فیس بوک با زندگی ما چه کرده است؟

به گزارش «وبلاگ‌نیوز» امید بلاغتی در پارسینه نوشت: در این نوشته شیوه نگارش دیگری سراغ نداشتم که شبیه کسی که بیرون گودی ایستاده است و نظاره گری می کند، نشوم. اما شما لطفا سطر به سطرش را از زبان یک روای که خود میانه ماجرا است و دارد درباره آن حرف می زند، بخوانید:

فیس بوک کجاست؟ با زندگی ما چه کرده است و چه می کند؟! پیش از بودنش زندگی ما چه شکلی بوده است و حالا چه شکلی است؟! جواب این سوال ها را حتما باید یک تحقیق درست و درمان بدهد اما:

1- اولین قرار میدان التحریر در فیس بوک گذاشته شد، بعد از تجمع میدان التحریر مصر دیگر هیچ وقت آن مصر قدیمی نشد/ آیسان باربی( خواننده رپی که به این و آن فیت می دهد) گزارش تک تک قرارهایش را با زمین و زمان با عکسی رو به دوربین، لبهایی برآماسیده، گونه های زیر جراحی توپ بیلیارد شده، بینی فوق فانتزی شده، سینه های اعجاب انگیز به ما اعلام می کند.

2- فیس بوک در نتایج انتخابات نود و دو موثر بود. لااقل روی بخشی از جامعه اثر جدی گذاشت. همان روزها بود که یکی از همکلاسیهای دوره دبیرستان و فعال در ستاد جلیلی برایم نوشت که در ستاد جلیلی خواندن فیس بوک طرفداران روحانی از نان شب هم واجب تر است.

کسی هم برایم جایی نوشت که انتخابات هفتاد و شش جدال روزنامه ها بود گیرم همان اندک، سال هشتاد و هشت جدال تلویزیون ها بود اما سال نود و دو جدال فیس بو ک/ روزانه در فیس بوک انواع و اقسام کمپین ها راه می افتد که دین ما را نسبت به حقوق تمام دوپایان از آدمی تا ساکنان سیاره فلان و تمام چهارپایان از گاو و گوسفند تا پلنگ ستم دیده خلق های ستمکش خاورمیانه را پوشش می دهد. ما اینجا لحظه به لحظه بیشتر از قبل دینمان را به مفاهیم والای انسانی ادا می کنیم و در محیط بیرونی روز به روز منفعل تر می شویم.

3- فیس بوک محل شنیدن صدای کسانی است که صدایشان ارزشمند است و تامل برانگیز اما به هر دلیلی جایی برای انتشار صدایشان وجود ندارد. فیس بوک رسانه یی است که چنین فرصتی را به ما داد. گاهی روزها پیش آمده است در فیس بوک نوشته هایی را بخوانیم که می ارزد به سر تا پای تمام نوشتارهای رسمی در همان روز/ فیس بوک بنگاه تولید آدم متوهم است. سلبریتی ها از سر و گوشش بالا می روند. نویسنده، عکاس، فیلمساز، فعال حقوق بشری و مدنی، فعال سیاسی و بزرگ و فاضل فیس بوکی حالا دیگر پدیده یی غیر قابل انکار است.

4- در این فضا در بسیاری موضوعات در پیج ها و گروپ ها و پروفایل ها شکل گیری دیالوگ و گفت و گو را تماشا کردیم. دیالوگ هایی که حتما برای بسیاری از ما سویه های رهایی بخش داشته است/ فیس بوک محلی است برای فحش دادن، نفرت پراکنی، اظهار فضل های تمام ناشدنی، تهمت و ناسزا و هتاکی، اینجا هیچ کس حوصله شنیدن هیچ کس را ندارد.

5- بخشی از عمیق ترین و انسانی ترین و قابل اعتناترین رفاقت های ما از همین فیس بوک آغاز شد. آدم هایی را پیدا کردیم که انگار گمشدگان همه دوران های زندگیمان بودند.

چه انها که دوست و رفیق بودند و سالها گمشده و چه آنها که خود تجسم مفهوم گمشدگی در ذهن ما بودند. فیس بوک آنها را نشانمان داد. آخ چه موهبتی!/ بخشی از نفرت انگیزترین، سطحی ترین، مزخرف ترین، به درد نخورترین رفاقت های ما اینجا شکل گرفت. یکجورهای وقت هدر دادن تمام عیار

6- فیس بوک همین و همان است. همه این دوگانه هاست توامان. شاید غریب ترین و پیچیده ترین و جذاب ترین تجربه یی که در جهان مجازی و شاید به معنایی واقعی تجربه اش کردیم. پدیده قرن بیست و یکم، دنیایی که ما در آنیم پیش و پس از این پدیدهجور دیگری بود.

7- فیس بوک چه شیفته اش باشیم و چه از آن بیزار، چه فکر کنیم به درد نمی خورد و چه فکر کنیم بدون آن نمی شود زندگی کرد، پدیده دوران است. پدیده یی که دیگر کسی نمی تواند نسبت به آن بی نظر باشد. چرا که شاید بر پایه مهم ترین دغدغه انسانی بنا گذاشته شده است؛ ارتباط…

چراغ های رابطه تاریکند یا روشن؟ مساله این است.

انتهای پیام/.

One comment

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

جایزه همراه اول