فرجام وبلاگ

آیا دوران وبلاگ‌نویسی به پایان رسیده است؟ آیا با وجود شبکه‌های اجتماعی پرمخاطب و محبوب همچنان باید به شیوه سنتی وبلاگ نوشت؟ آیا نوشتن در فیس‌بوک یا توئیتر بهتر از نوشتن در وبلاگ نیست؟ این سوالات نه‌تنها در بین کاربران حرفه‌ای و روزنامه‌نگاران بلکه اکنون برای کاربران عادی نیز مطرح است.
با رونق شبکه‌های اجتماعی نوین، رسانه‌ها توجه کمتری به وبلاگ‌ها داشته‌اند و در این چند سال اخیر نیز بسیاری از وبلاگ‌های مطرح فارسی فعالیت کمتری داشته یا تعطیل شده‌اند و شاید به همین دلیل در این دو یا سه سال اخیر صحبت از رکود وبلاگ‌نویسی به خصوص در ایران شده است. حداقل و بر اساس آمار چنین رکودی وجود ندارد.
سیر مطالب منتشر‌شده در وبلاگ‌ها حتی در ماه‌های اخیر نیز روند صعودی داشته است. بی‌تردید فعالیت کمی وبلاگ‌ها نسبت به گذشته نه‌تنها کاهش نیافته بلکه افزایش هم داشته است. اما با توجه به گروه‌های سنی جدیدی که به وبلاگ‌نویسی توجه نشان می‌دهند شاید محتوای کلی تولید‌شده از آنچه ما در سال‌های اول وبلاگ‌نویسی شاهد بودیم متفاوت بوده یا با انتظارات ما همخوان نباشد.

تب تجربه وبلاگ‌نویسی
 زمانی که وبلاگ‌نویسی به جامعه فارسی‌زبان معرفی شد، یک پدیده جدید بود که تجربه آن برای کاربران فارسی‌زبان به خصوص علاقه‌مندان به فناوری یک تجربه هیجان‌انگیز بود. هر فردی که وبلاگ‌نویسی را شروع کرده بود، دیگران را ترغیب به تجربه وبلاگ‌نویسی می‌کرد و چه بسا وبلاگ‌نویسی نشانی از فرهیختگی نیز شده بود. طبیعی است در طول این سال‌ها از هیجان اولیه وبلاگ‌نویسی کاسته شده است و بسیاری نیز آن را برای مدتی تجربه کردند. بنابراین می‌توان گفت وبلاگ‌نویسی دیگر یک پدیده جدید و هیجان‌انگیز نیست همان‌طور که ای‌میل داشتن دیگر هیجان‌انگیز نیست.
این قضیه کم و بیش در مورد شبکه‌های اجتماعی نیز در حال وقوع است و هستند بسیاری که مثلاً تجربه حضور در شبکه‌های اجتماعی اولیه مانند اورکات یا مای اسپیس را تجربه کرده باشند و دیگر لزومی به حضور همیشگی در شبکه‌های اجتماعی نمی‌بینند یا حتی پروفایلی در شبکه‌های اجتماعی مطرح روز ندارند. در حال حاضر شاهد میزان رشد بالای وبلاگ‌های فارسی نیستیم اما باید توجه داشته باشیم که تعداد وبلاگ‌های امروز وبلاگستان بسیار بالا و به نوعی در توازن با تعداد شهروندان جامعه مجازی کشور است.

حضور بهتر وبلاگ‌ها در موتورهای جست‌وجوگر
با وجودی که هزاران کاربر در شبکه‌های اجتماعی مختلف می‌نویسند اما کافی است امروز نیز یک واژه را در گوگل یا هر جست‌وجوگر دیگری جست‌وجو کنید. خواهید دید که همچنان بخش قابل توجهی از نتایج جست‌وجو از وبلاگ‌ها هستند و دلیل آن ساده است. دسترسی موتورهای جست‌وجوگر به صفحات وبلاگ‌ها و نمایه‌سازی محتوای آنها بسیار ساده‌تر است و البته نکته مهم دیگر اهمیت و ارزشی است که موتورهای جست‌وجو به آدرس هر وبلاگ می‌دهند. در شبکه‌های اجتماعی مواردی چون تنظیمات حریم خصوصی و دسترسی به نوشته‌ها توسط کاربران، سیاست‌های کاری یک شبکه اجتماعی، ارتباط یک شبکه اجتماعی با موتور جست‌وجوگر و… باعث می‌شود که بخش قابل توجهی یا توسط موتورهای جست‌وجوگر دیده نشوند یا موقعیت مناسبی در نتایج جست‌وجوگرها نداشته باشند.

نوشته‌ها بیشتر خوانده می‌شوند
حقیقت آن است که بخش قابل توجهی از محتوای تولیدی کاربران در شبکه‌های اجتماعی در این سایت‌ها دفن می‌شوند! اگرچه در موارد متعدد یک نوشته یا خبر خاص که توسط کاربری نوشته شده است، به دفعات به اشتراک گذاشته شده است اما این تنها بخش کوچکی از محتوای تولیدی کاربران است.
بخش بزرگی از محتوای تولیدی تنها توسط دوستان نویسنده و حاضر در آن شبکه اجتماعی دیده می‌شوند و از آنجا که تنها مطالب جدیدتر (نوشته‌شده یا به اشتراک گذاشته‌شده) در صفحات دوستان نویسنده دیده می‌شوند و معمولاً شیوه دسترسی آسانی نیز به آرشیو مطالب در بیشتر شبکه‌های اجتماعی پیش‌بینی نشده است، بخشی از نوشته‌ها حتی توسط دوستان نویسنده هم خوانده نمی‌شوند. از طرفی بیشتر پلت‌فورم‌های وبلاگ‌نویسی امکانات متعددی برای دسترسی به آرشیو و مطالب قدیمی‌تر وبلاگ‌ها فراهم می‌کنند و به‌طور مثال دسترسی به نوشته‌های چند سال قبل نویسنده در وبلاگش بسیار ساده‌تر و محتمل‌تر از مشاهده مطالب قدیمی کاربری (فقط آنقدر قدیمی که در دیوار یا صفحه نخست پروفایل کاربر دیده نشود) در شبکه‌های اجتماعی است.

وبلاگ‌نویسی فعالیتی همیشگی و ادامه‌دار
فرض بسیاری این بوده است که وبلاگ‌های مورد علاقه‌شان فارغ از شرایط سنی، شغلی یا روحی نویسنده وبلاگ همواره فعال خواهند بود. عدم تحقق چنین فرضی باعث می‌شود مخاطب فکر کند که وبلاگستان راکد شده است. اما هیچ‌وقت تعریفی این‌گونه از وبلاگ‌نویسی نشده است. وبلاگ‌نویسی یک تجربه است که بسیاری بر اساس علاقه خود آن را برای مدتی تجربه می‌کنند. به عبارت دیگر شاید باید وبلاگ‌نویسی را یک تجربه موقت و نه دائمی دانست.

نوشتن در وبلاگ می‌تواند متفاوت باشد
حضور در دایره دوستان مزایایی دارد. اینکه می‌توانید بیشتر از مسائل خصوصی خود بنویسید یا با محافظه‌کاری کمتری در مورد مسائل اجتماعی یا سیاسی اظهارنظر کنید. از این نظر می‌توان گفت نوشته‌های کاربران در شبکه‌های اجتماعی بیشتر خودمانی است اما همین مشخصه بر نحوه، هدف و شکل مطالب نویسنده تاثیر می‌گذارد. بیشتر کاربران در شبکه‌های اجتماعی متمایل به خصوصی‌نویسی می‌شوند و از طرفی هم تمایل به نوشتن مطالب طولانی و جدی در شبکه‌های اجتماعی کمتر است.
نگاه به مخاطب در نویسنده وبلاگ با کاربر شبکه اجتماعی متفاوت است. بیشتر افراد حاضر در شبکه‌های اجتماعی دوستان خود را مخاطب نوشته‌هایشان می‌دانند اما در وبلاگ‌ها مخاطب می‌تواند هر کسی باشد و در موارد متعدد مطالبی را در وبلاگ‌ها می‌خوانیم که نویسنده حتی گوشه چشمی به مسوول دولتی دارد که ممکن است خواننده احتمالی مطلبش باشد.

وبلاگ‌ها محتوا‌محور و شبکه‌های اجتماعی فرد‌محور هستند
نگاهی به تعداد دوستان یا دنبال‌کنندگان (فالوئر) کاربران مختلف در شبکه‌های اجتماعی داشته باشید. حقیقتی که بسیار واضح است این است که تعداد دوستان کاربران شبکه‌های اجتماعی وابستگی زیادی به شهرت، جنسیت و تصاویر منتشر‌شده از فرد در پروفایلش دارد و این‌گونه است که یک بازیگر یا فرد معروف پس از حضور در شبکه‌های اجتماعی بدون آنکه حتی مطلب خاصی نیز نوشته باشد، یک‌شبه هزاران دوست یا دنبال‌کننده دارد اما در مورد وبلاگ‌ها قضیه متفاوت است. خواندن و دنبال کردن دائمی وبلاگ‌ها رابطه مستقیمی با محتوا و به روز بودن وبلاگ دارد و در واقع بیش از هر چیز انتظار کاربران از مشاهده وبلاگ خواندن محتوای آن است. بنابراین برای آنها که می‌خواهند به خاطر محتوا و نوشته‌هایشان مخاطب داشته باشند وبلاگ‌ها جای بهتری هستند.

وبلاگ‌ها میزبان بهتری برای محتوا
بیشتر شبکه‌های اجتماعی محتوا را در یک قالب خاص و یک سال نمایش می‌دهند و حتی انتظار کاربران این شبکه‌های اجتماعی نیز چنین است و شاید کمتر کسی باشد که انتظار داشته باشد با رفتن به پروفایل یا صفحه هر کدام از دوستان یا کاربران آن شبکه اجتماعی ناگهان شکل و رنگ کل صفحه متفاوت شود. از طرفی شبکه‌های اجتماعی از لحاظ فنی مجبور به محدودیت‌هایی در امکانات شکل‌دهی محتوا هستند و به‌طور واضح امکاناتی که برای شکل‌دهی و رنگ‌بندی محتوا در شبکه‌های اجتماعی وجود دارد، کمتر از پلت‌فورم‌های وبلاگ‌نویسی است. برای مثال بسیاری از شبکه‌های اجتماعی امکان تغییر نام یا سایز فونت نوشته‌ها را نمی‌دهند یا محدودیت‌هایی در شکل نمایش لینک‌ها، جدول‌ها و… دارند. استفاده از ویرایشگر قدرتمندتر در سرویس‌های وبلاگ سنتی و همین‌طور امکاناتی که در انتخاب و تغییر قالب صفحه وجود دارد، همچنان از مزیت‌هایی است که وبلاگ‌نویسان در برابر کاربران شبکه‌های اجتماعی از آن بهره می‌برند.

تعریف کاربردهای متفاوت برای وبلاگ
در روزهای اولیه آشنایی جامعه با وبلاگ‌ها، کاربردهای متفاوتی برای وبلاگ‌نویسی فرض می‌شد. به‌طور مثال دوست‌یابی یا به اشتراک‌گذاری لینک‌ها. طبیعی است که برخی از این کاربردها با ورود ابزارها و مفاهیم جدید مانند شبکه‌های اجتماعی رنگ باخته‌اند. طبیعتاً برای ارتباط با دوستان یا حتی پیدا کردن دوستان جدید شبکه‌های اجتماعی راهی ساده‌تر و به نوعی کم‌هزینه‌تر از وبلاگ‌نویسی هستند اما همچنان اساس اهداف و کارکردهای اصلی در نظر گرفته‌شده برای وبلاگ‌ها مصداق دارد. همچنان وبلاگ‌نویسی یکی از بهترین شیوه‌های انتشار نظرات است. محدودیت‌های آن به نسبت شبکه‌های اجتماعی کمتر است. صفحات وبلاگ‌ها به مراتب بهتر از شبکه‌های اجتماعی در جست‌وجوگرها ایندکس می‌شوند و مخاطبان بیشتری به آن دسترسی دارند.

 وبلاگ‌نویسی منشعب می‌شود
 بسیاری رشد ابزارهایی مانند توئیتر را عاملی در کاهش وبلاگ‌نویسی می‌دانند. اما به خاطر داشته باشیم که این‌گونه ابزارها خود به میکرو بلاگینگ معروف هستند. در واقع وبلاگ‌نویسی در روند رشد خود منشعب شده است و بخشی از وبلاگ‌نویسی که شامل مطالب کوتاه، معرفی لینک و اعلام مختصر وضعیت یا شرایط نویسنده وبلاگ است، به سمت ابزارهای میکروبلاگینگ رفته است. به نظر من رشد توئیتر خود نشان از رشد شیوه خاصی از وبلاگ‌نویسی است.

دید محدود به جامعه وبلاگ‌نویس
گاهی پیش می‌آید که افرادی که نظر به رکود وبلاگ‌نویسی داشته‌اند، استناد به وبلاگ‌های دوستان خود می‌کنند یا حتی مدعی هستند تعداد وبلاگ‌نویسان با تحصیلات دانشگاهی کمتر شده است. وبلاگ‌نویسی قرار نبوده و نیست که محدود به وبلاگ‌نویسان قدیمی باشد یا بخش اعظم آن توسط افرادی با تحصیلات دانشگاهی به‌روز شود.
حقیقت این است که سن وبلاگ‌نویسی در ایران کاهش یافته است و می‌توان هزاران وبلاگ فارسی را دید که توسط نوجوانان یا دانشجویان تازه‌کار به روز می‌شود. این به معنای رکورد وبلاگ‌نویسی نیست. بخشی از شهروندان جامعه مجازی وبلاگ‌نویسی را تجربه کرده‌اند و امروز نیز شهروندانی با سن کمتر آن را تجربه می‌کنند. وبلاگستان فارسی بسیار بزرگ‌تر شده است و از انحصار افرادی با تحصیلات بالا خارج شده است.

 شرایط سیاسی و فیلترینگ
شرایط سیاسی در جامعه ما بر وبلاگ‌نویسی تاثیر مستقیم دارد. برای مثال می‌توان به فعالیت وبلاگ‌ها در زمان انتخابات ریاست جمهوری و تشکیل حلقه‌های وبلاگ‌نویسی در حمایت از کاندیداهای خاص و رکود همان وبلاگ‌ها پس از انتخابات اشاره داشت.
شرایط سیاسی و اجتماعی بی‌تردید در نوع و میزان فعالیت وبلاگ‌های فارسی موثر است. همچنین معتقدم شرایط فضای سایبر کشور در یک سال گذشته به نوعی در رکود وبلاگ‌های سیاسی و اجتماعی موثر بوده است. برای مثال تعداد وبلاگ‌هایی که برای مسدودسازی توسط مراجع قانونی به سرویس‌های وبلاگ فارسی در سال گذشته ابلاغ شده است، رشدی چند‌ برابری داشته است و برای مثال در مورد بلاگفا تعداد وبلاگ‌هایی که برای مسدودسازی ابلاغ شده است، از کل وبلاگ‌هایی که در تمام سال‌های فعالیت بلاگفا به دستور مراجع مختلف قانونی مسدود شده‌اند، بسیار بیشتر است. بخش قابل توجهی از وبلاگ‌های منتقد سیاسی و اجتماعی فیلتر شده‌اند و باید گفت این حجم فیلترینگ که پس از تصویب قانون جرائم رایانه‌ای و فعالیت کارگروه جدید تعیین مصادیق شروع شد، بی‌سابقه است. اما با نگاهی به ترافیک چند سرویس‌دهنده مطرح وبلاگ فارسی در طی سال اخیر می‌توان نتیجه گرفت نه‌تنها از ترافیک این سایت‌ها کاسته نشده بلکه به آن اضافه نیز شده است و طبیعتاً بدون وبلاگ‌های فعال چنین روندی میسر نبوده است.
شاید در بخش‌هایی مانند وبلاگ‌های منتقد سیاسی و اجتماعی شاهد رکود هستیم اما عملاً بدنه اصلی وبلاگستان فارسی در شرایط بلوغ خود و همچنان زنده است. بعید به نظر می‌رسد وبلاگستان فارسی در آینده نزدیک شاهد یک رشد چشمگیر باشد مگر آنکه تعداد شهروندان ثابت فضای مجازی کشور رشد قابل توجهی داشته باشد.

شکل‌گیری مفهومی جدید در بازار رقابت
در شکل سنتی در دنیای سایت‌های اینترنتی و رقابت آنها برای کسب سهم بیشتر از بازار و جذب کاربران جا برای همه هست و البته ممکن است برخی سهم بسیار بیشتری داشته باشند. برای مثال در دنیای جست‌وجوگرها گوگل با جذب بیش از ۶۰ درصد جست‌وجوها همچنان حکمرانی می‌کند و حتی برای برخی مفهوم جست‌وجو در اینترنت با گوگل هم‌معنی است. اما این بدین معنا نیست که دیگران از موتورهای جست‌وجوگر دیگر استفاده نمی‌کنند یا جایی برای رقابت دیگر جست‌وجوگرها نیست. این قضیه در مورد دیگر سایت‌ها با فعالیت‌های متفاوت مثل سایت‌های خبری، سرویس‌های وبلاگ و… صدق می‌کند. اما به نظرم این مساله در مورد شبکه‌های اجتماعی چندان صادق نیست و در واقع در دنیای شبکه‌های اجتماعی رقابت به گونه دیگری است. به نظر می‌رسد در دنیای شبکه‌های اجتماعی فقط جا برای یکی هست و حتی جای چندانی برای شماره دو شدن نیز وجود ندارد. البته شبکه‌های اجتماعی متفاوتی بر اساس کشور، زبان و موضوع فعالیت می‌تواند شکل گیرد اما در هر شکلی تنها یک شبکه اجتماعی مطرح وجود خواهد داشت. ده‌ها یا صدها شبکه اجتماعی حتی با تعداد کاربران بالا (مثل اورکات و مای اسپیس) وجود دارد اما در این میان تنها فیس‌بوک است که مطرح شد یا صدها نمونه سرویس میکروبلاگ وجود دارد اما این توئیتر است که حاکم مطلق است اما چرا این‌گونه است؟
جواب سوال شاید با یک مثال بهتر مشخص شود. در سرویس‌های وبلاگ هر فردی می‌تواند یک سرویس وبلاگ را انتخاب کند و البته همچنان به نوشته‌های دوستان خود در دیگر سرویس‌های وبلاگ دسترسی داشته و آنها را مطالعه کند و در واقع وجود وبلاگی در یک سرویس وبلاگ دیگر حتی یک سرویس تازه‌کار یا غیرمطرح مشکلی در دسترسی دیگران به محتوای وبلاگ به وجود نمی‌آورد. اما در شبکه‌های اجتماعی این قضیه صادق نیست و تماس و اطلاعات از وضعیت دوستان نیازمند حضور همگی در یک شبکه اجتماعی است. طبیعی است که همه مردم در همه شبکه‌های اجتماعی موجود پروفایل نداشته یا حداقل فعال نیستند و این‌گونه است که توده مردم تنها به سایتی توجه می‌کنند که اکثریت مردم و به خصوص دوستان‌شان در آن حضور داشته باشند. در مثال دیگری می‌توان به توئیتر اشاره کرد، اکثریت مردم از توئیتر استفاده می‌کنند و احتمالاً بخش قابل توجهی از دوستان شما نیز از توئیتر استفاده می‌کنند بنابراین حضور شما در یک سرویس میکروبلاگینگ دیگر تقریباً به معنای آن است که نه شما از نوشته‌های دوستان خود با‌خبر می‌شوید نه آنها! پس چاره‌ای جز استفاده از توئیتر نخواهید داشت. البته همان‌طور که از آمار استفاده از شبکه‌های اجتماعی در دنیا مشخص است در کشورها و جوامع مختلف ممکن است یک شبکه اجتماعی خاص مطرح باشد، مثلاً مردم چین از شبکه اجتماعی دیگری استفاده کنند و دلیل آن به غیر از فیلترینگ این است که دوستان و نزدیکان‌شان در این شبکه اجتماعی خاص وجود دارند. و حتی اگر به فیس‌بوک هم دسترسی داشته باشند ممکن است دوستان چندانی آنجا نداشته و انگیزه حضور و فعالیت در این سایت برایشان کمتر خواهد بود.

تهدید موقعیت شبکه‌های اجتماعی
برای شبکه‌های اجتماعی مطرح این شرایط بزرگ‌ترین امتیاز است و به زبان ساده‌تر موقعیت آنها باعث می‌شود مردم چاره‌ای جز انتخاب آنها نداشته باشند و این شرایط رقابت را برای شبکه‌های اجتماعی نوپا سخت می‌کند. آنها یا بایستی کاربران بومی را جذب کنند یا موضوع فعالیت خود را تخصصی‌تر کنند (مانند linkedin). در شرایط فعلی تنها سایتی می‌تواند موقعیت شبکه اجتماعی اول (در هر منطقه جغرافیایی یا موضوع فعالیت) را تهدید کند که بتواند شرایطی را فراهم کند که یا کاربران کاملاً جدیدی را که فعالیتی در دیگر شبکه‌ها ندارند، جذب کند یا شرایط و امکاناتی را فراهم کند که برای مدتی کاربران علاقه‌مند به حضور همزمان هم در شبکه اجتماعی اول آن جامعه و هم در شبکه اجتماعی نوپا شوند و این‌گونه امیدوار باشد که با حضور بیشتر کاربران انگیزه برای حضور دوستانشان هم فراهم شود و چنین سایتی حتی می‌تواند در یک مدت زمانی موقعیت شبکه اجتماعی اول آن جامعه را بگیرد و سایتی که در این رقابت از شماره یک به شماره دو تغییر کند، بازنده بزرگی خواهد بود.

علیرضا شیرازی، مدیر بلاگفا؛ هفته‌نامه تجارت فردا

انتهای پیام/.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

جایزه همراه اول