واکاوی وجود خلاء قانونی در حاکمیت سایبری ایران
مجازیست- محمدجعفر نعناکار، مدیرکل سابق حقوقی سازمان فناوری اطلاعات در گفتگو با خبرنگار مهر:
- «حاکمیت سایبری» ذیل مقولهای به نام «حاکمیت فضای مجازی» تعریف میشود، ما در «حاکمیت فضای مجازی» با ۳ سطح «حکمرانی الکترونیکی»، «حکمرانی دیجیتالی» و «حکمرانی سایبری» روبرو هستیم که این موارد از هم قابل تفکیک است و براساس این تعاریف میتوان تعیین کرد که آیا اسناد قانونی حاکمیت سایبری در سطح کشور وجود دارد و یا خیر.
- حکمرانی الکترونیکی همان قواعدی است که در حوزه فیزیکی نیز وجود دارند و در فضای الکترونیکی به اتوماسیون سازی اطلاق میشوند. در این سطح، از کامپیوترها و شبکهها به عنوان یک ابزار توسعه استفاده میشود.
- منظور از حکمرانی دیجیتالی، همان حکمرانی دادهها است. به این معنی که دادههایی که در فضای الکترونیکی، ایجاد، ذخیره، پایش و داده کاوی میشود ذیل این مقوله قرار میگیرد.
- اما حکمرانی سایبری مربوط به حکمرانی لایههای پروتکل اینترنت بر اساس IP میشود که میتوان در شبکه اینترنت یا شبکه ملی اطلاعات آن را تعریف کرد.
قواعد اصلی حکمرانی فضای مجازی در سیاستهای کلی نظام
- یک سری اسناد بالادستی در کشور وجود دارد که به عنوان قواعد اصلی حکمرانی فضای مجازی از آن استفاده شده و معمولاً به عنوان سیاستهای کلی نظام از آن یاد میشود.
- برای مثال این موضوع در سیاستهای کلی نظام در بخش فناوری اطلاعات و یا سیاستهای کلی نظام در بخش شبکههای اطلاع رسانی رایانهای و سایر این قبیل سیاستها دیده شده است.
- این اسناد حکمرانی، قاعده سازی کرده و زیرساختها را مهیا میکند، در همین حال وظیفه نظارت بر اینکه آیا این اسناد و قواعد قانونگذاری، توسط شوراهای عالی و پارلمان مجلس عملیاتی میشود یا خیر، مشخص میشود.
- مطابق، ماده ۱۴ اساسنامه مرکز ملی فضای مجازی در ذیل شورای عالی فضای مجازی، این مرکز جهت ایجاد قاعده سازی فضای سایبری باید فعالیت کند و تمام ادارات دولتی ملزم هستند که این قواعد را سرلوحه خودشان قرار دهند و اگر انجام ندهند تخلف انجام شده است.
وجود فقر حقوقی در حاکمیت سایبری
- اگر همه اینها را کنار هم بگذاریم ما خلأ قانونی آنچنانی در حوزه حکمرانی فضای مجازی نداریم که بخواهد در کار ما خلل ایجاد کند. هرچند مواردی در حوزه حکمرانی فضای سایبری همچنان با ابهام مواجه است که شامل موضوعات مربوط به پدافند سایبری و مرزهای الکترونیکی فضای سایبر میشود. چرا که دقیقاً مشخص نشده که مثلاً مرزهای سایبری ما کجاست و در مورد مسائل پدافندی چگونه عمل شود.
- اما به طور کلی میتوان گفت حوزه حکمرانی معمولاً از قاعده سازی شروع میشود و پس از آن این قواعد، به مراکز و مراجع ذیصلاح برای قانونگذاری ارائه میشود که سازوکار آن در ایران مهیا است.
- اما اینکه پیرامون آن صحبت نمیشود بیشتر به نظر میرسد که به علت وجود فقر و نبود فهم حقوقی مساله است. به این معنی که در این حوزه اجازه داده نشده نظریه پردازی صورت گیرد و یا به اسناد مکرراً رجوع شود.
- با توجه به اسنادی که هم اکنون در حوزه حکمرانی فضای سایبری وجود دارد باید سطح قانونگذاری، شروع به ایجاد قانون کرده و آن را تصویب کنیم.
کاهلی مسئولان در برابر اقدامات یکجانبه بین المللی در فضای سایبر
- با توجه به عملکرد منفعلانه مسئولان در برابر اتفاقاتی نظیر تحریم کاربران ایرانی توسط اپل، حذف اپلیکیشنهای ایرانی از گوگل پلی و محدودسازی اکانت و محتوای کاربران ایرانی از اینستاگرام که در یک سال اخیر افتاد، باید گفت قواعد برخورد با این اقدامات یکسویه وجود دارد.
- همان زمان که مسئولیتی در وزارت ارتباطات داشتم چندبار برای اقدامات حقوق بین المللی نامه نگاری صورت گرفت. یعنی با توجه به شناخت کامل از قواعد داخلی و براساس سری قواعد بین المللی، میتوان اقدام کرد. برای مثال پیگیری قضائی در دادگاه بین المللی یا نامه نگاری حقوقی با صاحبان پلتفرمها یا خدمات دهندگان از جمله راهکارها محسوب میشود.هرچند ممکن است یکسری قواعد مانند مرزهای سایبری ما هنوز مشخص نباشد اما به نظر میرسد یک کاهلی برای پیگیری قضائی مسائل وجود دارد.
در مورد دلایل عدم اجرای حاکمیت سایبری در ایران، ۳ نکته را باید درنظر گرفت. اول اینکه در این حوزه قاعده وجود دارد اما قاعده با قانون متفاوت است. چرا که ابتدا قواعد وضع شده و براساس آن قاعده، میتوان قانون تصویب کرد. ما قواعد را داریم اما ممکن است در حوزه قانونگذاری خلاهایی داشته باشیم. برای مثال ما در حوزه صیانت از دادهها، پلتفرمها، مرزهای سایبری و احراز هویت دیجیتال، قانون نداریم اما این به این معنا نیست که قاعده هم وجود نداشته باشد. این قاعدهها در اسناد بالادستی وجود دارد. - نکته دوم این است که با عدم نظریه پردازی در این حوزه مواجه هستیم و حقوقدانهایی نداریم که این مسائل را تشریح، تبیین، تدوین کرده و برای تصویب قانونی ارائه دهند. این خلأ است.
- نکته سوم مربوط به همت مسئولان میشود که در این حوزه کاهلی وجود دارد و مسئولان دولتی که اختیارات کافی دارند ولی خیلی تمایل ندارند در این حوزه در عرصه بین المللی وارد دعاوی و اقدامات قضائی شوند.
ضعف حقوقی در ساختار مرکز ملی فضای مجازی
- در مرکز ملی فضای مجازی معاونت حقوقی وجود ندارد و این نشان میدهد که در ساختار این مرکز ضعف وجود دارد.
- در این مرکز معاونتی وجود ندارد که این موضوعات را در شرح وظایف خود قرار داده و نظارت کند. البته ممکن است وظیفه حقوقی فضای سایبری را به معاونت دیگری در این مرکز سپرده باشند اما موضوع این است که نهادهای عالی کشور باید حتماً بخش حقوقی خود را داشته باشند که مسائل را رصد و نظارت کند و این نشان میدهد که در عرصه حاکمیت فضای سایبر، ما در ساختار مشکل داریم.