کرونا و نقش خانواده در مدیریت فضای مجازی
حجت الاسلام و المسلمین حجت الله بیات، عضو هیأت علمی و معاون گروه روانشناسی و ارتباطات دانشگاه قرآن و حدیث در دفتر مطالعات اسلامی و ارتباطات حوزوی پژوهشگاه فضای مجازی نوشت:
مقدمه
ناباورانه ویروس کرونا زمینه پیوند دو نهاد خانواده و فضای مجازی را بیش از هر زمان دیگر فراهم کرده است. این وضعیت به خوبی اهمیت نهاد خانواده به عنوان نهادی توانمند برای پیشگیری از شیوع این ویروس منحوس را بر همکان روشن کرده است.
اگر چه این پیوند می تواند مبارک و دارای مزایای نسبی باشد اما مسئولان و اعضاء خانواده ها به ویژه والدین، نباید از این حقیقت غافل شوند که اگر فضای مجازی از طرف آنان به درستی مدیریت نشود مزیت های فن آوری ارتباطات در این موقعیت می تواند به تهدیدی جدی برای جامعه به ویژه نهاد خانواده تبدیل شود و علاوه بر این که آثار مخرب بالفعلی داشته باشد برای دوران پساکرونایی نیز مخاطرات بسیاری در پی داشته باشد.
بی تردید با قرنطینه خانگی و تدابیر مسئولان سرانجام ویروس کرونا مهار و نهایتا ریشه کن خواهد شد. اما نباید فراموش کنیم که آنچه باقی می ماند پیامدهای خطرناکی است که رهاشدگی فضای مجازی و اعتیاد به آن بر جای خواهد گذاشت. بنابراین لازم است همگان به ویژه نهاد خانواده مدیریت فضای مجازی را بیش از گذشته جدی بگیرند.
با توجه به وضعت کرونایی و ضرورت توسعه فضای مجازی، نقش خانواده ها را در مدیریت فضای مجازی در چهار بخش ذیل در قالب چهار کرونانوشت پی میگیریم:
الف) خانواده؛ وضعیت کرونایی و فضای مجازی.
ب) خانواده و لزوم فراگیری سواد رسانه ای.
ج) خانواده و لزوم سلامت ارتباطی.
د) خانواده و مدیریت فضای مجازی.
الف) خانواده؛ وضعیت کرونایی و فضای مجازی
بی تردید کسی نمی توانست پیش بینی کند زمانه ای برسد که اینگونه همگان به خانواده با دیدی این همه مهم و اساسی بنگرند و آن را مهمترین سنگر برای پیشگیری و مهار ویروس کرونا بشمارند و و این مقدار بر ماندن در خانه تأکید کنند. این بازگشت به خانه و خانواده گرایی اگر چه یکی از آثار مثبت و فرصت هایی است که ویروس کرونا برای ما به ارمغان آورده است اما طولانی شدن این وضعیت تا حدود زیادی همه ما را غافلگیر هم کرده است. چرا که اعضاء خانواده به ویژه والدین برای تدبیر منزل در این وضعیت چندان آمادگی نداشته اند.
خانواده پیکره ای است که اگر اعضاء آن به ویژه والدین به خوبی عمل کنند می تواند در مقابل هر مشکل و محدودیتی تاب آوری کند و نقش اساسی خود را به عنوان نهاد کوچک اجتماعی ایفا نماید. اگر خانواده با هدف مشترک و تعاملات صحیح با اعضاء و امکانات پیرامون خود ارتباط صحیح داشته باشد قطعا کارامد تر خواهد بود. اما حقیقت آن است که خانواده ها در وضعیت کرونایی با محدودیتهای مختلفی مواجه شده است که ضرورتا باید نیازهای خود را در این وضعیت به مدد فن آوری ارتباطات برطرف کنند.
به عبارت دیگر شاید در وضعیت کرونایی هیچ بخشی از تکنولوژی نمی تواند به اندازه فن آوری ارتباطات و فضای مجازی محدودیت ها و خلاء های پیش آمده در نظام ارتباطات اجتماعی را پر کند. این نیازها که در وضعیت کرونایی کاملا متفاوت شده و افزایش یافته، سبب شده است خانواده ها از لحاظ کمی و کیفی ارتباط خود را با فضای مجازی ارتقاء دهند. نیازهایی افزایش یافته خانواده ها در وضعیت کرونایی عبارت اند از:
۱) ادامه تحصیل مجازی
مقارنت وضعیت کرونایی و ایام تحصیلی و نیاز به ادامه تحصیل سبب شده است همه دانش آموزان و دانشجویان و به فضای مجازی و کلاسهای آنلای روی بیاورند و کلاسهای و برنامه های آموزشی خود را از طریق شبکه های اجتماعی و یا اینترنت دنبال کنند.
این روی آوری وابستگی نشان آن است که نه تنها کسی را نمی توان از استفاده اینترنت منع کرد بلکه حتی مسئولان والدین بر بهره برداری از فضای مجازی تأکید و اصرار دارند.
محدودیت تحصیل حضوری از طرفی و رها شدگی فضای مجازی از طرف دیگر، این نگرانی را در پی دارد که همگان به ویژه جوانان و نوجوانان به هر بهانه ای به فضای مجازی روی آورند و این نیاز مستمسکی برای توجیه وابستگی بیشتر خود به فضای مجازی بشود. طبعا منع کردن آنان نسبت به بهره برداری از فضای مجازی در این وضعیت کار پیچیده و دشواری است.
۲) دید و بازدید مجازی
بعد دیگر نیازهای خانوادگی شرایط کرونایی، در دید و بازدید ها و مهمانی رفتن هاست. این خلاء ارتباطی نیز اشتیاق به فضای مجازی را صد چندان کرده است. زیرا ایجاد ارتباط با بستگان و دوستان یک نیاز طبیعی است و در این شرایط فضای مجازی امکانات ارتباطات نوشتاری، شنیداری و دیداری مناسب و جذابی را فراهم کرده است.
بر آوردن این نیاز از طریق فن آوری ارتباطات نیز نه تنها همچون گذشته جای اشکال ندارد که به نوعی مورد توقع و تأکید همکان است. این وضعیت نیز یکی از عوامل انگیزشی برای اشتیاق داشتن در بهر گیری از فضای مجازی است.
۳) خرید و فروش مجازی
بخش دیگری از نیازهای خانواده در وضعیت کرونایی، تهیه مواد خوراکی و سایر مایحتاج زندگی است. تأکید بر ماندن در خانه، طبعا محدودیت رفت و آمدهای بیرون از منزل را در پی داشته است. از این رو برخی ترجیح می دهند خرید و فروش های خود را بیشتر از قبل از طریق فضای مجازی دنبال کنند.
محدودیت در خرید و فروش حضوری به دلیل پیشگیری از شیوع ویروس کرونا نیز باعث شده است که بخشی از خانواده ها و فروشگاهها به بهره گیری از فضای مجازی بیشتر از هر زمان دیگری روی بیاورند.
۴) اطلاعات و اخبار مجازی
حس کنجکاوی و نیاز طبیعی ما به اطلاعات و اخبار در محیط خانواده نیز یکی از نیازهای طبیعی است که در موقعیت کرونایی تشدید شده است. نگرانی از اوضاع عمومی ویروس کرونا و پیگیری اطلاعات و اخبار مربوط به حوادث و آمار مربوط به این ویروس نیز خانواده ها را بر آن داشته است که به فضای مجازی بیشتر از گذشته رو بیاورند.
راه اندازی رو به رشد کانالها و گروههای مختلف با موضوع کرونا ویروس و یا مسائل پیرامونی آن در شبکه های اجتماعی نشان دهنده این واقعیت است که یک پویش ویژه ای برای تولید، توزیع و مصرف اطلاعات و اخبار ایجاد شده است.
۵) نیایش ها و عبادات مجازی
نیاز انسان به پرستش و تأمین این نیاز با حضور در اماکن مقدس، مساجد و زیارتگاهها بر کسی پوشیده نیست. اما ویروس کرونا با همه کوچکی و نامرئی بودنش حتی تجمعات عبادی و مساجد و زیارتگاهها را هم به تعطیلی کشانده است. از این رو بخشی از این نیازها ضرورتا از طریق فضای مجازی تأمین می گردد.
افزایش چشمگیر و بی سابقه تولید، ارسال و دریافت پیامهایی که بتواند بخشی از نیاز خانواده ها را به عبادت و نیایش را تأمین کند گویای این حقیقت است.
۶) ادارات و مؤسسات مجازی
با تعطیل و یا نمیه تعطیل شدن ادارات و مراکز تولیدی و خدماتی در وضعیت کرونایی خانواده ها ناچارند امور اداری و کاری خود را از طریق فضای مجازی پیگیری کنند.
ویروس کرونا کاری کرده است که مهمترین جلسات مربوط به مهمترین دستگاههای دولتی نیز از طریق فضای مجازی و ویدئو کنفرانس برگزار شود. از این رو خدمات دولت الکترونیک و ضرورت توسعه کمی و کیفی آن در این وضعیت بیشتر به چشم می آید.
۷) سرگرمی ها و تفریحات مجازی
یکی از ویژگی های کرونایی قرنطینه خانگی و حضور نداشتن در محیط های بازی و تفریحات به ویژه برای جوانان و نوجوانان است. این خلاء مهم باعث شده است بخشی از نیازهای روانی که در سایه تفریحات و سرگرمی های سالم برآورده می شد به ناچار از طریق فضای مجازی تأمین شود.
پاسخگویی به این نیاز باعث شده است انبوهی از پیامهای حاوی طنز و سرگرمی تولید، توزیع و دریافت شود و با جذابیتی که این نوع مطالب دارند اعضاء خانواده برای تخلیه احساسات و هیجانات خود و حتی جدا شدن از فشار روانی حاصل از وضعیت کرونایی بخش زیادی از فرصت های خود را به این موضوعات اختصاص دهند.
۸) مشوق های های مجازی
نیازهای یاد شده از طرفی و مشوق های دیگر از قبیل: تأکید بر بهره برداری حداکثری از فضای مجازی و ارائه اینترنت رایگان به خانواده ها و جوایزی که با شگردهای مختلف برای اینترنت رایگان داده می شود. از طرف دیگر، عامل مهمی برای وابستگی هر چه بیشتر خانواده ها به فضای مجازی شده است. بخش دیگر مشوق های تأکیدات مسئولان نسبت به بهره گیری از فضای مجازی به عنوان جایگزین کارهای حضوری است.
این نیازها، مشوق ها و رهاشدگی بی سابقه، وضعیتی را برای خانواده ها ایجاد کرده است که اگر معلومات و مهارت خود را برای بهره گیری از ظرفیت ها و فرصت های فن آوری ارتباطات و پیشگیری از تهدیدات آن کسب نکنند بی تردید این وضعیت پیامدهای خطرناکی از قبیل: اعتیاد رسانه ای، سرگردانی، بحران هویت و تضعیف اخلاق فردی، خانوادگی و اجتماعی را در پی داشته خواهد داشت.
اکنون که با بخشی از نیازها و عطش خانواده ها نسبت به بهره گیری از فضای مجازی آشنا شدیم. در ادامه به دو موضوع مهم برای توانمند سازی خانواده ها یعنی سواد رسانه ای برای توانمندی بیشتر در مدیریت فضای مجازی در وضعیت کرونایی می پردازیم.
ب) خانواده و لزوم فراگیری سواد رسانه ای
موضوع سواد رسانه ای یکی از ضروریات زندگی در عصر ارتباطات است. که باید متناسب با توسعه فن آوری ارتباطات و توسعه آن سواد رسانه ای نیز گشترش یابد یابد. باید توجه داشت که همچنان که توسعه فضای مجازی در این وضعیت فرایندی دارد که هر دو بخش سخت افزاری و نرم افزاری مربوط به فضای مجازی را شامل می شود.
بنابر این وقتی از سواد رسانه ای سخن به میان می آید باید از لزوم آن برای دولتمردان و مسئولان غافل نشویم چرا مدیریت تولید و توزیع بخشهای زیر ساختی و قسمت های عمده ای از مدیریت فضای مجازی به عهده حکومت است. پس افزون بر این که مسئولان خود باید مجهز به سواد رسانه ای باشند و به تناسب آن را ارتقاء دهند در توسعه سواد رسانه ای همگام با توسعه فن آوری ارتباطات در بین خانواده ها باید جدی باشند.
روشن است که با توجه به ضرورت توسعه فضای مجازی در وضعیت کرونایی باید دو نهاد حکومت و خانواده به کمک همدیگر در مدیریت و سلامت فضای مجازی هماهنگی و هم افزایی کامل داشته باشند و سواد رسانه ای و مهارتهای اعضاء خانواده به ویژه والدین را برای تدبیر هر چه بهتر در مقابل تهدیدات نهاد رسانه افزایش دهند. برخی از نکاتی که نسبت به سواد رسانه ای در وضعیت کرونایی قابل توجه است عبارتند از:
۱.تغییرات اساسی در نظام ارتباطات اجتماعی
در زمان گذشته و دوران ابزارهای ساده ارتباطی، انسان در سایه ارتباطات واقعی، اطلاعات خود را در مغز یا به سختی و کندی با کتابت ذخیره میکرد و عملیات تولید، ارسال و دریافت پیام را خود مستقیماً به عهده داشت، از این رو، میتوانست اعضا و جوارح خود را به سرعت و سادگی مهار کند و بر آنها نظارت داشته باشد.
امروزه بشر با توسعه فناوری ارتباطات، این چهار عمل اصلی یعنی: تولید، توزیع، ارسال و دریافت پیام را به دست ابزارهای نوینی سپرده شده که اگرچه به تعبیر «مک لوهان» امتداد اعضاء و حواس خود انسان است، ولی از اختیار وی خارج اند.
۲.ویژگی منحصر به فرد فن آوری ارتباطات
فناوری ارتباطات، ابزارهایی انسانگونهاند که انسان در سایه توسعه فناوری، این چهار عمل اصلی حوزه ارتباطاتی خود را به آنها سپرده است. استفاده از این فناوری به شیوههای متعدد با زندگی روزمره ما به ویژه در محیط خانواده عجین شده است و هر روز با سرعت بیشتری در زوایای زندگی ما توسعه مییابد.
اگر چه در عصر حاضر، وابستگی به این فناوری انسانگونه، در ابعاد فردی و اجتماعی به شدت ادامه داشت، اما وضعیت کرونایی باعث شده است رغبت به فضای مجازی به صورت چشمگیری بیشتر شود. این روی آوری اگر چه از روی ناچاری و تا حدودی مقطعی است اما روشن است که اگر فضای مجازی به درستی و به موقع مدیریت نشود پیامدهای بسیار مخرب و جبران ناپذیری برای خانواده ها پس از اتمام جولان کرونا ویروس خواهد داشت.
۳.خانواده و خطرات اعتیاد رسانه ای
اعضاء خانواده ها در این وضعیت و ضرورت بهره گیری از فضای مجازی گویا با انسانی صنعتی، مأنوس و قرین شده می شوند ،به راحتی با آن ارتباط برقرار میکنند، به قصههایش گوش میدهند، از گفتههایش متأثر میشوند، درباره عملکردش قضاوت میکنند، آن را در بهترین نقطه منزل یا محل زندگی خودجای میدهند، به آن احترام میگذارند، بودن با آن را به هر کاری ترجیح میدهند و برخوردهایی از این دست که انسان فقط با بهترین و دلنشین ترین عزیزانش دارد.
مک لوهان زمینههای وابستگی و اعتیاد به رسانهها را این گونه تحلیل میکند:
انسان چون میخواهد به طور مدام از حضور خودش مطمئن باشد، عادت خاصی را پذیرا میشود. برای مثال، همیشه سعی میکند تا دستگاههای رادیو و تلویزیون در دسترس خود را روشن نگه دارد. این نیاز و گرایش، کاملاً مستقل و بدون توجه به محتوای برنامهها و حتی زندگی حسی فرد عمل میکند. نتیجه آنکه میتوان گفت فناوری، بخشی از بدن آدمی است.
همین رسانههای جمعی هستند که قهرمانان فرهنگی میآفرینند و دیدگاههای مردم را درباره امور سیاسی و اجتماعی و حتی خود واقعیت شکل میدهند. درواقع همچنانکه مک لوهان گفته است: «رسانهها به تدریج به رسالت بدل میشوند»
البته باید توجه داشت که انسان در مقابل فن اوری ارتباطات کاملا منفعل نیست. بشر در مسیر فن آوری ارتباطات در چند مقطع اساسی حضور دارد که اگر به صورت فعال این حضور را حفظ کند می تواند تکنولوژی رسانه را به نفع زندگی خود حفظ نماید. انسان در تولید، توسعه و بهره برداری از فن آوری ارتباطات و محصولات بر آمده از آن نقش اساسی دارد.
«فراموش نکنیم که فناوری، مخلوق ماست و باید تحت کنترل و نظارت ما باقی بماند. همانگونه که در پرورش، هدایت و حفظ سلامت مغز خود میکوشیم و حیطه، جهت و محتوای خود را در دست داریم، همینگونه هم باید فناوری و رسانههای جمعی را در شکل و محتوا تحتنظر بگیریم».
۴.ملاکهای توسعه فضای مجازی
نباید فراموش کرد که فناوری ارتباطات در کنار فرصتها و مزایایی که برای زندگی سعادتمندانه انسان فراهم میکند، با ایجاد خلأهایی میتواند تهدیدی جدی برای حیات وی باشد. از این رو، اندیشمندان همواره نسبت به توسعه آن دغدغههایی داشته و دارند. این نگرانیها، از چالشهایی سرچشمه میگیرد که این فناوری در دو حوزه ساختاری و محتوایی برای خانواده ها ایجاد میکند
بی تردید فن آوری ارتباطات نیز مانند سایر بخش های تکنولوژی، مزایا و معایب نسبی برای خانواده ها دارد. بنابر این هم مسئولان و هم خانواده ها در هر جایگاهی که قرار دارند باید در توسعه و بهرهگیری از فناوری ارتباطات به ویژه در وضعیت کرونایی به ملاکهای ذیل بیشتر ملتزم باشیم:
ـ سودمند بودن برای فرد و جامعه؛
ـ بیشتر بودن منافع توسعه آن از ضررهایش؛
ـ سازگاری با اصول اعتقادی و ارزشهای دینی؛
ـ شناخت کافی از پیامدهای توسعه این فناوری؛
ـ کسب دانش مناسب برای بهرهگیری درست از آن؛
ـ دوراندیشی و تدبیر برای پیشگیری از آسیبهای احتمالی؛
ـ مدیریت جبران خلأهایی که در ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی پدید میآورد.
۵.تهدیداتفضای مجازی
اُنس با شیوه ارتباطات سنتی و پیامدهایی که رسانههای نوین به دنبال دارند، یکی از موانع برای توجه ویژه به این ابزارهای نوین ارتباطی و فضای مجازی است. «شاید چون هنوز عرف مردم با این وسایل ـ نودعوت به خیر ـ مأنوس نشدهاند در پاسخ درنگ کنند و بگویند اجازه بدهید فکر کنیم، ولی این درنگ، ناشی از آشنایی تازه با این ابزارها و وسایل ـ نودعوت ـ است».
برخی از نگرانیهای مربوط به توسعه فناوری ارتباطات، به حوزه عملیات و ساختار ذاتی آنها و برخی به عملکرد خانواده ها مربوط میشود. برای شناخت بیشتر فضای مجازی توجه به موارد ذیل ضروری است.
۵/۱. تمایز دنیای واقعی و مجازی
ارتباط در فضای واقعی با طبیعت انسان سنخیت دارد و مشکلی در نوع ادراک و روحیات انسان پدید نمیآورد. میزان و مقدار ادراک از عمق حقیقت، وابستگی عمیق و گستردهای با ابزار بیانی و وسایل تبادلی فرهنگ دارد. فرهنگهای شفاهی، مکتوب، تصویری، توهمی و تخیلی، هرکدام ساختار و عمق ویژهای از مفاهیم ارائه میکنند که مرتبهای از محدودیتها را با خود دارند و دامنه کاربرد و میزان آنها را تعیین میکند. بیگمان فرهنگ شفاهی، فطریترین و سالمترین شکل ارتباطی بوده و میباشد.
بیجهت نیست که در اسلام عموماً عبادات جنبه اجتماعی دارند و مشارکت اجتماعی و معاشرت با همنوعان، در شکلها و فرصتهای مختلف همواره مورد تأکید دین است. در ارتباط سنتی انسان مستقیماً با مخاطب روبرو میشود، تبادل احساسات به خوبی صورت میگیرد، بازخورد و پسفرست سریع اتفاق میافتد، تفاهم و مشارکت معنایی راحتتر شکل میگیرد، پیام بیواسطه و بدون تحریف منتقل میشود، ارتباط تبلیغی با فرهنگ مردم بسیار نزدیک و هماهنگ است و در یک کلمه، همهچیز در فضای طبیعیِ واقعی روی میدهد.
یکی از چالشها در این زمینه، آوردن مفاهیم و مناسک دینی از فضای واقعی به فضای مجازی است که موجب اثرپذیری آن مفاهیم و دستکاری مناسک میشود. برای نمونه، بردن مفاهیم دینی در قالبهای تفریحی و سرگرمی، چهبسا سبب افت قداست آنها و طرح آنها، در قالب آموزشی و ارشادی باعث افت مخاطب میشود.
چالش دیگر توسعه فضای مجازی این است که با توجه به تأثیرات گوناگون رسانهها و کجکارکردهای فردی و اجتماعی آنها، برخی اندیشمندان نگران توسعه و بهرهگیری حداکثری از آنها، بدون برنامهریزی و ایجاد بسترهای لازماند. از مهمترین پیامدها میتوان به کاهش مشارکتهای اجتماعی اشاره کرد که میتواند سبب کمرنگ شدن اخلاق اجتماعی و خلوت شدن اجتماعات دینی شود.
محدودیت، سادگی و کندی، سه ویژگی برجسته نظام ارتباطات سنتی و واقعی بوده که هر سه ویژگی دستخوش دگرگونیهای عمیق و گسترده شده است. امروزه در نظام ارتباطات نوین، شاهد نامحدودی، سرعت و پیچیدگی شگفتانگیزی شدهایم. این دگرگونیها، نقطه عزیمت انسان به سوی تحولات فرهنگی ژرفی شده است.
هانی که همهچیز در آن ممکن است و تحقق بسیاری از اتفاقات آن در دنیای واقعی امکانپذیر نیست. اما امروزه به کمک فناوری ارتباطات تا اندازه ای در عالم بیرون قابل تحقق است. بهترین تشبیهی که میتواند واقعیت دنیای مجازی را تا حدودی برای ما مجسم کند، این است که بگوییم دنیای مجازی، حلقهای میان دنیای واقعی و دنیای خیال است به ما کمک میکند عالم خیال را به تصویر بکشیم و آن را ـ البته فقط به صورت مجازی ـ عینیت ببخشیم و حتی برای رسیدن به آمال خود در آن زندگی کنیم.
۵/۲. غرقگی در گرداب اطلاعات
ویژگیهای فناوری ارتباطات، یعنی محدود نبودن، سرعت انتقال و امکان دسترسی کاربران به انبوهی از اطلاعات، در صورت بیتدبیری میتواند به صورت گردابی هولناک آنان را در خود غرق کند. بسیاری میگویند از این دریانوردی و موجسواری بر دریای اطلاعات لذت میبرند، ولی گاه احساس میکنیم مانند شاگرد جادوگری هستیم و نمیتوانیم نیروهایی را که در خدمت گرفتهایم، مهار کنیم و گرفتار ترس غرق شدن در سیلی میشویم که خود آن را به راه انداختهایم. این اطلاعات از کجا میآید و چه بر سر ما میآورد؟
طبع اولیه آدمی بگونه ای است که میخواهد کاملاً آزاد باشد و هر آنچه اراده میکند، محقق شود. قرآن کریم درباره آزادیخواهی انسان میفرماید:
(بَلْ یرِیدُ الْإِنْسَانُ لِیفْجُرَ أَمَامَهُ)
[انسان شک در معاد ندارد]، بلکه او میخواهد [آزاد باشد و بدون ترس از دادگاه قیامت] در تمام عمر گناه کند.
دنیای مجازی، برای آدمی بستر کاملاً آزادی فراهم میکند تا با سهولت تمام هر آنچه را اراده میکند، به دست آورد. از این رو، در سایه فناوری ارتباطات هر کس میتواند هر پیامی را به هر مقدار، در هر جا، در هر زمان، با هر قالب، هرچند بار و بدون هیچ محدودیتی برای هر کس بفرستد یا متقابلاً از فردی دریافت کند.
این وضعیت، از عدم محدودیت و توسعه زمانی، مکانی و محتوایی فضای مجازی سرچشمه میگیرد. با این حال، انسان قادر میشود آنچه را اراده میکند، تنها با فشردن دکمهای به راحتی انجام دهد. اما با توجه به نیازها و ویژگیهای انسان، مصالح و مفاسد ارتباطاتی و اطلاعاتی او را چگونه و چه کسی باید در این فضای بیپایان ارتباطات و اطلاعات ردوبدل شده، مدیریت کند؟ آیا انسانی که خودش گرفتار جذابیتهای دنیای مجازی است و تمایلاتش او را به هر سو میکشاند، میتواند در این آبشار اطلاعاتی، خیر و شر خود را تشخیص دهد و آن را مدیریت کند؟
۶.چالشهای محتوایی فناوری ارتباطات
بیتردید توسعه فناوری ارتباطات، پیامدهای مثبت و منفی در پی داشته و تعارضهای آن با فرهنگ اسلامی، موجب دغدغههایی برای متولیان فرهنگی شده است. اکنون به برخی از تعارضهای آن با عناصر فرهنگ، یعنی باورها، ارزشها، هنجارها، نمادها و مصنوعات میپردازیم.
۶/۱. تعارض در سطح باورها
در هر فرهنگ باورها، اساس ارزشها، و هنجارها زاییده ارزشهای آن هستند. از این رو، در ادیان آسمانی بر باورهای توحیدی تأکید بسیاری شده است. در سایه فناوری ارتباطات و نظریههایی چون آزادی اطلاعات، هر نوع باوری بیمهابا در رسانهها مطرح میشود.
اسلام در مرحله نخست، اساس آموزههای خود را بر توحید، و در مرحله دوم، بر اخلاق و ملکات فاضله قرار داده است و نیز برای عموم کارهای فردی و اجتماعی دستوراتی داده و حدودی قائل شده است. آزادی به معنایی که در تمدن جدید ارائه میشود، در اسلام وجهی ندارد، بلکه این دین آسمانی، حدود دیگری برای آن در نظر گرفته است.
در هدف زندگی و حدود آزادی اسلام و از نظر مکاتب مادی و انسانمحور، فاصله بسیاری دیده میشود. در تمدن جدید، چون پایه و اساس کار بر حداکثر بهرهبرداری از مادیات قرار دارد، همه افراد از قید معارف و عقاید دینی آزادند و هر عملی بخواهد، مجازند به جا آورند.
بهیقین از نگاه دین، اینگونه آزادی، روح انسانیت و ملکات فاضله را در انسان میکشد و او را تا حد حیوانات و حتی پستتر، تنزل میدهد و از تکاملی که خداوند برای آدمی در نظر گرفته، بازمیدارد؛ اما با توجه به ویژگیهای فناوری ارتباطات، طرح باورهای بیاساس، الحادی و خرافی در رسانههای مختلف، موضوعی عادی است.
۶/۲.تعارض در سطح ارزشها
طبیعی است که هر فرهنگ بر اساس ارزشهای خود دست به تولید و توزیع اطلاعات میزند و ارزشهای خود را در قالب برنامههای رسانهای میریزد. با توجه به عدم محدودیت توزیع برنامهها در دیگر فرهنگها، عیناً همان برنامهها به صورت گسترده و عمومی پخش میشود که خود، یکی از عوامل تعارضهای اخلاقی و متزلزل شدن ارزشهای اسلامی است.
پستمن که خود فرهنگ غرب را در دوره «تکنو پولی» و نابود شده میبیند، خطر اطلاعات را اینگونه ترسیم میکند:
اطلاعات بسیار خطرناکاند، اگر جایگاهی معّین برای آنها وجود نداشته باشد؛ اگر متکی بر نظریه و تئوری مخصوص خود نباشند؛ اگر طرح و نقشه جامعی نداشته باشند که آنها جزئی از آن نقشه جامع را تشکیل دهند؛ و بالاخره اگر هدف و مفهوم و معنایی مافوق همه اینها نباشد که آنها را در خدمت خود قرار دهد و به استخدام خود درآورد … بدین ترتیب است که اطلاعات نقش و چهره متافیزیکی پیدا میکند و ارزشی ماورای طبیعی مییابد و خود را جانشین هدف، وسیله و ثمره خلاقیت و اثر وجودی انسان میکند. در زیر لوای حکومت «تکنو پولی»، به آنجا کشانده میشویم که عمر خود را در راه تلاش برای راهیابی و دسترسی به اطلاعات سپری کنیم. این دیگر به ما مربوط نمیشود که بپرسیم چرا اینچنین است و بالاخره حدومرز این تلاشها تا کجاست؟
برخی از تعارضها در اخلاق فردی و اجتماعی، از ساختار وضعیت این فناوری برمیخیزد. در موقعیت تعارض ارزشها، رسانههای جمعی گاه به دلیل مزایای احترام به سنت اخلاق عمومی و حفظ نظام، گزارش دقیق رویدادهای مهم را قربانی میکنند.
نکته دیگر، ضرورت اطلاعرسانی و مرز بسیار ظریف آن با اشاعه منکرات است. این در حالی است که متولیان فضای مجازی و کاربران آن در مراحل مختلف، به رعایت اصول اخلاقی مقید باشند، وگرنه، درجایی که مروج بداخلاقی و بیبندوباری و اباحهگری باشند، مشکلاتش ناگفته پیداست.
۶/۳٫ تعارض در سطح هنجارها
وجه دیگر تعارض فناوری ارتباطات را باید در کارکردهای آن جست و جو کرد. رسانهها با توجه به ویژگی اطلاعرسانی و جذابیتشان، از طرفی افراد را به شدت به خود وابسته میکنند و از طرف دیگر، هنجارهای مقبول متعارف را در فرهنگهای دیگر تغییر میدهند . این هنجارشکنیها ازنظر اخلاق اجتماعی میتواند بر پیکره جامعه، ضررهای جبرانناپذیری وارد کند.
ازآنجا که دین اسلام، دینی کاملاً اجتماعی است و احکام فقهی و اخلاقی آن عموماً رویکرد اجتماعی دارد، با انزوا و فردگرایی که حاصل وابستگی به رسانههاست، مخالف است. فردیت که تنها گوشهای از پیامدهای منفی فناوری ارتباطات است، سبب کمرنگ شدن تعاملات اجتماعی و در نهایت، تعطیل ماندن اخلاق اجتماعی میشود.
با سست شدن هنجارهای اسلامی انتخاب سبک زندگی که از طرفی، دقیقاً منطبق بر فرهنگ الهی و از طرف دیگر، همسو با علایق و ارزشهای اجتماعی باشد، مشکلتر میشود.بدین ترتیب، شخص در پیوندهای اجتماعی خود سختگیرتر میگردد و دیگران نیز مشکلپسندتر میشوند. نتیجه تغییر هنجارها و جایگزینی معیارهای غیر دینی، سبب میشود سبک زندگی ما در ابعاد مختلف دچار دگرگونی عمیقی شود.
«تمام وسایل ارتباطجمعی بر ما نفوذ دارند و روی ما کار میکنند. نتایج تأثیر آنها از جهات شخصی، سیاسی، اقتصادی، زیباشناسی، روانی، اخلاقی، قولی و اجتماعی، آنچنان شدید است که هیچ گوشهای از وجود فیزیکی و روحانی ما را دستنخورده به حال خود رها نمیکنند»
۶/۴٫ تعارض در سطح محصولات
فناوری ارتباطات در کنار فرصتها و مزایایی که برای زندگی سعادتمندانه انسان فراهم میکند، با ایجاد خلأهایی میتواند تهدیدی جدی برای حیات وی باشد. از این رو اندیشمندان اسلامی همواره درخصوص پیامدهای منفی توسعه آن دغدغههایی دارند. این نگرانیها از چالشهایی سرچشمه میگیرد. برخی از چالشهای ساختاری فناوری ارتباطات را میتوان در محصولاتی دانست که در فضای مجازی تولید، توزیع و مصرف می شود که چه بسا با فرهنگ اسلامی در تعارض باشد.
محصولاتی که در فناوری ارتباطات تبلیغ و اطلاع رسانی می شوند، متناسب با ارزشها، باورها و هنجارهای هر فرهنگ و جامعه است. این محصولات فرهنگی به وفور در حال تولید، توزیع و دریافت است. بخش بسیار زیادی از این محصولات، در قالبهای مختلف به وسیله ابزارهای مدرنِ ذخیرهسازی و به راحتی بین افراد رد و بدل میشود. بیگمان مصرف بیمحابای این محصولات، به سلامت ارتباطی فرد و جامعه آسیب میزند.
اسلام درخصوص نگهداری، تولید، ارسال و دریافت پیامها، معیارها و توصیههای مهمی دارد. این در حالی است که انسان امروزی و مدرن با تسهیلاتی که فناوری ارتباطات برای تمایلات نفسانی او فراهم میکند، از انسانیت میگریزد و در گرداب محصولات رسانهای، اصالت خویش را به فراموشی میسپارد و به ورطه حیوانیت سقوط میکند.
۶/۵٫ تعارض در سطح نمادها
بعد دیگر محتوایی و فرهنگی فناوری ارتباطات، نمادهایی است که به وفور نگهداری، تولید و فرستاده میشود. تولید و توزیع کلیپ ها، پیامها و برنامههایی که با نهادهایی غیر اسلامی و گاه انسانی بدون لحاظ معیارهای فرهنگ اسلامی به مصرفگرایی، حرص، رقابت ویرانگر، و مشکلات اعتقادی و فکری میانجامد. نمونه هایی از نمادهایی است که با فرهنگ اسلامی در تعارض است.
پخش برنامههایی مبتنی بر اندیشههای غیردینی با نمادهای متناسب با همان فرهنگها در لابهلای اخبار مهم، استثمار انسانها و بهرهبرداری نامشروع از توجه آنان را در پی دارد. پیامهای تند با تصاویر مبتذل، هم اخلاق عمومی را تخریب میکند و هم نیازمندی کاذب انسانها را افزایش میدهد.
در فضای مجازی، برنامههای هیجانانگیز، تخیلی، وحشت، خشونت و پورنوگرافی بروز میکند. آیینها و نمادهایی که برخلاف باورها، ارزشها و هنجارهای فرهنگ دینی است افزون بر آنکه موجب تضعیف نمادها و آیینهای دینی میگردد، سبب مشکلات روحی- روانی و رفتاری مختلفی میشود.
ج) خانواده و لزوم سلامت ارتباطی
باید توجه داشت که روح انسان متأثر از عملکرد اوست. بنابر این هر نوع رفتار رسانه ای می تواند افزون بر آن که جان خود آدمی را آلوده می کند برای دیگران نیز خطرناک باشد به ویژه آن که در فضای مجازی منتشر شود. به عبارت دیگر تولید و توزیع و مصرف پیامهایی که امروزه در فضای مجازی منتشر می شود از نظر روحی و اخلاقی به مراتب می تواند از ویروس کرونا فراگیرتر و هم مخرب تر باشد.
از نظر قرآن کریم یکی از تعاملات انسان، ارتباط با خویشتن است. از نگاه دین، انسان همچنانکه باید به سلامت جسم خود اهمیت دهد و از آلوده شدن آن پیشگیری کند، باید به سلامت نفس و روح خود نیز توجه ویژه داشته باشد. در قرآن کریم از سلامت و بیماری قلب انسان فراوان سخن به میان آمده است:
(یَوْمَ لاَ یَنْفَعُ مَالٌ وَ لاَ بَنُونَ * إِلاَّ مَنْ أَتَی اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ)
روزی که هیچ مال و فرزندی سود نمیدهد، مگر کسی که دلی پاک به سوی خدا بیاورد.
(وَ أَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَتْهُمْ رِجْساً إِلَی رِجْسِهِمْ وَ مَاتُوا وَ هُمْ کَافِرُونَ)
اما کسانی که در دلهایشان بیماری است، پلیدی بر پلیدیشان افزود و در حال کفر درمیگذرند.
بر اساس این آیات و واقعیات رفتاری آدمی، روشن می شود که رابطه رفتار انسان با روح او، علت و معلولی است و همه ارتباطات ما بر قلبمان اثر وضعی دارد. بنابراین، سلامت، و بیماری روح انسان ارتباط مستقیمی با عملکرد وی دارد.
تعریف سلامت ارتباطی
ایجاد ارتباط به عنوان تنها مسیر کسب اطلاعات و معلومات و تحقق «شاکله» انسان، باید از سلامت لازم برخوردار باشد؛ زیرا دیگر رفتارهای انسان معلول باورها و ارزشهایی است که از راه ارتباطات به دست میآورد. بنابراین، در صورتی که انسان سلامت ارتباطاتی داشته باشد از وی رفتارهای سالمی نیز انتظار میرود.
بنابر این، ارتباطات، عامل نقل و انتقال اطلاعات است و آنها بنمایههای کنشهای انسان به شمار میروند. به عبارت دیگر، سلامت ارتباطی یعنی «تولید، توزیع و مصرف اطلاعات مورد نیاز و مفید مبتنی بر اساس اصول اخلاقی و دینی برای نیل به زندگی سعادتمندانه». پس ارتباطات هر فرد با باورها و ارزشهای وی رابطه مستقیمی دارد. از آن جمله، کسب اطلاعات است که سنگبنای شخصیت انسان به شمار میرود. زیرا دانش سالم به بینش سالم و در نهایت به کنش سالم میانجامد.
ضرورت حفظ سلامت ارتباطی
امروزه انبوه متراکم و رو به افزایشی از اطلاعات به وسیله ابزارهای مدرن ارتباطی نگهداری، تولید، ارسال و دریافت میشود. به راستی چه مقدار از این دریای مواج مورد نیاز ما و در راستای زندگی فردی و اجتماعی ماست؟ ما در فضایی زیست میکنیم که انسانوارههای صنعتی در همه زوایای زندگیمان حضور چشمگیری دارند که نهتنها نمیتوانیم آنها را حذف و حتی محدود کنیم، به دلایلی هر روز بیشتر به آنها نیازمند و وابسته میشویم.
رسانه ها این انسانگونههای صنعتی، بیش از همنوعانی که در گذشته با آنها نشستوبرخاست میکردیم و ارتباط داشتیم، و در بسیاری از مواقع به جای آنان با ما ارتباط دوسویه برقرار میکنند. آنها در جایجای زندگیمان حضوری فعال دارند. از مهمترین مبادی معرفتی ما شدهاند، برایمان جذابترین داستانها را به شیرینترین زبان بازسازی میکنند و آنقدر همنشینی با آنها برایمان اعتیادآور شده که به شدت به آنها احساس نیاز میکنیم؛ غافل از صحت و سقم مطالب و اخباری که به ما میدهند. از این رو، آنها به نوعی قبله آگاهیهایمان شدهاند؛ قبلهای که بیاختیار همه به آن روی آوردهایم.
فناوری اطلاعات، از یکسو آزادی عمل و از دیگر سو حریمهای خصوصی برای انسان پدید میآورند و قدرت او را در همه فرایندهای ارتباطی، یعنی دریافت، نگهداری، تولید و توزیع پیام، به صورت چشمگیری بالا میبرند، بنابراین، بیگمان اگر این توانمندی با اقدامات پیشگیرانه و درمانی مهار نشود، میتواند برای سلامت فرد و جامعه بسیار خطرناک باشد.
سیلاب اطلاعاتی که به وسیله رسانههای همگانی جاری میشود، با بیقیدی انسان، به تدریج تمامی جوامع را در خود غرق میکند. افرادی که خواهناخواه در این جوّ اطلاعاتی تنفس میکنند، از این اطلاعات نیز تغذیه مینمایند و اندکاندک در جریان امور قرار میگیرند و این اطلاعات را برای همنوعان خود بازگو میکنند.
تمام این عوامل هرچند نامحسوس و مبهم است، بر رفتار ما اثر میگذارد، ولی همانطور که رودهای بزرگ از پیوستن جویبارها به وجود میآیند، رویدادهای بزرگ نیز از رویدادهای کوچک پدیدار میشوند. این جریان، پیامهای رسانههای همگانی هستند که به تدریج با پیوستن به هم، ما را در خود غرق و در روش زندگی و شیوه عمل ما تغییر ایجاد میکنند و درنتیجه، از طریق مغزشویی نامحسوس ـ البته جزئی و بسیار کند ـ باورهای تازهای در ما به وجود میآورند.
به راستی همراهی و همنشینی با کدام انسان، مؤثرتر از همنشینی با رسانههایی است که با جذابیت و مهارت تمام میتوانند به ترویج فضیلتها و رذیلتهای اخلاقی بپردازند؟ بی تردید اطلاعاتی که از رسانهها دریافت میشود، اثر وضعی خود را بر روح انسان میگذارد.
دشواری اجرای اخلاق اطلاعات، حتی در مفهوم ساده آن و بدون نگاه به ابعاد محتوایی، به مسئله تنوع کانالهای اطلاعاتی و تنوع بسیار معیارها و مقیاسهای مورد استفاده برمیگردد. واقعیت آن است که وقتی یک فناوری جدید پذیرفته میشود، برخی از نتایج و عوارض کاربرد آن ممکن است پرهیز ناپذیر باشند.
این وظیفه مهم در حفظ و تداوم سلامت ارتباطی در مرحله اول به عهده نهاد سپس نهادهای اجتماعی است. از نظر اسلام، مسلمانان در رفتار فردی و اجتماعیشان باید همواره از مظاهر قدرت، همگام و هماهنگ با اهرمهای مهار آن استفاده کنند.
امروزه فن آوری ارتباطات را باید مهمترین مظاهر قدرت و منشأ تولید آن دانست که زمینه ساز توسعه قدرت بشر در سایر ابعاد زندگی است. بنابر این اگر به تناسب توسعه سخت افزاری و نرم افزاری فضای مجازی به سلامت محتوایی آن توجه نشود، مخاطرات جبران ناپذیری برای جامعه و به ویژه نهاد خانواده خواهد داشت.
نقش نهاد دین در سلامت ارتباطی
از نگاه اسلام، نیاز به دین و نهاد دین، موضوعی در عرض دیگر موضوعات زندگی انسان نیست، بلکه اصل زندگی او و جهت دهنده دیگر نهادهای اجتماعی است. نهاد دین باید با تقویت باورهای دینی، ترویج ارزشهای الهی و تعیین هنجارهای متناسب با روند رو به رشد فناوری ارتباطات، برای حفظ و تداوم سلامت ارتباطی و اطلاعاتی، وظایف افراد و دیگر نهادهای اجتماعی را درخصوص عناصر فرهنگی روشن کند.
دینی که به همه زوایای زندگی انسان و نیازهای معنوی و مادی او توجه دارد، هرگز نمیتواند درباره مهمترین موضوع زندگی او، یعنی ارتباطات و اطلاعات، نظر نداشته باشد؛ چنانکه کتاب به عنوان رسانهای کارآمد، همواره از دو نظر سلبی و ایجابی مورد توجه دین و متدینان بوده است. سلبی برای پیشگیری از پیامدهای منفی آن برای سلامت روح انسان، و ایجابی برای بهرهگیری از آن در راستای حفظ، تقویت و ارتقای سلامت روحی بشر.
بخشی از سواد رسانه ای را باید در آشنایی با شاخص های سلامت ارتباطی جستجو کرد که مهمترین و اساسی ترین نهادی که این معیارها را تعیین میکند نهاد دین است. که نهاد حکومت و نهاد خانواده در هم افزایی یکدیگر باید از این منبع عظیم الهی در حفظ سلامت ارتباطی جامعه از آن بهره ببرند.
نقش دین را در تعیین شاخص های سلامت ارتباطی و تعیین قلمرو تولید، توزیع و مصرف رسانه ای می توان در پنج عنصر اصلی فرهنگی به دست آورد.
۳/۱٫ تقویت باورها
نخستین راه مدیریت و مهار فناوری ارتباطات و اطلاعاتی که بر بستر آن مبادله میشود، تقویت باورهای دینی است. باورها در هر فرهنگ، اساس دیگر عناصر فرهنگی است. از این رو، تقویت باورهای دینی در همه سطوح، به ویژه مبدأ و معاد میتواند عامل مهمی برای مهار انسان باشد. با توجه به گرایشهای نفسانی انسان، به ویژه در خلوتها و آزادیهایی که فناوری ارتباطات برای وی پدید میآورد، تنها باور به حضور خدا در مقام مهمترین و مؤثرترین مظهر قدرت نرم، میتواند در مهار نفس سرکش انسانکه همواره او را به بدی فرامیخواند، اثرگذار باشد.
۳/۲٫ تقویت ارزشها
ارزشها، عنصر دوم فرهنگ به شمار میروند و شامل اموری می شوند که از نظر دین مطلوبیت دارند. ارزشهای دینی که در باورهای توحیدی ریشه دارند، تا آنجا در جامعه نقش آفرینی میکنند که آموخته شوند، مناسب حال باشند و افراد آنها را به صحنه زندگی آورده باشند. هر فرد برای رشد خود، به منظومهای از ارزشها نیازمند است که در جامعه راهنمای اعمال او باشد.
تقوا مهمترین ارزش اخلاقی است که تضمین کننده صلاح فرد و جامعه و تنها معیار برتری انسانها در پیشگاه الهی است. این اهرم، مهار درونی است که در خلوت و جلوت میتواند بر مبنای باور به حضور همیشگی خداوند موجب حفظ انسان از بیماریهای روحی شود. از این رو، مؤمنان وظیفه دارند در حد توان این نیروی درونی را تقویت کنند:
(فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَ اسْمَعُوا وَ أَطِیعُوا وَ أَنْفِقُوا خَیْراً لِأَنْفُسِکُمْ وَ مَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ)
پس تا میتوانید از خدا پروا بدارید و بشنوید و فرمان ببرید، و مالی برای خودتان [در راه خدا] انفاق کنید، و کسانی که از خسّت نفس خویش مصون مانند، آنان رستگاراناند.
۳/۳٫ تقویت هنجارها
بخش مهمی از معارف دینی احکامی است که هنجارهایی را برای همه ابعاد زندگی فردی و اجتماعی معیّن کرده است. دین برای آنکه چرا، چه چیزی، چه موقع، کجا، به چه صورت و از چه جایی مطلبی را بشنویم یا ببینیم یا برای دیگران بفرستیم، معیارهایی تعیین کرده است. از این رو، سبک زندگی مؤمن و غیرمؤمن در عمل متفاوت میشود.
متدینان در سایه ایمان، به سلاح چیرگی بر اطلاعات نامطلوب و مضر مجهز میشوند و دقیقاً همین عامل، رفتار و کردار آنان را دارای معنا و مفهوم و هدف میسازد و به همه اینها روح میبخشد و همانگونه که معتقدند، آنان را از نوعی نیرومندی اخلاقی برخوردار میکند.
۳/۴٫تقویت محصولات
ظرفیتهایی که فناوری ارتباطات برای تولید و توزیع محصولات فرهنگی پدید آورده، فضای مجازی را به بازار گستردهای برای عرضه پیام تبدیل کرده است. در این بازار، کالاهایی خریدار دارد که بتواند مزیتهای نسبی داشته باشد. بنابراین، نهاد دین نمیتواند نسبت به این فضای مجازی و تأثیرات آن ساکت باشد. نهاد دین باید همواره متدینان متخصص را به تولید محصولات فاخر و برخاسته از باورها، ارزشها و هنجارهای دینی تشویق و انگیزههای آنان را در این جهاد فرهنگی تقویت کند.
تولید محصولات و برنامههای مناسب هر عصر که بر اساس دعوت اسلامی، امربهمعروف، تبلیغ، تعلیم، اعلان و… شکل میگیرد، افزون بر معرفی اسلام و تبلیغ آن، در برابر شبهات و جنگ روانی و تهاجم فرهنگی به پامیخیزد تولیدات نرمافزاری و سختافزاری را دربرمیگیرد.
مهمترین بعد جهاد در عصر ارتباطات، شناساندن چهره زیبای دین اسلام است که مطابق با فطرت آدمی است و این مهم تنها با تولید محتوا و برنامههایی که میتواند معرف اسلام ناب باشد، محقق میگردد. «جهاد تولیدی» یعنی «تلاش در جهت فراهم کردن امکانات سختافزاری و نرمافزاری و تولید برنامه متناسب با نیازهای جامعه بشری، به منظور معرفی تبیین ارزشها و دفاع از کیان و حریم اسلام».
۳/۵٫ تقویت نمادها
نهاد دین با توجه به تعارضات فرهنگی، همواره از راههای مناسب، قداست آیینها و نمادهای خود را حفظ میکند. بدون رعایت احترام و حفظ قداست نمادها، نمیتوان به روش مؤثری برای حفظ مفهوم سنت و آیین دست یازید. در حقیقت سنتها و آداب چیزی نیستند جز شناخت حاکمیت و احترام به آن و اقتدار نمادها و اعتبار دادن به روایاتی که محتوای این نهادها را شکل میدهند.
بااهمیتترین روایات و قصص را در ادیان میتوان جست و جو کرد، مثلاً در «سِفر پیدایش» یا «بهاگاواد ـ گیتا» و یا قصص قرآن. عدهای ـ از جمله مورخ معتبری چون «آرنولد توین بی» ـ معتقدند: «فرهنگ و جامعهای که در مرکز ثقل خود فاقد چنین داستانهای مذهبی باشد، محکوم به زوال است».
نقش نهادهای اجتماعی
به هر میزان که نهادهای سنتی و اجتماعی قدرت خود را در سازماندهی و تشکیل بافتها و باورهای ذهنی انسان از دست بدهند، و به هر میزان تأثیرشان در مجهز ساختن انسانها به قدرت قضاوت و تشخیص و انتخاب بر اساس ملاکها و ضوابط ارزشی و نهادی کاهش یابد، مهار اطلاعات دشوارتر میشود و در نتیجه ارزشهای اخلاقی افول میکند و اهرمهای نظارتی ناکارآمدتر میگردد.
این نکته بسیار مهم است؛ زیرا بیشتر نویسندگان و کسانی که پیرامون نهادهای اجتماعی مطلبی مینویسند ـ به خصوص جامعهشناسان ـ توجه ندارند که تضعیف هر نهاد، موجبات ضعف قدرت انسانها را در مقابله با بحرانها و آشوبهای اطلاعاتی فراهم میسازد.
تمامی نهادهای اجتماعی یک جامعه به طور اعم، نقش مهارکننده را دارند و خود، دستگاه کنترلکننده آن هستند. بیحکمت نیست که در اسلام این همه بر حضور در اجتماعات و توجه به نهادهای رسمی و غیررسمی اجتماعی، همچون نهاد دین، آموزش و حکومت تأکید شده است.
نقش نهاد حکومت
فناوری ارتباطات به عنوان مهمترین اهرم تولید و حفظ قدرت نرم و سخت، مورد توجه همه حکومتها قرار دارد. نهاد حکومت همچنانکه در توسعه این فناوری ارتباطات نقش اصلی را ایفا میکند، میتواند با روشهای مستقیم و غیرمستقیم و با تقویت و بهرهگیری از دیگر نهادها اجتماعی بر فناوری ارتباطات و چرخه اطلاعات نظارت و آن را مهار کند.
هیچیک از بنیانگذاران مذهبی، نه بودا و نه موسی و نه عیسی و نه محمد و نه حتی لوتر هیچکدام هرچه را که مردم میخواستند به آنها هدیه نمیکردند، بلکه چیزی را به آنان عرضه میداشتند که برای آنها ضروری و مفید بود. اما تلویزیون این وظیفه و مسئولیت را ندارد که آنچه را مردم بدان نیازمند هستند و برای آنها ضروری و مفید است، بدانها عرضه کنند؛ زیرا تلویزیون دوستدار مصرفکننده است؛ انسان هر وقت دلش خواست میتواند به آسانی آن را روشن یا خاموش کند.
خودکفایی و استقلال در بعد سختافزاری و نرم افزاری فناوری اطلاعات، مهمترین گامی است که حکومت دینی میتواند در ایفای نقش خود در این جهت بردارد.
نقش نهاد خانواده
با وجود توسعه رسانه ها و نقش فضای مجازی در سامان دهی افکار و رفتار ما هنوز هم این نهاد خانواده است که باورها، ارزشها و هنجارها را در عمل به به اعضای خود میآموزد و در حد امکان بر آنها نظارت میکند.
این نهاد خانواده است که باز در رهایی فضای مجازی، مشخص میکند چه اسراری از دنیای بزرگسالان برای کودکان میتواند فاش شود و کدام باید مخفی بماند. آنان در حضور کودکان از به کاربردن واژگان مخصوص و بیان مطالبی معیّن خودداری میکنند و آنها را برای خردسالان نامناسب تشخیص میدهند. خانوادهای که بر روی کودکان و محیط اطلاعات فرزندان خود نظارت ندارد و یا از عهده کنترل اطلاعات دور و بر آنان ناتوان است، خانواده نیست.
فروریختن محدودیتها، و سرعت و پیچیدگی که پیامد طبیعی توسعه فناوری ارتباطات است، ضرورت و اهمیت مدیریت ارتباط را دوچندان میکند. فناوری ارتباطات به همان میزانکه فرد و جامعه را توانمند میکند، نمیتواندبه آنان قدرت و بینش پیشگیری و مهار بدهد.
این فناوری از سویی قدرت آدمی را در چهار حوزه نگهداری، تولید، ارسال و دریافت به طرز عجیب و نامحدودی بالا برده است و از سوی دیگر، با ایجاد فضای مجازی، انسان را از فشارهای هنجاری محیط واقعی رهانیده است. این وضعیت دو رهاورد داشته است که میتواند به نابودی فرد و جامعه بینجامد: ارائه قدرت مطلق و آزادی مطلق.
نبود محدودیتها و آسودگی خاطر از نظارتهای اجتماعی، سبب میشود هر کس کمترین دسترسی به این فناوری دارد، هر نوع پیامی را به هر صورتی، هر زمانی، برای هر کسی، هر چند بار، در هر کجا بفرستد یا از طرف مقابل دریافت کند. پیامهایی که بسیاری از اوقات اگر برای سلامت روحی و ارتباطی انسان زیانآور نباشند به یقین سودمند هم نخواهند بود.
همچنان که حفظ سلامت جسمی ما در سایه دو اصل پیشگیری و درمان است. نهاد دین که عهده دار حفظ سلامت روحی جامعه است برای تدام این بعد از سلامت جامعه دو مرحله پیشگیری و درمان را مد نظر قرار داده است. دو اصل تقوا و توبه که در آیات و روایات به فور به آن اشاره شده در واقع تضمین کننده سلامت روحی نهاد خانواده است.
از آنجا که بر اساس فرهنگ اسلامی اطلاعات خوراک روحی انسان به شمار می روند ابتدا باید نهاد حکومت و نهاد خانواده با تکیه بر اموزه های دینی از تولید، توزیع و مصرف اطلاعات ناسالم و غیر اخلاقی با اصل تقوا ار آنها پیشگیری کنند و در صورت ابتلاء باید با اصل دوم یعنی توبه خسارات را جبران کنند در غیر این صورت سلامت جامعه به مخاطره خواهد افتاد.
بنابراین، انسان مسلمان بیش از هر چیز نیازمند توانمندسازیخود در مدیریت ارتباط، به ویژه متناسب با اقتضائات فناوری ارتباطات است تا بتواند اطلاعات سالم را به میزان مورد نظر کسب، حفظ، توزیع و دریافت کند و در سایه آن افزون بر رفع نیازهای فردی و اجتماعی، نقش خود را به عنوان عنصری سالم در جامعه ایفا نماید.
د) خانواده و مدیریت فضای مجازی
به دلیل پیچیدگیهای عصر ارتباطات، توجه به موضوع مدیریت ارتباط در ابعاد گوناگون ضروری است. اگر چه بخش مهمی از مدیریت کلان فضای مجازی به عهده حکومت است و این نهاد نقش اصلی را در مدیریت اولیه فضای مجازی به عهده دارند اما خانواده و اعضاء آن نیز که عمدتا نقش تولید، توزیع و مصرف محصولات رسانه ای را به عهده دارند در مدیریت بر فضای مجازی نقش بیبدیلی دارند بنابراین نباید از خود سلب مسئولیت کنند و حالتی انفعالی به خود بگیرند.
در سطح نهاد خانواده باید این سئوالات را پاسخ داده که به راستی با توجه به ویژگیهای فناوری ارتباطات و وجود انبوهی از اطلاعات صحیح و سقیم، چه مقدار و چه نوعی از آنها در چه زمانی مورد نیاز ماست؟ چه مقدار و چه نوعی را میتوانیم و باید برای دیگران توزیع کنیم؟ چه مقدار و چه نوعی را باید حفظ کنیم؟
همه این پرسشها گویای اهمیت و ضرورت مدیریت ارتباط است. نهاد خانواده برای آن که از طرفی بتواند نیازهای خود را از طریق فضای مجازی بر طرف کند و از طرف دیگر از تهدیدات آن پیشگیری نماید باید به جایگاههایی که میتواند در فرایند عملیات رسانههای داشته باشد آگاه شود و مهارتهای لازم را برای ایفای هر چه بهتر آن نقش به دست آورد.
نقشهایی که خانواده و اعضای آنها میتوانند برای مدیریت و سلامت فضای مجازی به ویژه در فضای کرونایی داشته باشند عبارتند از:
الف) تولید کننده پیام در فضای مجازی
ب) توزیع کننده پیامهای فضای مجازی
ج) مصرف کننده پیامهای فضای مجازی
موضوع دیگری که خانواده برای مدیریت فضای مجازی ای باید روشن کند. انواع نیازهایی است که باید به کمک فنآوری ارتباطات بر طرف کند. بیتردید علاوه بر این که نیازهای خانوادهها در یک سطح نیست نمیتوان برای همه خوانوادهها نیز یک نسخه واحدی پیچید. بنابراین هر خانوادهای لازم است به تناسب و با توجه به اقتضائات خود نیازهایش را دستهبندی کند.
می توان نیازهای اصلی خانواده را در استفاده از فضای مجازی به صورت ذیل تقسیم بندی کرد.
یک) نیازهای ضروری
منظور نیازهاس واقعی است که تنها از راه بهرهگیری از فضای مجازی تأمین میشوند و جایگزینی ندارند. مانند این که در قرنطینه خانگی امکان صله ارحام به صورت حضوری برای ما ممکن نیست و باید ضرورتا از امکانات فناوری ارتباطات برای بر طرف کردن این نیاز بهره ببریم
دو) نیازهای ترجیحی
منظور نیازهای واقعی است که حتی در وضعیت کرونایی میتوان برای آنها جایگزین پیدا کرد و بهره گیری از فضای مجازی ضرورتی ندارد. برای نمونه ما در محیط خانواده میتوانیم به جای غرق شدن در اطلاعات نه چندان مطمئن رسانها به مطاله کتابهای مفید بپردازیم.
سه) نیازهای کاذب
بخشی از آنچه ما نسبت به آن احساس نیاز میکنیم قطعا کاذب است و اگر خانواده درست آنها را شناسایی کند می تواند به راحتی آنها را مدیریت و کنترل و نهایتا حذف کند. به عنوان مثال احساس نیاز به گشت و گذارهای بدون هدف در فضای مجازی که نهایتا چیزی دستگیر ما نخواهد شد.
چهار) نیازهای مضر
برخی از آنچه ما به آن احساس نیاز میکنیم اگر چه ممکن است منشأ واقعی داشته باشد اما چه بسا در پاسخگویی به آنها دچار خطای تشخیصی شویم و خواسته و ناخواسته آن را از راههای بر آورده کنیم که ممکن است ضررهای جسمی و روحی برای خانوادهها داشته باشد. این نوع نیازها را که از هوای نفس نشأت میگیرد، باید در پیگیری اطلاعات و اخبار غلط و یا محتواهای غیر اخلاقی جستجو کرد.
برای آنکه خانوادهها در وضعیت کرونایی بهتر بتوانند تعامل خود را با فضای مجازی، مدیریت کنند توجه به اصول مدیریت ضروری است که به آنها اشاره میکنیم.
۶/۱٫ برنامهریزی
برنامهریزی برای رسیدن به هر هدفی، رمز موفقیت انسان در همه عرصههای زندگی است. از این رو، نخستین گام برای مدیریت فضای مجازی در خانواده کسب آگاهی و تدبیر درباره چگونگی بهره برداری از آن است.
پیامبر اکرم میفرماید:
ای ابنمسعود! وقتی میخواهی کاری انجام دهی، آن را با آگاهی و اندیشه انجام ده و از اینکه کاری را بدون تدبیر [برنامهریزی] و آگاهی انجام دهی بپرهیز که خدای تعالی میفرماید: «همانند آن زن [سبکمغز] نباشید که پشمهای تابیده خود را، پس از استحکام، وامیتابید».
بسیاری از مشکلات در نداشتن برنامهریزی پدید میآید. پس خانواده در هر نقشی که نسبت به فرایند تولید، توزیع و مصرف محصولات فضای مجازی دارد باید برای چگونگی ایفای هر چه بهتر این نقش برنامهریزی کند تا به پشیمانی دچار نشود.
امام علی میفرماید: «برنامهریزی قبل از کار، تو را از پشیمانی ایمن میکند».
برنامهریزی، لوازمی دارد که تفکر یکی از آنهاست؛ اندیشیدن قبل از تعمل با فضای مجازی، موجب میشود انسان جوانب آن را دقیقتر ببیند و برای رفع موانع رسیدن به اهداف مورد نظر، درست چارهاندیشی کند. امام علی میفرماید:
فایده فکر کردن، چارهاندیشی است. کسی که بنشیند و برای حل مشکلات چارهاندیشی نکند سختیها بر او چیره میشود.
یکی دیگر از لوازم برنامهریزی، بهرهگیری از تجربههای گذشته است. شکستها و پیروزیهای پیشینی تعامل با فضای مجازی، میتواند آینهای برای موفقیتهای آینده و پیشگیری از ناکامیهای انسان در ارتباط با دیگران باشد. امام علی میفرماید: «کسی که تجربهاش افزون باشد، لغزشهایش اندک میشود».
مشورت با افراد باتجربه و بهرهگیری از اندیشه و سوابق موفقیتآمیز، یکی دیگر از لوازم برنامهریزی است. امام علی در اینباره میفرماید:
کسی که در رأی خود مستبد باشد، هلاک میشود و کسی که با مردان باتجربه مشورت کند، اندیشههای آنان را در رأی خود سهیم میکند.
یکی دیگر از لوازم برنامهریزی ارتباطی، پیشبینی و دوراندیشی است. امام علی میفرماید: «عاقلترین مردم کسی است که درباره عواقب کارها دوراندیشی کند»
۶/۲٫ هدفگزاری
هدف یعنی: «مقصد و نقطهای که همه تلاشها به آن معطوف میشود». انسان در مقام کنندهکار، باید غرض خود را از کارهایش روشن کند و تمام تلاش خود را برای رسیدن به اهداف به کار گیرد. هدف بهرهگیری خانوادهها از فضای مجازی به باورها، ارزشها و هنجارهای هر خانوادهای بستگی دارد.
برای رسیدن به هدف، شناخت تواناییها و ظرفیتهای خانواده، از مهمترین عوامل موفقیت آن است. طبیعی است که بافت خانوادهها با هم متفاوت است از این رو هر کدام باید به تناسب نیازهای خود اهدافشان را از تعامل با رسانهها روشن کنند. ابهام و سر درگمی در هدفگذاری نسبت به بهره برداری از فضای مجازی میتواند عواقب خطرناکی داشته باشد. امام علی درباره این مهم میفرماید:
از سخنی که روش آن را نمیشناسی و از حقیقت آن آگاه نیستی، بپرهیز؛ زیرا سخن تو بر عقلت دلالت و گفتارت از میزان معرفتت نشان دارد.
شناخت فرصتها و تهدیدهای فضای مجازی برای نیل به اهداف خانواده در بهرهگیری از آن یکی از لوازم مدیریت درست فضای مجازی و مهمترین عواملی است که ما را در مقابله با پیامدهای منفی آن بالا میبرد. رسول خدا میفرماید: «به کارهایی تن دهید که توانایی آنها را دارید».
ایشان در سفارشی به ابوذر میفرماید:
سزاوار نیست مؤمن به کاری بپردازد که سبب خواری وی شود. پرسید: چگونه مؤمن خود را خوار میکند؟ فرمود: اینکه خود را به اموری مبتلا کند که توانایی نجات از آن را ندارد.
۶/۳٫ تصمیمگیری
یکی از مهمترین اصول مدیریت ارتباط، تصمیمگیری است. تصمیمگیری یعنی: «فرایندی که طی آن بهترین راه حل برای انجام کاری یا اجرای برنامهای برگزیده میشود». تصمیمگیری بستگی به آن دارد که ما در تعامل با فضای مجازی در کدام مرحله از فرایند تولید و توزیع و مصرف محصولات رسانهای قرار داریم.
موضوع دیگری که در مدیریت فضای مجازی برای خانوادهها بسیار مهم است شناخت پیامها و اغراضی است که متولیان رسانهها در انتشار آنها دارند. خانواده باید پیامهای خود را نیز به درستی مدیریت و به گونهای عمل کند که سلامت ارتباطی خود و جامعه را به مخاطره نیندازد:
(الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِکَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبَابِ)
آنان که به سخن گوش فرامیدهند و بهترین آن را پیروی میکنند؛ ایناناند که خدایشان راه نموده و ایناناند همان خردمندان.
همیشه برای رسیدن به اهداف ارتباطی، با توجه به عناصر ساخت پیام، به ویژه نحوه ارائه آن راهکارهای گوناگونی وجود دارد. برای آنکه بخواهیم با کسی ارتباط برقرار کنیم میتوانیم از راهها و روشهای مختلفی اقدام کنیم، ولی باید دید کدام شیوه بهتر و مؤثرتر است و ما را با کمترین هزینه به هدف میرساند.
انسان در موقعیت گیرنده پیام نیز وظیفه دارد اطلاعات دریافتی و ذخیره شده خود را نیز مدیریت کند؛ زیرا هر کس در مقابل آنچه میشنود و میبیند مسئول است:
(وَلَا تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُولَـئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا)
از آنچه به آن آگاهی نداری، پیروی مکن؛ چراکه گوش و چشم و دل، همه مورد سؤالاند.
از نگاه قرآن کریم، انسان مؤمن به هر سخنی گوش نمیسپارد و دریچه دیده به هر سو نمیگشاید:
(وَ إِذَا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ وَ قَالُوا لَنَا أَعْمَالُنَا وَ لَکُمْ أَعْمَالُکُمْ سَلاَمٌ عَلَیْکُمْ لاَ نَبْتَغِی الْجَاهِلِینَ)
و چون لغوی بشنوند از آن روی برمیتابند و میگویند : «کردارهای ما از آنِ ما و کردارهای شما از آنِ شماست. سلام بر شما ، جویای [مصاحبت] نادانان نیستیم.»
بعد دیگر مدیریت ارتباطات، قرار گرفتن در موقعیتهایی است که انسان از آنها اثر میپذیرد. از این رو، پیشوایان معصوم ما را به همنشینی با صالحان و حضور در مجالس ذکر و عبادت، توصیه و تشویق، و از مجالست با افراد فاسد و حضور در مجالس آنان نهی کردهاند. امام علی میفرماید:
همنشینی با مردم هواپرست، ایمان را از خاطرهها به دست فراموشی میسپارد و سبب حضور شیاطین میشود.
امام جواد هم میفرماید:
هر کس به گویندهای گوش سپارد، بنده او شده است. پس اگر سخنگوی خدا باشد، خدا را بندگی کرده و چنانچه شیطان باشد، شیطان را بندگی کرده است.
انسان مؤمن به هر سخنی گوش نمیسپارد و دریچه دیده به هر سو نمیگشاید:
(وَ إِذَا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ وَ قَالُوا لَنَا أَعْمَالُنَا وَ لَکُمْ أَعْمَالُکُمْ سَلاَمٌ عَلَیْکُمْ لاَ نَبْتَغِی الْجَاهِلِینَ)
و چون لغوی بشنوند، از آن روی برمیتابند و میگویند: کردارهای ما از آنِ ما و کردارهای شما از آنِ شماست. سلام بر شما! جویای [مصاحبت] نادانان نیستیم.
در برخی روایات، از رعایت حقوق ابزارهای ارتباطی سخن به میان آمده که ناظر به مدیریت ارتباط است. برای نمونه، امام سجاد میفرماید:
حق گوش این است که نگذاری هر سخنی را وارد قلبت کند، مگر روزنهای پاک که در دلت نیکی پدید آورد یا مایه دستیابی به اخلاقی شایسته گردد. چون گوش راه ورود گفتار به قلب است، که معانی گوناگون نیک یا بد را به دل میرساند.
از این سخنان به خوبی روشن میشود که انسان به یقین از همنشینی و انس با دیگران به ویژه رسانهها متأثر میشود؛ به گونهای که حتی تا حد بندگی آنان پیش میرود. بنابراین، مراقبت بر ارتباط با دیگران، به ویژه در بهرهگیری از فناوری ارتباطات که به مثابه فرد یا گروه عمل میکنند، بسیار مهم و برای حفظ و تداوم سلامت ارتباطی انسان حیاتی است. این واقعیت را مولوی به زیبایی در قالب مثنوی به بیان کرده است.
۶/۴٫ کنترل و نظارت
اسلام، اهرم نظارت درونی را برای تأمین سلامت ارتباطی فرد و جامعه در نظر گرفته است. مراقبت به ما کمک میکند در مسیر ارتباطات درست حرکت کنیم و در میزان، منبع و نوع اطلاعاتی که قرار است ذخیره کنیم، به دست آوریم یا توزیع نماییم، مراقبتهای لازم را درنظر بگیریم.
(فَلْینْظُرِ الْإِنْسَانُ إِلَی طَعَامِهِ)
پس انسان باید به خوراک خود بنگرد.
در برخی احادیث چنین آمده که منظور از «طعام» در این آیه، غذای روحی و معنوی انسان، یعنی دانش و اطلاعات مورد نیاز آدمی است که به واسطه ارتباطات خود به دست میآورد. از این رو، انسان در برابر اطلاعات گردآوریشده خود از راه شنیدهها و دیدهها، مسئول است.
فناوری انسانگونه ارتباطات، ممکن است صالح یا فاسد باشد و همنشینی با آنها میتواند اثر مثبت یا منفی در انسان برجا بگذارد. در منابع دینی درباره مجالست با افراد بسیار سخن گفتهاند؛ زیرا همنشینی با افراد بر افکار و اخلاق انسان اثر میگذارد. از این رو، قرآن کریم نتیجه معاشرت با بدان را اینگونه ترسیم میکند:
(وَ یوْمَ یعَضُّ الظَّالِمُ عَلَی یدَیهِ یقُولُ یا لَیتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلاً یا وَیلَتَا لَیتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلاَناً خَلِیلاً لَقَدْ أَضَلَّنِی عَنِ الذِّکْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِی وَ کَانَ الشَّیطَانُ لِلْإِنْسَانِ خَذُولاً)
و روزی است که ستمکار دستهای خود را میگَزد [و] میگوید: ای کاش با پیامبر راهی برمیگرفتم. ای وای! کاش فلانی را دوست [خود] نگرفته بودم. او [بود که] مرا به گمراهی کشانید، پس از آن که قرآن به من رسیده بود؛ و شیطان همواره خوارکننده انسان است.
افزون بر خانوادهها متولیان فناوری ارتباطات نیز وظیفه دارند با اقدامات پیشگیرانه و نظارت بر روند تولید و توزیع اطلاعات در جهت ترویج ارزشهای اخلاقی و تقویت نهادهای اجتماعی- که میتوانند معیارها و استانداردهای ارتباطات و اطلاعات را تعیین و کنترل کنند – بسیار کاربرد داشته باشند. از این نظر، به کارگیری رسانهها از جهت آموزش و توسعه اخلاق فردی و اجتماعی مهم است.
در طرف مقابل، انسان در مقام گیرنده پیام و کسب اطلاعات، باید همین دو اصل، یعنی پیشگیری و نظارت را در ارتباطات خود با همنوعان و فناوری ارتباطات در نظر داشته باشد.
نتیجه گیری
با توجه به آنچه گذشت میتوان چنین نتیجه گرفت که نهادهای اجتماعی به ویژه نهاد خانواده که در وضعیت کرونایی از موقعیت کاملا ویژهای برای مدیریت فضای مجازی برخوردار است با دو اصل اساسی، پیشگیری و درمان، میتواند به رسالت خطیر خود عمل کند.
نهاد خانواده با تکیه بر سواد رسانهای، توجه به پیامدهای منفی آنها و اصول مدیریت فضای مجازی، پیشگیری به ما کمک میکند در دام آلودگیهای اطلاعات فاسد گرفتار نشویم. در ادیان الهی و به ویژه دین مبین اسلام، بیشترین توصیهها و رهنمودهای اجتماعی برای چگونگی مهار قدرت، به صورت درونی و بیرونی اختصاص یافته است. تقوا به عنوان مهمترین اصل اخلاقی، سبب مهار قدرت انسان از درون میشود.
مدیریت فضای مجازی با تکیه بر تقوای خانوادگی سبب پیشگیری از آلودگیهای ارتباطی میشود و همچون زرهی است که انسان را از آلودگیهای روحی در امان میدارد؛ کارکرد دیگر تقوا، توجه و هشیاری در برابر وسوسههای شیطان و لغزشگاههایی است که او برای اغوای انسان در نظر گرفته است.
تقوا، در ایمان انسان به مبدأ و معاد ریشه دارد و کارآمدترین، کمهزینهترین، عمومیترین و مؤثرترین اهرم برای مهار انسان در برابر آلودگیهای ارتباطاتی و اطلاعاتی است، و ویژگیهای آن عبارتاند از:
ـ همچون کانون خودجوشی در باطن فرد قدرتمند، پنهان است؛
ـ موجب خودمهاری فرد قدرتمند میشود؛
ـ از ابتدای اقدام به تولید قدرت و پیش از مرحله اعمال قدرت، ظاهر میشود؛
ـ تقوا همواره مرزهای ممنوعه اِعمال قدرت را در منظر قدرتمندان قرار میدهد؛
ـ به صورت نیروی پیشگیرانه، انسان را از ورود به منطقه ممنوعه بازمیدارد؛
ـ درکنار کم هزینهبودن موجب صرفهجویی در دیگر هزینهها برای کنترل قدرت میشود؛
ـ اعمال قدرت را از ایجاد خسارتها و به دنبال آن، انسان را از بروز ندامتهای پیدرپی مصون میدارد.
طبیعی است که انسان در مسیر حرکت خود به دلایلی مرتکب خطا میشود و به بیماریهای روحی دچار میشود اینجاست که توبه و بازگشت به سوی خداوند که جنبه درمان و اصلاح دارد ، سبب بازیابی سلامت و پاکی روح آدمی میشود دین، در لغزشها، توبه و بازگشت به سوی خدا را تنها راه بازیافت این سلامت به فرد و جامعه میداند