بی توجهی به تربیت کودکان در فضای مجازی!
در زمینه بازیهای رایانهای در حال حاضر 28 میلیون گیمر داریم که خیلی از اینها دانشآموز هستند. متوسط سن آنها 21 سال بوده که در دو سال اخیر به 19 سال رسیده است. میانگین زمان بازی از 72 دقیقه در روز به 90 دقیقه رسیده است. بازیها از فضای رایانه به فضای گوشی منتقل شده است و 88 درصد بازیها، بازیهای موبایلی، 25 درصد رایانهای و 18 درصد کنسولی هستند.
این آمارهای هولناک را امیر خوراکیان معاون فرهنگی، اجتماعی و امور محتوایی فضای مجازی در بیست و سومین جلسه فکرانه اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشآموزان ارائه کرده و میگوید: «در حال حاضر، فضای مجازی، فضای ارتباطات انسانهاست و 7 میلیارد کاربر به اینترنت وصل است. در آینده با آمدن اینترنتاشیاء این عدد به 50 میلیارد میرسد. فضای مجازی زیست بوم انسان و اشیاء خواهد شد و ما با اشیاء نیز ارتباط خواهیم داشت!»
- «زندگی، خرید، ارتباطات، بازی، سرگرمی و… همه در فضای مجازی است. استفاده معمولی، استفاده افراطی بیمارگونه و استفاده اعتیادگونه باعث مشکلات مختلف در رشد فکری، بدنی و ذهنی دانشآموزان میشود. خواب در رشد انسان و بهداشت روانی و جسمی انسان یک مسئله بسیار مهم است. خواب در نسل فعلی، شدیدا دچار مشکل و نقص و به هم ریختگی شده و بازیابی جسمی را با رکود و خطر درگیر کرده و تمرکز و تحصیل را به هم ریخته است. لذا مدل مطالعه تغییر یافته و بیشتر ذائقه آنها تصویری شده است؛ این ذائقه حال و حوصله متن خوانی را از بین برده است. حدود 67 درصد محتوای فضای مجازی تصویر است.»
- ورود رسانههای متنوع به زندگی انسانها، مدت هاست که ذهنها را به خود جلب کرده و امروز حتی از «بخشی از زندگی انسان» بودن نیز گذشته و در حال تسخیر تمام زندگی انسانهاست. در این میان مهمترین اقشاری که هدف غولهای رسانهای قدرتهای شیطانی دنیا قرار میگیرند، کودکان و نوجوانان هستند.
تمرکز قدرتهای رسانهای بر روی کودکان
آقای دکتر حسن عابدینی، استاد دانشگاه و کارشناس ارتباطات و رسانه در این خصوص به گزارشگر کیهان میگوید:
- «در حوزه قدرت الان ما با 4 نوع قدرت مواجه هستیم. قدرت نرم، قدرت سخت، قدرت هوشمند و قدرت هنرمندانه. بسیاری از مواردی که نظام سلطه کوشش میکند تا اینها را به جوامع گوناگون منتقل کند و هژمونی خودش را اشاعه بدهد، در چارچوب قدرت هنرمندانه یا artistic power است. به نظر میرسد، به دلیل اینکه شیوههای اقناع که سه مولفه اصلی دارد و شامل احساسات، استدلال و منطق و شخصیتی که موضوع را مطرح میکند میشود، وقتی که این دو (یعنی قدرت هنرمندانه و شیوه القاء) را کنار یکدیگر بگذاریم، به این نتیجه میرسیم که اتفاقاً از این دو ابزار و مولفه در مورد کودکان، نوجوانان و حتی جوانان بهتر میشود استفاده کرد. به خاطر اینکه معمولاً بر اساس برآورد کارشناسان، کسانی که در ردههای سنی زیر 25 سال هستند برای القاء، راحتتر موضوعات را میپذیرند و این موضوعی است که از زمان ارسطو که این سه مولفه را مطرح کرده تا امروز به صورت مستمر با این مسئله مواجه هستیم و غرب هم از این شیوه استفاده میکند. اول استفاده از هنرهای نمایشی مثل فیلم، سریال، تئاتر و انیمیشن. دوم کار کردن برای جوانان و نوجوانان و
کودکان.» - «بسیاری از فیلمها، سریالها و موضوعات دیگر نمایشی که برای بسیاری از کشورهای غربی اینها را درجهبندی سنی کردهاند و به دلیل وجود قوانین، مخاطبین غربی مجاز به دسترسی آزاد نیستند، وقتی به کودکان، نوجوانان و جوانانی که در کشورهای غیر غربی(به خصوص کشورهای هدف نفوذ) میرسند، بدون در نظر گرفتن رنج سنی، آثار نمایشی را به صورت آزاد و رایگان در اختیارشان قرار میدهند. به طور ویژه این کار در مورد کشوری مثل ایران با شدت بیشتری صورت میگیرد. مثلاً شما شاهد هستید که حتی برخی دیگر از کشورها از این روش استفاده میکنند و این موضوع را در چارچوب سپهررسانهای خودشان قرار دادهاند. مثلاً الجزیره درست است که با الجزیره عربی و انگلیسی شروع کرد، اما الان الجزیره کودکان را نیز راهاندازی کرده است.»
- «امکان کنترل در مورد شبکههای ماهوارهای تا حدودی وجود دارد اما در حوزه فضای مجازی تقریباً این مسئله کلاً برداشته شده، به ویژه برای کشورهای مسلمان و یا کشورهایی که از دید آنها با فرهنگ نظام سلطه تفاوت دارند. مثلاً در ژاپن حتی فیلمها یا عکسهایی که منتشر میشود، اینها مجاز نیستند که به صورت کامل منتشر کنند و همه اینها بدون استثناء باید یک بخشهایی را بپوشانند. در صورتی که این حالت و تحفظ برای دیگر کشورها وجود ندارد. لذا به نظر میرسد اینها اگر مانیفست نظام سرمایهداری را بخواهند امروز بنویسند دیگر به صورت کتاب نگارش نمیشود بلکه به صورت فیلم یا نمایش صورت میگیرد که در این حالت هم تاثیرگذاری بیشتری دارد و هم راحتتر میتوانند در اختیار مخاطبان قرار دهند. بنابراین من فکر میکنم که لازم است به صورت جدی در مورد این موضوع در کشور تصمیم گیری بشود.»
- درخصوص نحوه تعامل کودکان و نوجوانان با فضای مجازی رویکردهای مختلفی وجود دارد. اما فارغ از این رویکردها بسیاری از کارشناسان معتقدند که تا جایی که ممکن است باید تلاش شود که کودکان تا یک سن مشخصی در معرض رسانهها، به خصوص فضای مجازی قرار نگیرند. چرا که بیمبالاتی در استفاده افراط گونه کودکان و نوجوانان از رسانههای مختلف آسیبهای بعضاً جبران ناپذیری را در پی خواهد داشت.
برای اطلاع بیشتر از این آسیبها سراغ دکتر رسول روشن، عضو انجمن روانشناسی بالینی کودک و نوجوان ایران میرویم. آقای دکتر روشن در گفتوگو با گزارشگر کیهان اظهار میدارد:
- «فضای مجازی یک موضوعی است که در جامعه امروز ما یک امر اجتناب ناپذیر است و خیلی از خانوادهها درگیر با این موضوع هستند. این موضوع میتواند یک شمشیر دولبه باشد که هم میتواند محسناتی داشته باشد و هم میتواند معایب و مضراتی داشته باشد. ما اگر بتوانیم در تربیت فرزندانمان از تمام امکانات و نعمتهایی که خداوند در اختیارمان نهاده در حد متوسط و مقتصدانه استفاده کنیم، مطمئناً مضراتی برای ما و اطرافیانمان نخواهد داشت.»
- «وقتی موضوع از حالت اقتصادی و استفاده بهینه خارج میشود، آن زمان است که فرزندان ما دچار مشکل و مضراتی خواهند شد. فضای مجازی هم به همین صورت است. این فضا میتواند در رفع نیازها و گسترش ارزشها کمک زیادی به ما بدهد و ما با آموزش فرزندانمان میتوانیم از این طریق نیازهایمان را برطرف کنیم. اما نکتهای که الان وجود دارد و من خیلی شاهد این قضیه هستم و بسیاری از خانوادهها گلهمند این موضوع هستند به نوع استفاده ما از رسانه و فضای مجازی برمیگردد. لذا مشکلاتی که در این حوزه ایجاد میشود میتواند چند جنبه داشته باشد؛ یکی از مسائلی که ممکن است به وجود بیاید بحث اعتیاد است. ممکن است استفاده از فضای مجازی حالت اعتیاد پیدا کند و در همین خصوص یکی از فوبیاهایی که وجود دارد، ترس از موبایل است. در این حالت، فرد از اینکه موبایلش در کنارش نباشد و نتواند از این فضا استفاده کند، دچار وحشت و نگرانی و اضطراب میشود. این یکی از مباحثی است که به نوع استفاده و مدیریت ما برمیگردد.»
- «بچههایی که بیش از اندازه از این فضاها استفاده میکنند، از چند جنبه ممکن است دچار آسیب بشوند»، توضیح میدهد: «یکی از این آسیبها شامل آسیبهای جسمی است. وقتی کودک دائماً در حال درازکش یا نشسته در حال تماشای فیلم یا انجام بازی(چه آنلاین، چه آفلاین) است و همه حواسش به گوشی، تلویزیون یا هر رسانه دیگری معطوف شده، ممکن است در اثر نداشتن فعالیت جسمی مشکلاتی برایش ایجاد شود. یک موضوع دیگر که بسیار آسیبزاست این است که وقتی بچه بر اثر استفاده زیاد از فضای مجازی و انواع رسانهها، بیش از حد متمرکز میشود ممکن است دچار اضطراب و مشکلات روانشناختی مختلفی بشود که این هم میتواند در تمرکز بچه اختلالات جدی ایجاد نماید. حتی مطابق تحقیقات علمی که البته هنوز کاملاً اثبات نشده ممکن است آسیبهای مغزی نیز در پی داشته باشد. بچهای که تمام هوش و حواسش را روی یک موضوع متمرکز میکند، مطمئناً نمیتواند روی جوانب دیگر تمرکز کند.»
- یکی از آسیبهای دیگری که افراط در این بحث ممکن است کودکان را مبتلا کند خستگی بچهها است. « بچهها از دنبال کردن دائمی این فضاها، در فضاهای دیگر هم خسته میشوند و این خستگی با بچه میماند و موجب ایجاد آسیبهای دیگر هم میشود. نکته بعدی مربوط به تعاملات اجتماعی کودک است. ما خیلی از مطالب، آموزشها و قوانین و مقررات اجتماعی و همچنین ارزشهای اجتماعی که میخواهیم به فرزندانمان آموزش دهیم طی یک فرآیندی صورت میگیرد که بچهها در تعامل با همسالان و بزرگترهایشان هستند. این موضوع چیزی نیست که بتوان آن را در فضای مجازی به بچهها آموزش داد. مثلاً وقتی یک دختر بچه یا پسر بچهای تعامل میان پدر و مادرش را ملاحظه میکند که توأم با احترام است، طبیعتاً این بچه در آینده یاد خواهد گرفت که در تعامل با همسرش چگونه رفتار کند. بسیاری از مسائلی که در قالب یادگیریهای مشاهدهای اتفاق میافتد، اگر کودک دائماً فکر و ذهن و حواسش در فضای مجازی و سرگرم رسانه باشد، خب چنین مشاهدهای در اطرافش نخواهد داشت و اساساً تعاملی با پدر و مادرش هم ندارد. ما خیلی از مسائلی که میخواهیم به بچهها یاد بدهیم در قالب بازی است، برای بچهها که نمیشود سخنرانی کرد. لذا بچه وقتی با یک موضوعی، یک استرسی و یک مشکلی برخورد میکند از این طریق به او آموزش داده میشود که چگونه بتواند مشکلش را حل کند. این آموزشها باید در قالب بازی و قصه و داستان صورت بگیرد. هیچ کدام از این مسائل را نمیتوان در فضای مجازی و رسانه با کودک دنبال کرد.»
- خانوادهها لزوماً بچهها را از تعامل با فضای مجازی و رسانههای گوناگون محروم نکنند تا حدی که یک جنگی درون خانواده میان کودکان و نوجوانان و والدین به راه بیفتد. اینگونه برخوردها کار را خرابتر میکند و بچهها به فعالیتهای زیرزمینی و مخفیانه روی میآورند که اینها آسیب بیشتری به همراه دارد. تنها راهی که وجود دارد این است که ما به بچههایمان بیاموزیم که در یک چارچوبه معقول میتوانند از رسانههای مختلف استفاده کنند. ما در مسائل مختلف تربیتی معمولاً یک چارچوبهایی را برای بچه تعیین میکنیم، در این خصوص هم بچهها باید در یک چارچوبه منطقی بتوانند از این فضاها استفاده کنند.»
- «آیا ما هم وقتی وارد خانه میشویم دائماً سرمان به گوشی و تلویزیون و… گرم است؟ اگر اینگونه باشد و بچه هم دائماً این صحنه را مشاهده نماید نمیتوان از او انتظار داشت که اینگونه رفتار نکند و حرفهای ما اثری روی کودک و نوجوانمان نخواهد گذاشت. لذا در درجه اول، چارچوبههای معقول استفاده و تعامل با رسانههای مختلف را بزرگ ترهای خانواده باید رعایت کنند. اینها نکاتی است که اگر خانوادهها بتوانند رعایت کنند تا حد زیادی آسیبهای جدی این حوزه کاهش پیدا خواهد کرد.»
/کیهان/