ملاحظات حقوقی فیلترینگ اینستاگرام
مجازیست–کامبیز نوروزی، حقوقدان:
- مجلس مجاز به وضع قوانینی که مغایر با آزادیهای فردی و اجتماعی باشد، نیست.
- یکی از راهحلهای مهم کاهش میزان استفاده از پلتفرمها که میتـوانــد به کاهش ناهنجاریهای ناشی از آن کمک کند، احیای فضای رسانهای کشور است. رسانههای حرفهای کشور سالهاست که مرجعیت خود را از دست دادهاند و مردم برای تأمین نیازهای خود درباره انواع اطلاعات مجبور به جایگزینی پیامرسانها هستند. در حوزه موسیقی و فیلم نیز همین اتفاق رخ داده و از آنجا که رسانههای رسمی آثار موردعلاقه مردم را پخش نمیکنند، آنها به دانلود روی آوردهاند. پس اگر رسانههای رسمی احیا شوند، بخش زیادی از مردم نیز پلتفرمها را رها میکنند و به سمت آنها بازمیگردند.
- مجلس مافوق شورای عـالــی مجازی است و میتواند قوانین مختلف درباره موضوعات گوناگون را تدوین کند؛ ولی مجلسیها نمیتوانند قوانینی را وضع کنند که مغایر با آزادیهای فردی و اجتماعی افراد باشد. براساس اصل۹ و بندهای مختلفی از اصل۳ قانون اساسی، مجلس مجاز به وضع قوانینی که ناقض آزادیهای مشروع مردم باشد، نیست. اگرچه مجلس حق قانونگذاری در تمامی امور کشور را دارد؛ اما مجاز به وضع قوانینی که با سانسور گسترده سیستماتیک همراه و مانع دسترسی آزاد به اطلاعات باشد، نیست. این نهاد میتواند قوانینی برای جلوگیری از انتشار محتوایی با مضامین خشونت و نفرتپراکنی یا محتوایی که از مصادیق اعمال مجرمانه است مثل پولشویی از طریق وب، معاملات غیرقانونی همانند فروش اسلحه و موادمخدر، تجارت سکس و… وضع کند. فیلترینگ مانع از دسترسی آزاد مردم به اطلاعات است؛ مثل این است که انتشار و خرید روزنامه بهطورکلی در کشور ممنوع شود و مردم حق دسترسی به آنها را نداشته باشند.
- اعمال مجرمانه در قانون مجازات اسلامی و برخی دیگر از قوانین تعریف شده است و نیازی هم نیست که شورای عالی فضای مجازی یا کمیته تشخیص مصادیق اعمال مجرمانه دراینباره تصمیمگیری کنند. بهطور کلی تعدد و فضای پلتفرمهایی مانند اینستاگرام و همچنین الگوی بهرهبرداری از آنها بهگونهای است که نمیتوان با شیوههای کلاسیک بر آنها محدودیت اعمال کرد.
- فیلترینگ راه مـنـاسـبـی برای کنترل فضای مجازی نیست و حتی میتواند مشکلزا هم باشد. از سالها پیش که فیلترینگ با فیسبوک شروع شد تا به الان که شبکههایی مثل تلگرام و توییتر فیلتر شدهاند، نهتنها از تعداد کاربران آنها کاسته نشده که به تعداد آنها نیز اضافه شده است، بهطوریکه آمارها میگویند در حال حاضر حدود ۴۵میلیون نفر کاربر در تلگرام فعالیت دارند. بنابراین با فیلترینگ هیچ چیزی حل نمیشود. اکنون با وجود فیلترینگ توییتر میبینیم که بسیاری از مقامات رسمی کشور در آن حضور دارند و مواضع خود را از طریق آن بیان میکنند.
- مقرراتی دراینباره وجود دارد؛ اما از آن دسته قوانینی است که صرفا روی کاغذ نوشته شدهاند و اجرا نمیشوند. مقرراتی که قابلیت اجرایی نداشته باشند به کار هم نمیآیند. باز هم تأکید میکنم، فیلترینگ تجربهای کاملا شکستخورده است و اگر مسدودسازی اینستاگرام هم تأیید شود و این اتفاق رخ دهد، هیچ اتفاق مثبتی در ادامه آن به وجود نخواهد آمد و تنها یک نقطه منفی در کارنامه مجلس ثبت میشود؛ چرا که درحال حاضر بیشتر گوشیهای هوشمند مجهز به پروکسی و فیلترشکن هستند. علاوه بر این، باید توجه داشت که دنیای جدید دنیایی است که اینترنت در آن حرف اول را میزند و مسئولان باید بدانند که فضای مجازی واقعیتی انکارناشدنی است. پس باید آن را بپذیرند، نه اینکه مدام دست به انکارش بزنند.
- طـــرفـــداران مـــحــدودســـــازی اول از همه باید بگویند محدودسازی به چه معناست و چگونه قرار است رخ دهد؟ اصلا دسترسی به کدام محتوا قرار است محدود شود؟ اگر محتوایی همچون هرزهنگاری، پورنوگرافی، ترویج خشونت، جنگافروزی، ترویج نزاعهای قومی و قبیلهای و مذهبی محدود شوند، اتفاقی خوشایند خواهد بود. مشکل اصلی این است که نگاه غالب در ایران، نسبت به این پلتفرمها یک رویکرد انکاری است. از چنین دیدگاههایی هم راهحلی به وجود نخواهد آمد. بیشتر کاربران این شبکهها انسانهای معمولی هستند که به سلیقه خود از محتوای آن استفاده میکنند.
- یکی از راهحلهای مهم کاهش میزان استفاده از پلتفرمها که میتواند به کاهش ناهنجاریهای ناشی از آن کمک کند، احیای فضای رسانهای کشور است. رســـــانـههـــای حـرفـــهای کشور سالهاست که مرجعیت خود را از دست دادهاند و مردم برای تأمین نیازهای خود درباره انواع اطلاعات مجبور به جــایگـزیـنـــی پـیـامرسانها هستند. در حوزه موسیقی و فیلم نیز همین اتفاق رخ داده و از آنجا که رسانههای رسمی آثار موردعلاقه مردم را پخش نمیکنند، آنها به دانلود روی آوردهاند. پس اگر رسانههای رسمی احیا شوند، بخش زیادی از مردم نیز پلتفرمها را رها میکنند و به سمت آنها باز میگردند.
/اصفهان زیبا/