ردپای مسئولان دولتی در شبکه‌های اجتماعی فیلترشده

به گزارش«وبلاگ نیوز» به نقل از فارس  استفاده از شبکه‌های اجتماعی در میان تمامی اقشار جامعه به خصوص قشر جوان امری کاملا طبیعی شده به گونه‌ای که بخشی از زندگی روزمره افراد را به خود اختصاص داده است غافل از اینکه پشت پرده این شبکه‌های اجتماعی اهدافی دنبال می‌شود که شاید به ذهن هیچ یک از ما خطور نکرده باشد.
هیچ گاه از خودمان به عنوان کاربران شبکه‌های اجتماعی این سوال را نپرسیده‌ایم که چرا شبکه‌‌های اجتماعی مانند وایبر، واتس‌آپ، تانگو، لاین و غیره کاملا مجانی در اختیار ما قرار گرفته‌اند! صاحبان این شبکه‌های اجتماعی با چه هدفی شبکه‌های اجتماعی را هر روز با خدمات متنوع‌تر در اختیارمان قرار می‌دهند؟ آیا اطلاعات شخصی‌ ما با نصب شبکه‌‌های اجتماعی در گوشی‌‌های همراهمان محفوظ می‌ماند؟ و بسیاری سوالات دیگر …
برای پاسخگویی به تعدادی از این سوالات و همچنین ارزیابی عملکرد مسئولان و متولیان امر به منظور کنترل وضع موجود، این بار به سراغ محمدرضا جمالی کارشناس رسانه و مدیرمسئول اسبق روزنامه جوان رفتیم.

به نظر شما مسئولان دولتی و متولیان در مواجهه با شبکه‌های اجتماعی و هجوم کاربران ایرانی به سمت این شبکه‌ها چه راهکاری را ارائه داده‌اند؟
دو نوع نگاه در این حوزه وجود دارد، یک نگاه کاملاً سلبی و نگاه دیگر کاملاً انفعالی است. من معتقد هستم هیچ‌یک از این دو نگرش به طور محض جوابگو نخواهد بود. فضای دولت فضای کاملاً انفعالی است به این معنی که اگر توجه کنیم مسئولان نسبت به شبکه‌های اجتماعی، بیشتر به گفتاردرمانی روی آورده‌اند تا اینکه بخواهند یک راهکار عملی ارائه دهند.
مسئولان به جای اینکه یک راهکار عملی مناسب در این باره ارائه دهند، بیشتر به عنوان تئوری‌پردازان دانشگاه عمل می‌کنند و بیشتر در قالب روشنفکران و منتقدان در این باره عمل می‌کنند و از مسئولیت اخلاقی شانه خالی می‌کنند.
عده‌ای در این میان معتقد هستند که باید تمام شبکه‌های اجتماعی را مسدود کرد، باید گفت هیچ‌یک از این راهکارها پاسخگو نخواهد بود. راه درست این است که بتوانیم به صورت ایجابی اقداماتی را انجام دهیم به طوری که نرم‌افزارهایی را جایگزین شبکه‌های اجتماعی غربی کنیم البته این امر از طریق مراکز آموزشی می‌تواند آغاز شود.
باید در شبکه‌های اجتماعی محتواهای بومی تولید شود و مسئولان فرهنگی در این زمینه وظایفی را برعهده دارند، نباید نگاه کاملاً ایجابی یا سلبی در این باره داشت. مسئولان باید با همکاری صدا و سیما شبکه‌های اجتماعی جایگزین تشکیل دهند تا این شبکه‌ها مورد استفاده اقشار مختلف مردم قرار گیرد، ضمن آنکه تولید محتوا و خوراک، دیگر مسئولیت مسئولان فرهنگی کشور است.

آیا فیلتر شبکه‌های اجتماعی می‌تواند به عنوان یک راهکار عملی مثمر ثمر واقع شود؟
با توجه به مطالب غیرمتعارفی که در شبکه‌های اجتماعی انعکاس داده می‌شود، لازم است دولت هر چه زودتر فیلترینگ هوشمند را عملیاتی کند، اما در این میان دولت فقط در قالب تئوریسین مکاتب انتقادی وارد شده است و این یک نوع آفت است.
اشاره‌ای به تبعات منفی استفاده از شبکه‌های اجتماعی توسط کاربران داشته باشید، آیا فقط کاربران ایرانی استفاده‌های ناصحیح از شبکه‌های اجتماعی دارند؟
جمالی: به دلیل اینکه افراد و اقشار مختلفی از شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند و نظام مردمی گسترده‌ای را دارد، می‌توان گفت استفاده از این شبکه‌ها بیشتر توسط کشورهای سلطه‌گر به مردم القا می‌شود. این شبکه‌ها بستر و محملی برای حمله به ارزش‌های نظام و اعتقادی مردم است. استفاده از برخی شبکه‌ها ارزش مفهومی و عینی ندارد و غالباً مبتذل، هجو و هرز بوده است و از این بابت آسیب‌هایی را به خانواده‌های ایرانی وارد کرده‌اند. انتظار ما این است که مسئولان دولت اگر هم نتوانسته‌اند کاری انجام دهند در این زمینه، حداقل مردم را به تبعات شبکه‌های اجتماعی آگاه می‌کردند.
متاسفانه نوعی انفعال در این حوزه دیده می‌شود و عوارضی که وجود دارد بیان نمی‌شود. بسیاری از کشورها از این شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند و در عین حال در بسیاری از کشورها محدودیت‌های شدیدی برای استفاده از شبکه‌‌های اجتماعی لحاظ شده است. این در حالی است که در کشور ما با یک نوع ول انگاری و آزاد انگاری در حوزه شبکه‌های اجتماعی روبرو هستیم. برخی از مسئولین کشور در شبکه‌های اجتماعی مانند توئیتر که فیلتر است مطلب می‌گذارند، این امر از جمله مواردی است که می‌تواند موجب تناقض در امر دولت‌مداری شود. این یک نوع تناقض است که نظام شبکه‌‌ای را فیلتر می‌کند اما یک مسئول که در دولت مسئولیت مستقیم دارد و حتی در راس دولت است در برخی از شبکه‌های اجتماعی رد پا می‌گذارند و مطلب می‌گذارد. این خود نوع بی احترامی و دهن کجی به قانون محسوب می‌شود.

در چنین شرایطی از مسئولان و متولیان امر چه انتظاری می‌رود؟
با توجه به اینکه هم‌اکنون بسیاری از تلفن‌های همراه هوشمند است و استفاه از شبکه‌های اجتماعی آسان شده است، انتظار می‌رود که مسئولین رسمی کشور و همچنین شورای عالی انقلاب فرهنگی، به صورت صریح  موضع خود را نسبت به این شبکه‌های اجتماعی اعلام کنند و وزارت ارتباطات به جای گفتاردرمانی، شبکه‌های جایگزین داخلی را معرفی کند و همچنین دستگاه‌‌های فرهنگی در راستای تولید محتوا گام بردارند.

علت اینکه استفاده از شبکه‌های اجتماعی در ایران تبدیل به معضل شده حال آنکه بسیاری از کشورها از دیرباز به این شبکه‌ها روی آورده‌اند و عموماً خللی در محیط‌های اجتماعی آنها رخ نداده است، چیست؟
در کشور ما به دلیل اینکه تکنولوژی‌‌ها معمولاً زودتر از فرهنگ آن وارد می‌شود، مشکلاتی را متوجه مردم و جامعه می‌کند، این در حالی است که در بسیاری از کشورها ابتدا فرهنگسازی پیش از ورود تکنولوژی‌ها صورت می‌گیرد. براساس آماری که به دست آمده، بسیاری از خانواده‌های ایرانی تحت‌تأثیر این شبکه‌های اجتماعی قرار گرفته‌اند.
اگر امروز نگاه اجمالی به حوزه آسیب‌های اجتماعی از جمله طلاق‌های رسمی و عاطفی و خشونت در خانواده‌ها داشته باشیم، می‌توان دید که یکی از موضوعات اصلی این اتفاق شبکه‌های اجتماعی است و این امر در مرحله نخست  موجب سردی در نهاد خانواده می‌شود و در دراز مدت موجب فروپاشی کانون گرم خانواده می‌شود چرا که این شبکه‌ها  عنصر و مهارت گفت‌وگو را در میان اعضای خانواده‌ها را از بین می‌برد و ارتباطات را میان خانواده‌ها محدود می‌کنند.

چه میزان دولتمردان درباره پالایش اینترنت به ویژه شبکه‌های اجتماعی از محتوای غیراخلاقی تلاش کرده‌اند.
در این زمینه اقدام خاصی از سوی دولت دیده نشده است، من حس می‌کنم دولت در زمینه شبکه‌های اجتماعی به نوعی انحراف کشیده شده است، به این معنی که دولتمردان موضع روشنی از خود در زمینه شبکه‌های اجتماعی نشان نداده‌اند.

از نظر شما کدامیک از شبکه‌های اجتماعی بیشترین استفاده را در میان کاربران ایرانی دارند؟
به نظر من کاربران شبکه‌های اجتماعی در ایران بیشتر به سمت وایبر روی آورده‌اند و مدیریت این شبکه اجتماعی توسط رژیم صهیونیستی است، اما بستر و محمل این رسانه اجتماعی تماماً بیرون از کشور است و به نوعی کنترل اطلاعات و همچنین کنترل افکارعمومی در شبکه‌های اجتماعی توسط نظام سلطه غرب انجام می‌شود و این برای کشور نوعی تهدید است.
کاربران چه میزان می‌توانند این اطمینان خاطر را داشته باشند که اطلاعات شخصی آنها در شبکه‌های اجتماعی محرمانه باقی می‌ماند و آیا امنیت اطلاعات شخصی آنها با نصب نرم‌افزارهای شبکه‌های اجتماعی، در گوشی‌های همراه‌شان حفظ می‌شود؟
جمالی: امنیت اطلاعات شخصی در شبکه‌های اجتماعی در حد صفر است، اصلاً امنیت شبکه وجود ندارد. زمانی که شبکه در کشور دیگری ایجاد می‌شود در در کشور ما ارائه می‌شود می‌توان همچین انتظاری داشت.

با چنین تفاسیری، در ایران شبکه جایگزینی هم برای ارائه دادن وجود ندارد و شاید فیلتر به تنهایی نتواند پاسخگو باشد، باید چه راهکاری ارائه داد؟
البته حدود یکی دو شبکه اجتماعی بومی ارائه شده است، اما به دلیل کم بودن تبلیغات، شناخته نشده‌اند و ناکارآمد باقی‌ماند‌ه‌اند. به نظر من کشوری که ادعای استقلال دارد این شبکه‌های اجتماعی موجب نقض حاکمیت ملی آن خواهد شد. چراکه خصوصی‌ترین اطلاعات افراد و اشخاص از طریق شبکه‌های اجتماعی رصد می‌شود و نوعی خط دهی و جهت دهی افکار عمومی از طریق این شبکه‌ها انجام می‌شود به عنوان نمونه می‌توان به همین اسپیکرهایی که شبکه‌های اجتماعی اعلام می‌کنند اشاره کرد که نوعی جنگ نرم است که این امر در نهایت به تغییر ذائقه افکار عمومی منجر می‌شود. من تعجب می‌کنم از دولت که مسئولیت رسمی در این حوزه دارد با نوعی انفعال و بی‌تفاوتی عمل می‌‌کند.

تناقضی که میان قوه قضاییه و وزارت ارشاد مبنی بر فیلتر و عدم فیلتر شبکه‌های اجتماعی وجود دارد را چطور ارزیابی می‌کنید؟
در وزارت ارشاد سیاست یک دستی وجود ندارد و این اتفاق به نوعی تناقض در امر مدیریت این وزارتخانه باز می‌گردد و همین تناقض موجب نوعی انفعال شده است که متاسفانه به دستورات رسمی قوه قضاییه کم توجهی می‌شود.
به نظر شما قربانیان شبکه‌‌های اجتماعی در کشور ما چه کسانی هستند؟
جمالی: در مرحله نخست مهم‌ترین قربانیان قشر جوان هستند و در مرحله بعدی آسیب‌های شبکه‌های اجتماعی خانواده‌ها را در بر می‌‌گیرد. البته در میان جوان‌ها خانم‌ها بیشتر در معرض دروغ‌پراکنی‌ها و شایعات قرار دارند.

راهکار کوتاه مدت و بلند مدتی که می‌توان در چنین شرایطی و برای کنترل وضع موجود ارائه داد چیست؟
جمالی: در راهکار کوتاه مدت باید سریعاً و به صورت ضربتی خانواده‌ها نسبت به تبعات منفی شبکه‌های اجتماعی آگاه شوند و چنانچه فیلترینگ هوشمندی در این باره وجود دارد ارائه شود و دستگاه‌های رسمی نرم‌افزار و محتوا برای این شبکه‌ها تولید کنند.
امروز در شبکه‌های اجتماعی کمبود محتوا وجود دارد به این معنا که محتوایی وجود ندارد و مطالبی که در این شبکه‌های رد و بدل می‌شود عمدتا مطالب تکراری است و عمدتا مطالب طنز و هزل است. درباره راهکار بلند مدت نیز باید گفت که لازم است شبکه‌های اجتماعی بومی در کشور تولید و ارائه شود.

انتهای پیام/.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

جایزه همراه اول