آیا هشتگ زدن فایدهای دارد؟
مجازیست-ابتدا کاربری به نام «نقطه» این هشتگ را در توییتر فارسی به کار برد و پس از آن خیلی سریع این هشتگ به ترند اول جهانی تبدیل شد و بسیاری از کاربران فارسیزبان اقدام به انتشار توییتهایی با این هشتگ کردند. مطابق با آنچه دادهکاوی در توییتر نشان میدهد، این هشتگ عرض ۲۴ ساعت بیش از ۴ میلیون توییت و ریتوییت داشته و توسط حداقل ۱۰۳ هزار کاربر به کار رفته است. توییتهایی که تعداد لایک آن، به حدود ۱۱ میلیون لایک رسید.
اما ماجرا محدود به توییتر نماند و خیلی زود به اینستاگرام و تلگرام نیز تسری پیدا کرد. در اینستاگرام هزاران ایرانی هشتگ «اعدام نکنید» را استوری کردند و فقط پستهای حاوی این هشتگ حداقل ۷ میلیون بار لایک شده و حدود۳۰۰ هزار کامنت دریافت کرده که عمدتا این کامنتها هم یا حاوی این هشتگ بوده یا در آن به این اعدام، اعتراض شده است. در تلگرام هم که عمدتا ماهیتی خبری دارد، پستهای حاوی این هشتگ حدود ۱۲میلیون بار دیده شده است که برای کمپینهای غیرتبلیغاتی رقمی کمسابقه در سالهای اخیر تلقی میشود.
اما دلیل چنین اقبالی به این هشتگ میان کاربران فضای مجازی چه بود؟
برخی فعالان سیاسی و رسانهای معتقدند که این هشتگ توسط رباتها یا در خارج از کشور ترند شده است؛ فارغ از صحت این ادعا باید گفت که گسترشِ ویروسی (viral) این هشتگ در اینستاگرام و توییتر نشان میدهد که ترند شدن این هشتگ در جامعه ایران نیز زمینههای فراوانی داشته است. به همین دلیل در رابطه با دلایل همهگیر شدن آن باید از چند منظر به مساله نگاه کرد:
از منظر فنی و تکنیکی، گسترش این هشتگ خیلی سریع انجام شده است. اولین توییت با هشتگ «اعدام نکنید» ساعت ۱۲:۴۰ دقیقه زده شده و فقط تا ۷ ساعت پس از آن یعنی تا ساعت ۴۰: ۱۹، تعداد بیش از ۵۵ هزار توییت با این هشتگ زده شده که حدود ۸۶۳ هزار بار ریتوییت شده است.
این یافته نشان میدهد که این هشتگ خیلی زود فراگیر شده است و همانگونه که مارگتس و همکارانش در کتاب «آشفتگی سیاسی» نشان دادهاند، اگر یک کمپین مجازی خیلی زود میان بخشی از مردم مورد اقبال واقع شود، آن کمپین به احتمال فراوان، بسیار فراگیر خواهد شد. بنابراین یکی از دلایل همهگیری این کمیپن را باید در توجه خیلی سریع بخشی از کاربران به آن دانست.
از منظر سیاسی، باید گفت که شرایط سخت اقتصادی و گرانیهای افسارگسیخته، روز به روز از یکسو خشم و عصبانیت مردم را تشدید کرده و از سوی دیگر به استیصال آنها میافزاید و مردم را به شهروندانی عاصی تبدیل میکند. به همین جهت مردم از هر فرصتی برای بیان خشم خود علیه مسوولان و دولتمردان، بهصورت دستهجمعی استفاده میکنند؛ محتوای بسیاری از مطالب منتشرشده با هشتگ «اعدام نکنید» نیز گویای همین است که موضوع فقط ۳ جوان محکوم به اعدام نیست، بلکه موضوع اعتراض به محدودیتهای سیاسی و ناکارآمدیهای اقتصادی نیز هست و مردم این موضوع را بهانهای برای بیان نارضایتیهای خود قلمداد کردهاند. در این شرایط، مردم ناراضی و شهروندان عاصی، به این بهانه تصور میکنند که خطرات و هزینههای اعتراض میتواند کم باشد و شرایطی فراهم میشود که «کورزمن» از آن با نام «فرصت متصور» یاد میکند. زمانی که چنین فرصتی فراهم شود، مردم ناراضی با احتمال بیشتری به صورت آشکار اعتراض خواهند کرد.
از منظر اجتماعی، این نکته اهمیت دارد که وقایع تلخ آبان ۹۸ در خاطره جمعی ایرانیان باقی مانده و همچون زخمی ترمیم نشده، هنوز ذهن آنان را میآزارد. واقعیت آن است که نحوه برخورد با معترضان و قطعی اینترنت در آن مقطع زمانی، دوگانه میان مردم و مسوولان را تشدید کرد و به بیاعتمادیها دامن زد. این بیاعتمادی تا به امروز نه تنها ترمیم نشده که تقویت نیز شده است. در این شرایط، به صورت طبیعی با معترضان در حوادث آبانماه همدلی میشود و نسبت به تصمیمات دولتی و حکومتی بدبینی وجود دارد. لذا خبر تایید حکم اعدام این معترضان، به دلیل این شکاف و بدبینی، تبدیل میشود به نمک بر زخمی که ۸ ماه است باز مانده است.
آیا این نوع کنشگری ِ هشتگی اثرگذار است؟
در مورد کنشگری در فضای مجازی، بدبینیهایی وجود دارد و برخی آن را اسلکتیویسم یا «مبارزه از زیر لحاف» میدانند و کسانی نظیر گلدوِل معتقدند فعالیتهای توییتری هیچگاه نمیتوانند یک رابطه قوی مبتنی بر جنبش شهروندی را تولید کنند (Gladwell, 2010) . اما امروزه، زندگی بیش از همیشه آمیخته به اینترنت و شبکههای اجتماعی است و اگر ما شبکههای اجتماعی را واسطی برای فعالیت جمعی بدانیم، آنگاه میتوان گفت که این شبکهها سوخت فعالیت جمعی را میتوانند تامین کنند.
امروزه دولتها و رسانهها به آنچه درون شبکهها و میان مردم میگذرد، اهمیت میدهند و حتی اگر با خواسته جمعی که در آنجا شکل گرفته مخالفت کنند، برای تغییر نظر مردم تلاش میکنند. میتوان شبکههای اجتماعی را میدانی تصور کرد که در آن افکار عمومی شکل میگیرد و اگرچه فرآیند شکلدادن به افکار عمومی در این میدان با معایبی روبرو است، اما به هر حال هر کنش کوچک، ولو در حد یک توییت باشد، میتواند بر جامعه و محیط افراد فرد اثر گذاشته و در صورت گسترشِ ویروسی آن، دامنه تاثیرات میتواند فراتر رفته و بر تعداد بیشتری از افراد اثر بگذارد. به همین جهت همه بازیگران سیاسی، چه در سطح فردی و چه در سطح نهادی، تلاش میکنند تا این عرصه را به تسخیر خود در آورده و بیشتر اثر را بر افکار عمومی بگذارند. از این حیث، کنشگری هشتگی را میتوان اثرگذار بر افکار عمومی تلقی کرد.
/اصفهان امروز/