فضای ملتهب مجازی را در آستانه انتخابات چگونه مدیریت می کنیم؟

به گزارش «وبلاگ‌نیوز» و به نقل از فارس، ضرب المثل «آرامش قبل از طوفان» را ایرانی‌ها به خوبی می‌شناسند. کنایه‌ای به فضای آرام یک دوره خاص زمانی که نویدبخش التهاب و تنش در آینده نزدیک است. در سیر تفسیری و کاربردی این ضرب‌المثل شاید به خوبی می‌توان کنایه از سهل انگاری و سستی در وضعیت فعلی و مواجهه با پیامدهای «طوفانی» را مشاهده کرد.

«آرامش» که به کنایه از دسیسه‌ها و توطئه‌های احتمالی به ویژه بیگانگان برای افراد مختلف نیز که باشد، می‌تواند به کنایه از ایجاد تصورات نادرست از وضعیت موجود و چشم‌انداز آن منجر شود. توصیف و توضیحات این ضرب المثل را به خوبی می‌توان در این روزهای شبکه‌های اجتماعی و به طور خاص فضای مجازی آشفته کاربران ایرانی مشاهده کرد و شاهد طوفان‌های آتی به ویژه در انتخابات مجلسین پیش‌رو بود.

حال آنکه بررسی نمونه‌های موردی سوژه‌های فیتیله، شیوع آنفلوانزا، دیالوگ «شهرزاد» درباره کرمانی‌ها و در مورد اخیر حمله به اماکن دیپلماتیک سعودی‌ها نشان می‌دهد در آستانه طوفان ۷ اسفند نه تنها آرامشی وجود ندارد که همچنان مدیریت آستانه هیجانی در میان کاربران شبکه‌های اجتماعی کلاف سر درگمی است که جریان‌های مختلف بنا به اقتضا زمانی و مکانی می‌توانند آن را به میل خود ببافند.

ماهیت شبکه‌های اجتماعی کاربر محور بودن و عدم امکان مدیریت از بالا به پایین آن‌ها است و به همین دلیل پرواضح است که تلاش برای کنترل آن‌ها با اقدامات سلبی نظیر فیلترینگ نمی‌تواند راه به جایی ببرد و صحبت درباره چرایی و چگونگی آن خود به بخشی از پازل معمای مدیریت آن تبدیل شده است. به نظر می‌رسد ناظران و متولیان فضای مجازی کشور به ویژه در دولت‌های مختلف سیاست مشخصی در قبال زندگی مجازی ایرانیان ندارند و تنها از آن به عنوان اهرمی برای هدایت افکار عمومی آن هم به صورت ناقص استفاده می‌کنند. مصادیق آن همان طور که در بالا اشاره شد در حال افزایش است و این روزها حتی کوچکترین سوژه‌ها در دورافتاده‌ترین نقاط کشور پهناورمان دور از چشم شهروند خبرنگاران باقی نمی‌ماند. اگرچه به صورت آگاهانه و از تریبون‌های رسمی اعلام نشده باشد اما با ورود فناوری‌های نوین و سهل الوصول شدن تولید و دریافت محتوا، زنجیره برقراری ارتباط لحظه به لحظه در حال قوی‌تر شدن است و مانند تمامی مصادیق وارداتی گذشته بدون فرهنگ متناسب با آن درحال گسترش است. به ویژه آنکه جامعه مجازی بر تمامی شئون زندگی فردی و اجتماعی اعضای خود اثر می‌گذارد و می‌تواند بسیار متفاوت‌تر باشد.

مقایسه تجربه انتشار خبر کشیدن بخیه‌های کودک اصفهانی و پرستار نیشابوری که جان خود را در حین انجام وظیفه از دست داد نشان می‌دهد که چگونه دستگاه رسانه‌ای نوین توانست با انتخاب بدبینانه سوژه خود به ایجاد تنش در جامعه پزشکی به عنوان یکی از نزدیکترین اقشار حرفه‌ای کشور به بدنه جامعه موفق باشد.

در این شرایط که فضای مجازی عمده چالش‌های خود را در حریم خصوصی تجربه می‌کند با انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری نیز در آینده نزدیک رو‌به‌رو هستیم. فضای چندلایه و پیچیده که قانونگذاران تنها با اشاره به «مشابهت مصادیق تخلفات انتخاباتی اعم از فضای مجازی و حقیقی» خود را از وادی قانونگذاری و نظارت دقیق کنار کشیده‌اند. شاید در نظرگاه اولیه انتخابات پیش‌رو از ریاست جمهوری کم اهمیت‌تر جلوه کند اما باتوجه به وجود بسترهای قومیتی، محلی و آیینی در حوزه‌های مختلف رای‌گیری نه تنها به اهمیت بیشتر آن می‌افزاید که می‌تواند موجب چالش‌های بخشی اما عمیق‌تری نیز بشود. چالش‌هایی که در فضای مجازی با توجه به دشواری‌های تشخیص صحت اخبار و منابع و تقابل خرده دانش‌ها می‌تواند مساله را از فضای کوچک محلی به سطح یک منطقه یا استان بکشاند.

باید دید در فضای ملتهب پیش‌رو که کاندیداها و هواداران آن‌ها از یک‌سو و معاندان از سوی دیگر در فضای بی‌انتهای مجازی به راحتی می‌توانند گرفتار دام‌های رسانه‌ای شوند، آیا باز هم اتکا به نسخه قدیمی قطع ارتباطات کفایت می‌کند و یا برای افزایش آگاهی‌های رسانه‌ای و دانش نرم‌افزاری برنامه‌ریزی می‌شود؟

انتهای پیام/.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

جایزه همراه اول