قصه ما ناظران تنظیمگری
مجازیست- محمد جواد شکوری، مدیرعامل صباایده در پیوست نوشت:
ازابتدای شکلگیری بحثها درباره تنظیمگری صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی، مهمترین دغدغه بخش خصوصی، حفظ استقلال نهاد تنظیمگر و مداخله نکردن آن بهعنوان نماینده صداوسیما بود. از طرفی، منطق گفتوگو در جلسات متعدد هماندیشی با ساترا هم برتعامل سازنده استوار بود و به بازیگران اصلی بخش خصوصی این اطمینان را میداد که با شیوه متمایزی از حمایتهای ملی روبهرو خواهند بود. اما قطاری که به راه افتاده حالا در کجای آن چشمانداز توسعهای ترسیمشده قرار دارد؟ قطاری که فیلیمو و آپارات را هم در ایستگاه اعطای مجوز فعالیت مسافر خود کرد، با گذشت چندین ماه از کسب مجوز حال مسافرانش چگونه است؟ همانطور که در گفتوگوهای قبلی درباره توافق انجامشده با ساترا پیرو اعطای مجوز فعالیت توضیح دادهام، این توافقها در چند سرفصل و با حضور نمایندگان مهمترین پلتفرمها ازجمله فیلیمو و آپارات، نماوا و کافه بازار انجام گرفته است.
اما حقیقت ذاتی این رگولاتوری که البته نمیتوان تاثیر آن را بر فیلیمو و آپارات نادیده گرفت، در حال حاضر از آنچه انتظار داشتیم فاصله گرفته است. نکته مهم ابتدایی اینکه حضور ساترا بهعنوان نهاد تنظیمگر با توجه به رویکردهایی که از یک سازمان وابسته به رسانه ملی در ذهن داریم، تاکنون اختلالی در فعالیتهای آپارات و فیلیمو ایجاد نکرده، اما سرعت رشد ما را بهویژه در لایو استریمینگ تحت تاثیر قرار داده است. قوانین وضعشده برای لایو در حالی توسط ساترا به رسانههای تحت مجوز اطلاعرسانی شد که عملا نشاندهنده نگاه ناآشنا و البته تاثیرگرفته از صداوسیمای این نهاد نسبت به لایو است. از طرفی علاقهمندی ساترا به قانونمند شدن و رشد فضای لایو استریمینگ قابلدرک است، اما بههرحال این تلاشها در ساختار پیچیده و پرترس صداوسیما توفیقهای زیادی را به همراه نداشته است. درعینحال، همچنان امیدواریم که ساترا با درایت و طراحی مناسب راهکارها، با در نظر گرفتن سرعت رشد و دردسرهای حداقلی لایو استریمینگ اینستاگرام، کیفیت عملکرد آن را مبنای اشتباهی برای فعالیت لایو در کشور قرار ندهد. بهطور شفاف بگویم که در حال حاضر از ساترا انتظار میرود با ایفای درست نقش تنظیمگری، زمینه رقابت منصفانه را بین سرویس داخلی و خارجی فراهم کند. از طرفی آنچه از ابتدای راه مهمترین علت همراهی ما و دیگر بازیگران بخش خصوصی با ساترا است، دلگرمی است که سازمان از ابتدا با آن روحیه ما را پای میز مذاکره نشاند. اما متاسفانه تاکنون آن روحیه حمایتی هم منجر به اتفاقهای روشنی نشده و انتظارات اولیه ما که فراهم آوردن امکان تبلیغات در رسانه ملی است را برآورده نکرده.
این در حالی است که از اولین روز و ابتداییترین جلسات تعاملی که با ساترا داشتیم، سوال ما از کل صداوسیما این بود که آیا از رشد و بارورتر شدن سرویسهای VOD استقبال میکنید یا خیر؟ پاسخ این سوال میتواند برای ما بسیار روشنگرانه باشد چرا که این مسیر و رشد در آن چیزی نیست که تحت اختیار یا کنترل ما و یا حتی صداوسیما باشد. در همان زمان پاسخ قوی، محکم و صریح ساترا که نقطه ارتباط ما با صداوسیما به حساب میآید، این بود که هدف اصلی و رسالت حضورشان حمایت است. اما آنچه امروز در موقعیت حساس سینما و جامعه، از جمله تاثیر فعالیتهای فیلیمو و آپارات در ایام شیوع کرونا (مانند طرح اکران آنلاین فیلمهای سینمایی و عدم تبلیغ در رسانه ملی) اتفاق افتاده، این است که با پیگیریهای صورت گرفته هنوز موفق به تبلیغات در صداوسیما نشدهایم. چنین رفتارهایی حتی سوالات ذهنی ما را بیشتر میکند که مگر اسم بردن از پلتفرم داخلی که حاصل زحمت جوانهای همین کشور است در صداوسیمای ملی جرم است؟ چرا در قلب مهمترین تصمیم گیران حوزه فرهنگ هیچ شوق و ذوقی از رشد پلتفرم فرهنگی فعال بومی وجود ندارد؟ چرا در پرطرفدارترین سریال تلویزیونی (پایتخت) به راحتی پلتفرمهای اینستاگرام و ویز بدون پرداخت هزینه تبلیغ میشوند، اما با وجود آمادگی ما برای پرداخت هزینه تبلیغات، حتی روی خوش هم نمیبینیم؟ شاید این رفتارها و عدم حمایتها به طور مستقیم پاسخ سوالاتمان را در خود داشته باشد و حتی بلند بلند مطرح کردن آن هم راه به جایی نبرد. اما آنچه اعتقاد داریم این است که تکنولوژی در بستر زمان راه خود را پیدا میکند و همه ما را قضاوت خواهد کرد.