روزه بخور؛ توییت کن؛ لایک کن!
به گزارش «وبلاگ نیوز»، امروزه جوامع دستخوش تحـولات و دگـرگونيهاي عظيمي شدهاند. پيشرفت ارتباطات و انتقال اطلاعات در حجم وسيع، گسترش رسانهها، ماهوارهها، شبكههاي اطلاعاتي، رايانهايي، اينترنت، چاپ كتاب و مجلات، گسترش حملونقل و افزايش مسافرتها، بهبود بهداشت و به تبع آن طول عمر انسان و افزايش شهرنشيني باعث تحولات و تغييرات عمدهاي در ساختارها و نهادهاي جامعه از يكسو و آگاهيها، اعتقادات و نگرشهاي مردم از سوي ديگر شده است.
ارتباط نزدیک بین افراد مختلف با قومیتها، مذاهب، فرهنگ، ملیت و … گوناگون موجب شد که بسیاری از باورها، اصول و نگرشهای رفتاری و اعتقادی مورد بحث قرار گیرد و به تبع نگرش ها دچار تحول شوند.
به اعتقاد اندیشمندان علوم اجتماعی نگرشها نشان دهنده واكنش مثبت يا منفي نسبت به افراد، پديدهها يا حوادث است. نگرشها محصول ارزشگذاري توسط حاملان آن هستند؛ لذا ارزيابي متفاوت انسانها از افراد و حوادث، معمولاً طيف گستردهاي از نگرشهاي مثبت يا منفي را ايجاد ميكند.
ارزش گذاري و قضاوت افراد نيز تابعي از شناخت و آگاهي آنان است. افراد نسبت به آنچه آگاهي ندارند، بياعتنا هستند و هيچ نگرشي نسبت به آن ندارند؛ اما به واسطه شناخت و آگاهي نسبت به شخص، شئ يا پديده، نگرشي براي آنان ايجاد ميشود كه اگر اطلاعات مربوط به آن شئ يا شخص كامل باشد، نشانگر ماهيت واقعي و مثبت آن است؛ لذا نسبت به آن شخص يا شيء نگرش مثبت ايجاد ميشود و در صورت خلاف آن نيز يك نوع ارزيابي و نگرش منفي در فرد ايجاد ميشود. در واقع ارزيابي مطلوب يا نامطلوب، افراد را مستعد ميسازد تا در صورت برخورد با فرد، حادثه يا شئ، واكنش متناسب با ارزيابي خود را بروز دهند.
نگرشها مانند بسياري از واكنشها اكتسابي هستند. يعني جزء امور فطري و ذاتي انسانها نبوده و محصول تعاملات و روابط افراد با ديگران، هنجارها، باورها و اعتقادات جامعه هستند.
به عبارت ديگر تربيت و فرهنگ جامعه نقش موثري در شكلگيري نگرشهاي افراد در هر جامعه دارد؛ وقتي نگرشها در فردي ثبات پيدا ميكند، درست مثل عادات انساني، فرد را در جهتي خاص به فعاليت ترغيب ميكند يا از فعاليت بازميدارد.
از همین رو باید اشاره کرد که باورهاي مذهبي، ريشه در دينداري و علايق ديني فرد دارد. به عبارت ديگر سطح شناخت و آگاهي فرد از مباني و اعتقادات ديني، باورهاي ديني وي را ايجاد ميكند. از اينرو گرايشهاي ديني و سطح دينداري يك فرد ميتواند بيان كننده و نشان دهندهي باورهاي ديني وي باشد.
دینداری در جوامع انسانی
همواره جامعه به صورت نظام اجتماعى با دین به مثابه نهاد اجتماعى، همسویى داشته است و دین را مجموعه عقاید، اخلاق و مقرراتى برشمردهاند كه براى اداره امور اجتماعى و پرورش انسانها ثمره بخش باشد. این واقعیت همانا نگرش كاركردگرایى دین به اجتماع را كه به شناخت رابطه دین و انسانها و كاركردهاى آن به صورت پدیده اجتماعى مىانجامد، تعیین مىكند.
تا هر جا بتوان انديشههاي اجتماعي را به عقب برد و وجود آن در گذشتههاي دورتر حيات اجتماعي بشر را اثبات كرد، به همان ميزان به قدمت انديشه اجتماعي درباره دين نيز افزوده خواهد شد. اين حقيقت، هم از طريق واكاوي استقرايي انديشههاي اجتماعي بازمانده از متفكران اجتماعي سلف در تمدنهاي گوناگون بشري قابل كشف و وارسي است و هم از طريق اطلاعاتي كه درباره نقش و جايگاه انحصاري دين در اجتماعات پيشين در اختيار داريم.
علامه طباطبايي در تفسير الميزان، دين را مجموع معارف و احكام تشريع شده از سوي خداوند ميداند. [طباطبایی، محمد حسین(1375) المیزان، قم: بنیاد علمی و فرهنگی علامه طباطبایی، 280] وی معتقد است که: «انسان در زندگي داراي يك سلسله قوانين و مقررات است كه با خود وضع كرده يا از ديگران پذيرفته است. اين قوانين و مقررات يك اعتقاد اساسي است كه تصور انسان از جهان هستي، خود و قضاوت در حقيقت آنها، بر پايه آن استوار است؛ اين اعتقاد و اساس و مقررات متناسب با آن، دين ناميده ميشود. لذا دين همان روش زندگي است و انسان از آن مستغني نيست.» [همان 20 – 21]
تمام وضعیتهایی که در آنها دین به صورت یک نیروی اجتماعی قدرتمند باقی میماند، دارای یک ویژگی مشترک هستند و آن ویژگی این است که دین درگیر و دخیل هویت گروهی است که اصولا خصوصیتی ملی یا قومی دارد. [بروس، استیو(1387) مدل سکولار شدن غرب، ترجمه محمد مسعود سعیدی، تهران: گام نو، ص 104]
دورکیم درباره نقش دین در ایجاد روحیه همبستگی معتقد است: «مناسک دین، برای کارکرد درست زندگی اخلاقی ما، به همان اندازه ضروریاند که خوراک برای نگهداشتن زندگی جسمانی ما ضرورت دارد؛ زیرا از طریق مناسک است که گروه، خود را تأیید و حفظ میکند.» [همیلتون، مالکم(1390)جامعه شناسی دین، ترجمه محسن ثلاثی، تهران: نشر ثالث، ص 170]
مخالفت با تمسخر متاسک دینی در هر جامعهای موجبات خشم، مقابله و ناراحتی افراد معتقد به آن دین را فراهم میکرد و فرد بنا به آموزههای دینی یا عرف جامعه، مجازات میشد. در فضای مجازی این رفتارها با مجازات کمتر و د ربسیاری موارد بدون مجازات هستند و از سوی دیگر خودکنترلی واحترام به حقوق دیگران نیز کمتر دیده میشود. در ادامه به برخی از این مصادیق در شبکههای اجتماعی همانند تویئتر و قیسبوک اشاره خواهیم کرد.
ماه رمضان در توییتر
افراد در تعاملات اجتماعی میآموزند که نسبت به تعلقات و اعتقادات خود واکنش نشان دهند اما هنگامی که تغییرات به آرامی صورت گیرد، تحولات چندان به چشم نخواهد آمد و واکنش نسبت به اعتقادات، نگرشها و باورهای مذهبی تنها در صورت یک مسئله بزرگ یا خط قرمزهای اساسی واکنشهایی را به همراه دارد.
عصر جدید با شعار برابری و تساهل و مدارای مدنی، دین را در محدوده رفتار فردی تعریف کرد و حریم خصوصی فرد، حوزه دینداری او را تشکیل داد. این رویه در سالهای اخیر در فضای مجازی ایرانیان به شدت به چشم میخورد.
این در حالی است که در کشورهای مسلمان که مذاهب دیگر نیز اقلیتهای بیشتر و متنوعتری دارند، کمتر به چشم میخورد. افراط و تفریط در فضای مراودات ایرانیان در شبکههایی چون توییتر و فیس بوک را شاید بتوان نوعی جبههگیری و جلب مخاطب در حلقههای ایجاد شده در آن شبکه ها دانست:
در این دینداری فردی، تساهل و مدارا به کنار رفته و تمسخر، بی احترامی و سرکوب عقیده مخالف بیش از قبول عقاید مختلف و متفاوت به چشم میخورد:
البته در این میان برخی نیز با واکنشهای صورت گرفته در فضای حقیقی توسط پلیس و یا تمسخر روزهداری یا تظاهر به روزهخواری کاربران مخالف بودند:
دورکیم به عنوان یکی از کسانی که مطالعات دقیقی درباره دین داشت، معتقد بود: «دین محکوم به این است که سهم هرچه کمتری در زندگی جدید داشته باشد، با این حال، توجه او نه معطوف به انحطاط و انتقاد از دین، بلکه تحولش بود. او دین جوامع جدید را کیش یا آیین فردی نامید.» [میرچا،الیاده(1372) دین پژوهی، ترجمه بهاءالدین خرمشاهی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ص 321]
ساخت صفحات مختلف با موضوع روزهخواری
به تازگی ساخت صفحات متعدد با توجه به موضوعات روز، از سرگرمیهای ایرانیان در فیس بوک شده است. با توجه به پیج آزادیهای یواشکی، صفحاتی با نام روزهخواری یواشکی ایجاد شد. این صفحات با تصور جلب مخاطب و ایجاد فضای فکاهی از یک رفتار دینی، تشکیل شد اما با همراهی عده بسیار کمی مواجه شد:
البته در سالهای گذشته نیز شاهد مباحثی درباره روزه و روزهخواری در فیس بوک بودیم:
نبود فضایی برای بحث بدون برخوردهای سلبی را شاید بتوان از علل ایجاد این مباحث در شبکههای مجازی دانست. با این همه عده کمی با هدف مخالفت با روزهداری در این گروهها عضو شدند و اغلب مطالب توسط یک یا چند آدمین بازنشر داده شده و بعد از مدتی مسکوت ماندهاست.
در مقابل این گروهها افراد و کسانی حضور دارند که به اشکال مختلف از ماه مبارک رمضان استقبال کرده و هشدارهایی به افرادی که در فضای مجازی به باورهای دینی مسلمانان بی احترامی میکنند، دادهاند:
روزهداری یا روزهخواری، مسئلهای هست؟!
هر رسانه کاربرمحور فرصت برای بازنمایی خود را برای افراد ایجاد کرده و از طریق مشابهتها، حلقههای نسبتا پایدار تشکیل داده و میتوانند برخی حرکتها و جریانهای کوچک را در فضای مجازی ایجاد یا ترویج کنند.
دامن زدن به اختلافات دینی بعد از رواج وسایل ارتباط جمعی رشد یافت و در این بین نمیتوان تمام عوامل را به رسانههای بیگانه و عوامل مزدور خارجی نسبت داد. با توجه به تحقیقات انجام شده، بسیاری از مردم و قشر جوان خود را دیندار میدانند اما مسئله آن است که کارکردهای دین، انتظار از دین و نوع دینداری بین دو نسل تغییراتی داشته است.
همچنین ترویج جهانی دین به عنوان امر فردی و رشد اخلاقمداری انسانی به جای دین، افول باورهای دینی و رشد آزادیهای فردی در غوطهوری بین مذاهب مختلف را پدید آورد.
نتیجه این رفتارها این شد که بسیاری از کاربران اینترنت که جز نسل جوان محسوب میشوند، بیش از بیان روزهداری خود و برای همرنگی با گروههای مختلف دوستانه در فضای مجازی یا خود را غیرروزهدار عنوان کرده یا از بیان روزهداری سرباز میزنند.
شاید بتوان گفت که مسئله تنها روزهداری نیست بلکه تلاش برای شکستن قبح روزهخورای در ملأعام در فضای حقیقی است. برگزاری مسابقات عکاسی از سفرههای افطار، مراسم مذهبی و مباحثی از این دست در شبکههای اجتماعی حجم کمتری به خود اختصاص داده و البته گروهی نیز بدون مخالفت یا موافقت با روزهداری، فعالیتهای روزمره و مسائلی مانند فوتبال را برجسته کرده و از هر صحبت یا بحثی درباره این مسئله خود دارای کردهاند.
این رفتارهای بی تفاوت و نادیده گرفتن یکی از مراسم جمعی مهم در دین اسلام که جزیی از فرهنگ جمعی و تجارب مشترک بین در نسل محسوب میشود، عامدانه در حاشیه گذاشته میشود.
انتهای پیام/.