حمایت صداوسیما از اکران آنلاین فریب افکار عمومی است
مجازیست-غیرمجاز جایی که ما میخواهیم در مورد پشتپردههای فضای مجازی صریحتر صحبت کنیم. با شیوع کرونا خیلی از کسب و کارها درآمد خودشان را از دست دادند، سینماها یکی از این کسب و کارهایی بودند که فرصت طلایی درآمد خودشان را یعنی اکران نوروزی را از دست دادند. اکران آنلاین شاید یک راهحل وسوسهکننده و پرریسک بود، راهی که سازمان سینمایی اوج تصمیم گرفت با اکران فیلم خروج در آن قدم بگذارد و اولین کسی باشد که این تجربه را انجام بدهد. امروز با «محمد ذوقی» دستیار و مشاور رسانهای سازمان سینمایی اوج گفتگو میکنم.
ـ به عنوان اولین سوال الان دید نهادهای حکومتی نسبت به ویاودیها و پخشکنندههای آنلاین ویدیو زیاد مثبت نیست، چه شد که اوج تصمیم گرفت سمت اکران آنلاین خروج برود؟
از دوم اسفند سال ۹۸، سینمای کشور به دلیل ویروس کرونا تعطیل شد، ما اواسط و اواخر اسفندماه بود که ذهن ما درگیر این شد که سازمان اوج که ۵ فیلم سینمایی آماده نمایش دارد که ۴ فیلم آن در جشنواره فجر ۹۸ به اکران درآمده بود سال ۹۹ چه باید بکند؟ یعنی به عنوان یک سازمان و یک مجموعه تولیدکننده طبیعتاً باید به این موضوع فکر میکردیم، با مصاحبهها و اخباری که از قصۀ کرونا منتشر میشد اینکه کشورهای مختلف چند ماه درگیر بودند و هیچ آیندۀ روشنی هم متصور نبود در مورد اینکه چه زمانی مساله تمام میشود، با تحلیلهایی که داشتیم به نظرمان رسید که سال ۹۹ سال خوبی برای سینمای ایران از حیث اکران و پخش نخواهد بود.
جشنواره سال گذشته طبق اعلام دبیرخانه جشنواره، ۱۱۵ فیلم سینمایی برای جشنواره ثبتنام کردند یعنی با یک دو دوتای ۴ تای ساده فکر میکنیم ما احتمالاً ۱۵۰، ۱۴۰ ساخت فیلم سینمایی در سال در کشور داریم، این درحالی است که باز مجدد در سال ۹۸، ۷۴ فیلم روی پرده نقرهای به نمایش درآمدند، معنی آن این است که همینطوری بدون هیچ اتفاقی در کشور، حدود نصف فیلمهایی که در کشور ساخته میشود اصلاً به اکران نمیرسد، فیلمهایی هم که به اکران میرسد شما یک جستجوی ساده در فضای رسانهای بکنید میبینید نصف بیشتر فیلمها هم ناراحت هستند و از وضعیت اکران گِلهگی میکنند، حالا با دلایل مختلف.
به تعبیر دیگر ما بدون وجود ویروس کرونا بسیار بسیار از حیث اکران در کشور مساله و مشکل داریم، تصویر و تصور ما در اسفندماه سال گذشته این بود که احتمالاً به مراتب خیلی وضع بدتری در سال ۹۹ خواهیم شد چون شما میدانید ما دو سه برهۀ طلاییِ اکران را از دست دادیم، دوسه برهۀ طلایی اکران نوروز و اکران عید فطر را که آمار دقیق ندارم ولی به جهت مالی نزدیک نصف فروش سینمای ایران برای این سه چهار ماه است، با این وضعیت طبیعتاً تولیدکنندۀ فیلم به این فکر میکند که چه باید بکند؟ این را اضافه کنید به اینکه ما به عنوان یک سازمان هنری رسانهای، تلاشمان توجه به مردم و افکار عمومی است، همزمان به این هم فکر میکردیم که ما به عنوان یک هنرمند، یک فیلمساز و تهیهکننده، الان برای بهتر شدن وضعیت و احوال مردم چه کاری میتوانیم بکنیم؟
این دو مساله باعث شد که ما به روشها و سناریوهای دیگر فکر کنیم، دو تا روش وجود داشته که در دنیا تجربه میشده یکی اکران اینترنتی و یکی سینماماشین حالا با تعابیر مختلف، سینما درایوین، اُتوسینما. لذا به روش اکران آنلاین فکر کردیم، در دنیا شرکتهای مختلفی مانند ؟؟؟ آمازون و امثالهم هستند که دارند این کار را انجام میدهند، با گفتگویی که با برخی از ویاودیها داشتیم، آماده شدن آنها و آماده کردن برخی از بسترهای آیتیبیسشان نهایتاً این شد که از اواسط فروردین اکران آنلاین فیلم سینمایی خروج با همۀ فراز و نشیبش شروع شد. خوب است به چند نکته در این مهم دقت کنیم، یک نکته اینکه تعبیر من این است فارغ از اینکه بنده در یک مجموعه و در یک سازمان هستم و به عنوان مخاطب سینما، اینکه نفس پذیرش آقای ابراهیم حاتمیکیا که این فیلم در اکران اینترنتی به نمایش دربیاید، خودش یک ازخودگذشتگی است؛
ـ یکی از سوالهای من هم همین بود که عوامل فیلم نسبت به این تصمیم چه برخوردی کردند؟
به چند دلیل نفس پذیرش این کار توسط یک کارگردان مطرح ازخودگذشتگی است، اولاً اینکه کارگردانهای ما دوست دارند یعنی یکی از آرزوهای آنهاست که وقتی فیلم میسازند فیلم را کنار مردم روی پردۀ عریض و طویل سینما ببینند، اصلاً مزۀ فیلم دیدن در سینما یک چیز دیگری است، درثانی این آغاز یک مسیر مبهم برای ما بوده یعنی این اتفاق برای اولین بار در کشور انجام میشود با چالشهای مُحتملی که ما تصویر میکردیم ازجمله اینکه این فیلم قاچاق میشود یا نمیشود؟ وضع فروش آن به چه شکلی است؟ صدا و سیما؛
ـ راههای دیگری هم بود مثلاً توزیع شبکه خانگی روی سیدی منتشر کرد یا به صدا و سیما فروخت، چه شد که این راه انتخاب شد؟
عرض میکنم. پس نکتۀ دوم این است که چالشهای پیشرو و به تعبیری ریسکی که این کار داشت که چه اتفاقی میافتد خود این هم یک درصدی از جسارت و شجاعت میخواهد که تولیدکننده این مسیر را انتخاب کند. درنهایت با استدلالهایی که ما داشتیم عوامل فیلم بخصوص شخص آقای حاتمیکیا استقبال کرد و نه تنها همراه شدند و برخی جاها واقعاً جلوتر از ما به این روند کمک کردند.
یک نکتۀ دیگری که در اکران اینترنتی ما باید مورد محاسبه قرار میدادیم که نقشه کلیمان را دقیق معلوم کنیم بحث بازگشت سرمایه فیلم است و بحث اقتصاد فروش که ما باید آن را محاسبه میکردیم ما با یک زمانبندی به چند گام رسیدیم گام اول ما این بود که به صورت تکفروشی و اکران آنلاین داشته باشیم همین چیزی که الان دارد اتفاق میافتد، گام دیگر ما این بود که بحث سینما ماشین را دنبال کنیم، گام دیگر ما این بود که ما بحث اکران در سینماها را دنبال کنیم که الان به صورت خیلی جدی پیگیر هستیم که اکران عید فطر خروج در سینماهای کشور وجود داشته باشد، گام دیگر این بود که پس از همۀ این اتفاقات مشابه همۀ فیلمهای دیگر توزیع هومویدیو و به صورت فیزیکی و به صورت اشتراکی روی ویاودیها اتفاق بیفتد. این چند گام را در یک مسیر طراحی کردیم. بحث اقتصادی و جمعبندیها و حساب و کتابهایی که داشتیم به نظر میرسید این مسیر حداقل برای فیلم سینمایی آقای ابراهیم حاتمیکیا فیلم خروج منطق اقتصادی دارد که اگر نیاز بود توضیح میدهم.
ـ چقدر فروخت؟ در چه مدتی توانست این مبلغ را توانست فروخت؟ آمار فروش از ابتدا تا الان چگونه بوده است؟
الان فروش دو میلیارد تومان را رد کرده است و فکر میکنم با این وضعیت تا دو سه هفته دیگر حداقل فروش ادامه خواهد داشت، امید داریم بتواند به عدد ۳ میلیارد برسد، یک حساب و کتاب ساده هم بکنیم، فروشی که در سینما اتفاق میافتد و عددی که اعلام میشود که این فیلم این مقدار فروخت حدود یک سوم آن به فیلمساز میرسد یعنی نصف فروش به سینمادار میرسد، ۱۰ درصد به شرکت پخش میرسد، این درصد در ویاودی حداقل ۷۰ درصد است یعنی حداقل ۷۰ درصد در ویاودیها به فیلمساز میرسد و بسته به ویاودی و رایزنیها ممکن است این عدد اندکی هم افزایش پیدا بکند.
با یک محاسبه ساده و وضعی سینما در سال ۹۹ داشت و میَشد پیشبینی کنیم به نظرم میرسد در سال ۹۹ یک فیلمی احتمالاً اگر ۸ یا ۹ تومان بفروشد خیلی فروش خوبی است یعنی این ۸، ۹ تومان در سال ۹۸ اگر رتبهبندی میکردیم یک فیلمی پانزدهم و شانزدهم میَشد و به نظرم در سال ۹۹ این فیلم جزء ۱۰تا فیلم خواهد بود به دلیل مشکلاتی که کرونا به سینمای ایران مترتب کرده است، یک سوم این عدد به ما میرسید، این یک سوم یک عددی بین ۲ تا ۵/۲ و نهایتاً ۳ تومان میشد و الان تقریباً داریم به این عدد میرسیم بدون فروش اکران عید فطر در سینماها که دنبال آن هستیم، بدون اتفاق اجتماعیای که این فیلم با این کار رقم زد، به هر حال این اتفاق یک خطشکنیای و یک پیشگامیای بود و به نظرم این ارزش اجتماعی و ارزش تبلغاتی داشت، فارغ از اتفاقاتی که افتاده است.
ـ این اتفاقات اوج را به این جمعبندی رسانده که ۴ تا فیلم دیگر را دوباره روی ویاودیها و اکران آنلاین انجام بدهد؟
ما این آمادگی را داریم منتظر هستیم چون اکران اینترنتی یک معادلۀ واقعاً چند مجهولی است، اکران اینترنتی میتواند پس از فیلم سینمایی خروج به شکست بینجامد، میتواند موفق بشود و این مسیر، مسیرِ بازی باشد که ادامه داشته باشد، این متغیرها چه چیزهایی است؟ چرا میگویم پس از فیلم سینمایی خروج؟ چون به هر حال نفس اینکه یک فیلمی خطشکن است و اولین بار است که این اتفاق میافتد خودش یک جذابیت است، ابراهیم حاتمیکیا یک برندی در فیلمسازها است، خود سازمان اوج یک توان و یک قوتی دارد و یک پیگیریهای تبلیغات میتواند بکند، فیلمها و مجموعههای دیگر ممکن است این را نداشته باشند، به این دلیل عرض میکنم ممکن است اکران اینترنتی موفق شود و ممکن است به شکست بینجامد، آن متغیرها چه چیزهایی است که به نظرم مهم است که دربارۀ اینها گفتگو کنیم. یکی مجموعههای سیاستگذار و قانونگذار در کشور ما است، ما در حوزۀ اکران اینترنتی چون بار اول دارد اتفاق میافتد خلاءهای قانونگذاری و سیاستگذاری داریم.
ـمجوزهایی که برای اکران آنلاین از کدام نهادها صادر شده است؟ اصلاً مجوزی در کار بوده است؟
بله طبیعتاً موافقت وزارت ارشاد را نیاز داشت که ما از سازمان سینمایی این اجازه را گرفتیم و موافقت را کسب کردیم ولی مهمتر اینکه شما مجوز داشته باشید و این اجازه را داشته باشید که پخش کنید، طراحی یک فضا و اتمسفری است که سلباً و ایجاباً اکران اینترنتی پا بگیرد. من چند مثال میزنم برای اینکه منظورم را برسانم، آیا قوه قهریه این کشور یعنی سیستم قضایی برخورد و مواجهۀ درستی با قاچاق فیلمهای سینمایی دارد یا نه؟ و آن برخورد چه باید باشد مثلاً اگر دو سایت به صورت غیرقانونی این را بارگذاری کردند شما آن سایت را میخواهید به حبس محکوم کنید و یا به جبران برخی از ضربههای مالی به فیلمساز محکوم میکنید؟ یا اینکه تبلیغ فیلمهای سینمایی که در اکران اینترنتی دارد اتفاق میافتد در صدا و سیمای ما تعریف شده است؟ بدون حمایت صدا و سیما، کار سخت است صدا و سیما با همۀ فراز و فرودش موثرترین رسانه در کشور ماست؛
ـ ساترا یک بیانیه داد؛
به نظرم برای اینکه یک مقدار صریح صحبت کنیم یک شوخیای بیشتر نبود، خوب است این موضوع را باز بکنیم و بشکافیم؛
ـ الان ساترا آمد پشت فیلمسازان و گفت من حمایت میکنم؛
این یک شوخی است؛
ـ چرا شوخی باشد؟
دلیل شوخیاش هم این است که متاسفانه شوخیای هم است که یک مقدار ناخواسته فریب افکار عمومی را در خودش دارد یعنی شما میگویید ساترا که حمایت کرد، ساترا تبلیغ تلویزیونی پخش کرد! بعد من به شما عرض میکنم ببخشید بعد از چند هفته؟ تبلیغ یعنی چه؟ کسانی که با مقولۀ تبلیغات آشنا هستند میدانند پخش تیزر از تلویزیون وقتی معنی دارد که شما یک حداقلی از تیزرها را مثلاً بتوانید ۳۰۰، ۴۰۰ تیزر تلویزیونی را در یک بازۀ محدود دو سه هفتهای پخش کنید و به تعبیری بمباران تبلیغات تلویزیونی داشته باشد، ۱۰، ۲۰ تا تیزر را مشخص نیست در چه ساعتی و در چه شبکهای پخش کنید و بعد بگوید من تیزر تلویزیونی پخش کردم و موافقت کردم!
نکتۀ دیگر اینکه چه تیزری از تلویزیون پخش میَشود؟ من به عنوان مخاطب این تیزر فیلم سینمایی خروج را میبینم، من کجا این فیلم را ببینم؟ ساترا، ساترا چیست؟ وقتی شما تیزر سینما را میّبینید مشخص است فیلم سینمایی ایکس در سینماهای سراسر کشور، شما میدانید باید به سینماهای سراسر کشو بروید و این فیلم را ببیند، حالا ساترا خودش یک مقولۀ مبهم و گنگ و به تعبیری غیربرند بین مردم ایران است، اصلاً نمیدانند این چیست! حالا شما مردم را ارجاع میدهید که به ساترا بروید، این وجوهی که عرض میکنم به این خاطر است که این یک شوخی است، حمایت از اکران اینترنتی یعنی شما مشابه رفتاری که با اکران در سینما دارید با این هم داشته باشید، چرا ندارید؟
ـ بازیگران زیاد میشوند وقتی شما تبلیغ یک فیلم را میکنید مشخص است آن را باید در سینما ببینید ولی وقتی یک اکران آنلاین را تبلیغ میکنید ناخواسته دارید ویاودی را هم تبلیغ میکنید و این بازیگران تبلیغ در صدا و سیما هستند که کار را چیز میکنند؛
شما حداقل میتوانید تعداد تیزرهای مطلوبی را اختصاص بدهید یعنی فیلم سینمایی خروج یا هر فیلم سینمایی با ۳۰، ۴۰ تا تیزر، البته الان شما این را به تلویزیون بگویید میگوید مثلاً من ۳۰، ۴۰ میلیارد تومان برای شما رایگان تبلیغ پخش کردم از این تعرفههایی که مشخص نیست نرخگذاری آن از کجا آمده است، این که جواب نیست. جدا از اینکه یک بهانههایی ابتدا طرح شد منجمله واژهای که بعضاً در فضای رسانهای پخش شد که ما با پخش غیرانحصاری اگر وجود داشته باشد همراهیم، صدا و سیمای ما خیلی دغدغۀ انحصارگرایی و غیرانحصارگرایی دارد؟ اگر این است مگر پخش سینما انحصاری نیست؟ شما روی پرده سینما میخواهید یک فیلمی را پخش کنید مگر به یک پخشکننده نمیدهید یا فیلم ایران میدهید یا شرکتهای پخشی که وجود دارد، آنجا هم انحصاری است، صدا و سیمای ما خیلی ژست و دغدغۀ غیرانحصاری دارد پس چرا برخی تیزرهای تلویزیونی که شما میخواهید پخش کنید میگوید اگر تیزرهای تلویزیونی را این چند شرکت تبلیغاتی بسازند من یک آفرهایی روی آن میدهم، من هزاران مصداق میتوانم از انحصارگرایی صدا و سیما بیاورم، ارزشگذاری نمیکنم این خوب است یا بد است، خیلی از آنها به نظرم لاجرم باید اتفاق بیفتد درست هم است ولی من نمیتوانم بپذیرم از صدا و سیمایی که درست یا بعضی جاها به غلط انحصارگرایی دارد و بعد ما بگوید دغدغۀ من این است که غیرانحصارگرایی باشد، فارغ از این مگر ما انحصارگرایی کردیم؟ نه ما اگر مشکلی داشتیم که ویاودیهای دیگر فیلم ما را پخش نکنند؟
ـ چرا پخش نکردند؟
حتما استقبال میکردیم دو تا نکته وجود داشت؛
ـ یکی از پلتفرمها هم یک استوری گذاشته بود و جواب داده بود؛
بله ما هم جواب دادیم حالا دوستان کملطفی کردند. دو نکته وجود داشت یکی اینکه ویروس کرونا پیش آمد بعد آمدیم بگوییم حالا اکران اینترنتی، یعنی فیلمهای سینمایی که در جشنواره فیلم فجر حضور پیدا میکنند حداقل فیلمهای جدی و مهمتر که به هر حال در این دسته قرار میگیرد، قراردادهای پخش آنها را آن زمان میبندند یعنی ما قبل از حادث شدن کرونا قرارداد پخش سینمایی، خانگی و ویاودی را بسته بودیم و انحصاری هم است، اصلاً عرف سینما است یعنی شما فرض کنید کرونا نیست، شما ویاودی را انحصاری قرارداد میبندید، یعنی ما با این مساله مواجه بودیم که قبل از کرونا قراردادمان را که عرفاً برای همۀ فیلمها انحصاری است با فیلیمو بسته بودیم و حرف ما به ساترا این بود که میگفتیم من به عنوان صاحب محتوا که نباید بروم این را حل کنم! الان بحث کرونا پیش آمده میخواهد اکران اینترنتی وجود داشته باشد، رگولاتور هم شما هستید، شما باید مسالۀ حقوقی فیلم را حل کنید و من هم استقبال میکنم که همۀ ویاودیها فیلم را پخش کنند، این یک وجه آن، وجۀ دوم اینکه من میگویم این محصول و این اثری که دارم حاضر هستم غیرانحصاری به همۀ ویاودیها تقدیم کنم ولی به چه قیمتی؟ شما یک محصولی دارید من میگویم شما انحصارگرا نباش این محصول را به من بده، بعد شما میگویید به چه قیمتی؟ در مورد مبلغ صحبت میکنید، در مورد شرایط صحبت میکنید در مورد این صحبت میکنید که ویاودی شما آنقدر امن است که من این را بدهم پخش نشود؟
ـ یعنی میگویید بقیۀ ویاودیهایی که پخش نکردند امن نبودند؟
من نگفتم امن نبودند، باید یک پیشنهاد قابل تامل ارائه بدهید. شما به عنوان کسی که صاحب محصول هستید و برای محصولتان هزینه کردید و به دو چیز فکر میکنید ۱٫ دیدن شدن آن محصول و ۲٫ اینکه محصول درآمدزایی داشته باشید؛
ـ اوج را یک نهادی میّبینند که محتوا برای آن مهم است و میخواهد آن محتوا دیده شود؛
محتوا دیده شود و بحث برگشت سرمایه هم خیلی مهم است یعنی هر دوی اینها مهم است. مخاطبان ما فکر کنند صاحب یک فیلم هستند، یک نفر هم میآید میگوید این فیلم را بدهید پخش کنم، شما نمیپرسید حساب و کتاب مالی ما چگونه باشد؟ شما نمیپرسید برای تبلیغات چه کار میکنید؟ فلان ویاودی که با ما قرارداد میبندد و یک عددی هم برای پخش به ما پیشنهاد میدهد، کنار آن یکدفعه دهها تبلیغات شهری هم پای کار آن میآورد و میبینیم در تبلیغ هم یک چیزی اضافه کرد، حالا سوال من این است یک ویاودی با شما مذاکره میکند، میبینید این خیلی سهمی از بازار ندارد یعنی مخاطبی ندارد، امکان تبلیغاتی هم به شما اضافه نمیکند به تعبیری با یک عدد خیلی قلیل هم میخواهد این را بخرد، خب شما چرا باید بدهید؟
ـ من یک نگاهی را میخواهم مطرح کنم غلط و درست بودن آن را شما بگویید، یک نگاهی وجود دارد که اوج یک سازمانی است که با بودجه حاکمیتی دارد تولید محتوا انجام میدهد و وظیفه دارد این محتوا را در اختیار پلتفرمها و بسترهای توزیعی قرار بدهد؛
خیلی سوال خوبی پرسیدید به این دلیل که یک مقدار بحث ما را عمیقتر میکند، یکی از عاملهای بدبختی در عالم فرهنگ و هنر همین نگاه است، یعنی میگویند شما یک مجموعه حاکمیتی هستید، به تعبیری پولتان را از یک جایی از حاکمیت، دولت تامین میکنید بیایید فیسبیلالله یک کارهایی بکنید، فیسبیلالله به این معنی که مقولههایی منجمله این چقدر بیننده، مخاطب و فروش دارد، اصلاً نباید مسالۀ شما باشد، چرا میگویم یکی از مشکلات و بدبختیهای ما در حوزه فرهنگ و هنر است؟ ما در عالم هنر مثلاً حدود ۱۰ سال قبل دو نگاه داشتیم یک نگاهِ فرمگرای معمولاً اَنتلکتوئلی که جمله معروف هنر برای هنر برای این دوستان است یعنی میگویند فرم فیلم، نکات فنی فیلم، جشنواره رفتن فیلم مهم است اینکه چه محتوا و پیامی داشته باشد حتماً مهم است ولی اصالت ندارد.
یک نگاه هم برعکس این است میگوید محتوا و پیام اولاست به فرم، با یک تامل ساده حدس میزنیم که این نگاه دوم نگاه کسانی است که اسمشان را هنرمندان ارزشی میگذاریم، کسانی که یک دغدغه و آرمانی دارند، سازمان اوج وقتی وارد شد گفت من هیچ کدام از این نگاهها را قبول ندارم یک نگاه سومی وجود دارد و آن اینکه همانقدری که فرم مهم است محتوا هم مهم است و اینها کنار همدیگر یک اثر هنری هستند، من نمیتوانم هر فیلمی با هر پیامی را با بهترین و عالیترین تکنیکهای هنری به مردم عرضه کنم و از آن طرف نمیتوانم یک حرف خوب را با یک فرم بد، شما بهترین محتوا را با یک کادوپیچ زشت به مخاطب ارائه بدهید، اصلاً این جواب نمیدهد.
سازمان اوج که حتماً و حتماً خاستگاه آرمانگرایانه و دغدغهمند داشته میگوید نگاه سوم درست است یعنی شما باورتان نمیشود ما بالای ۶۰، ۷۰ کارگردان داریم که به ما رجوع میکنند و الان شاید بعضاً منتقد و دشمن ما هستند، مسالهشان این است که میگویند شما سازمان اوج هستید وظیفه دارید به من کارگردان انقلابی بودجه بدهید تا فیلم بسازم، ما هم میگوییم شما ۵، ۶ فیلم قبلی که ساختید چقدر مخاطب داشته است؟ جمعاً چقدر فروش داشته است؟ شما مگر فیلم را برای در و دیوار میسازید؟ شما باید فیلم را طوری بسازید که مردم جذب آن شوند، مردم دوست داشته باشند فیلم را ببینند و البته پیام انسانی و اخلاقی هم داشته باشد. شاید خیلی عجیب باشد و جوابی که آنها میدهند نه اصلاً مهم نیست! ذائقۀ مردم تغییر کرده و ما باید یک فیلم با پیامهای ارزشی بسازیم! این یعنی چه؟! اصلِ عالم سینما و عالم هنر به این است که شما بتوانید یک اثری را با تکنیکهای درست به مردم ارائه بدهید و حرف درستی هم داشته باشد.
پس هر دیو اینها برای سازمان اوج مهم است و وقتی هر دوی اینها مهم است یعنی چه؟ مخاطب یعنی چه؟ یکی از مهمترین شاخصهای مخاطب در سینما یعنی فروش، یعنی مخاطب زیاد در سالن بنشیند و فیلم را ببیند بلیط میخرد، پس یکی نمیگویم همه ولی یکی از شاخصها فروش است؛ این یک نکته که این نگاه باید درست شود. نکتۀ دوم ما این را در فضای رسانهای هم اعلام کردیم سازمان اوج سازمانی است که تنها ورودی مالیاش ورودی حاکمیتی نیست و ما از طرف مجموعۀ بالادستی ناگزیریم و مجبوریم و چه اجبار شیرینی که سال به سال بودجۀ حاکمیتی ما دارد کمتر میشود و معنی آن این است که اقتصاد و فرهنگ باید در سازمان اوج درست اتفاق بیفتد، معنیاش این است که ما در فضای رسانهای اعلام کردیم که سال ۹۷، ۳۷ میلیارد درآمد سازمان اوج بوده و سال به سال باید بتوانیم این را در مسیر درستش ارتقاء بدهیم؛ پس ما به مقولۀ برگشت سرمایه، به فروش آثارمان باید جدی فکر کنیم.
ـ شما به برگشت سرمایه فکر کنید ولی آن مقداری که از طرف حاکمیتی میآید نمیشود یک درصد آن را صرف توانمندی ویاودیها یا تقویت بستر توزیع کرد؟
حتماً یک بخشی از آن را طبق وظیفهای که مقام معظم رهبری بر دوش ما گذاشتند در دیداری که با ایشان داشتیم، حتماً یک بخشی از آن باید صرف توانمندسازی شود ولی توانمندسازیِ فیلمسازها، معنیاش این است که سازمان هنری رسانهای اوج وظیفهاش است که برود فیلمسازها و کارگردان اولیهای توانمند و صاحب دغدغه پیدا بکند، به آنها میدان بدهد فیلم بسازند و بتواند بعد از ۵ سال و ۱۰ سال که در این مملکت است بگوید من این ۱۰ کارگردان اولی که کار نمیکردند را من به سینمای ایران معرفی کردم، وظیفهاش است ولی نه در حوزۀ پخش و ویاودی، به تعبیر دیگر ما یک تعریفی از خودمان داریم و آن اینکه نقطۀ تمرکز ما تولید است، فکر میکنم با آسیبشناسیای که از مجموعه فرهنگی هنری در کشور داریم، ما به عنوان سازمان اوج قرار نیست همۀ کارهای خوب و همۀ کارهای لازم را در کشور انجام بدهیم، یعنی من نمیتوانم هم بیایم تولید خوب بکنم، هم پخش خوب انجام بدهم، اصلاً توانش را ندارم، در نقطۀ تولید بله اصلاً حضرت آقا با ما گفته که شما ممکن است یک کاری را به کارگردان اولی بسپارید بسازد و خوب هم نشود، طبیعی است و ممکن کار کارگردان اولی به ثمر ننشیند و سعی و خطا دارد، اینجا آن چیزی که شما میگویید هزینه میشود یعنی صرف کشف آن انسان و رشد آن کارگردانهای اولی میتواند باشد.
ـ همکاری شما با فیلیمو ادامهدار خواهد بود؟ سریال آقازاده را هم قرار است اکران بکنید این به چه صورت است؟
سازمان اوج نه فقط فیلیمو حتماً به مقولۀ تعامل جدی با ویاودیها فکر میکند چون ما به عنوان یک تولیدکننده به راههای مختلفی که پیش رو داریم برای توزیع باید فکر کنیم و به ترکیبی از اینها باید فکر کنیم، ویاودی یکی از آنهاست، سینما یکی از آنهاست، پخش صدا و سیما، حتی پخشها در شهرهایی که فاقد سینما هستند، به هر شکلی که میتوانیم حتماً یکی از این عرصههای جدی که الان هم به تعبیری مُد روز است و در حال رشد است، ویاودیها است، از این منظر تعامل با ویاودیها با همۀ ویاودیها فکر میکنیم، این تعامل دو وجه دارد یک وجه آن بستر توزیع کنار بقیۀ بسترها، یعنی ما یک سریال، یک مستند، یک مستند مسابقهای میُسازیم از صدا و سیما پخش میشود در ویاودی هم میتواند به نمایش دربیاید مانند کارهای مختلفی که در این حوزه تولید کردند. یک وجه دیگر میتواند این باشد که من برای آن بستر صرفاً تولید اختصاصی میکنم مانند اینکه شما فیلم سینمایی را برای پرده سینما تولید میکنید، یک سریال را برای فلان شبکه تلویزیونی تولید میکنید، این هم یکی از آن بسترهاست، در این روند و در حالت دوم سریال آقازاده در اواخر تولید است و بنا است بعد از ماه مبارک رمضان از فیلیمو و نماآوا پخش شود البته دنبال این هستیم که بتوانیم از شبکههای تلویزیونی هم این را پخش کنیم.
ببینید:غیرمجاز-۱/گفت وگو با محمد ذوقی پیرامون اکران آنلاین خروج و حواشی آن
ـ الان یعنی آقازاده اختصاصاً برای ویاوی دی ساخته شده است؟
اختصاصاً در اولین پخش آن در ویاودی است.
ـ بحث قاچاق فیلمها را مطرح کردید و اینکه اکران آنلاین یک ریسک بود، متاسفانه این اتفاق افتاد، قوه قضاییه و ساترا چقدر پای کار این داستان آمدند با اینکه هر دو اعلام آمادگی کردند و هشدارهای خیلی جدی دادند؛
وقتی فرهنگ مظلوم است یکی از مصداقهای مظلومیتش هم اینجاست یعنی اصلاً ما که ندیدیم مدعیالعموم در این حوزهها اصلاً وجود ندارد یعنی من به عنوان صاحب محتوا نروم شکایت کنم، چون یکی از حالتها این است که من بروم شکایت کنم که این فیلم قاچاق شده است بیایید بررسی کنید که این کار را کردیم، حالا من این کار را نکردم در حوزۀ فرهنگ یک نفر نباید باشد که بگوید فیلمها را قاچاق نکنید، بدون اینکه آن آدم شکایت کند این هم یک شانی از مدعیالعموم میتواند باشد، برای همۀ فیلمها، برای همۀ آثار هنری و سینمایی و نه فقط فیلم ما، اولاً این یک اشکال است اصلاً مدعیالعمومی از این وجه در حوزۀ فرهنگ و هنر تعریفنشده است که به نظرم خوب است دادسرای فرهنگ و رسانه بنشیند این را تعریف کند حداقل اگر تعریف شد به اطلاع صاحبان آثار فرهنگی هنری برساند که این یک امکانی است و اگر هم انجام داده است دو جا اطلاعرسانی کند که این اتفاق افتاده است. یک وجه دیگر هم این است که صاحب آثار شکایت کند که ما پیگیری کردیم و منتظر هستیم نتایج آن مشخص است ولی خیلی هم امید نداریم به دلیل اینکه فکر میکنم خلاء قانونگذاری یعنی اصلاً زمین زمینِ بازیای است که قوانین جدی و محکمی ندارد.
در مورد اینکه این چقدر ضربه زد حتماً قاچاق فیلم قبل از شروع برای ما قابل پیشبینی بود چون شما میبینید فارغ از کشور خودمان یک فیلمی در اسکار به نمایش درمیآید دو روز بعد در ایران به صورت غیرقانونی میتوانید دانلود کنید و ببینید، یعنی این پدیدۀ قاچاق فیلم با سرعت بالا چیز عجیب و غریبی در دنیا نیست فقط در دنیا قانون کپیرایت وجود دارد و میتواند از این موضوع مراقبت کند و در ایران این قانون وجود ندارد و به همین دلیل است که میگویم خلاء قانونی داریم یعنی قانونگذاریهای دیگری باید حداقل داشته باشیم که بتواند این خلاء را جبران کند با لحاظ اینکه ما علم به این داشتیم که این در یک حدی احتمالاً قاچاق خواهد شد با این تحلیلی که عرض کردم، با همۀ اینها ما این تصمیم را گرفتیم که این کار را بکنیم و همین الان هم وقتی میگویم بالای دو میلیارد تومان فروش کرده است و با این قاچاق این اتفاق افتاده است طبیعتاً اگر این قاچاق نبود، اتفاق بهتری میتوانست برای فیلم بیفتد ولی این چیزی است که دست به گریبان همۀ اصحاب فرهنگ و هنر است.
چه خوب است که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و قوه قضاییه بیایند یک سیاستگذاری، یک قانونگذاری و فرآیند درستی برای این تعریف کنند. به نظر من کلاً کِیس فیلم سینمایی خروج خیلی کِیس قابل مطالعهای است از این حیث که اگر ما میخواهیم اکران اینترنتی و اکران آنلاین را در کشورمان داشته باشیم ببینیم یک فیلم این کار را کرد الان یکی دو فیلم دیگر این کار را انجام دادند یا دارند شروع میکنند حداقل این است که بگویند این دو سه فیلم که از بعضی جهات ضربه خورد، آسیبهایش را مطالعه کنیم و خلاءهای آن را حداقل حل کنیم، ما چنین چیزی ندیدیم، معنیاش این است اگر بخواهد اتفاق بیفتد از طرف مجموعه سیاستگذار و قانونگذار باید تماسی گرفته شود، بررسی شود که متاسفانه این اتفاق نیفتاده است.
ـ قیمتگذاری فروش خروج در ویاودیها به چه صورتی انجام شد؟ در سینما یک استانداردی دارد که اعلام میَشود قیمت بلیط است، چطور شد که به ۱۲ هزار تومان رسیدید؟
هیچ سازوکاری جزء تخمین ذهنی و تجربۀ رفتار مخاطب روی ویاودیها نداشتیم، چون در سینما یک جایی به نام وزارت ارشاد وجود دارد، شوراهایی که برای این کار تعریف شده است که قیمتگذاری میکند، در اینجا چنین چیزی وجود ندارد، یعنی یک از خلاءها همین است به همین دلیل صاحب محتوا و ویاودی با تخمین اجتماعی و تحلیلی که از مخاطب دارند قیمتگذاری میکنند حداقل در شروع این بوده است.
ـ یعنی چه؟ یعنی شما میخواستید به دو میلیارد برسید گفتید اگر این تعداد بخرند قیمت ۱۲ تومان میشود؟
به اضافۀ اینکه احتمالاً تحلیل میکردیم اگر این از یک حدی بیشتر شود برای مردم سخت است و خیلی خرید نخواهند کرد به اضافۀ اینکه از یک حدی هم کمتر شود اصلاً صرفۀ اقتصادی ندارد یعنی با تحلیلهایی از این جنس طبیعتاً این قیمتگذاری اتفاق میافتد، چون الان فرآیندی در کشورمان برای قیمتگذاری نداریم.
ـوقتی یک فیلم سینمایی را بخواهیم اکران کنیم قاعدتاً یکسری مجوزها را باید بگیریم، مجوز شورای اکران، یکسری مجوزهایی دارد که باید انجام شود، در اکران آنلاین مجوزها به چه صورت بود شما با چه چالشهایی روبرو بودید وقتی میخواستید اکران را انجام بدهید؟
تنها مجوزی که، باز این هم از آن مشکلاتی است که تعریف نشده است، تنهایی که به نظر ما میرسید که باید با آنجا هماهنگ کنیم وزارت ارشاد بود چون پروانه ساخت را وزارت ارشاد میدهد، اگر این فیلم میخواسته بعداً در سینما پخش شود که ما دنبال این هستیم وزارت ارشاد و سازمان سینمایی باید همراهی میکردند، طبیعتاً از این وجه ما مجوز وزارت ارشاد را اخذ کردیم و موافقت ویاودیها و کار را انجام دادیم. این به جهت مجوز است که اخذ شده و این کار انجام شده است.
ـیعنی مجوزی که وجود داشته باشد نبوده یعنی صرفاً موافقت از ارشاد گرفتید؟
بله موافقت گرفتیم چون این اولین بار بوده سیکل تعریف شدهای وجود ندارد که ارشاد خوب است این کار را انجام بدهد.
ـواکنش سینماگران و اهالی سینما چه بود؟
سینماگران به چند دلیل قالباً استقبال کردند یک اینکه این یک اتفاق رایج در دنیا است چون یک تعدادی میگویند همین که این در دنیا اتفاق میافتد پس اینجا هم میتواند، خب این میتواند مبارک باشد و برخی از فیلمسازان و سینماگرها نگران وضع اکران هستند یعنی خودشان فیلم میسازند و میدانند وضع اکران در سینمای ایران مشکلاتی دارد و این را فرصتی میدادند برای اینکه بشود یک مقداری مشکل صف اکران را حل کرد.
Pingback: غیرمجاز-۱/گفت وگو با محمد ذوقی پیرامون اکران آنلاین خروج و حواشی آن – مجازیست