جایزه قبولی در دانشگاه باعث دردسر شد
به گزارش «وبلاگنیوز» و به نقل از فتا، دختری ۱۹ سالهای است که پدرش را ازدستداده و تنها با مادرش زندگی میکند و امسال وارد دانشگاه شده است،مادرش برای تشویق او و طبق قولی که قبلاً به او داده برای او یک گوشی تلفن همراه هوشمند میخرد در روزهای اول و به توصیه دوستانش برای پر کردن تنهایی و اوقات فراغت خود یکی از نرمافزارهای شبکههای اجتماعی را روی آن نصب میکند.
در ابتدای ورود خود به آن شبکه اجتماعی بسیاری از دوستان و همکلاسیهای خود را پیدا میکند با دوستان خود گفتگو میکند و از مطالبی که آنها برایش ارسال میکنند استفاده میکند بنابراین بهشدت به آن علاقهمند شده و هرروز ساعتها وقت خود را در این شبکه اجتماعی سپری میکند.
دریکی از این روزها پیامی از طرف شخصی ناآشنا دریافت میکند محتوای آن پیام جملهای زیبا و عاشقانه بود ،زهره پیام را میخواند و دیگر به فرستنده آن اهمیتی نمیدهد.اما فردای آن روز نیز پیامی دیگر از طرف همان شخص دریافت میکند چند روزی از طرف آن شخص غریبه پیام دریافت میکند اما زهره به آنها اهمیت نمیدهد .
دریکی از روزها همان فرستنده پیام گفتوگو و آشنایی خود را با ارسال پیام سلام آغاز میکند زهره که در این مدت کنجکاو شده بود جواب او را میدهد باهمدیگر احوالپرسی کرده و خود را معرفی میکنند،دختر صادقانه خود را معرفی میکند و مشخصات واقعی خود را به وی میگوید او نیز خود را مهران ۲۴ ساله مهندس کامپیوتر معرفی میکند زهره کهترم اول رشته کامپیوتر است بنابراین بیشتر سعی میکند رابطهاش را با مهران حفظ کند در رابطه با خانواده همدیگر یا حتی موضوعهای درسی باهمدیگر صحبت میکنند.
دوباره فردای آن روز مهران به او پیام میدهد و باهم چت میکنند چند روزی با یکدیگر چت میکنند و این ارتباط ادامه پیدا میکند به حدی که دیگر زهره کاملاً به مهران اعتماد پیدا میکند تا اینکه یک روز مهران به او پیشنهاد ازدواج میدهد و به بهانه آشنایی بیشتر و اینکه به او علاقهمند است از او میخواهد که عکسهای شخصیاش را برایش ارسال کند زهره هم که اعتماد کامل به او پیداکرده و از پیشنهاد او ذوقزده شده بود عکسهای خصوصی خود را بیدرنگ برای او ارسال میکند .
مهران که دیگر این عکسها را در اختیار دارد روز بعد به زهره پیام میدهد باید مبلغ ۲ میلیون تومان به حسابش واریز کند تا عکسهایش را منتشر نکند.زهره بسیار شوکه میشود چندساعتی در اتاق خود به فکر فرو میرود و پیامی نمیدهد،مهران دوباره به او پیام میدهد اگر پول را واریز نکنی عکسهایت را در شبکههای اجتماعی منتشر خواهم کرد زهره چند روزی از او مهلت میخواهد در این مدت به هر شخصی درخواست پول میکند جواب رد میشنود و نمیتواند در مدت مقرر پول را تهیه کند.
مهلت درخواستی به ساعات پایانی خودش نزدیک شد و بالاخره پیامی از طرف مهران دریافت میکند در آن پیام یک لینک بود روی آن کلیک میکند و با تمام ناباوری عکس خود را مشاهده میکند که در شبکههای اجتماعی منتشرشده است موضوع را با مادرش در میان گذاشت اما افسوس که دیگر دیر شده بود و آبروی او رفته بود.
هرچند که با کمک کارآگاهان پلیس فتای استان اصفهان مرد شیاد و اخاذ اینترنتی شناسایی و در یک عملیات ویژه دستگیر شد. اما باید گفت که این پرونده اولین و آخرین پرونده درزمینهٔ آسیبهای شبکههای اجتماعی فضای مجازی نیست و پروندههایی بسیاری با موضوع مذکور در پلیس فتا تشکیل میشود که افراد بدون تحقیق و بررسی و با ناآگاهی و اعتماد بیجا عکسهای خصوصی خود را برای افراد غریبه ارسال میکنند.
این داستان هشداری جدی برای تمامی کاربران جوان اینترنت است که از آسیبها و خطرات و تهدیدات شبکههای اجتماعی فضای مجازی است که قدری به توصیهها و هشدارهای پلیس توجه جدی کنند و از ارسال تصاویر و عکسهای خصوصی خود به افرادی که در شبکههای اجتماعی با آنان آشنا شده و هیچ شناخت دیگری نسبت به آنان ندارند ارسال نکنند و به هرکسی اعتماد ننمایند.
انتهای پیام/.