دیپلماسی فیس‌بوکی دولت یازدهم؛ فضای غیررسمی منطق رسمی

 به گزارش «وبلاگ‌نیوز» جواد افتاده در روزنامه اعتماد نوشت: گویا جریان رسانه‌ای دولت یازدهم منوط به رسانه‌های رسمی نیست بلکه رسانه‌های غیررسمی نیز نقش بسزایی در پیشبرد سیاست‌ها و اهداف دولت منطبق با منافع و چارچوب ملی دارد.

در رسانه‌های رسمی یا آفلاین(مانند رسانه‌های جمعی از جمله رادیو، تلویزیون و مطبوعات) مشارکت مردم و مسوولان بسیار کمرنگ و محدود است و عموم نمی‌توانند در آن شرکت یا آن را لمس کنند؛ اما در رسانه‌های آنلاین که رسانه‌های اجتماعی در آن ظهور کردند، مفهوم و ساختار مشارکت تحول یافته است و فرصت برابر برای حضور همه افراد و گرایش‌ها فراهم شده است.

رسانه‌های اجتماعی ظرفیت‌های فراوانی را برای مشارکت فردی در گستره و بازتولید عمومی فراهم می‌کنند.

زیرا این رسانه‌ها، رسانه‌های شخصی هستند و الگوی اصلی آنها بر اساس مشارکت کاربران از پایین به بالا یا برابر در روندهای مختلف است و ارتباطات را از حالت یکسویه (یا یک به چند) به چندسویه (چند به چند) تبدیل کرده‌اند.

رسانه‌های اجتماعی امروز به عنوان پلتفرم‌های بین‌المللی بیش از یک و نیم میلیارد نفر را جذب کرده‌اند و در حال قاپیدن مخاطب رسانه‌های جمعی است.

آنها فرصت اقناعی بسیار زیادی برای روابط و گفت‌وگوهای سازنده و در جهت منافع ملی فراهم کرده‌اند، ظرفیتی که به خوبی دولت یازدهم آن را درک کرده است.

دیپلماسی منطبق بر ساختار هر رسانه حضور دولت در رسانه‌های اجتماعی با فعالیت جدی و عمیق دکتر محمدجواد ظریف، وزیر خارجه کشور در فیس‌بوک آغاز شد و بازتاب گسترده‌یی را در بین کاربران و رسانه‌های ایرانی و خارجی داشت! صفحه فیس‌بوک وی بیش از ۱۳۸ هزار لایک گرفته است و به طور مستقیم با مردم ارتباط دارد.

گویا این صفحه مستقیم توسط وی و پسرش مدیریت می‌شود. البته فعالیت وی تنها به فیس‌بوک ختم نشد و در توییتر در کمتر از چند روز بیش از ۹ هزار دنبال‌کننده در پی داشته است!

ظریف در فیس‌بوک با کاربران ایرانی، فارسی حرف می‌زند اما در توییتر همان طور که خودش گفته بود، زبان انگلیسی را برگزیده است تا مخاطب جهانی داشته باشد، که داشت!

تبریک عید یهودیان توسط وی در توییتر بازتاب عظیمی در بین رسانه‌ها و کاربران خارجی داشت. حضور جدی دولت در رسانه‌های اجتماعی تنها به دکتر ظریف ختم نمی‌شود، بلکه اسحاق جهانگیری معاون اول رییس‌جمهور نیز در فیس‌بوک فعال است. وی جلسات و دیدگاه‌های خود را از طریق این کانال منتشر می‌کند.

بیژن نامدار زنگنه نیز در فیس‌بوک فعال شده و صفحه شخصی دارد که دیدگاه‌ها و بازدیدهای وی را منتشر می‌کند، البته با توجه به فیلتر بودن فیس‌بوک در ایران هنوز تکلیف رسمی بودن و غیررسمی بودن این صفحات مشخص نیست. اما آنچه مشخص است، دکتر ظریف در فیس‌بوک و توییتر حضور دارد زیرا مردم او را لمس می‌کنند!اما سوال اصلی این است که: چرا باید دولت و مسوولان در رسانه‌های اجتماعی حضور یابند؟

ارتباط و تعامل مستقیم و بدون واسطه دولت و مردم: رسانه‌های رسمی همیشه نماینده افکار عمومی در مواجهه با دولتمردان بوده‌اند اما رسانه‌های اجتماعی این فرصت را فراهم کرده‌اند تا خود دولتمردان به صورت مستقیم با مردم ارتباط و تعامل داشته باشند و بالعکس. به عبارتی رسانه‌های اجتماعی امروز رسانه‌های از جنس مردم هستند که خود گردانندگان‌شان هستند.

دریافت بازخورد لحظه‌ای: مسوولان نظام با حضور در رسانه‌های اجتماعی می‌توانند به صورت لحظه‌یی از سخنان و تصمیمات خود، بازخورد لحظه‌یی از کاربران دریافت کنند. به عبارتی باعث شنیدن صدای مردم می‌شود. آنها می‌توانند مشکلات و پیشنهادات خود را به طور مستقیم به اعضای هیات دولت ارائه کنند.

تصمیم‌سازی: دولتمردان می‌توانند قبل از اتخاذ تصمیم با انتشار آن در رسانه‌های اجتماعی نظر و دیدگاه مردم درباره آن را بدانند و نسبت به آنها تغییر و اصلاح کنند. رسانه‌های اجتماعی یکی از ابزارهای پیشگیری یا پیش‌‌بینی است. فعالیت دکتر حسام‌الدین آشنا در دولت یازدهم در این زمینه زبانزد است.

محتوای محلی مخاطب جهانی: تولید محتوا در رسانه‌های اجتماعی بین‌المللی باعث می‌شود، دیدگاه‌ها و نظرات دولت جمهوری اسلامی ایران از طریق کانال محلی در بعد جهانی گسترش یابد تا مردم جهان به طور مستقیم با نظرات و دیدگاه‌های جمهوری اسلامی ایران آشنا شوند. تبریک عید یهودیان توسط دکتر ظریف در توییتر و دیالوگ بعدی آن نمود بارز آن بود.

رسمیت بخشیدن به فضای غیر رسمی: فضای رسانه‌های اجتماعی فضای غیر رسمی است که حضور دولتمردان در آنها می‌تواند به این فضا رسمیت بخشد. می‌توان فعالیت جدی در این رسانه‌ها را افزایش دهد و از زردی آنها بکاهد. البته تایید رسمی حساب‌های کاربری دولتمردان از طریق فیس‌بوک نیز می‌تواند به رسمیت بخشیدن به این فضا کمک کند.

درگیر کردن مردم: درگیر کردن مردم در مناسبات و اهداف دولت از طریق رسانه‌های اجتماعی با تولید محتوا امکان‌پذیر است و به عنوان یک عامل ارتباطی و تاثیرگذار در این حوزه به شمار می‌روند. غایت نهایی رسانه‌های اجتماعی شاید تبدیل ارتباطات به دیالوگ‌ها باشد. دیالو‌گ‌هایی که جنبه اقناعی دارد تا دستوری!

ایجاد و گسترش سرمایه اجتماعی: گفت‌وگوهای آنلاین کاربران با یکدیگر، مسوولان یا با سازمان‌ها باعث ایجاد یک سرمایه اجتماعی می‌شود، سرمایه‌یی که می‌تواند محور توسعه بخش‌های گوناگون جامعه باشد.همراه داشتن سرمایه اجتماعی که بتوان به صورت لحظه‌یی با آن ارتباط گرفت و فیدبک لحظه‌یی دریافت کرد، شاید یکی از بزرگ‌ترین ضروریات حضور دولتمردان در رسانه‌های اجتماعی است. سرمایه اجتماعی مفهومی است که باید پیوسته و آهسته ادامه پیدا کند تا همبستگی اجتماعی مردم افزایش یابد.

پایش محتوا: اینترنت به عنوان جامعه شفاف، پایشی لحظه‌ی‍ی را رقم می‌زند. دولت و سازمان‌ها می‌توانند با پایش لحظه‌یی محتوا نیازهای روز جوامع را مشاهده کنند و تصمیم‌های مناسبی را بر طبق آنها و در جهت رشد و اعتلای جوامع خود بگیرند.

سنجش و ارزیابی افکار عمومی: امروز رسانه‌های اجتماعی بزرگ‌ترین منبع افکار عمومی دنیا است. افکار عمومی که با زبان‌های مختلف، گرایش‌ها و تناقضات گوناگون همراه است. با بررسی این افکار عمومی و سنجش یک موضوع مشخص می‌توان به راحتی برنامه‌ریزی بلندمدت در جهت رفع مشکلات موجود جامعه طرح‌ریزی کرد و گفت‌وگوهای اقناعی گام برداشت.

اندازه‌گیری حامیان و مشارکت‌کنندگان: با استفاده از رسانه‌های اجتماعی به راحتی می‌توان حمایت افراد از محتوا یا افراد دیگر را به راحتی براساس لایک‌ها یا شیرها اندازه‌گیری کرد؛ مفهومی که در رسانه‌های جمعی به راحتی قابل دستیابی نیست.

بسط شبکه‌های اجتماعی: جامعه امروز ایران علاوه بر نیاز به سرمایه اجتماعی منسجم نیاز به شبکه‌های اجتماعی قدرتمند دارد. شبکه‌های که با انتقاد سازنده و همراهی در بخش‌های مختلف دولت، مردم‌سالاری دینی را گسترش دهند. رسانه‌های اجتماعی امروز محور شبکه‌سازی در اینترنت به شمار‌ می‌روند، بنابراین با درگیر کردن و تعامل افراد و شبکه‌ها می‌تواند شبکه‌ اجتماعی قوی و لحظه‌یی با گرایش‌های گوناگون را جذب و هدایت کرد.

مشارکت و اصل برابری: از دید فلسفی در مفهوم مشارکت ‌اندیشه‌یی راستین و راهبردی جای دارد. بنیادی‌ترین اندیشه زیرساز مشارکت، پذیرش اصل برابری مردم یا کاربران است. کاربران در رسانه‌های اجتماعی یکی هستند و هیچ فرقی بین کاربری با عنوان الف و سایر کاربران نیست. کاربران هرگاه در پیوند با یکدیگر از اهمیت و وزن برابر برخوردار باشند آنگاه مشارکت میان آنان می‌تواند به برخاستن و خیز برداشتن یاری دهد و سود و بهره‌مندی‌های بسیار را فراهم آورد.

شناسایی هواداران و مبلغان اصلی: با توجه به پادشاهی محتوا در رسانه‌های اجتماعی هر فردی که محتوای غنی و مثبت بیشتری تولید کند مطمئنا هواداری بیشتری نسبت به آن فرد یا موضوع دارد. اینجاست که می‌توان هواداران واقعی را شناسایی کرد و منطبق با اهداف و چارچوب تعیین شده محتوای غنی یا به عبارتی حمایت واقعی ایجاد کرد.

آنچه مسلم است، امروز حضور دولتمردان یا سیاستمداران ایرانی در رسانه‌های اجتماعی اجتناب‌ناپذیر شده است. زیرا اگر صفحات و اکانت‌های رسمی از طرف خودشان یا زیرمجموعه‌هایشان نباشد. کاربران به جای آنها صفحات و اکانت‌هایی را درست می‌کنند و به تولید محتوا با هویت آنها می‌پردازند!

انتهای پیام/.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

جایزه همراه اول