فیس بوک، یک شبکه پیچیده صهیونیستی است

به گزارش «وبلاگ‌نیوز» و به نقل از رئیس جمهور سلام، فیلترینگ فیس بوک با آمدن دولت تدبیر و امید با حرف و حدیث های زیادی رو به رو شد. از یک سو برخی از اعضای هیئت دولت گزارش روزانه کارهای خود را از طریق آن به اطلاع هم وطنانشان می رسانند.

از یک سو برخی از اعضای هیئت دولت گزارش روزانه کارهای خود را از طریق آن به اطلاع هم وطنانشان می رسانند و از سوی دیگر قوه قضائیه این شبکه اجتماعی را مصداق جرم می داند. از این رو به سراغ روح الله مومن نسب آمدیم تا نظرات آنها را تحت عنوان موافق و مخالف جویا شویم.

چرا سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی مانند فیسبوک فیلترمی شوند؟

همان طور که می‌دانید و بارها نیز گفته شده است، سایت فیسبوک یک شبکه پیچیده صهیونیستی است که وظیفه کنترل افکار و تغییر رفتار کاربران را بر عهده دارد. مارک زوکربرگ، رئیس و مؤسس فیسبوک بارها توسط رژیم صهیونیستی به عنوان تأثیرگذارترین صهیونیست جهان انتخاب‌شده و سگ های هار نحس نجسِ اسرائیلی این جوجه صهیونیست را از نتانیاهو هم صهیونیست تر می‌دانند. از طرفی شش دلیل عمده نیز وجود دارد که به این دلایل امکان رفع فیلتراین سایتِ اسرائیلی در ایران وجود ندارد:

دلیل اول اینکه بر خلاف اغلب سرویس‌دهندگان وبلاگ که در آن‌ها هر کاربر یک زیر دامنه دارد و می‌توان زیر دامنه دارای محتوای غیرقانونی و ناقض حقوق شهروندی را فیلترکرد و به این شکل محتوای مجرمانه از دیدرس کاربران آسیب‌پذیرِ اینترنت دور می‌ماند، اساساً ساختار فنی شبکه‌های اجتماعی فیسبوک و توئیتر به شکلی طراحی شده است که یک مطلب پس از ارسال در تمام اکانت های دوستان کاربر مورد نظر و صفحات دنبال کنندگان هش تگ یا برچسب مربوطه و همچنین در نتایج جستجو و بخش‌ها و صفحات مختلف آن‌ها قابل مشاهده است، در نتیجه برای جلوگیری از انتشار یک مطلب باید تعداد زیادی از اکانت ها را فیلترکرد و چون از طرفی تشخیص اکانت هایی که مطلب مربوطه را می‌خوانند برای مأمور یا نرم‌افزار ممکن نیست و از طرف دیگر نشانی داشبورد همه کاربران معمولاً صفحه اصلی این به اصطلاح شبکه‌های اجتماعی است، عملاً برای جلوگیری از انتشار یک مطلب مجرمانه باید صفحه اصلی این پایگاه‌ها را فیلترکرد، یعنی همین اتفاقی که اکنون برای فیسبوک و توئیتر افتاده است.

دلیل دوم اینکه اغلب شبکه‌های اجتماعی غربی و از جمله فیسبوک و توئیتر از پروتکل رمز شدهSSLاستفاده می‌کنند، به همین علت شناسایی و تفکیک محتوای صفحات آن‌ها به صورت نرم‌افزاری، قبل از رمزگشایی، ممکن نیست. در نتیجه حتی با استفاده از فیلترگذاری محتوایی (Content Filtering) هم نمی‌توان محتوای مجرمانه و اطلاعاتِ مسموم و غیر واقعی را که در این سایت‌ها به وفور مشاهده می‌شود و مانعِ بزرگِ تحققِ جامعه آزاد اطلاعاتی نیز محسوب می‌شوند را در این شبکه‌های اجتماعی اسرائیلی را که تعمداً از این پروتکل استفاده می‌کنند، به صورت مجزا فیلترکرد و شرکت ارتباطات زیرساخت ناچار است آی پیِ سرورهایِ این سایت‌ها را مسدود کند که مسدود کردن آی پیِ سرورِ یک سایت هم به معنای مسدودسازی کامل آن سایت است.

دلیل سوم اینکه سایت‌های فیسبوک و توئیتر از شبکهٔابریِ توزیع محتوایِ وب استفاده می‌کنند که استفاده از این بستر باعث شده است مراکز داده‌های واسط این تارنماها در نقاط جغرافیایی مختلف قرار گیرند و ردگیری و پالایش یک نشانی مستقل که در آن به حقوق شهروندی ایرانیان تجاوز شده را با مشکلات جدی روبرو کند. به این نحو برای بستن یک بخش از این سایت‌ها چاره‌ای جز بستن آی پیِ سرورهایِ خدمات دهنده وجود ندارد که بستن آی پی هم به معنای مسدود کردن دسترسی به تمام محتوای آن سرورها است که مفهومی جز مسدود شدن اصل سایت ندارد.

دلیل چهارم اینکه اصولاً انتشار مطلب در فیسبوک و توئیتر به صورت لحظه‌ای صورت می‌گیرد و پس از آن، مطلب غیراخلاقی و حاوی محتوایِ نامناسب و خشونت‌آمیز و بر هم زننده امنیتِ روانی جامعه، پیکِ مشاهده را طی کرده و معمولاً به بایگانی می‌رود، در نتیجه به فرض محال، فیلترآن مطلب اگر ممکن هم باشد، عملاً سودی ندارد و جلوگیری از انتشار مطلب مجرمانه نیز مثلِ شبکه‌های بی‌شمار داخلی، تنها با همکاریِ مدیرانِ شبکه‌هایِ اجتماعی امکان‌پذیر است، در غیر این صورت چاره‌ای جز فیلترکل سایت وجود ندارد.

دلیل پنجم اینکه شبکه‌های اجتماعی آمریکایی اطلاعات کاربران را برای سرویس اطلاعاتی غرب جمع‌آوری و پالایش می‌کنند که اسناد فوق سری منتشرشده توسط اسنودن نیز این امر بدیهی را ثابت می‌کند، در نتیجه از آنجا که حفاظت از جان و مال و نوامیس مردم از تکالیف قطعی حکومت است، رفع فیلترشبکه‌های اجتماعی آمریکایی که به قوانین جمهوری اسلامی ایران توجه و تعهدی ندارند، نشدنی است و از طرفی هم به هیچ عنوان راحی وجود ندارد که از طریق آن بتوان جلو سرقت اطلاعات کاربران توسط این شبکه‌های اجتماعی را گرفت، در نتیجه تنها راه ممکن برای جلوگیری از دسترسی سر ویس‌های جاسوسی فیسبوک و توئیتر به اطلاعاتِ شهروندانِ ایرانی، فیلترکردن دامنه اصلی آن‌هاست.

دلیل ششم اینکه رفع فیلتراین شبکه‌های اجتماعی بندهای متعددی از اصل سه قانون اساسی مربوط به وظایف دولت جمهوری اسلامی ایران را نقض می‌کند و بدون تردید رئیس‌جمهور محترم به جهت اینکه در پیشگاه قرآن کریم و در برابر ملت ایران به خداوند قادرِ متعال سوگند یادکرده‌اند که پاسدار قانون اساسی کشور باشند، با رفع فیلترفیسبوک مخالف هستند و از آنجا که 6 نفر از اعضاء کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه، نمایندگان دولت هستند و بقیه اعضاء نیز نمایندگان دستگاه‌های حاکمیتی دیگرند، همان‌گونه که به فیلترشدن فیسبوک و توئیتر رأی داده‌اند و در روزهای اخیر نیز رئیس این کارگروه و دادستان کل کشور نیز گفتند، با رفع فیلترآن‌ها نیز مخالف‌اند، در نتیجه رفع فیلتراین دو سایتِ صهیونیستی-آمریکایی در ایران باهدف صیانت از حقوق شهروندی، غیرممکن است. البته دلایل متعدد دیگری هم وجود دارد که شرح آن‌ها در حال حاضر ضرورتی ندارد ولی در صورتی که جادوگری رسانه‌ای گروه‌های فشار ادامه پیدا کند، دلایل متقن دیگر را نیز منتشر خواهم کرد.

  آیا با فیلتر کردن این سایت ها مشکل حل خواهد شد؟ 

قطعاً فیلترکردن این سایت‌ها مشکلی را حل نمی‌کند، بلکه از عمق فاجعه می‌کاهد و می‌توان به عنوان یک راه‌کار مکمل به آن نگاه کرد؛ اما راهِ درست آن است که بر توانِ داخلیِ جوانانِ نخبه ایرانی تکیه کنیم و با تقویت آن‌ها، دستان شیطانِ بزرگ را از سرزمین مجازی خود قطع کنیم.

 با وجود این همه فیلترشکن های قوی که هر روز وارد بازار میشه آیا صرف چنین هزینه ای واقعا لازم است؟

اولاً باید توجه داشت که فیلترشکن ها را چه کسانی طراحی کرده و هزینه هنگفت آن را پرداخت می‌کنند؟! مسلماً آمریکا و دیگر مستکبران جهان. خب آن‌ها هم که دلشان برای ملتِ ما نسوخته است و به دنبالِ منافعِ شیطانی خود هستند. در نتیجه معلوم می‌شود فیلترینگ توانسته است تا این حد از نفوذ آن‌ها بکاهد که به خاطر دور زدن آن هزینه می‌کنند. از طرف دیگر علیرغم تبلیغاتِ گسترده‌ای که برای هزینه بر بودن فیلترینگ می‌شود، باید به این نکته فنیِ روشنتاکید کنم که به دلیل آنکه ما از پهنای باندِ اینترنت بین‌الملل برای دسترسی به همه سرویس‌ها استفاده می‌کنیم و از این طریق مبالغ هنگفتی ارز از کشور خارج می‌شود، در نتیجه با محدود شدن یک وب سایتِ خارجی، بخشی از پهنای باندِ اینترنت آزادشده و هزینه خروج ارز برای مشاهده آن سایت نیز از دوش ملت برداشته می‌شود و بخشی از ترافیکِ سربار نیز کاسته شده و باعثِ آزاد شدن قسمتی از بارِ ترافیکی بر روی گیت وی می‌شود، در نتیجه فرصتِ استفادهٔمفید از پهنای باندِ موجود بیشتر می‌شود و از طرفی می‌توان با راه اندازی و تقویتِ سر ویس‌های داخلی، ضمنِ ایجادِ اشتغال و جلوگیری از وابستگی های موجود، از پهنای باندِ آزادشده نیز استفاده بهینه کرد و بجای ارسال، دریافتِ اطلاعات را تقویت کنیم.

 حضور این همه کاربر ایرانی در فیسبوک با وجود فیلتر، ایا سبب نمی شود تا به خواست عمومی احترام گذاشته شود و فیلتر برداشته شود؟

به شهادتِ گزارش مشهور «World map of social networks» که تنها گزارش قابل‌اتکای بین‌المللی برای بررسی میزان تأثیرگذاری شبکه‌های اجتماعی در کشورهای مختلف به حساب می‌آید، فیسبوک در چند دوره شش ماهه متوالی از جمله شش ماه نخستِ سال جاریِ میلادی، نتوانسته است در میان ایرانی‌ها محبوب شود؛ یعنی در ایران کاربران کلوب بیشتر از فیسبوک هستند و البته شبکه‌های اجتماعی پر کاربر دیگر از جمله فیس نما و افسران و دیگران را نیز در این گزارش بررسی نکرده‌اند. در نتیجه نمی‌توان حضور عده‌ای در این سایت را به عموم مردم تعمیم دهیم. خواستِ عموم مردم داشتن اینترنتِ پاک، سریع و امن است و این خواست یقیناً با رفع فیلترشبکه کثیفِ صهیونیستی و ناقضِ ابتدایی‌ترین حقوقِ شهروندان و دشمنِ جامعه آزاد اطلاعاتی، یعنی فیسبوک، نقض می‌شود. ضمناً بنده به صورت مفصل علتِ رفع فیلترنشدنِ این سایت‌ها را در ابتدای مصاحبه عرض کرده‌ام.

 رییس جمهور در خصوص سینما گفتند مردم خودشان فیلم خوب را از بد تشخصیص می دهند. چرا اجازه داده نمی شود تا مردم خودشان حضور و یا عدم حضور در فیس بوک را اختیار کنند ؟

شما در سؤال قبلی بخشی از پاسخِ این سؤال خود را داده‌اید. اگر «این همه کاربر ایرانی» در فیسبوک وجود دارد، یعنی عده‌ای حضور خود در فیسبوک را اختیار کرده‌اند! البته بنده روزانه با زوج های بسیاری مواجه می‌شوم که به واسطه استفاده از امثالِ فیسبوک، وی چت و اینستاگرام به مرور از هم فاصله گرفته‌اند و این شکاف به قدری عمیق شده است که نیازهای عاطفی یکدیگر را فراموش کرده‌اند، به هم بدبین شده‌اند، کار به دعوا کشیده و تلفظ کلمه طلاق برایشان راحت شده است. آن‌ها فریبِ ظاهر بزک‌کرده شیطانِ آن سوی فیسبوک، وی چت و امثال این‌ها را خورده‌اند و بدون درکِ دقیقِ از شرایط، آینده خود را نابود می‌کنند. البته این خطر در کمین همه است، فرزندانِ ساکن در جزیره‌های مجازیِ اتاق‌خواب‌هایشان که خبری از خانواده‌های خود ندارند و خواهر و برادرهایی که تنها نام خانوادگی و نام پدرشان باهم یکی است و کاملاً از هم غافل‌اند و نسبت به هم غریبه شده‌اند. جوانانِ عزیزِ ما نباید اجازه دهند فضای مجازی آن‌ها را از واقعیت های زندگی و معنویات دور کند و خانواده‌ها نیز از دولت انتظار دارند بر اساس اصل سوم قانون اساسی که وظائف دولت را مشخص کرده است، «محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوی و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی» را در سرلوحه برنامه خود قرار دهد. تردید نکنید همانگونه که مرجع گران‌قدر حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی گفتند و دادستان کل کشور نیز بر آن تاکید کردند، امروز فیسبوک از مظاهرِ فساد و تباهی است و بهتر از کاربرانِ ایرانی و به خصوص جوان ترها از آن فاصله بگیرند.

  گفته می‌شود که صفحه‌های خاصی در فیسبوک خلاف عفت عمومی و اخلاق هستند، آیا وجود چنین صفحاتی سبب می شود تا کل صورت مسئله را پاک و فیلتر کنید؟

میلیون‌ها صفحه و اکانت در فیسبوک وجود دارد که سرشار از محتوای مجرمانه و غیراخلاقی هستند. محتوای موجود در این شبکه بندهای متعددی از قانون را صریحاً نقض می‌کند کهخلاصه‌ای از این قوانین عبارت است از بندهای 2 و 10 ماده 6 قانون مطبوعات، ماده 14 و 15 قانون جرائم رایانه‌ای و ماده 639 قانون مجازات اسلامی که مجازات مربوط به انتشار محتوا علیه عفت و اخلاق عمومی را مشخص کرده و بند 1 و 7 و 9 ماده 6 قانون مطبوعات و ماده 513 قانون مجازات اسلامی که مجازات انتشار محتوا علیه مقدسات اسلامی را تعیین کرده است. جز این موارد، هر گونه فعالیت یا انتشار محتوا علیه امنیت و آسایش عمومی و مقامات و نهادهای دولتی و عمومی در فضای مجازی بر اساس مواد 498 و 500 و 504 و 511 و 512 و 609 و 697 و 698 و 700 قانون مجازات اسلامی و بند 1 و 4 و 5 و 6 و 8 و 11 و 12 ماده 6 قانون مطبوعات و مواد 2 و 3 قانون مجازات انتشار و افشای اسناد محرمانه و سری دولتی و ماده 3 و 6 و 7 قانون جرائم رایانه‌ای، عملی مجرمانه است و همچنین بر اساس بند 3 و ماده 6 قانون مطبوعات و مواد 126 و 705 و 708 و 710 قانون مجازات اسلامی و مواد 21 و 25 قانون جرائم رایانه‌ای مصوب سال 1388 و ماده 3 قانون جامع کنترل و مبارزه ملی با دخانیات و ماده 1قانون ممنوعیت به‌کارگیری تجهیزات دریافت ماهواره، انتشار هر گونه محتوایی که برای ارتکاب جرائم رایانه‌ای به کار می‌رود و محتوایی که تحریک، ترغیب، یا دعوت به ارتکاب جرم می‌کند، مجرمانه دانسته شده است.محتوای مجرمانه مربوط به امور سمعی و بصری و نقض مالکیت معنوی نیز بر اساس ماده 1 و 2 قانون نحوه مجازات اشخاصی که در امور سمعی و بصری فعالیت غیرمجاز دارند و ماده 1 قانون حمایت از حقوق پدیدآورندگان نرم افزارهای رایانه‌ای و ماده 74 قانون تجارت الکترونیکی، غیرمجاز است و تمام این موارد و موارد بسیار دیگر در فیسبوک به وفور یافت می‌شود.از طرفی خوب است شهروندان گرامی به این موضوع توجه کنند که فضای مجازی معادلی از فضای واقعی است، در نتیجه تمام قوانین حاکم بر فضای واقعی در فضای مجازی نیز نافذ است و رعایت قانون به نفع همه است.

آیا همین فیلترینگ سبب نمیشه تا کاربران جوان خصوصاً حریص تر شوند؟

با این جمله دور از منطق می‌توان تمام قوانین بازدارنده جهان را زیر سؤال برد. به عنوان مثال با این منطق آیا نمی‌توان ادعا کرد که قوانینِ راهنمایی و رانندگی باعث می‌شود جوانان حریص تر شوند و مثلاً با سرعتِ غیرمجاز رانندگی کرده یا از چراغ قرمز عبور کنند؟ خب پاسخ کامل روشن است، قانون برای هر تخلفی، مجازاتی تعیین کرده است که کوچک‌ترین مجازات این است که وقتی به علائم هشداردهنده توجه نکنید، عواقبِ آن بر عهده خود شماست. البته بر اساس آمارهای موجود حداکثر 10%کاربران با عبور از فیلترینگ نقضِ قانون کرده‌اند درحالی‌که این عدد در بسیاری مواقع کوچک‌تر و در برخی مواقع نیز بزرگ تر می‌شود؛ ولی تعداد شهروندانِ قانونمند عدد بسیار بالاتری را نشان می‌دهند، عددی معادل 90% کاربرانِ اینترنتِ ایران که قوانین کشورشان را محترم می‌شمارند و به علائم هشداردهنده نیز توجه می‌کنند و اگر در اینترنت گردی خود هم به موارد مجرمانه و ناقض حقوق شهروندی برخوردند از طریق سایتinternet.ir مراجع ذیصلاح را در جریان قرار می‌دهند و در نقطه مقابل هم در صورتی که احساس کردند تارنمایی به اشتباه فیلترشده است، اعتراض خود را از طریق همین سایت به مرجع ذیصلاح اطلاع می‌دهند و کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه نیز در اسرع وقت به آن رسیدگی می‌کند و کاربرِ مورد نظر را در جریانِ مراحلِ طی شده قرار می‌دهد.

حضور اعضای دولت در فیسبوک را چطور تعبیر می‌کنید؟

نقضِ بند 4 منشور اخلاقی دولت تدبیر و امید. اعضای دولت در برابر قرآن و در حضور رئیس‌جمهور قسم‌خورده و گفتند «تصمیماتشان بر مبنای تدبیر و رفتارشان در چارچوب قانون خواهد بود و از تندروی، شتاب‌زدگی و خودسری می پرهیزند»! که همه این‌ها با عضویت یکی دو نفر از اعضاء کابینه در فیسبوک و توئیتر زیر سؤال رفت.

 اما حضور محمدجواد ظریف در فیسبوک و آگاهی رسانی‌اش سبب شد تا مردم حمایت بیشتری از سیاست های دولت و نظام کنند.

کدام مردم؟ آیا واقعاً لازم است با زبان فارسی برای مردم ایران در یک سایت صهیونیستیِ فیلترشده مطلب بنویسند؟ یعنی ما در کشور خودمان رسانه و ابزار ارتباطی نداریم که ناچار شده‌ایم برویم در فیسبوک اسرائیلی مطلب بنویسیم و از آن طریق با مردم خود ارتباط برقرار کنیم؟ آیا وزیر امور خارجه آمریکا هم حاضر است بیاید در شبکه اجتماعی ایرانی اکانت بسازد و از طریق این شبکه با مردم کشور خودش گفتگو کند؟ اگر این سایتِ اسرائیلی اکانتِ وزیر خارجه کشورمان را مثلِ ده‌ها صفحه و اکانت ایرانی از جمله صفحه هواداران امام خامنه‌ای و همچنین صفحه مقامات کشورهای دیگر حذف کرد، وزیر خارجه ما چگونه می‌تواند از حقوق از دست رفته خود دفاع کند؟ و ده‌ها سؤال دیگر…

 چرا به شکل یک فرصت به فیسبوک نگاه نمی‌شود؟ شبکه‌ای که وقتی نتانیاهو آن حرف ها را در مورد ایران زد جوانان چنان با او برخورد کردند که مجبور به عقب نشینی شد.

ما می‌توانیم بدون اینکه آینده و امنیتِ جوانان، نوجوانان، کودکان و خانواده‌های عزیزمان را به خطر بی اندازیم، تلاش کنیم تا با حفظ تمام جوانب و استفاده از روش های هوشمندانه بر فضای این شبکه‌های استکباری تأثیرگذار باشیم ولی یقین بدانید توفیقمان حداکثر در حد همین موضوع جین خواهد بود، نه بیشتر و اگر تأثیرگذاری بیشتری داشته باشیم مانند ده‌ها هزار کاربر دیگر با ما برخورد خواهد شد و انگشتِ شیطان دکمه دلیت را فشار داده و هویتِ مجازی هم‌وطنانمان را به راحتی حذف می‌کند.

انتهای پیام/.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

جایزه همراه اول