پخش سريالتان اينقدر فاصله افتاد؟

فاصله آنچناني هم نبود چون سريال ما يك مقدار جلوه‌هاي ويژه داشت و ما مي‌خواستيم با حوصله روي آن كار كنيم كمي تدوين و مراحل فني طول كشيد، ضمن اينكه بعد از اين سريال من گرفتار يك فيلم سينمايي شدم (عشق فقط يك كلام) كه اخيراً پروانه نمايش آن هم صادر شده است. بعد از آماده شدن سريال به دنبال يك شرايط مناسب براي پخش مي‌گشتيم از آنجا كه به خاطر پربودن آنتن شبكه قبل از انتخابات اين امر ميسر نبود، پخش سريال به حال حاضر افتاد…

گويا قرار بود ابتدا اين سريال با فرمت تله‌فيلم پخش شود؟

بله ابتدا كار دو تله‌فيلم با موضوعات مرتبط بود و قرار بود با عنوان سيگنال يك و دو توليد و پخش شود در واقع قصه اول ادامه قصه دوم بود…

با يك تيم ثابت؟

بله، اما زمان كليد خوردن و درحاليكه مشغول بازنويسي بودم ديدم كار متريال يك ميني سريال را دارد. به همين دليل سعي كرديم كار را با اين ساختار طراحي كنيم.

به نظرتان قصه و فضا كشش يك سريال ميني داشت يا اينكه تنها به دليل بهتر ديده شدن به سراغ تبديل اين دو تله به سريال بوديد؟

واقعاً كار و قصه به لحاظ متريال اين توانايي را داشت. تازه در چند قسمت ابتدايي به خاطر شخصيت پردازي، ريتم كمي كند است. در ادامه خواهيد ديد كه ريتم و فضاي كار آنقدر كشش دارد كه مي‌تواند تا 13 قسمت ادامه پيدا كند. منتهي ما به دليل اينكه به ضرباهنگ كار فكر مي‌كرديم و دوست داشتيم اعتماد مخاطب را جلب كنيم و زودتر به اصل مطلب برسيم به همان 6 قسمت پرملات رسيديم كه واقعاً هيچ چيزي كم ندارد و مخاطب احساس نمي‌كند كه با ديدن سريال وقتش به هدر مي‌رود.

قصه‌هاي مطرح شده در سريال «سيگنال وارونه» واقعيت دارد؟

واقعي نيست، اما از واقعيت بيگانه هم نيست. در واقع الهام گرفته از واقعيت‌هاي موجود نوشته شده است.

شما با پليس فتا در ساخت اين سريال همكاري كرديد؟

بله، دوستان پليس فتا هم قصه‌ها را خواندند و با نظرات شان كار دوباره بازنويسي شده. البته داستان‌ها برداشتي از اتفاقاتي است كه در اين ارگان رخ داده بود، اما در بازنويسي و دراماتيزه كردن ما سعي كرديم قصه‌ها به واقعيت نزديك شود و البته يكسري وجوه نمايشي نيز به كار اضافه شود. ضمن اينكه از آنجا كه خودم تهيه‌كننده كار بودم هيچ محدوديتي نداشتم از اينكه سر صحنه اگر به موضوعي خاص بربخورم آن را به قصه در بازنويسي نهايي اضافه نكنم، هيچ معذوريتي از كم يا اضافه كردن سكانس نداشتم…

تهيه‌كنندگي همزمان با كارگرداني كار چندان آساني نيست…

اتفاقاً فكر مي‌كنم اگر تهيه‌كننده و كارگردان كار يك نفر باشد، كار بسيار قوي‌تر و محكم‌تر از آب در مي‌آيد، چون اگر تهيه‌كننده همان كارگردان باشد از كيفيت كارش نمي‌گذرد، در واقع اگر جايي مجبور به هزينه كردن باشد، به راحتي اين كار را انجام مي‌دهد در واقع نياز نيست با تهيه‌كننده كانالي بزني و او را راضي كني به اينكه فلان سكانس اينقدر سياه لشگر دارد، اين تعداد هنرور دارد و… من كه راحت بودم! اگر چه كار ما بسيار مشكل بود و اعتبارمان بسيار محدود، اما با اين حال چاره‌اي نداشتيم تا با يكي كردن شغل‌هاي اصلي و مشاركت اعضا يك جوري كار را در بياوريم.

مگر سريال شما مشاركت با پليس فتا را نداشت؟

به هر حال اعتبار ما بسيار محدود بود و از آنجا كه سوژه مي‌طلبيد روي آن انرژي بگذاريم تا كاري قابل باور از آب در بيايد ما هم كم نگذاشتيم. فكر مي‌كنم سريال ما جزو آثار قابل قبولي پليسي تلويزيون در اين سال‌ها باشد. اگر دقت كرده باشيد آثار پليسي ما هر كدام داراي خصوصيتي است يا مشابه بسيار ضعيف‌تر كارهاي خارجي را مي‌سازيم يا اگر پليس‌مان پليس ايران است آنقدر در سوژه و ساختار كار غلو مي‌كنيم كه ببيننده آن لحظات را باور نمي‌كند. شما سريال ما را تا به انتها كه دنبال كنيد متوجه عرض بنده مي‌شويد كه تمام لحظات سريال ما براي تماشاگر قابل باور و منطقي است.

منظور كنايه‌آميزتان كه احياناً به سريال «هوش سياه» برنمي‌گردد؟!

نه به هيچ عنوان، كلي عرض كردم. به هر حال من مسؤول صدا و سيماي سازمان عقيدتي سياسي ناجا هستم و ساليان سال است كه در اين زمينه فعاليت دارم من هشدارهاي پليس پانزده سال پيش را نويسندگي و كارگرداني مي‌كردم. در كارهاي قبلي خود ما هم گاهي به سمت اين مي‌رفتيم كه اداي كارهاي خارجي را در بياوريم، ولي خوشبختانه در اين سريال به هيچ وجه به سمت مشابه‌سازي نرفتيم و به نظرم سريال «سيگنال وارونه» يك سريال ايراني اسلامي است كه فكر مي‌كنم مخاطب آن را دوست داشته باشد.

سوژه شما تا حدود زيادي خطوط قرمز ناجا را رد كرده و فضاي ملتهبي دارد. در اين مورد با همكارانتان در ناجا به مشكلي برنخورديد؟

ببينيد! شايد در نگاه اول فضاي سريال ما و نوع قصه‌گويي در اين كار ملتهب به نظر برسد، چون قصه مرتبط با موضوعات سايبري كار طوري روايت مي‌شود كه در نگاه اول اين احساس مي‌شود ته كار عليه پليس است اما هر چه قصه پيش مي‌رود بيننده با كار ارتباط برقرار مي‌كند با داستان جلو مي‌رود و پشت پرده اين جنگ رسانه‌اي عليه پليس رو مي‌شود و در قسمت‌هاي پاياني خواهيد ديد كه التهاب چند قسمت ابتدايي لازم بود تا ما با ايجاد يك تعليق درست به روايت قصه بپردازيم.

البته جسارت اينگونه قصه‌گويي تماشاگر را جذب مي‌كند و اين به نفع كار است.

بله، اما نگاه ما تنها جذب بيننده نبوده است. گاهي مي‌آييم و صرفاً جهت جذب بيننده يك موضوع انحرافي را مطرح مي‌كنيم كه به نظرم اين خيلي نمي‌تواند درست باشد. ما در اين سريال يكسري واقعيت را دستمايه قرار داديم آن شايد كمتر، از اين زاويه به آن پرداخته شد. در واقع مي‌خواستيم بگوييم اگر پليس ما باهوش، علمي و فني باشد چگونه مي‌تواند تو طئه هاي كشورهاي ديگر را برملا كند و عليه سيگنال آنها يك سيگنال مثبتي را بفرستد و مردم را معطوف خودش سازد.

اصولاً بازيگر به عنوان ويترين كار در ديده شدن و اقبال كار مؤثر است، انگيزه شما از انتخاب اين تيم چه بوده؟ آيا نمي‌شد كنار اين تيم بازيگري‌تان، از چند چهره تلويزيوني استفاده كنيد؟

وقتي داشتم اين سريال را كليد مي‌زدم، بيشتر به اين فكر مي‌كردم كه كار قابل باور باشد. شما مي‌بينيد كه حركات دوربين در اين سريال مستندگونه و سيال دارد. به همين دليل در انتخاب تيم بازيگري هم به دنبال يكسري بازيگر بودم كه هم توانايي ايفاي اين نقش‌ها را داشته باشند و هم در نقش‌هاي شبيه، كليشه نشده باشند، حالا چه شخصيت‌هاي مثبت و چه منفي‌ها، و امروز كه سريال را مي‌بينم احساس مي‌كنم بازيگرانم از پس نقش‌ها برآمده‌اند.

پس مشكلتان در اين نوع از انتخاب تنها بودجه نبوده است؟

واقعاً ما معذوريت‌هاي بودجه هم داشتيم، اما اينجا نگاه ما همانطور كه گفتم متفاوت بود. ببينيد در برخي كارها حضور بازيگران چهره ناجي كار است، اما وقتيكه تو تصميم‌ داري تنها به توانايي بازيگرانت تكيه كني تا تماشاگر شخصيت‌ها را در قصه باور كند به دنبال يك تيم متفاوت خواهي رفت.

از زمان پخش سريال‌تان كه راضي هستيد؟

بله، باكس ساعت 10:15 شبكه اول سيما براي اين كار بسيار مفيد است.

انتهای پیام/.

  • عمار

    سلام و ممنون از اطلاع رسانی شما خبرنگاران عزیزومیخواستم از آقای پورشهسواری تشکر بکنم اغلب کارهای ایشان بسیار زیبا و موثر و اعتقادی است که جزو معدود کارگردانانی است که قدر ایشان شناخته نشده است.ای کاش سریال دینی مهم یا فیلم سینمایی مطرحی کار میکردند .چون کاملا این توانمندی در ایشان مشاهده میشود.سیگنال وارونه.پدری به رنگ خورشید بسیار زیبا بود.

    • هم وطن

      موافقم یک فیلم سینمایی قوی و تاثیرگذار از ایشان بنام شاید یک معجزه در جشنواره فیلم شهر دیدم .

پاسخ دادن به هم وطن لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

جایزه همراه اول