قبل از فیلتر کردن اخطار بدید!
مجازیست- سومین قسمت از فصل اول غیرمجاز در گفتگو با آرش سروری، برنامه ساز حوزه فناوری و تسهیلگر رویدادهای استارتاپی با محوریت برنامههای فناورانه در رسانههای اجتماعی میباشد.
امروز در سومین قسمت غیرمجاز با «آرش سروری» دربارۀ گفتگوهای دونفره در لایو اینستاگرام است.
ـ آقای سروری به عنوان اولین سوال شما در تلویزیون مجری، کارشناس و تهیهکننده بودید، چه شد که یک برنامۀ فناورانه و برنامهای که الان دارید در لایو اینستاگرام اجرا بکنید سمت یک پلتفرمی غیر از تلویزیون بردید؟
بله من سال ۸۲ همکاری با تمام رسانهها را داشتم، تلویزیون، رادیو، آپارات و غیره، بعد که کرونا آمد تاثیرگذار بود هم رویدادهایی که ما برگزار میکردیم کمتر شد، هدف رویدادها نتورکینگ است، شبکهسازی است افراد با هم آشنا میشوند، ارتباطات و انتقال تجربه است. تقریباً از اوایل سال ۹۹ بود که گفتیم بیاییم چیزی که دست خودمان است را به شکل آزادانهتر، با افراد مختلف، با هر کسی که دوست داریم به صورت لایو برگزار کنیم و از هشتم و نهم نوروز بود که تصمیم گرفتیم با فعالان، بنیانگذاران، کارشناسان و سرمایهگذاران با رویکرد فناوری استارتاپها، کسب و کارهای اینترنتی این برنامه را برگزار کنیم. همکاری ما با صدا و سیما و در برنامههای مختلف با عناوین مختلف هم ادامه دارد اما اینستاگرام یک پلتفرم خوبی است که شما میتوانید خیلی راحت از هر جایی که هستید در هر زمانی فقط با دسترسی به گوشی و اینترنت آن محتوایی که میخواهید را در اختیار علاقمندان قرار بدهید.
ـ صرفاً همین سهولت در ارتباط بوده یا از طرف صدا و سیما مشکلی؛
نه نه مشکلی نبوده، اگر سازمان چنین بستری را در اختیار ما قرار میداد که بتوانیم چنین برنامهای داشته باشیم قطعاً… میدانید مشکلات اسپانسری وجود دارد، دو بار اسم گفته شود باید این مقدار پول بدهد، سه بار اسم گفته شود… به هر حال این مشکلات در صدا و سیما وجود دارد و یک مقدار محدودیتها و خطقرمزهایی که شاید برای سازمان وجود دارد باعث شد که ما پلتفرم اینستاگرام را انتخاب کنیم و آن هم یک چیز شخصی بود یعنی ما برنامهساز هستیم و دیدیم خیلی از مردم دچار افسردگی شدند و در قرنطینه هستند و نمیدانند چه بکنند و اصلاً کرونا چیست و از کجا آمد؟! بعضیها هم شوکه شدند که کسب و کار چه میشود؟! آمدیم و این بستر را راه انداختیم و هدف ما بیشتر انگیزه، آموزش، انتقال تجربه، چشمانداز، مدیریت بحران بود.
ـ سازوکاری دارید که ارزش ریالی آن را محاسبه کنید و بگویید اینقدر میارزد؟
بله هر برنامهای که معمولاً ساخته میشود حداقل ۱۰ میلیون تومان هزینه آن شود حالا با کیفیت بالا و چیزهای دیگر، من فکر میکنم حالا شنا ۱۰۰ تا ۱۰ میلیون را حساب کنید ببینید چقدر میشود! [میخندد]
ـ یک نکتۀ مهم چرا پلتفرمهای ایرانی را برای این کار انتخاب نکردید؟ آیا اصلاً امکان استفاده از اینها وجود نبود؟
حالا که شما گفتید من دارم فکر میکنم من لِنزو را ۵ سال پیش استفاده کردم! بچههای آپارات و؟؟؟؟ دست و خود آپارات هم این امکان را دارد، بیشتر مخاطب است من الان حدود ۵۰ هزار مخاطب مرتبط در اینستاگرام دارم و شاید بیش از ۶، ۷ سال است دارم از اینستاگرام استفاده میکنم و مخاطب دنبال ما بوده است؛
ـ یعنی مخاطب به خاطر آرش سروری است که دارد این برنامه را دنبال میکند؟
شاید آن پرسونال برند باشد ولی من آپارات هم لایو زیاد رفتم یعنی برنامه داشتیم ولی اینکه مخاطب من چگونه به آپارات بیاید، شاید یک مقدار سختتر باشد اولاً بیش از ۴۷ میلیون ایرانی دارند از اینستاگرام استفاده میکنند خیلی راحت کسانی که دارند دنبال میکنند، نوتیکفِشن میآید که آرش سروری لایوش را شروع کرد، دسترسی خیلی راحتتر است وگرنه ما در آپارات هم برنامه داریم.
ـ راجع به موضوعاتی حرف میزنید؟ دغدغۀ آدمهایی که با آنها حرف میزنید چیست و دغدغۀ مخاطبانی که دارند برنامه را میبینند چیست؟
طوری بود که من شروع کردم گفتم یک هفته لایو بروم ببینم چگونه است؟ چون سخت هم است شما فکر کنید هر روز یک ساعت جلوی موبایلی بروید که شاید چند هزار نفر شما را ببینند، تقریباً تا آخر اردیبهشت همه قرنطینه بودند و ۹۰ درصد داخل خانه بودیم و باید خودم را آماده میکردم و میرفتم و در ابتدا یک مقدار برای خودم سخت بود ولی دیگر عادت کردم و نمیتوانم آن را ترک کنم یعنی میگویم لایوها را چه زمانی قطع کنم! من فکر میکنم تا زمانی که درگیر کرونا هستیم حداقل تا آخر تابستان من فکر میکنم لایوهای ما ادامه دارد. یکی از اهدافش این است که آدمهای جدید را به افراد بشناسانیم یعنی آن شبکهسازی، آن نتورکینگ در آن است، یکی دیگر از دلایلش این است که من با بنیانگذار تخفیفان خانم دانشور گفتگو کردم که تخفیقان که جدیداً نتبرگ با آن ادغام شد، دارد چه میکند و چگونه پیش میروند؟ مدیریت بحران کردند؟ شوک شدند یا نشدند؟ تعدیل نیرو داشتند که گردشگری صفر و منفی شد، تعدیل نیرو کرد، علیبابا و اِلیگشت و خیلی از آنها و بعضی از آنها برعکس جذب هم داشتند مثلاً در حوزه سرگرمی فیلیمو، نماوا، آموزشهای آنلاین که در دوران قرنطینه اینها رشدهای خیلی خوبی داشتند و با همۀ آنها صحبت کردیم که اوضاع آنها چگونه است و چه کردند. من فکر میکنم میشود گفت سه حالت داشت آنهایی که در حوزههای خارج از خانه بودند مانند گردشگری، بومگردی متاسفانه آنها صفر یا منفی شد یا آنهایی که با غذا در ارتباط بودند مانند دِلیوری غذا کم شد، اسنپ و تپسی باز کم شد ولی بخشهای سرگرمی و دیدن کارتون و فیلم افزایش داشت، رشد خوبی هم داشت و فکر کنم خیلی از کسانی که این برنامهها را نصب نداشتند در دوران کرونا نصب کردند.
چیزی که خیلی برای من جالب بود ما معمولاً چیزی که انتخاب میکردیم و فرآیندی که برای لایو انتخاب میکردیم مسیر زندگی، تحصیلی و کاری آن مهمان به عنوان یک کارکتر و سلبریتی این حوزه بود که شاید کم او را میشناسند مثلاً مدیر ایرانتَلنت خانم آسیه حاتمی است که دهه ۸۰ شروع کرده، چه مسیری را طی کرده و چه اشتباهاتی را کرده و به چه موفقیتهایی رسیده است؟ این باعث میشود انتقال تجربه خوبی صورت بگیرد یعنی خیلی از کسانی که نمیدانند الان کجا هستند، گم کردند درس بخوانند، دانشگاه بروند، مهارت یاد بگیرند و روی چه چیزی کار بکنند، فکر میکنم انتقال تجربۀ خیلی خوبی صورت گرفت و سراغ کسب و کارهای فعلی آن آمدیم و کارهایی که انجام میدهند، بعضی از آنها چند تا کسب و کار داشتند و هَندل کردن چند کسب و کار خودش جزء گزینههای خیلی حرفهای است و بعد از آن چالشهای آنها، قطعی اینترنت پارسال جزء چالش بزرگ اکثر آنها بوده که به سمت صفر میل کردند و آمدند خوب شوند که کرونا آمده و متاسفانه سال ۹۸ با سیل شروع شد، قطعی اینترنت را داشتیم، رمز پویا را داشتیم و خیلی از کسب و کارها دچار مشکل میشوند، به کرونا ختم شد که هنوز هم ادامه دارد و بعد هم چشمانداز آیندۀ آنها را دیدیم که به چه شکل است.
ـ مشکلاتی که استارتاپها و کسب و کارهای مجازی داشتند را گفتید راهکاری هم برای آنها ارائه شد؟
چالشها چند دسته بود یکسری از آنها کلان است، حاکمیتی است مانند قطعی اینترنت، ۱۰، ۱۲ روز اینترنت قطع بود خیلی از کسب و کارها ضرر کردند، افت کردند که امیدواریم دیگر این اتفاق نیفتد، یکی فیلتر کردن است البته جدیداً خوب شده است، البته آقای جاویدنیا در قوه قضاییه بودند که عوض شدند و امیدواریم جانشین ایشان بتوانند قبل از فیلتر کردن یک اطلاعی بدهند، یک تذکری بدهند و بعد فیلتر بکنند.
واقعاً شما میآیید سرمایهگذاری میکنید، تیم جذب میکنید همین دیروز دفتر شما که یک استارتاپی است که تلفن میدهد، منشی میدهد، تلفنهای آن را بستند، فکر کنید ۵ هزار تا مشتری داشته، الان متاسفانه به آقای جهرمی وزیر هم نامه زدند ببینیم مشکلش حل میشود یا نه. این اتفاقات نمیشود دیگر یعنی شما پول میگذارید، هزینه میکنید، تیمتان را میآورید، کل آدم اشتغالزایی میکنید، کارآفرینی میکنید یکدفعه تلفنهای شما قطع میشود، فیلتر میشوید، اینترنت قطع میشود! وقتی یک کسب و کار یک روز فروش نداشته باشد، الان چه بلایی سر علیبابا آمد! ۱۸۲ نفر را اخراج کرد! علی بابایی که بیلبوردهای آن همۀ شهرها و فرودگاهها را گرفته بود، چون ۱۰ روز تعطیل بود، تمام شد و دیگر توسعه پیدا نکرد، کسب و کارها سرمایه را میآورند و بعد توسعه میدهند وقتی کرونا میآید سفرها تعطیل میشد، کسی بلیط نمیگیرد قطعاً علی بابا هم مجبور است ۱۸۲ نفر را اخراج کند و تعدیل کند و البته سریع جذب کسب و کارهای دیگر مثل آپ شدند. این چالش حاکمیتی و کلان است.
یکسری چالشها منابع انسانی است الان نیروی فنی متخصص خوب کم داریم حالا یا مهاجرت کردند یا حقوقهای بالا میخواهند بحثی که اسنپ و کافهبازار را به آن متهم میکنند که شما حقوقهای بالا میدهید البته توییتر هم این اتفاق افتاد که افراد سردستۀ یک کسب و کار را به کسب و کار خودتان میبرید و به آنها حقوق بالاتری پیشنهاد میدهید و این جزء چالشها است.
یکی دیگر از چالشها پیدا شدن سرمایهگذار است، با آمدن تحریمها سرمایهگذارهای خارجی تقریباً کنار کشیدند، داخلیها روی بورس میروند؛
ـ نه الان حرکت اول که خیلی پول گذاشتند؛
بله مثلاً حرکت اول آمد روی مکانیک هم الان سرمایهگذاری کرد ولی خب خیلی سخت پیدا میشود اینکه شما بتوانید یک سرمایهگذار خوب را پیدا کنید باید تیمتان خوب باشد، ایدهتان خوب باشد، خوب اجرا کرده باشید تا بتوانید سرمایهگذار پیدا کنید.
یک چالش دیگر حباب استارتاپها است، اینکه یک شبه پولدار میشویم و استارتاپ میزنیم و میترکانیم! بعد الان چه چیزی داغ است؟ بورس داغ است و بعد سراغ بورس میروند، همان تبی که تاکسیهای اینترنتی آمد و یکدفعه دو سه تا بیشتر نماندند.
ـیعنی الان میخواهید به مخاطب بگوید الان این موضوع داغ است سراغ این بروید؟
پارسال مهرماه جیتکس دوبی بودیم و در آپارات پوشش دادیم هر چند در ایسنتاگرام هم پوشش دادیم، ۷۰ تا گزارش از ایرانیها و خارجیها گرفتیم، ترندهای روز، جیتکس بزرگترین نمایشگاه منطقه منا در حوزۀ فناوری و استارتاپها است، Future Starsرا دارد که واقعاً ستارههای فناوری آنجا هستند، ستارگان آینده، اگر میخواهند کسب و کاری بزنند حوزههایی که من پیشنهاد میدهم،AI است یا artificial intelligence، بلاکچین است که یکی از کاربردهای بلاکچین، رمزساز و یکی از رمزسازها بیتکوین است که خیلی معروف شده است ولی بلاکچین کلی کاربرد دارد، اِیآر و ویآر است واقعیت افزوده و واقعیت مجازی، ۵G است که وزیر هم گفته تا چند هفته دیگر در تهران رونمایی میشود، خیلیها هم به من پیام داده بودند من هم این را استوری کرده بودم که وزیر این را گفته و گفته بودند ۵G مگر کرونا ندارد؟ [میخندد] در انگلیس یکسری اصولگرایان خیلی تندرو میگفتند ۵G کرونا را آورده است و این یک باور اشتباه بود. نسل پنجم ارتباطات قطعاً جزء ترندها است، حوزه فینتک خیلی توصیه میکنم، فناوریهای مالی، فینتک مثلاً یکی رمزساز، یکی بورس، دیگر سمت تاکسی اینترنتی و پیک اینترنتی و خدمات آنلاین و فروشگاه اینترنتی نروند مگر در شهری و استانی که بدانند که یک استارتاپ بزرگ به آنجا وارد نمیشود، چون معمولاً با سرمایه زیاد وارد آن شهر شوند شکست میخورند.
ـ شما کسی بودید که از سال ۸۰ داشتید برنامههای فناورانه تولید میکردید و در این حوزه کار میکردید، سمت سازوکار ساختن این برنامهها برویم اصلاً مخاطب آن چطور آدمی است؟ از آن طرف آدمهایی که میتوانید به برنامه بیاورید چه آدمهایی هستند؟ اصلاً این حوزه چقدر کشش دارد؟
تلویزیونی یا هر حوزهای؟
ـ بیشتر منظورم تلویزیون است و اینکه اصلاً تلویزیون به آن میپردازد یا دغدغۀ آن میتواند باشد یا نباشد؟
ما خیلی محتوای فناوری داریم در خودرو، موبایل، لپتاپ، واقعاً دنیایی است حتی اگر شبکه هم بیاید به نظرم جواب میدهد. ما دهه ۸۰ که شروع کردیم من به عنوان مدرس رفتم چون دانشجوی لیسانس کامپیوتر بودم شبکه آموزش تازه داشت شروع میشد مدرس کامپیوتر میخواست یادم آن زمان Front pageآموزش که طراحی وبسایت بود، آنهایی که دهه شصتی هستند یادشان است البته دیگر Front page نیست و به عنوان مدرس آمدم و بعد گفتند برنامه زنده میشود و نامش آینه امروز بود هر شب ساعت ۹ شب از شبکه آموزش پخش میشد و بعد آن زمان دغدغۀ مردم آفیس، ICDL و گرافیک و نهایت طراحی وب سایت بود و تازه داشت شکل میگرفت آن زمان اصلاً موبایل نبود یا یک شکل دیگری بود، مُدمهایی بود که بوق میزد و آجیر میزد و وصل میشد و بعد ما نیم ساعت آن آموزش را به مردم میدهیم مثلاً ویندوز ویستا یک هفته بود آمده بود ما آموزش آن را از تلویزیون به صورت رایگان پخش کردیم و در یک روستا و شهری که اصلاً نمیدانند ویستا چیست میتوانست آموزش ببیند، یادم است این برنامه ۷، ۸ سال جمعهها از شبکه سه پخش میشد؛
ـیک مرجع شده بود؛
دقیقاً آقای حاجیلو و چند نفر از دوستان من بودند، آن برنامه هم خیلی جواب داد یعنی الان هنوز بعد از دو سال که برنامه تمام شده است و مدیر جدید به دلایلی گفتند آن برنامه ادامه نداشته باشد، هنوز مخاطب دارد و میگویند چه زمانی پخش میشود؟ ما همچنان آمادهایم که یک برنامهای در سطح آن حتی بالاتر از یک شبکه تلویزیونی پخش بکنیم ولی یا اسپانسر میخواهد یا شاید سرگرمیهای تلویزیون یک مقدار بیشتر شود، فکر میکنم یک مقدار به بخش فناوری و تکنولوژی که واقعاً علم روز است شاید بیوفایی شده است.
ـ نکتهای که نپرسیدم را بفرمایید.
یک چیز کلی که شاید بیش از صد میلیونی که با آنها گفتگو کردم و آن را گفتند و فکر میکنم گنجینۀ بزرگی است این است که خیلی از آنها میگفتند بیشتر مهارت یاد بگیرید، مذاکره، ارتباطات، زبان بدن، انگلیسی، کامپیوتر، فن و همۀ اینها میتواند کمک بکند چه در جلو بردن کسب و کار شما و چه در جذب سرمایه میتواند به شما کمک بکند. ما با ایرانیهای موفق خارج از کشور هم گفتگو میکنیم با یکی از دوستان به نام مهدی حبیبزاده گفتگو میکردیم و او گفت من از ایران رفتم با اینکه دکتری هم داشت نه از من مدرک خواستند و فقط به من گفتند چه بلدی؟ ما خیلی مدرکگرا هستیم حالا یک مقدار بهتر شده، دهه ۶۰ که فقط میگفتند برو ارشد و دکتری بگیر! حالا میخواهی چه بکنی؟ کار نیست! این مهارت خیلی کم شده است، الان من یک پسر ۱۴ ماهه به نام سامیار دارم چون من ۲۰ سال تا ارشد پیش رفتم و دکتری هم قبول شدم ولی نرفتم، فکر میکنم یک مقدار متفاوت باشیم نمرۀ ۱۸ یا ۲۰ بگیریم چه تاثیری دارد؟ بروید مهارت یاد بگیرید، حتی کف بازار بروید کار کنید اینها همه انتقال تجربه و درس است و من فکر میکنم نسل آینده را باید طور دیگر تربیت کنیم با توجه به اینکه دهه هفتادیها یک اسمی گذاشتند، دهه هشتادیها، دهه نودیها و این قضیه خیلی مهم است که چه یاد بگیرند؟ چطوری یاد بگیرند؟ چطوری کسب تجربه کنند؟ وگرنه مانند نسل ما که دهه شصت هستیم جلو بیایند مدرک بگیرند، بیکار باشند، درآمد کمی داشته باشند و نتواند خوب کسب و کارشان را جلو ببرند و اینها خیلی تاثیرگذار است. متاسفانه سیستم آموزشی ما هم مشکل دارد و این را همیشه میگوییم ولی گوش شنوایی نیست. من یک آموزش HTML سال ۹۰ و ۹۱ دادم و طراحی وبسایت بود، خیلیها گفتند چقدر جذاب است! و در تلویزیون نبوده سراغ آن رفتند و سراغ آن رفتند و الان کسب و کار آن طراحی وبسایت است و شرکت بزرگ دارند، این خیلی به آدم انگیزه میدهد، سوالی که از من کردی که چرا پولی نکردی؟ شاید همین قضیه بوده که آدم آن اعتبار و اعتماد را داشته باشد و بتواند موفق باشد.
برنامۀ متفاوتی بود ما خیلی از حرفها را گفتیم و خیلی از آنها درددل بود و امیدواریم یک انتقال تجربهای صورت گرفته باشد.