آزادی بیان در اینترنت: اجرای اشتباه آن
به گزارش «وبلاگنيوز»،هنگامی که از کاربران تالارهای گفتگو، آنها که به تعمق در ارزش دنیای دیجیتالی بهمپیوسته مشغولند، بپرسیم که چه چیزی در اینترنت عالی و فوق العاده است، همیشه یک جواب بالا میآید که: ورود آزاد و بحث آزاد. آنها میگویند: فقط ببینید چقدر دسترسی به اطلاعات جهان داریم. ببینید که چطور بحث آزاد در بيشتر دنیا رونق گرفته و گسترده شده. بيداري اسلامي، اشغال وال استریت، خلاصه قسمتهای سریالهاي مختلف. درست است که همه این موارد، مثالهای بسيار خوبی از بهتر شدن زندگی مردم زیادی با اینترنت است؛ اما یک حقیقت غمانگیز در رابطه با این قابلیت نوظهور وجود دارد؛ در منتشر کردن هر آنچه که میخواهیم در هر زمانی که میخواهیم: ما عملکرد خوبی نداریم.
یکی از تلخترین نمونهها از این موضوع در مطلبی از آریل لوی نویسندهی نیویورکر آمده است. وی نقش وب را در یک مورد خاص بررسی کرده است. در شهر استبنويل در اوهايو دو بازیکن فوتبال به یک دختر نوجوانِ مست، تجاوز کردند. بدون شک این گزارش، خشم وبیزاری را از کسانی که مسئول این کار غیر اخلاقی بودند بوجود میآورد. اما زمانی که افراد یا مفسران وب- که غالبا بر اساس اطلاعات نادرست عمل میکنند- سعی در گرفتن امور به دست خود دارند، چه اتفاقی میافتد؟ در این گزارش آمده است: در تلاش برای پی بردن به آنچه در استبنويل اتفاق افتاد، پلیس و عموم مردم در ابتدا از منابع یکسانی اطلاع کسب میکردند همچون یک فیلم ویديویی، عکسهای اینستاگرام و … . اما در حالی که پلیس به جمعآوری اطلاعات از صحنه جرم، اظهارات شاهدان و … مشغول بود، کاربران آنلاین استنباطهای شخصی و بعضا سلیقهایِ خود را آغاز کردند. اصول داستان ساختگی توسط این افراد با اصل داستان یکسان بود اما در شرح و روایت ماجرا از احساسات و سلایق شخصی استفاده شده بود. که هیچیک از آنها درست نبود.
خشم وب دوييها؛ طوفاني بر خاكستر حوادث
در هیجانات توییتر، فیسبوک، و بخش نظرات وبلاگ، فرهنگی وجود دارد که در آن تا زمانی که روایت کلی از هر داستان داده شده مناسب باشد، حقیقتِ واقعه مهم نیست. و از این بستر سست، ما با کلمات تهدید آمیز یا موهن به سمت هر کسی که باور داریم مجرم است، هدایت میشویم.
خشم آنلاین بسانِ هیولایی کور، در پی واقعه بمب گذاری در ماراتن بوستون نیز سر کریه خود را بلند کرد. کاربران رديت و توییتر به اشتباه، یک دانش آموز کالج منطقه بوستون بنام سانلي تريپاتي راکه به مدت یک ماه گم شده بود، به عنوان یکی از تروریست های احتمالی شناسایی کردند. مقامات مجری قانون به سرعت نام تريپاتي را پاک کردند. اما، به گزارش روزنامه نیویورک تایمز، رهایی خانواده تريپاتي از خشم وب به اندازهی کافی سریع انجام نشد. خیلی از بمبگذاری نگذشته بود که جسد سانلي تريپاتي از یک رودخانه بیرون کشیده شد.
نمونه دیگر نیز سوء استفاده از همین ابزارهای ارتباطی سریع و در عین حال کثیف برای تهدید زندگی یک مدیر طراحی است و اینها تنها چند نمونه قابل توجه و معروف است و این نمونهها نشان میدهد که چگونه بحثهای آزادِ آنلاین میتواند با یک نظر آلوده شود. نظری که شاید بخشی از وقایع باشد یا مکالمهای باشد در مورد ماجرایی که از آن اطلاع کمی داریم. توییتر و فیسبوک با نظرات چرت و بیهوده و حرفهای تند و ناموجه پر شده است.رديت، منجلابی از قضاوت های ناگهانی در مورد افراد یا حوادث است؛ توسط کاربرانی که تصور میکنند از هر کس دیگری بهتر میدانند که چه چیزی درست است و چه چیزی اشتباه.
منظور این نیست که مردم حق ندارند نظر دهند یا باید افکارشان را برای خودشان نگه دارند. از طرفی وب هم تماما چیزهای خوب و مثبت ندارد و به همان اندازه، جهل و ظلمِ نفرتانگیز دارد. اما به نظر میرسد گویا چیزهای بد بیشتر به سمت حاكم بودن در حرکتند.
در واقع رفتارهای آنلاین جمعی ما در مواردی همچون وقایع استبنويل (ماجرای تجاوز) و بوستون در نهایت می تواند اثرات منفی بر روی موهبت شگفت انگیز و گستردهی بحثهای آزاد آنلاین داشته باشد. واکنش احساسی به حوادث، ارزش گفتمان جمعی را کاهش میدهد. به علاوه گرایشِ ما برای پرداختن به رویدادهای زندگی واقعی و پیامدهای آن بدون درک کاملی از هر دو، همانطور که طی فجایع استبنويل و بوستون ابراز شد، می تواند منجر به آزادی کمتری در جهان آفلاین شود. پلیس و مقامات دولتی، بخاطر ترس از تعقیب توهمات آنلاین تمایل کمتری در فاش کردن اطلاعات دارند. از طرفی قربانیان نیز ممکن است راضی به بیان جنایات مرتکب شده علیهشان نشوند؛ به خاطر این احتمال که هزاران نفر از کاربران وب آنها را با پیامهای بی رحمانه و حتی بدتر از آن تعقیب کنند.
کلام آخر آنکه، چون استفاده از وب و رسانههای اجتماعی همچنان تکامل می یابند، نباید قدرتی که این ابزارها دارند و اینکه استفادهی سوء از آنها می تواند نابودگر باشد،فراموش کنیم.
منبع: دیجیتال ترندز، تهيه وترجمه: سمانه نوروز
انتهاي پيام/.