غولهای استارتآپی ایران پشت دروازههای تالار بورس
مجازیست-تالار شیشهای بازار بورس تهران حالا در این شرایط نابسامان اقتصادی به نقطه امید و محل تلاقی دو موج بزرگ تبدیل شده است. موج اول اقبال و هیجان عمومی مردمی است که در این روزهای کرونازده و اقتصادی که در تلاش است به هر سختی قد راست کند، برای زنده کردن ارزش داراییهای خود سرمایهگذاری در بورس را انتخاب کرده و موج دوم هیجان و عطش مجموعههای بزرگ فناوری اطلاعات و ارتباطات کشور است که میخواهند در غیاب سرمایههای جسورانه و خارجی که حتی دیگر به صورت قطرهچکانی هم به شرکتهایشان تزریق نمیشود از جریان مالی خیرهکننده بورس بهرهمند شوند.
حالا شرایط بازار بورس تهران چنان طلایی شده که همه برای بودن در آن صف کشیدهاند؛ از اپراتورهای تلفن همراه مانند رایتل، ایرانسل و شرکتهای زیرمجموعه همراه اول گرفته تا شرکتهای بزرگ و تاثیرگذار بازار فناوری اطلاعات همچون فناپ و از سوی دیگر غولهای نوآور بازار تجارت الکترونیکی مانند دیجیکالا و کافهبازار و تپسی در چند ماه گذشته از قطعیت حضور خود در بازار بورس گفتهاند. هیجان برای ورود به این بازار سرمایه آنقدر بالا رفته که حتی بازیگران متوسط بازار تکنولوژی ایران از جمله شیپور هم از رفتن به بازار بورس و برنامههای جدی خود در این زمینه سخن میگویند.
تمام این شور و هیجان سرسامآور حالا و تا زمانی که این گزارش در حال نگارش است به نمادهای واقعی روی تابلو اعلانات بازار بورس تبدیل نشده است. در واقع در حالی که رسانهها تحلیل میکنند و رئیس اتاق بازرگانی در شبکههای اجتماعی خود از حمایت از ورود استارتآپها به بازار بورس مینویسد و از طرف دیگر وزیر اقتصاد در جلسهای ویژه با چهار شرکت استارتآپی بزرگ بازار باقدرت از ورود آنها به بازار سرمایه تا پایان نیمه اول سال خبر میدهد، اما در واقعیت تاکنون شرکتهای تکنولوژیمحور حضور بسیار کوچک و بیهیجانی را در بازار بزرگ سرمایه کشور تجربه کردهاند.
شاید مهمترین فاکتور پذیرش شرکتها در بورس داراییها و سودآوریشان باشد. با توجه به نو بودن پذیرش چنین شرکتهایی که مبتنی بر ارائه خدمت از طریق نرمافزار و وبسایت هستند، این شرکتها داراییهای فیزیکی کمتری دارند و به همین دلیل قیمتگذاری ارزششان در بورس و فرابورس به راحتی صورت نمیگیرد.
در این شرایط این سوال پیش میآید که چه تردید و سایهروشنهایی وجود دارد که در نهایت باعث شده بعد از گذشت نزدیک به یک دهه از شکلگیری شرکتهای بزرگ فناوری و نوآور، یا بازار بورس با آغوشی باز پذیرای آنها نباشد یا خود آنها ورودشان به این بازار را به تاخیر بیندازند؟
خوشآب و رنگهایی با زیان انباشته
نسل اول شرکتهای استارتآپی تقریباً ۱۰ سال پیش در شرایطی ظهور کرد که نه خبری از تحریمهای سفت و سخت بینالمللی بود نه بازار ارز در لحظه، با پرشی چند پله، ریال کشور را بیارزش میکرد. سرمایهگذاران سنتی ریسکپذیر بیشتر از هر زمانی برای سرمایهگذاری در این شرکتها وارد بازی شده بودند و سرمایهگذاران خارجی هرچند اندک، توانسته بودند با تزریق پولهای قابل توجه به رشد انفجاری بازار استارتآپی کشور کمک کنند؛ اما در چرخه تامین مالی شرکتهای استارتآپی نسل اول، بازار بورس کشور کمترین نقش را داشته است.
این داستان حتی در مورد شرکتهای بزرگ فناوری اطلاعات کشور نیز صدق میکند. این شرکتها هم بعد از بالغ بر دو دهه فعالیت و ساخت صنعت آیتی در کشور هنوز نتوانستهاند نقشی پررنگ در بازار بورس کشور ایفا کنند، درست برعکس غولهای تکنولوژی دنیا که در لیست ۱۰ شرکت برتر بازار بورس آمریکا یا چین خودنمایی میکنند. شرکتهای فناوری و نوآور سختگیریهای رگولاتور، نداشتن تخصص و دانش کافی بازار سرمایه از صنعت آیتی را عامل اصلی جای خالی خود در بازار بورس عنوان میکنند و از سوی دیگر مدیران بورسی نداشتن شفافیت مالی را یکی از عوامل بازماندن شرکتهای تکنولوژیمحور ایران از این بازار مالی قلمداد میکنند.
شاید مهمترین فاکتور پذیرش شرکتها در بورس داراییها و سودآوریشان باشد. با توجه به نو بودن پذیرش چنین شرکتهایی که مبتنی بر ارائه خدمت از طریق نرمافزار و سایت هستند، این شرکتها داراییهای فیزیکی کمتری دارند و به همین دلیل قیمتگذاری ارزششان در بورس و فرابورس به راحتی صورت نمیگیرد
فرهنگ قراگوزلو، عضو هیاتمدیره کانون کارگزاران و عضو هیاتمدیره کارگزاری توسعه معاملات شرکت کیان:
- حضور کمرنگ شرکتهای تکنولوژیمحور کشور برعکس آنچه در دنیا اتفاق میافتدبه کلیت بازار سرمایه ایران ارتباط دارد که خود یک بازار نوظهور است.
- یکی دیگر از دلایل این حضور کمرنگ بالا بودن داراییهای غیرمشهود این شرکتها نسبت به داراییهای فیزیکیشان است که همین شرایط هم قیمتگذاری درست شرکتهای صنعت آیتی در بازار بورس را با مشکل مواجه میکند.
- شاید مهمترین فاکتور پذیرش شرکتها در بورس و فرابورس کشور ما داراییها و سودآوریشان باشد. با توجه به نو بودن پذیرش چنین شرکتهایی که مبتنی بر ارائه خدمت از طریق نرمافزار و سایت هستند، این شرکتها داراییهای فیزیکی کمتری دارند و به همین دلیل قیمتگذاری ارزششان در بورس و فرابورس به راحتی صورت نمیگیرد.» قراگوزلو با اشاره به شرکتهایی که تغییرات قیمت ارز بر فعالیتشان تاثیرگذار است ادامه میدهد: «عدهای از شرکتها هم مانند شرکتهای پرداخت با توجه به ارزی بودن بهای تمامشدهشان و فروش ریالیشان اوضاع و دورنمای مناسبی در شرایط فعلی تغییرات شدید ارز ندارند، بنابراین به رغم حضور بسیار زیاد سرمایهگذاران در بازار سرمایه، شاهد سهم عمده سرمایهگذاریها در چنین شرکتهایی نیستیم و بیشتر ارزش بازار را شرکتهایی تشکیل میدهند که پایه کالایی (commodity base) دارند.
- دلیل دیگر رشد بیهیجان شرکتهای آیتی و نوآور در بازار بورس، بیعلاقگی سرمایهگذاران اولیه این شرکتها در عرضه آنها به بورس و فرابورس است. چنانکه او توضیح میدهد، روشها و مدلهایی که این شرکتها قیمتگذاری میشوند در نهایت باعث میشود سهامداران اولیه به عرضه اولیه و پذیرش شفافیت و محدودیتهای ناشی از نظارتهای سازمان بورس و اوراق بهادار علاقهای نشان ندهند.
اما در مقابل این رامین ربیعی، مدیرعامل گروه مالی فیروزه:
- بیتوجهی یا استقبال کمرنگ بازار سرمایه از شرکتهای استارتآپی و نوآور تنها خاص ایران نیست و در اکثر کشورهای دنیا- البته منهای آمریکا و چین- به خاطر تفاوت شرکتهای تکنولوژیمحور با شرکتهای سنتی و صنعتی بازارهای سرمایه از آوردن آنها به روی تابلو خودداری میکنند.
- به جز آمریکا و چین، که از معدود کشورها در زمینه پذیرش بالای شرکتهای تکنولوژیمحور و استارتآپی هستند، در اکثر کشورهای دنیا مقاومت زیادی در مقابل ورود این شرکتها به بازار بورس وجود دارد. این مقاومت هم با توجه به اینکه دارایی فیزیکی این شرکتها کم اما ارزشگذاریشان بالاست، کاملاً طبیعی است چراکه ریسک در این شرایط بالا میرود و رگولاتور هم نمیخواهد شرکتی را وارد بازار بورس کند که ریسک بالایی دارد.
زیان انباشتهشده در شرکتهای نوآور علت دیگر روی خوش نشان ندادن بازار بورس ایران و همچنین برخی از کشورهای دنیا به این شرکتها است. - رگولاتورهای بورسی معمولاً به شرکتهای زیانده یا دارای زیان انباشته به خاطر به وجود آمدن ریسک بالا اجازه ورود به بازار بورس نمیدهند و این در حالی است که تقریباً اکثر شرکتهای استارتآپی در ایران و دنیا زیان انباشته بزرگی دارند.
- همچنین یکی دیگر از مشکلاتی که سبب شده شرکتهای نوآور و تکنولوژیمحور ایرانی از بازار بورس جابمانند در ارزشگذاری آنهاست که در نهایت باعث شده این شرکتها خودشان هم رغبتی به حضور در این بازار نداشته باشند.
اما چرا باز هم در این شرایط و بعد از سالها حرف و حدیث راجع به حضور شرکتهای استارتآپی در بورس، قطار حرکت ورود این شرکتها از سوی خود آنها و دولت در چند ماه اخیر با این شدت سرعت گرفته و شرکتهای نوآور بزرگ کشور در تلاشاند تا در دو ماه باقیمانده از تابستان حتماً وارد بورس شوند؟
فرهنگ قراگوزلو، عضو هیاتمدیره کانون کارگزاران، در پاسخ به این سوال:
- علاقه بیشتر شرکتهای استارتآپی در چند ماه اخیر برای ورود به بورس به خاطر هجوم عموم مردم به بازار سرمایه و افزایش p/e انتظاری شرکتهاست.
- با توجه به شرایط خاص کشور، افزایش نرخ ارز سهام شرکتها ابزاری برای حفظ ارزش پول افراد شده است بنابراین قیمت سهام شرکتها بیشتر از نرخ ارز رشد کرده، به همین خاطر شرکتهای فناوری علاقهمند شدهاند تا از این شرایط بینصیب نمانند و وارد بورس شوند.
- درست بودن ورود شرکت های استارتاپی بعد از سالها ماندن پشت درهای بورس، حالا و به دلیل هیجانات ناشی از مشکلات اقتصادی کاملاً به نوع ورود این شرکتها به بازار بورس ارتباط دارد.
- در صورتی که این شرکتها به گونهای عرضه شوند (مانند عرضه اولیه از طریق صرف سهام) و منابع وارد خود شرکتها شود و این حرکت در نهایت باعث تقویت بنیه مالی خود شرکتها شود، کاملاً درست است؛ اما اگر مدیران قبلی بخواهند شرکت را وارد بورس کنند و آن را چند برابر قیمت بفروشند تا منابع را خارج کنند یا اینکه به صورت کلی تا جایی بفروشند که مدیریت را با چند برابر به عموم واگذار کنند و با پول بهدستآماده دوباره شرکت مشابهی تاسیس کنند، این کار به شدت به بازار سرمایه صدمه میزند و از سوی دیگر نیز اعتماد عمومی از این بازار سلب میشود.
- به صورت کلی حضور چنین شرکتهایی در بازار سرمایه باعث تنوع بیشتر بازار مالی و افزایش گزینههای در دسترس سرمایهگذاران میشود.
یا شانس یا اقبال
دستکم سه سال است که داستانهای زیادی از ورود شرکتهای تکنولوژی و نوآور به بازار بورس ایران شنیده میشود. طی این سالها خبرهای مختلفی در مورد ورود دیجیکالا، اسنپ، تپسی، کافهبازار، فناپ و غیره به این بازار مالی بزرگ شنیده شده؛ اما در نهایت به جز تعداد محدودی شرکت ارتباطی از جمله شرکت مخابرات، یک شرکت اینترنتی همچون هایوب و چند شرکت پرداخت الکترونیکی، به ندرت کسبوکارهای جدید و شرکتهای تاثیرگذار صنعت آیتی در بازار بورس حضور یافتهاند. اما چرا در بین شرکتهای فناوری اطلاعات و نوآور کشور یک عده هرچند محدود میتوانند آنطور که مدیرانشان ادعا میکنند بدون مشکل وارد بورس شوند و عدهای دیگر به خاطر مشکلاتی که پیش رویشان گذاشته میشود سالها باید برای ورود به بازار سرمایه صبر کنند؟
یکی از معدود شرکتهای واردشده به بازار بورس که میتوان آن را در دسته شرکتهای استارتآپی بزرگ جای داد «آپ» اپلیکیشن مشهور حوزه پرداخت است.
حضور این شرکت در بازار بورس از آن لحاظ جالب است که مهدی شهیدی، قائممقام مدیرعامل شرکت آسانپرداخت (آپ):
- آنها برای ورود به این بازار مالی موانع و مشکلات زیادی پشت سر نگذاشتهاند.
- فرایند ورود آپ به بازار سرمایه شش تا هفت ماه بیشتر طول نکشیده است.
- ورود شرکتها از جمله شرکتهای نوآوری و فناوری به بازار بورس نیازی به انجام کارهای عجیب و غریب ندارد و داشتن چند پیششرط اصلی مانند شفافیت مالی، سودده بودن برای سه سال پیاپی و غیره کافی است تا یک شرکت بتواند وارد بازار بورس شود. شهیدی ورود آپ به عنوان یک کسبوکار نوآور به بازار بورس را مثبت ارزیابی میکند
- رفتن به بورس نیاز به شفافیت بالا دارد و اینکه هر روز و هر لحظه تیم مالی شما روی صورتهای مالی شرکت کار کند. درست است که این کارها برای یک شرکت هزینهبر است اما در نهایت با ورود به بورس راحتتر میتوانید سرمایه جذب کنید.
- از سوی دیگر این شفافیت و نظم مالی به شما در گرفتن شریکهای جدید کمک خواهد کرد.
- انگیزه آپ با ورود به بازار بورس به دنبال جذب سرمایه نبوده است؛ ما به این دلیل وارد بورس نشدیم که بتوانیم جذب سرمایه کنیم و در واقع ورود ما به بورس یک تصمیم راهبردی بود.
- با ورود یک شرکت به بورس دیگر داستان گرفتن تسهیلات بانکی متفاوت میشود و میتوانید با گذاشتن بخشی از سهام به عنوان وثیقه تسهیلات مورد نظر خود را دریافت کنید. از طرف دیگر ورود آپ به بازار بورس حداقل دارایی و ارزش این شرکت را نیز مشخص و شفاف کرد، ارزشی که تا پیش از ورودمان به بورس به سادگی قابل ارزیابی نبود.
- شرکتی که شرایط کافی را برای ورود به بورس داشته باشد میتواند در کمترین زمان وارد این بازار شود و اگر تاکنون شرکتهای بزرگ مشابه آپ وارد بازار بورس نشدهاند به خاطر بیتمایلی خود سهامدارانشان بوده نه قوانین سخت رگولاتوری برای بازار بورس.
برخی شرکتهای بازار ICT کشور وضعیت بازار و آمادگی آن برای ورود به بورس را نیز تاثیرگذار میدانند. در واقع این شرکتها معتقدند اگرچه وزنه سنگینی در صنعت آیتی کشور به حساب میآیند، اما هنوز نقشی در بازار سرمایه ندارند به این دلیل است که هنوز زمان مناسب حضورشان در این بازار فرا نرسیده است.
تپسی، سرویس فعال در حوزه حملونقل آنلاین شهری، از جمله شرکتهایی است که در چهار ماه گذشته و با شروع هیجانات بازار بورس بارها نامش به عنوان یک کاندیدای اصلی از بین غولهای استارتآپی نسل اول ایران برای ورود به بازار سرمایه شنیده شده است.
با این حال میلاد منشیپور، مدیرعامل تپسی:
- این شرکت در چند ماه اخیر به فکر ورود به بورس نیفتاده و از همان ابتدای شکلگیری به این موضوع میاندیشیده است. منشیپور تاکید میکند از آنجا که ورود به بازار سرمایه از ابتدای شروع به فعالیت تپسی جزو استراتژی این شرکت بوده، پس تلاش کرده موضوعاتی مانند شفافیت مالی، رشد، گزارشدهی، سوددهی و غیره را از همان ابتدا مد نظر قرار دهد تا در زمان مناسب برای ورود به بورس آمادگی کامل داشته باشد.
- واقعیت این است که در حال حاضر به خاطر شرایط خاص بازار جذب سرمایه از طریق سرمایهگذار به سختی انجام میشود، بنابراین استارتآپها باید از روشهای دیگری مانند بورس به تامین مالی روی بیاورند.
- اینکه تپسی از اوایل زمستان سال گذشته فرایند ورود به بورس را شروع کرده و از آنجا که خود بازار سرمایه هم به ورود استارتآپها به بورس علاقه داشت، تعامل خوبی در این زمینه بین ما شکل گرفت و به خاطر شفافیتهای مالی، داشتن رشد، سودده بودن و غیره در مسیر ورود به بورس درگیر چالش بزرگی نشدیم.
- البته یکی از مشکلات تپسی برای ورود به بورس را تفاوت رویکرد در مدل ارزشگذاری داراییهای نامشهود خود است اما به دلیل تعامل با نهادهای بورسی، تا چند وقت دیگر به راهحلهای مورد توافق طرفین میرسند.
- ورود تپسی به بازار بورس دو مزیت بزرگ برای این شرکت به همراه دارد: تسهیل تامین مالی، و افزایش شناخت و اعتبار شرکت در جامعه. مدیرعامل تپسی ابراز امیدواری میکند که این شرکت در اواخر تابستان یا اوایل پاییز وارد بورس شود.
چرا بورس؟
شرکتهای فناوری اطلاعات و نوآور چنانکه گزارشهای وزارت ارتباطات و مدیران صنف آیتی میگویند، از جمله شرکتهایی بودهاند که توانستهاند با وجود تحریم و نوسانات بازار ارزی رشد مثبتی در اقتصاد کشور رقم بزنند. برای نمونه سال گذشته امیر ناظمی، معاون وزیر ارتباطات و رئیس سازمان فناوری اطلاعات، در رویداد «فیروزه پلت» اعلام کرد که با وجود رشد منفی در حوزههای صنعت، محصولات غیرنفتی، کشاورزی و غیره در سال ۹۷، صنعت آیتی رشد مثبت شش درصد را تجربه کرده و این در حالی است که دولت کمترین منابع را در اختیار این بخش گذاشته است. حالا این سوال پیش میآید که چرا با وجود این رشد مثبت و با توجه به اینکه به باور برخی کارشناسان بازار سرمایه هنوز بازار بورس آماده پذیرایی از این شرکتها نیست، آنها باید وارد این بازار شوند؟
شهاب جوانمردی، مدیرعامل هلدینگ فناپ:
- با وجود نقش تعیینکنندهای که شرکتهای صنعت آیتی طی دو دهه اخیر در اقتصاد داشتهاند، اما کماکان از سوی بدنه اقتصادی کشور جدی گرفته نمیشوند. به باور او، درگیر کردن بیشتر ذینفعان بازار فناوری اطلاعات کشور در ساختارها و سازههای موجود کسبوکاری کشور از طریق ورود به بازار سرمایه لاجرم منجر به این خواهد شد که این بخش بیشتر جدی گرفته شود.
- حضور در بازار سرمایه به نشان دادن شفافیت و بزرگی واقعی یک کسبوکار کمک میکند؛ اگر میخواهید نشان دهید یک صنعت یا رستهی کسبوکاری بااهمیت هستید، المانهای راستیآزمایی مشخصی در کشور وجود دارد که حرف شما را ثابت میکند و اصلاً مشخص میکند که شما چنین هستید یا خیر. یکی از این المانها نماینده داشتن در اتاق بازرگانی است، یکی دیگر از این المانها سهم داشتن در بازار سرمایه است.
در همین راستا برخی از کارشناسان بازار سرمایه معتقدند با توجه به کمبود سرمایه در بازار فناوری اطلاعات ایران، ورود به بازار بورس میتواند یکی از راههای جبران این کمبود سرمایه باشد. رامین ربیعی، مدیرعامل گروه مالی فیروزه:
- اکنون در کشور با محدودیت سرمایه داخلی و خارجی روبهرو هستیم و در حال حاضر مانند چند سال قبل شرایطی فراهم نیست که سرمایهگذاران داخلی به این بازار وارد شوند و از طرف دیگر به خاطر افزایش تحریمها خبری از سرمایه خارجی نیست، بنابراین با این محدودیت خارجی و داخلی، یکی از گزینههای جذب سرمایه تنها بازار عمومی مالی است.»
- هرچند آتش ورود شرکتهای نوآور و تکنولوژیکی به بازار بورس کشور چند ماهی است شعلهورتر از گذشته شده و از سوی دیگر دولت و بازار بورس چراغسبز جذب این شرکتها به بازار سرمایه را روشن کرده است، اما این مسیر تازه بازشده با وجود تمامی این همکاریها باز هم مشکلات و دشواریهای بسیاری دارد.
با تمام اینها میتوان امیدوار بود ورود بازیگران جدید و واقعی صنعت آیتی که در یک دهه گذشته توانستهاند ادبیات این صنعت و همچنین کل اقتصاد کشور را تغییر دهند، یک انرژی عظیم در بازار بورس و فناوری اطلاعات کشور را آزاد کند که هر دو بخش را به یک سطح بالاتر از وضعیت فعلی بکشاند؛ از یک طرف با این ورودها بورس ایران هم مانند بورس جهانی برای رشد بیشتر متکی به شرکتهای تکنولوژیمحور شود و از سوی دیگر شرکتهای فناوری اطلاعات بتوانند از سرمایه بیکران بورس در غیاب سرمایهگذاران خارجی و حمایتهای دولتی بهرهمند شوند.
/پیوست/