فضای مجازی؛ بهشت گروه‌های تروریستی

دکتر احمد توکلی، یکی از استادان مطبوعات در ایران کتابی با عنوان «مثلث طلایی نوشتن برای مطبوعات» دارد. (انتشارات ثانیه، ۱۳۸۳) وی در کتاب خود می‌گوید هر روزنامه‌نگار پیش از نوشتن هر مطلب باید به سه پرسش پاسخ دهد. چه می‌خواهد بنویسد؟ برای که می‌خواهد بنویسد و از چه کانالی می‌خواهد نوشته خود را به مخاطب برساند.

منظور دکتر توکلی در این کتاب، مطمئنا خاص روزنامه نبوده، بلکه در هر رسانه ای و برای تاثیرگذار بودن پیام رسانه ای، پاسخ به این سه پرسش واجب است. بر مبنای این نظر رسانه ای، در این نوشتار، استفاده تروریست های فعال در منطقه خاورمیانه بخصوص داعش از شبکه های اجتماعی را می توان تحلیل کرد.

بر آن مبنا سوال اول این است که داعش می خواهد از مطالب منتشره در رسانه های اجتماعی چه بگوید؟ نخستین نکته قدرت است. هر سازمان تروریستی دوست دارد خود را قدرتمندتر از آن چه هست نشان دهد تا ضمن پیشگیری از حملات احتمالی، در صورت وقوع هر حمله، بار روانی خاصی روی سربازان دشمن خود داشته باشد. داعش هم از این قاعده مستثنا نیست، اما این گروه تروریستی و صدالبته مطلق تروریست ها علاوه بر این که قصد دارند دولت مرکزی و نیروهای انتظامی و نظامی آن را بترسانند؛ دوست دارند ترس را در افکار عمومی نهادینه کنند تا با فشار افکار عمومی، دولت مجبور شود از مواضع خود عقب نشینی و مواضع تروریست ها را تائید کند. این کار درست بر مبنای همین ضرب المثل فارسی است که می گوید به در بگو تا دیوار بشنود.

اساسا وجود تروریسم بدون این ترس معنا ندارد و حتی معنای لفظی کلمه ترور هم ترس است. تصور کنید اگر در جزیره ای دورافتاده و بدون جمعیت بمبی منفجر شود و به هیچ کس و هیچ چیز صدمه نخورد و صد البته خبر آن منتشر نشود، آیا می توان به وجود یک گروه تروریستی در آن منطقه پی برد؟ خیر.

پس وجود تروریسم مبتنی بر همین ترس و البته خبرهای منتشر شده حول محور ترس است. البته محتوای منتشر شده، پیامی هم به طرفداران این گروه ها می رساند و باعث تشجیع آنان به کمک رسانی هم می شود. بر این اساس است که فیلم منتشر شده از قتل یک خبرنگار آمریکایی در عراق می تواند برای حامی داعش در عربستان این پیام را داشته باشد که گروه دارد کار خود را بخوبی انجام می دهد پس باید از آنها حمایت کنم و اگر در توان خودم هست، کمکی به ایشان برسانم.

در پاسخ به سوال نخست، سوال دوم نیز به نوعی پاسخ داده شد. مخاطب اصلی پیام های منتشر شده از سوی این گروه های تروریستی، مردم عادی هستند و صدالبته پیام ها به گوش دولت های حامی، دولت های هدف یا حامی دولت های هدف و نیز هواداران گروه تروریستی خواهد رسید.

حال باید به سوال سوم پاسخ داد. چرا شبکه های اجتماعی برای انتقال پیام انتخاب می شوند و نه رسانه های سنتی مانند روزنامه و تلویزیون. ضمن این که باید گفت در نهایت رسانه های سنتی هم به اخبار این گروه ها می پردازند. بنابراین می توان نتیجه گرفت سه نکته در انتخاب این شبکه ها توسط گروه های تروریستی نقش دارند. نخست دسترسی پذیری و سهولت ارائه مطلب است که بدون هیچ مجوز دولتی و البته بدون هزینه امکان پذیر است.

دوم اینکه بسیاری از مخاطبان اصلی گروه تروریستی یعنی مردم عادی در این شبکه ها حضور دارند و آخر اینکه انتقال پیام در این شبکه ها بدون هزینه، بدون فیلتر دولتی و البته با سرعت بسیار بالایی صورت می گیرد و این همان چیزی است که گروه های تروریستی به آن نیاز دارند. در صورتی که می دانیم چاپ هر مطلب در روزنامه یا دیده شدن آن از تلویزیون، مستلزم عبور از چند فیلتر و البته پرداخت پول است.

به این ترتیب است که مثلث طلایی ترور یا به عبارت بهتر ترس مردم ایجاد می شود. شبکه های اجتماعی با وضع کنونی و با وصفی که گفته شد بهشت گروه های تروریستی است، حالا این وظیفه کاربران، دولت ها و البته شرکت های دارنده این شبکه هاست که جهنمی مثل فضای واقعی برای آنان بسازند تا جهان مجازی هم از شر حضور آنان خلاص شود و دیگر شاهد بریده شدن سر بی گناهان در صفحات اجتماعی نباشیم.

مصطفی مسجدی آرانی، روزنامه جام جم

انتهای پیام/.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

جایزه همراه اول