با رزومه تئاترم بازیگر شدم، نه اینستاگرام
مجازیست-مخاطبان سیما در این شبها پای سریالی نشستند که طنازی جالبی داشت و در عین قصه طنز و کمدی خود دست روی سوژههایی خاصتر نیز گذاشت؛ قصهای مثل داعش و مدافعان حرم. البته «آخر خط»یها در این بین نقدهای زیرکانهای هم داشتند و با توجه به داستان شیرین خود و استفاده از بازیگرانی غیرمعمول، مخاطبان عامتری را جذب کردند و توانستند در این ایام به خوبی دیده شوند.
همزمان با پخش قسمت آخر سریال «آخر خط»، علی مسعودی و علی صبوری و سایر عوامل این سریال در نشستی به گفتگو پرداختند:
-اقای صبوری هدف شما از اول همین بود که به سمت بازیگری بروید؟
من قبل از اینکه به «خندوانه» بروم و اصلاً قبل از اینکه به اینستاگرام بیایم، چندین سال تئاتر کار میکردم. بعد آمدم در فضای مجازی.
-با استندآپ هم شروع کردی؟
بله اول با استندآپ شروع کردم مثلا سلفی میگرفتم که خوب نبود. بعد فیلمهای کوتاه کمدی ساختم. بعد رفتم به «خندوانه» و دوباره برگشتم به فضای مجازی. خیلی پیجم تغییر کرد و دیگر عمیقاً رفتم در این فضا که کلیپهای حرفهای بسازم.
دو سال پیش در «خندوانه»، شبها میرفتم دفتر علی آقای مسعودی مینشستیم، کمکم میکرد تا اینکه اول شدم. بعد از این ماجرا رفتم دفتری که برای سریال «آخر خط» در نظر گرفته بودند. از من تست گرفتند و بعد از چند روز گفتند اوکی است و بلند شو بیا!
از همان اول هم میگفت فضای مجازی را کار نکن. البته آن موقع نمیدانست کار میکنم. یعنی میگفت اگر میخواهی بیایی در عرصه بازیگری، پس در این عرصه باش و بعد از چند سال حتما میدرخشی. ولی انتخاب من ریسک بزرگی برای این سریال و خود ایشان بود.
-البته بعضی از دوستان فیلمساز از همین حربه استفاده میکنند؛ یعنی کسانی که در اینستاگرام و … مشهورند را عمداً جلوی دوربین میآورند تا آن خلاهای احتمالی را پر کنند و مخاطب عام را به سمت خود جذب کنند. انتخاب شما هم شاید به خاطر این قضیه باشد؟
مسعودی: بگذارید من این مساله را شفاف کنم. روزی که من علی صبوری را انتخاب کردم، اولاً خبر نداشتم در فضای مجازی اینقدر فعال است. بعد هم علی در فضای مجازی به خاطر اینکه در «خنداننده شو» اول شده بود، به او تذکر داده بودند که مراقب این فضا باشد. بنابراین حتی خیلی از کلیپهایش را پاک کرده بود و دیگر کار نمیکرد.
اصلاً علی در فضای مجازی شاخ نبود و به قولی عددی نبود! به خاطر اینکه در «خنداننده شو» دیده شد مخاطبان پیجش نیز بالا رفت. بعد هم آمد سر کار ما و با او قرارداد بستیم و رفت جلوی دوربین. فکر کنم ۱۵ روز از فیلمبرداری ما گذشته بود، کار که تمام میشد میرفت در فضای مجازی و فعالیتهایش را بیشتر کرده بود. بعد هم که کار ما یک سال تعطیل شد.
صبوری: سه بار تولید سریال «آخر خط» تعطیل شد. راجع به این داستان یک چیزی بگویم؛ علی آقا در مورد من بالاخره یک ریسکی کرد. بعد از «خندوانه» بالاخره یکسری پیشنهاد به سمت من میآمد. پیشنهادها خوب نبود. «آخر خط» بعد از مدتها از آن پیشنهادات قبلی شکل گرفت. منی که میآیم سریال بازی میکنم و چند ماه مشغولم اما مدتها طول میکشد تا پخش شود، چه کنم؟ حتی در این بین کسی مرا به عنوان بازیگر هنوز ندیده و حضور ذهنش از من فقط «خندوانه» است.
خب من از کجا باید هزینهام را دربیاورم و زندگیام را بگذرانم؟ مجبورم که در فضای مجازی کار کنم آنهم نه خارج از عرف. درست است که آنجا ارشاد اینستاگرام نداریم اما من خط قرمزهای سینما را خط قرمز خودم میدانم. اصلاً از این خط قرمزهای سینمایی جلو نزدم. شاید از تلویزیون جلو زدم ولی مابین این بودم. این سریال هم که چندین بار و چندماه تعطیل شد.
-یک جنبه دیگر ماجرا را بررسی کنیم. زمانی به اصطلاح چشم رنگیها وارد عرصه بازیگری شدند بدون اینکه دورههای خاص بازیگری را بگذرانند و آموزشهای لازم را ببینند. این سالها به واسطه فضای مجازی، شاخهای اینستاگرامی و یا چهرههای فضای مجازی مثل علی صبوری وارد عرصه بازیگری میشوند. شما جوابی برای این اتفاق دارید؟
مسعودی: بگذارید موضوعی را تعریف کنم. علی صبوری سال ۹۴ کل زندگیاش را فروخت و ۸۰ میلیون تومان جمع کرد تا یک تئاتری را برگزار کند با این امید که سودی هم داشته باشد. چندتا بازیگر چهره با دستمزد بالا دورهم جمع کرد. یعنی یک بچه شهرستانی که چندتا تئاتر کار کرده بود، حالا به این نتیجه رسیده بود که اگر بخواهد بیننده و مخاطب برای خودش جذب کند باید از تهران چهارتا بازیگر مطرح بیاورد.
تمام زندگیاش را فروخت و سرمایه کرد که این تئاتر را اجرا کند. سه روز بعد از اینکه این تئاتر شروع شد، هیچ استقبالی نشد و ورشکست شد و آس و پاس ماند! پس این آدم هزینهاش را در این حرفه داده است.
صبوری: من در مورد این اصطلاح «شاخ مجازی» نقدی دارم.
-قبول ندارید؟
صبوری: نه! من در فضای مجازی کار خارج از عرف نکردم.همه کلیپهای من مجوز ارشاد دارد. من شدم بهترین فیلمساز سال ۹۸ ارشاد تهران، مدرکش هست.
شاخ مجازی کلمه بدی است. اصلاً نمیدانم از کجا درآمده؟! شاخ شاید آن کسی باشد که ببخشید میرود لخت میشود و داداش میکند و آنجا هرچیزی میگوید و انجام میدهد. اینها هنری ندارند. من به اینها میگویم اگر میتوانی بیا و به واسطه هنر و استعدادت یکبار هنری را رو کن تا ببینیم کسی تو را فالوو میکند؟
خیلی از کسانی که دارند من را میبینند خانوادهها هستند. من روی کمدی فالوور جمع کردم نه روی برهنه شدن. فالوور هم کلمه عجیبی نیست و همان معنی مخاطب را میدهد مثل سینمایی که مخاطب دارد، من هم در فضای مجازی مخاطب دارم.
– بالاخره این انتقاد وجود دارد نه تنها به سینما بلکه حتی به سریالسازان تلویزیون که بجای این همه بازیگر، دست روی چهرههای فضای مجازی میگذارد تا شاید بهتر دیده شود.
صبوری: نه این را قبول ندارم. از این بابت که شاید خیلیها اطلاع ندارند که امثال من و یا برخی از پرمخاطبهای فضای مجازی اتفاقا رزومه تئاتری قوی دارند. من به منتقدین میگویم چرا به ما بدون اطلاع از رزومه هنری و بازیگری میگویند شاخ مجازی؟! ما را نباید با اینهایی که در فضای مجازی برهنه میشوند و هنجارشکنی میکنند، مقایسه کنید.
/آنا/