کتابی درباره سبک زندگی ایرانی در فضای مجازی
شاید در نگاه اول اگر با کتابی به نام «کوته نوشتههای وایبری» مواجه شویم این مطلب درذهن ما تداعی شود که با یک مجموعه از نوشتههای تولید شده درفضای وایبرمواجه هستیم،اما انتخاب عنوان «کوته نوشتههای وایبری» برای تحلیل سبک زندگی ایرانی در فضای مجازی بیشتر از آنکه به شبکه اجتماعی وایبراشاره داشته باشد، ناظربه سبک نگارش نو، خلاقانه و بدیع و همچنین شیوه ارائه محتوا بر اساس ذائقه مخاطبان عصرشبکههای اجتماعی است. در این شیوه از ارائه اطلاعات، مولف ضمن توجه به مبانی علمی موضوعات مطرح شده درکتاب تلاش کرده است تا بسیار کوتاه و موجز سخن گفته و از پرداختن به حواشی طولانی پرهیز نماید.
همین امریعنی انتقال مفاهیم مرتبط با سبک زندگی ایرانی در فضای مجازی و در عین حال رعایت اختصار و توجه به نوآوری در شیوه طرح بحث باعث شده است کتاب «کوته نوشتههای وایبری» قابلیت تبدیل به اثری دلچسب برای مخاطب ایرانی و خصوصا اعضای خانوادهها را داشته باشد. این کتاب که طی یک ماه گذشته به همت دکتر مسعود کوثری توسط انتشارات تیسا در ۱۳۱ صفحه منتشر شده است، دارای ۱۶ فصل یا به تعبیری زیر موضوع مرتبط با سبک زندگی در فضای مجازی است.
نویسنده در صفحه ۷ کتاب، اثر خود را چنین توصیف میکند: «این کتاب مجموعه کوته نوشتهها و کوته گفتههایی است که طی چند سال گذشته درباره مسائل جهان مجازی نوشته ام. این نوشتهها با زبانی ساده و غیر فنی نوشته شده و برای خواندن در همه جا (از اتوبوس گرفته تا مترو) مناسب است. همچنین هدف از انتشار این کوته نوشتهها خوانده شدن نوشتهها و گفتهها در میان اعضای خانواده و بحث بر سر درستی و نادرستی آنها است. اگر چنین اتفاقی بیفتد و شما درباره درستی یا نادرستی یکی از این نوشتهها و گفتهها با فرد دیگری از دوستان، همکاران، یا اعضای خانواده خود به گفت و گو بپردازید، مقصود حاصل شده است».دکتر مسعود کوثری متولد ۱۳۴۳ در مشهد، پژوهشگر حوزه فرهنگ، هنر و ارتباطات و استادیار و مدیر گروه ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهران است. او در سال ۱۳۸۳ به دلیل ارائه مقاله «نشانهشناسی موسیقی مردمپسند»، جایزه بهترین مقاله فرهنگی را از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت کرد.
این مقاله به عنوان یکی از مقالههای علمی برگزیده سال ۱۳۸۳ انتخاب شد. وی مولف کتب «ادبیات جنگ و موج نو» (۱۳۸۲)، «نقاب نقد» (۱۳۸۳)، «اطلس ایران» (۱۳۸۴)، «نظریههای آنومی اجتماعی» (۱۳۸۶)، «جهان فرهنگی کاربران ایرانی درشبکه دوست یابی اورکات»(۱۳۸۶)،«تهران توسعه فرهنگی و برنامهریزی محلهای» با همکاری سید محمود نجاتی حسینی و حسین ایمانی جاجرمی» (۱۳۸۷)، «درآمدی برفرهنگهای سایبر»(۱۳۸۹)،«عصر بازی: بازیهای ویدئویی و رایانهای در جامعه معاصر»(۱۳۹۰)، «اینترنت و آسیبهای اجتماعی» (۱۳۹۰)، «نظریهپردازان فرهنگ سایبری» (۱۳۹۲) و «شهر، رسانه و زندگی روزمره» (۱۳۹۳) است. کتاب «کوته نوشتههای وایبری» آخرین تالیف مسعود کوثری تلاش دارد از طریق ارائه توصیفی ازسبک زندگی ایرانی درفضای مجازی وآسیبشناسی وضعیت موجود، ذهن مخاطب را به چالش کشیده و او را برای استفاده بیشتر ازمزایای جامعه شبکهای ودرعین حال مصونیت از آسیبهای فعلی فضای مجازی ایرانی آماده نماید. هرچند دکتر کوثری درهیچ یک ازبخشهای کتاب به صورت مستقیم به موضوع سبک زندگی نپرداخته است، اما محتوای تمامی فصلهای کتاب رابطه میان استفاده از شبکههای اجتماعی، اینترنت، تلفن همراه، بازیهای رایانهای و مواردی از این دست را با تغییرات سبک زندگی توضیح میدهد.
فصلهای اول و دوم کتاب با عنوان «ببینید ما چه قدر بدلی حرف میزنیم» و «چند و چون ادبیات اینترنتی» به تاثیر استفاده از شبکههای اجتماعی در زبان محاوره ای نسل جوان و نوجوان پرداخته است. مولف در صفحه ۱۱ کتاب میگوید: «اگر در گذشته ضرب المثلها و حکایات و مثلها زینت کلام بود و هر موقع کسی کم میآورد یا به دنبال تاثیر بیشتر کلامش بود، از آنها مدد میگرفت، امروزه دیگر جوانها با یک زبان فشرده و به هم ریخته و هجو آمیز سخن میگویند که زینتی نمیجوید».
همچنین او در صفحه ۱۴ کتاب توضیح میدهد: «فرهنگ جدیدی به وجود آمده که در آن جوانان تمایل دارند حرف خودشان را از بزرگترها پنهان کنند. به عبارت دیگر نوعی زبان رمزی به وجود آورده اند که این زبان رمزی برای بزرگترها و والدین یا مسوولان رسمی فرهنگ مفهوم نیست». پس از آنکه رابطه میان گسترش جامعه شبکهای و تغییرات زبان وادبیات فارسی درفصلهای اول و دوم کتاب به خوبی تبیین شد، فصل سوم کتاب با عنوان «حریم خصوصی آقا وخانم دات کام»، به این بحث اشاره دارد که موضوع حریم خصوصی در جوامع شبکه ای کاملا متفاوت با جوامع سنتی است. مولف درصفحه ۲۰ مینویسد:«اینترنت و شبکههای اجتماعی که به میان آمدند، همه چیز به سرعت دگرگون شد. سبقت گرفتیم دراینکه حریم خصوصی مان را به نمایش بگذاریم و عجب سبقت گرفتنی. حالا یکی باید آقا و خانم دات کام را متوقف کند که هر چیزی را در شبکههای اجتماعی و وایبر و واتس آپ به معرض داوری و قضاوت دیگران نگذارند».
سایر بخشهای کتاب نیزبا عناوین«والدین هلیکوپتری»،«ما گدایان خیل لایکیم»،«ما وارد عصر سیاست شبکهای میشویم»، «این تلفن زیادی همراه!»، «سندرم فارسی وان»،«بازیهای رایانه دینی؟»، «اسباب بازی به منزله رسانه»، «رفتار شناسی ایرانیان در فضای مجازی»، «شبکههای اجتماعی: پیچیده تر از آنچه فکر میکنیم»، «شبکههای اجتماعی و اعتماد اجتماعی»، «فضای مجازی و پاسخگویی حکومتها» و «بازگشت به جامعه انسانی با همه اشتباهاتش» به بیان تاثیرات فضای مجازی در ساحتهای مختلف زندگی بشری پرداخته و در مجموع با تعریف لسلی، چنی، گیدنز (مهدوی کنی، ۱۳۸۷:۱۷۵) و آسابرگر( بشیر و افراسیابی، ۱۳۹۱:۳۳) از سبک زندگی، به نقد و بررسی سبک زندگی ناشی از حضور شبکههای اجتماعی، بازیهای رایانهای و رسانههای نوین توجه ویژه ای نشان میدهد. از این جهت مطالعه کتاب مورد اشاره، ضمن آنکه توصیفی از وضعیت موجود سبک زندگی ایرانی در فضای مجازی را فراهم میکند، راهکارهایی را هم برای استفاده هر چه بیشتر از ظرفیتهای فضای مجازی و مصونیت از آسیبهای این فضا را ارائه میدهد.
به عنوان نمونه مولف در صفحه ۷۴ کتاب در خصوص امکان استفاده از رویههای دینی در بازیهای رایانهای تاکید میکند: «در رویهها، بازیهای دینی میتوانند ابداعات جدیدی را داشته باشند و رویههایی را جایگزین رویههای سابق کنند. به عنوان مثال، در بعضی بازیها کتک کاری رویه ای است که میتواند باعث امتیازآوری شود. اما میتوان از کمک کردن و خیر رساندن به عنوان رویه استفاده کرد. بنابراین رویهها بسیار مهم هستند و طبیعتا رویههای بازیهای دینی باید تفاوت جدی (حداقل در برخی بازیها) با رویههای بازیهای موجود داشته باشند».
علاوه بر این، یکی از نقاط برجسته کتاب توجه به مسائل مهمی است که شبکهای شدن جوامع ایجاد کرده و به نوعی زندگی روزمره ما را با چالشهای جدی مواجه ساخته و در صورت عدم مدیریت میتواند به بحرانی جدی برای کشور تبدیل گردد. دکتر کوثری در صفحه ۵۵ کتاب خود موضوع مذکور را چنین توضیح میدهد:«پدیده تازهای که در ایران در حال تجربه آن هستیم، این است که بسیاری از میانسالان که پیش از این نمیتوانستند تجربه شبکههای اجتماعی را از طریق اینترنت داشته باشند، از طریق موبایل میتوانند این امکان را داشته باشند. من فکر میکنم بیشتر از جوانها، میانسالان هستند که وارد این شبکهها میشوند و البته بیشترین آسیبها ناشی از ورود میانسالان است. به خاطر اینکه تجربه این چیز نو در مورد جوانها یک مساله سادهتر است، میتوان برخورد جوانها را توجیه کرد، اما در مورد میانسالانی که زندگی مشترک دارند، این میتواند نظام تعادلی سنتی را بهم بزند».
کوثری در بخشهای دیگر کتاب، به ضرورت برنامهریزی، آموزش و پررنگ کردن کدهای اخلاقی با هدف ایجاد مصونیت از آسیبهای فضای مجازی و صنعتی شدن فرهنگ پرداخته و در این خصوص میگوید:«نسل جدید در فضایی بزرگ میشوند که دیگر کدهای اخلاقی سنتی کمرنگ شده و کدهای اخلاقی برای تعامل مردم در عرصه عمومی هنوز روشن نشده است. بنابراین جامعه ما بیش از پیش به روشن شدن این کدهای اخلاقی نیاز دارد، چه با توجیه دینی (اخلاق اسلامی) و چه با توجیه مدرن آن و گرنه باید شاهد نوعی هرج و مرج در روابط اجتماعی بود. یعنی گسترش نوعی خودخواهی و منفعت طلبی افسار گسیخته که طبیعتا نسل جدید پتانسل بیشتری برای آن دارد» (کوثری،۱۳۹۳:۳۱) آنچه در این بخش کوثری بدان اشاره میکند مساله ای است که این روزها ذهن بسیاری از مسئولان اجرایی کشور و سیاستگذاران فرهنگی را به خود مشغول ساخته است.
حجت الاسلام و المسلمین مصطفی پور محمدی؛ وزیر دادگستری دولت یازدهم از جمله افرادی است که طی روزهای اخیر در جریان بازدید از سازمان ملی استاندارد با اشاره به فعالیت برخی شبکههای اجتماعی که سلامت اخلاقی خانوادهها را به خطر انداختهاند، از گسترش شبکههای اجتماعی اظهار نگرانی کرده و گفته است: «دولت تلاش دارد تا آنجایی که میتواند با کنترل فنی و فیلترینگهای هوشمند از ادامه فعالیت برخی شبکهها ممانعت نکند، اما این اقدام تا زمانی صورت میگیرد که این شبکههای اجتماعی از لحاظ اخلاقی به تهدید تبدیل نشوند. اگر نتوانیم به طور هوشمند از گسترش بخشهای ناسالم این شبکهها جلوگیری کنیم در نهایت ناچار میشویم که اصل شبکهها را با محدودیت مواجه کنیم و این موضوع در حال بررسی در قوای قضائیه و مجریه است و نتیجه نهایی آن اعلام خواهد شد»(پورمحمدی، ۱۳۹۳:۹) اما همان طور که مولف «کوته نوشتههای وایبری» به این موضوع اشاره میکند راه حل جلوگیری از هرج و مرج ناشی از گسترش شبکههای اجتماعی، صنعتی شدن فرهنگ و رشد فرزندسالاری چیزی فراتر از فیلترینگ هوشمند است. چیزی که به اعتقاد من در واکاوی مفهوم فیلترینگ هوشمندانه به جای فیلترینگ هوشمند نهفته است. فیلترینگ هوشمندانه از این منظر میتواند ناظر به طراحی کدهای اخلاقی از طریق نظامهای دینی، فرهنگی و اجتماعی باشد.
کوثری در صفحات ۴۰ تا ۴۸ کتاب به رابطه دین با شبکههای اجتماعی اشاره کرده و اذعان مینماید که دین به دلیل رابطه افقی با مردم نه تنها در جامعه شبکه ای دچار چالش نشده است، بلکه اساسا نگاه دینی به مردم نگاه افقی است و هیچ وقت رابطه عمودی و سلسله مراتبی حاکم بر سیاست، نتوانسته است به رابطه دین با مردم سرایت نماید. بنابراین با توجه به برخورداری دین از این ظرفیت مهم و حیاتی و تناسب آن با اقتضائات حاکم بر جوامع شبکهای میتوان از مکانیزمهای دینی برای گسترش کدها و قواعد اخلاقی در جامعه استفاده کرده و به جای بهرهگیری از دانش فنی و مهندسی برای مدیریت آسیبهای ناشی از فناوری اطلاعات و ارتباطات، لازم است از ظرفیتهای دینی و مطالعات فرهنگی برای حل مشکلات فعلی در ارتباط با فضای مجازی بهره گرفت.
در این میان حوزههای علیه میتوانند نقش مهمی در توجیه مردم و گسترش قواعد اخلاقی ایفا کنند. چنانچه کوثری در این خصوص میگوید:«غیر از برخی مواضع که دین با قدرت پیوند میخورد و رابطه با فاصله کم را تجربه کرده است، همیشه در همه ادیان روحانیون با زندگی مردم پیوند داشته اند. پس شبکههای اجتماعی نه تنها تداخلی ایجاد نمیکنند، بلکه کمک میکنند که این رابطه گستردهتر هم بشود. شبکههای اجتماعی سبب گسترده شدن ارتباط روحانیون با مردم میشوند»(کوثری، ۱۳۹۳:۴۶(جدا از تمام آنچه گفته شد، کتاب «کوته نوشتههای وایبری» منبعی برای درک زوایای مختلف فضای مجازی و رسانههای نوین است و از این منظر خواندن آن هم به سیاستگذاران فرهنگی ازاعضا و کارشناسان شورای عالی فضای مجازی گرفته تا نمایندگان مجلس شورای اسلامی و اصحاب رسانه و هم دانشجویان و اساتید مطالعات فرهنگی و رشتههای فرهنگ و ارتباطات، مدیریت رسانه، فناوری اطلاعات و ارتباطات، روابط عمومی و خبرنگاری توصیه میشود.
منابع:
بشیر، حسن وافراسیابی، محمد صادق(۱۳۹۱). شبکههای اجتماعی اینترنتی و سبک زندگی جوانان: مطالعه موردی جامعه مجازی ایرانیان، فصلنامه تحقیقات فرهنگی، دوره پنجم، شماره ۱٫
پور محمدی، مصطفی (۱۳۹۳). مراجع قضایی از سازمان ملی استاندارد حمایت میکنند، روزنامه اطلاعات، سال هشتاد و نهم، شماره ۲۶۰۶۳٫
کوثری، مسعود (۱۳۹۳). کوته نوشتههای وایبری، تهران، انتشارات تیسا، چاپ اول.
مهدوی کنی، سعید (۱۳۸۷). دین و سبک زندگی، تهران، دانشگاه امام صادق(ع)، چاپ دوم.
محمدصادق افراسیابی؛ روزنامه مردمسالاری
انتهای پیام/.