نقش آموزش و پرورش در آموزش آنلاین چیست؟
مجازیست–قسمت ششم غیرمجاز، با موضوع آموزش مجازی با حضور دکتر سید محمدعلی شکیب، کارشناس فناوری آموزشی به بررسی عملکرد آموزش مجازی و سیر و تحولات آن پرداخت.
به نام خدا
ادامهدار شدن شیوع کرونا یک دغدغهِی جدید به دغدغههای خانوادههای ایرانی اضافه کرده است، آموزش آنلاین. امروز در ششمین قسمت غیرمجاز با «محمدعلی شکیب» کارشناس فناوری آموزشی درخصوص آموزش آنلاین، مشکلات آن و نقش آموزش و پرورش در آموزش آنلاین صحبت میکنیم.
ـ شما تقریباً ۶، ۷ سال است که در حوزه فناوری آموزش و پرورش و مواجههی آموزش و پرورش با رسانههای جدید کار میکنید، آموزش و پرورش اصلاً برنامهریزیای برای آموزش آنلاین داشته یا به محض اینکه کرونا آمده به فکر افتادند یک پلتفرمی را آماده کنند و دانشآموزان آنلاین تحصیل کنند؟
من باید یک تاریخچهای عرض بکنم این تاریخچه به ورود اینترنت به ایران برمیگردد یعنی از اواخر دهه ۶۰ که اینترنت وارد ایران شد و کمکم نهادهای کشور هم درگیر این قضیه شدند، ما آموزش و پرورش را یک نهاد پیشرو در این زمینه میدانستیم که حداقل در زمینهی اتوماسیون اداری و مواجههی زیرساختی با فضای مجازی و تحول دیجیتال، آموزش و پرورش پیشران بود. به معنای اینکه حتی بقیهی نهادها هم سعی کردند از آموزش و پرورش الگو بگیرند، هم در این زمینه؛
ـ یعنی حتی جلوتر از وزارت ارتباطات؟
بله هم در زمینهِی برگزاری دورههای ICDL ـ آن زمان وزارت به معنای الان نبود، وزارت پست تلفن تلگراف بود ـ و به معنای آموزش دورههای ICDL آنطور که من در پژوهشها و مصاحبهها به آن برخوردم این یک تجربهای بوده که کشور ایرلند داشته است، آنها رفتند تجربیات را بررسی کردند و تجربه ایرلند تجربهی موفقی بوده و دورههایی که مخاطبان شنیدند این را برگزار کردند و برای معلمها اجرا کردند، مدام که کمکم جلوتر میرویم اواخر دهه ۷۰ قضیهی شبکه ملی یادگیری مدارس، شبکه رشد در آموزش و پرورش مطرح میشود، شبکه رشد به این معنا که ایدهی اولیهِی آن این بوده که مدارس را به یک زیرساختی متصل بکنند و اینجا یک همکاری بین وزارت آموزش و پرورش و وزارت مخابرات آن زمان شکل میگیرد که آنها در همهی مدارس بیایند و آیپیهای اختصاصی مهیا بکنند، یک زیرساختی برای ارتباط داخلی مدارس باشد.
همهی زحمات را میکشند و این کارها را میکنند به اواسط دهه ۸۰ میخوریم و تغییر و تحولاتی که آن زمان اتفاق میافتد، رئیس وقت سازمان پژوهش آن زمان آقای علاقمندان بوده و ایشان آن زمان مرحوم شد، درواقع ایشان پشت همهی این تغییر و تحولات بودند، با فوت ایشان این کار متوقف میشود؛ به طور کلی متوسط عمر مدیران آموزش و پرورش زیر دو سال بود، همین منجر به این شده که ما یک سیاست واحد نبینیم؛
ـ یعنی با هر مدیر جدید سیاستها تغییر کرد؛
دقیقاً همینطور بوده یعنی یک ریلگذاری واحدی در مواجههی آموزش و پرورش با فناوریهای نوین نبوده است.
ـ آیا آقای علاقمندان توانسته؟
آقای علاقمندان ایدهِی جدیدی را گذاشت و خودش پشت این قضیه را گرفته بود و البته سازمان پژوهش یک پشتوانهِی حاکمیتی هم داشت علاوه بر وزارتخانه و همین الان هم دارد، ایشان توانست یکسری ایدهها را جلو ببرد، بعد از ایشان آقای نوید ادهم در سازمان پژوهش آمدند، ایشان یک مقدار سعی کردند آن کار را بکنند بعد به تغییر و تحولات و تغییر دولت برخورد که سیاستها دوباره تغییر کرد.
سیاستها از سال ۸۴ به این طرف تغییر میکند ولی قضیۀ شبکه رشد را باز پیگیری میکنند، زیرساختها را فراهم میکنند و سایت آن را ایجاد میکنند ولی شبکه رشد هم اواخر دهه ۸۰ و اوایل دهه متوقف میشود، ما زیرساخت را فراهم میکنیم درواقع به تعبیر مدیران آموزش و پرورش میگویند ما این ناودانها را تعبیه کردیم ولی هیچ آبی داخل آنها نبود که راه بیفتد. شبکه رشد با خلاء محتوا مواجه میشود ایده دوباره تغییر میکند روی بحث هوشمندسازی سوئیچ میکند، یک بحثی که در آموزش و پرورش از اوایل دهه ۹۰ راه میافتد، اینکه ما به سمت هوشمندسازی مدارس برویم، این هوشمندسازی اولاً تعبیری که از هوشمندسازی میَشود برداشتها متفاوت است، مثلاً هوشمندسازی یعنی چه؟ یعنی مدارس را از حیث زیرساختی مجهز بکنیم، بعد از آن این هوشمندسازی آموزش نمیخواهد؟ محتوا نمیخواهد؟ اتصال مدارس و هماهنگی نهادها را نمیخواهد؟ این هوشمندسازی مطرح میشود یکسری تختههای هوشمندی وارد مدارس در سراسر کشور میشود، تختههای وارداتی هم بود و آنها اصلاً نمیدانستند چگونه باید از آن استفاده میکنند و یکسری مدارس هوشمند راه میافتد و یکسری اسناد تدوین میشود، اینکه چه برداشتی و یک فرآوردهای برای آموزش و پرورش داشت، اصلاً مشخص نشد.
جلوتر میرویم و دولت فعلی روی کار میآید، دولت فعلی روی بحث پهنباند کردن اینترنت میرود و ما باید به صورت سراسری اینترنت را گسترده بکنیم، ۳G و ۴G بکنیم، همزمان شبکه ملی اطلاعات هم در کشور راه میافتد چون مرکز ملی فضای مجازی و شورای عالی فضای مجازی سال ۹۰ با تدبیر حضرت آقا راه میافتد. شورای عالی که راه میافتد یکی از کارویژههای شورای عالی راهاندازی شبکه ملی اطلاعات بوده ولی همزمان دولت فعلی میگوید من نمیتوانم از تحولات عقب بمانم، چون یک ایدهای است، موافقان و مخالفانی دارند و من نمیتوانم از تحول دیجیتال عقب بمانم و در پهنای باند کشور را گسترده میکند، آماری بدهم از سال ۹۲ تا اواخر سال ۹۸ ما حدود ۸۲۰ درصد پهنای باند ما اضافه شده و سرعت اینترنت ما اضافه شده است. شبکه رشد در مدارس، اینترنت داخلی، معلم دیگر چه نیازی میّبیند از شبکه رشد استفاده کند وقتی اینترنت سراسری است، با موبایل و با انواع و اقسام وسایل مختلف میتوانند به اینترنت دسترسی پیدا بکنند و دیگر شبکه شد کمکم به کنار میرود.
ـ شبکه رشد در مدارس فعال بود؟
همین الان شبکه رشد یک سایتی است، یک دانشنامهای است که محتوای داخل آن پیدیاف کتابهای مدارس است، یک الصاق صوتی ـتصویر کتابها است، یکسری آموزشهای کوچکی است که در آنجا است ولی خیلی چیز محدودی است یعنی یک دانشنامهی بسیار محدودی است.
ـ شبکه رشد شبیه دانایی است که الان راه افتاده است؛
الان شبکهی دانایی که وزارت ارتباطات راهاندازی کرده و دو سه روز اخیر هم وزیر راجع به آن مصاحبه کرده است، همان زیرساختهای شبکه رشد احتمالاً گستردهتر کردند که البته این مستند به ماده ۶۹ قانون ششم برنامه توسعه کشور است، ماده ۶۹ میگوید وزارت ارتباطات با رعایت مصوبات شورای عالی و با همکاری وزارت آموزش و پرورش باید بیاید در مدارس شهرهای زیر ۲۰ هزار نفر دسترسی محتوایی و زیرساختی رایگان ایجاد بکند؛
ـ دسترسی رایگان برای مدارس یا دانشآموزان؟
برای مدارس که دانشآموزان در مدارس استفاده بکنند و وزیر هم اخیراً مصاحبه کرده و گفته ما در صددرصد مدارس این دسترسی را ایجاد کردیم، توییت معروف وزیر که عکس یک مدرسهی کَپری گذاشته بود و گفته بود ما اینجا هم اینترنت داریم، من شما را به آن ارجاع میدهم. این هم به ماده ۶۹ قانون برنامه توسعه برمیگردد، ماده ۶۹ میگوید وزارت ارتباطات تا انتهای سال دوم برنامه که سال ۹۸ است موظف است که دسترسی زیرساختی را بین کل مدارس کشور، که زیر ۲۰ هزار نفر هستند با همکاری وزارت آموزش و پرورش به طور رایگان ایجاد بکند. ماده ۶۹ ذیل وظایف وزارت فناوری و ارتباطات در قانون برنامه آمده، درحالی که ما ذیل وظایف وزارت آموزش و پرورش چنین مصوبهای را نمیبینیم ولی در قانون پنجم برنامه توسعه ذیل ماده ۱۹ که حوزه آموزش بوده کاملاً متولی حوزه هوشمندسازی و حوزه دسترسی زیرساختی را وزارت آموزش و پرورش معرفی کرده، بماند حالا ماده برنامه پنجم تمام شده، برنامه ششم وزارت ارتباطات شد.
شبکه دانا با این مستند به قانون ۶۹، وزارت ارتباطات شبکه دانا را راه انداخت اصلاً به طور کلی دسترسی آن را راه انداخت ولی ایراد ما اینجا هم است، وزارت آموزش و پرورش چه نقشی دارد؟ در زمینهی اینکه ما یک شبکهای راه انداختیم، این شبکه محتوا نمیخواهد؟ معاون وزیر مصاحبه کرده و گفته فیدیبو و طاقچه؟؟؟؟ در این شبکه به صورت رایگان دسترسی پیدا میکنند، نظارتی که روی این محتوا میَشود با کیست؟ قاعدتاً باید یک نهاد ناظری باشد که شان تربیتی و آموزشی دارد؛
ـ و این در قانون نیست؟
نه دیگر! اصلاً ما شان نظارتی برای وزارت آموزش و پرورش در قانون نمیبینیم؛
ـ پس نقش آموزش و پرورش در مدرسه آنلاین چیست؟
من احساس میکنم آموزش و پرورش توان نظارت را در خودش ایجاد بکند، به نظرم ما باید بگوییم نقش آن چه باید باشد؟ آموزش و پرورش باید خودش را از حوزه اجرایی و حوزه تصدیگری، اینکه بگوید من یک مجری صرف هستم، من شاد را اجرا میکنم، آموزش و پرورش در یک جایگاه رگولاتوری قرار بگیرد، جایگاه تنظیمگر قرار بگیرد و بگوید من جایگاه تنظیمگر هستم، من میگویم چه کسی کجا بنشیند که آن ۶ لایهی فضای مجازی زیرساخت، پلتفرم، خدمات ـ دسترسی، محتوا، کاربر، آموزش و پرورش بگوید من در هر کدام از این لایحهها، مثلاً وزارت ارتباطات در زیرساخت بنشین و من میگویم چه بکنید، مثلاً آیاِسبیها شما در خدمات دسترسی بنشینید، ولی آموزش و پرورش خودش باید شان محتوایی داشته باشد.
حالا چه جایی از آموزش و پرورش باید بنشیند؟ متاسفانه در آموزش و پرورش نظرات مختلفی در آموزش آنلاین وجود دارد، ما داشتیم یک تاریخچهای میگفتیم و الان در دهه ۹۰ هستیم و بحث ما از هوشمندسازی درآمد، آموزش و پرورش باید بگوید کجای مغز من است که راجع به قضیۀ آموزش آنلاین باید فکر کند؟ من کل آموزش و پرورش را بررسی کردم، به نظر من مهمترین جای آموزش و پرورش که باید بیاید بنشیند، سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی است، سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی به تعبیر حضرت آقا قلب آموزش و پرورش است یعنی این است که پمپاژ میکند، جاهای دیگر آموزش و پرورش باید ذیل این قرار بگیرند، پس درواقع ما فرض کنیم یک شوری رگولاتوری داریم، دبیر آن رئیس سازمان پژوهش و رئیس آن وزیر آموزش و پرورش میشود و آنهایی که دور میز مینشینند صدا و سیمای سازمان تبلیغات و حتی مرکز ملی است و مرکز ملی هم یکی از اعضای این میز است که میگوید من یکسری توصیههایی میکنم، مصوباتی دارم که توصیه است و آموزش و پرورش با توجه به مصوبات مرکز ملی بیاید شان رگولاتوریاش را بازی کند، الان شان تصدیگری دارد.
ـ الان رگولاتور کیست؟ آیا ؟؟؟ رگولاتور آموزش و پرورش است؟
الان هیچ کس و همهکس، یعنی رگولاتور قطعاً آموزش و پرورش نیست چون آموزش و پرورش من در حوزهی آموزش آنلاین نمیتوانم نظر بدهم، درحالی که به شما بگویم مصوبهی ۸۲۸مین جلسهی شورای عالی آموزش و پرورش این است که رگولاتور باید آموزش و پرورش باشد یعنی تمام محتوای آموزشی باید بیاید از دریچهی سازمان پژوهش و آنجا عبور کند و مصوبه این را میگوید و مستند به آن مصوبه باید آموزش و پرورش باشد ولی الان یعنی آمده یک مصوبهای را داده ولی توانش را ندارد.
ما داشتیم دهه ۹۰ و هوشمندسازی را میگفتیم و گذشتیم به دولت یازدهم و دوازدهم و اینترنت پهنباند در کشور رسیدیم، در دولت یازدهم و دوازدهم تقریباً هوشمندسازی متوقف شد، چون هوشمندسازی مستند به ایدهی مشخصی نبود فقط واژهاش را گرفتیم که در قانون برنامه آوردیم، حالا بعضیها میگویند خردمندانه، مواجهی هوشمندانه یعنی تعبیر مشخصی از این مواجه نداریم. جلوتر آمدیم سال ۹۳ آمدیم ایدهی اپلیکیشن شاد، شبکه اجتماعی دانشآموزان را مطرح کردیم، آقای کفاش معاون وزیر آموزش و پرورش مصاحبهای دارد گفت ما در حال راهاندازی شبکه اجتماعی دانشآموزان به نام شاد هستیم، مصاحبه برای بودجه گرفتن از مجلس میرود حتی سال ۹۵ یا ۹۶ بودجهای را هم از مجلس به شبکه اجتماعی دانشآموزان تخصیص میدهند، سال ۹۶ دوباره انتخابات صورت میگیرد و این وزیر میرود و وزیر دیگری میآید؛
ـ یعنی ایده از سال ۹۳ وجود داشته است؟
بله مطرح بوده اینطور نبوده که ما با کرونا شاد را داشته باشیم. سال ۹۶ وزیر جدید آقای بطحایی میآیند، آقای بطحایی یک ایدهای داشت میگفت دغدغهی من این است که مفاهمهای بین بدنه ستاد و بدنه صف انجام نمیشود، من نمیتوانم با معلمها مستقیم حرف بزنم، ایده شاد متوقف میشود و ایده سینا میآید، سینا، سامانهی یکپارچهی نرمافزاری آموزش و پرورش، سینا با همکاری روبیکا، سیناروبیک را راهاندازی میکند، سینا یک پلتفرم توسعهیافتهای از آن ایدهی شاد است، سینا میگوید من تمام خدمات، سرویس مدرسه را هم روی سینا دارید، خرید لوازمالتحریر را هم روی سینا دارد، آموزش آنلاین روی سینا دارید، چیزهایی که کمکم روی شاد میبینیم، اینها را الان میگویم همه میفهمند شاید ۷، ۸ قبل از کرونا، ما یک مقداری مشکل در این قضیه داشتیم که بخواهیم یک مفاهمهای داشته باشیم.
سینا همهی اینها را در خودش راه میاندازد، به اذعان مشاور فناوری وقت وزیر آموزش و پرورش آقای اسماعیلی که پشت ایدهی سینا ایشان بود، توضیح داد، سینا پول خودش را به دست میآورد یعنی اصلاً از نظر اقتصادی وابستگی نداشت، یک مدل اقتصادی و یک مدل مدیریتی داشت؛
ـ مدل مالی از کجا تامین درآمد میکرد؟
مثلاً شما میخواستید یک لوازمالتحریر بخرید، خریدی میکردید یک پولی را به شبکه سینا اختصاص میدهد، مدل مدیریتیاش را داشت که درواقع با مشارکت یکسری ذینفع بود، سازمان تبلیغات بود، آموزش و پرورش و جاهای دیگر بود، اینها مشارکت میکردند و سینا کاملاً یک پلتفرم آماده بود، البته انتقادات هم به آن بود، انتقادات هم سر جایش است که الان انتقادات به شاد وجود دارد که به طور کلی ما یک دیوایس را دست یک دانشآموز میدهیم با چه پشتوانهای این دیوایس را به دست او میدهیم؟ دانشآموز فقط باید استفادهی آموزشی از آن بکند، هیچ آموزش، توانمندسازی، سواد رسانهای نباید داشته باشیم؟ والدین دانشآموز هیچ اطلاعی از آن نباید داشته باشند؟
سال ۹۶ وزیر جدید میآید، سینا راهاندازی میشود جلو میرویم، وزیر استعفا میدهد، وزارتخانه یک مدت با سرپرست اداره میشود همان مدتی که آقای حسینی سرپرست وزارتخانه بودند در تیرماه ۹۸، تفاهنامهای بین وزارت ارتباطات و وزارت آموزش و پرورش امضاء میشود که ۲۹ تیر سال ۹۸ است، شبکه دانایی که شما گفتید مستند به این تفاهنامه الان راهاندازی شده است، یعنی وزیر فعلی هم نبوده آقای حسینی بودند، وزیر فعلی آقای حاجیمیرزایی به مجلس معرفی میشود، رای میَآورد و کمکم وارد قضیه کرونا و تعطیلی مدارس میشویم.
سینا متوقف شده و تا اینجا ما بحثی از شاد نداشتیم، دوباره در اسفند سال ۹۸ بحث راهاندازی شبکه اجتماعی دانشآموزان (شاد) راه میافتد، پیامرسانهای داخلی، آموزش و پرورش، بله، آیگپ، گپ و احتمالاً سروش میآید و میگویند ما زیرساختها را در اختیار شما قرار میدهیم، کار جلو میرود، روبیکا هم میآید ولی روبیکا کنار میکشد، روایتی که من شنیدم این است، روبیکا کنار میرود آموزش و پرورش ناگهانی، یک نامهای میزد و میگوید من اصلاً با هیچ کدام از شما کار نمیکنم با روبیکا کار میکنم؛
ـدلیلش؟
میگویند شما توان پشتیبانی زیرساختی را ندارید و روبیکا دارد؛
ـمدیرعامل گپ زمانی که روبیکا به عنوان مجری شاد معرفی شد توییت زد و مصاحبه کرد و کلی امکانات گپ کودک را معرفی کرد؛
ولی ایدهای که بوده میگفتند ظاهراً از نظر زیرساختی نمیتوانست، حالا این ایده قابلیت بررسی دارد.
ـ زیرساختی منظورش این است که این تعداد دانشآموز نمیتوانستند همزمان وصل شوند؟
بله مثلاً شبکه میخوابیده حالا دلیل اینطوری داشته و روبیکا این داعیه را داشته که من میتوانم و الان هم داریم میبینیم میتواند یا نمیتواند؟ دیگر آموزش و پرورش یک تفاهمنامهای را با روبیکا امضاء میکند و شبکه شاد راه میافتد. شبکه شاد ابتدا روی روبیکا راه میافتد که باز بحث نظارت محتوایی اینجا وسط میآید، ولی همهی محتوای روبیکا محتوای قابل عرضه برای دانشآموزان نبوده، محتوای بعضاً برای سن بالاتر روی روبیکا است مثلاً دانشآموز از آن کاری که باید میکرده غفلت میکرده میآیند یک پوستهای روی روبیکا به نام شاد راه میاندازند. حالا شاد که راه میافتد پیامرسانی مانند یک تلگرام اولیه بود، یک پیامرسان خالی بود، یعنی اِلمس هم نبود، آموزش آنلاین نبود یک پیامرسان ارتباطی بود.
ـ شما در آموزش آنلاین یک مسالهای را باید درنظر بگیرید، در آموزش حضوری شما میروید تا دم مدرسه و برای رساندن فرزندتان به مدرسه بنزین مصرف میکنید نمیشود گفت این دقیقاً همین است ولی برمیگردد به اینکه باید یک سندی یا آموزش و پرورش در حد یک نظریه داشته باشد که آموزش آنلاین چیست و رایگان بودن آن چگونه خواهد بود؟
من تقریباً کل اسناد مرتبط با این حوزه را بررسی کردم، یعنی از سند سیاستهای ابلاغی حضرت آقا بگیرید، سند برنامه چهارم، برنامه پنجم، برنامه ششم، اسناد مصوب مرکز ملی فضای مجازی که در آنهایی که من بررسی کردم واقعاً اسناد مصوب مرکز ملی یک سروگردن بالا بود و کامل ناظر به میدان عمل بود، بحث آموزش و توانمندسازی را آورده، بحث والدین را آورده، بحث زیرساختها را آورد، بحث اپراتورها را آورده، الزامات قانونی آن خیلی الزامات خوبی است ولی آنها برای نهاد لازمالاجرا نیست، خیلی هنوز حتی در شورای عالی تصویب نشده، مثلاً شورای عالی یک سند دارد به نام سند صیانت از حقوق کودک و نوجوان در فضای مجازی و به نظرم سند پیشرویی است، اسناد ما اسناد خوبی است ولی سند تحول سند پیشرویی است، حضرت آقا اینقدر روی سند پیشرو تاکید دارد به خاطر اینکه ایشان میگوید ریلگذاری آموزش و پرورش ریلگذاری غلطی بوده و ما باید به سمت رویکرد تحولیِ مبتنی بر داشتهها، مبتنی بر ایدههای اسلامی ـ ایرانی خودمان برویم، سند تحول است ولی سند تحول برای سال ۱۳۹۰ است، الان سال ۱۳۹۹ هستیم، همین سخنرانی دو ماه پیش حضرت آقا که داشتند، گفتند سند تحول باید به روز شود و البته قابلیت عملیاتی شدن و اجرایی شدن را پیدا بکند، بله سند اصلی ما سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است، زیرنظامهای اجرایی سند از سال ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۰ نوشته شده، یعنی ۷ سال بعد از سال ۹۰ نوشته شده و این یک باگ اجرایی، باگ سندنویسی در اینجا داریم و این سند باید به روز شود.
ـ الان با راه افتادن بحث آموزش آنلاین یکسری چیزهایی در فضای مجازی خیلی وجود دارد بحث سوتیهایی که از معلمها پخش میشود و دست معلم میخورد یک فایل صوتی را میفرستد و آن فایل صوتی را خیلی رسانهای میکنند، یک اتفاقی جلوی دوربین میافتد و آن را رسانهای میکنند، جایی برای اینها در آموزش و پرورش دیده شده است؟
الان نقطهی عطف مواجههی نهاد تعلیم و تربیت رسمی ما با فناوری آموزشی و تحول دیجیتال است تا قبل از این ما میگفتیم ورود تلفن همراه به مدارس ممنوع است، الان مدارس وارد تلفنهای همراه شده است، چه از این نقطه عطف بالاتر و مهمتر؟ همین که آموزش و پرورش به این سمت رفته که بالاخره اپلیکیشن شاد را راه انداخته یعنی در دل آن رفته است با تمام انتقاداتی که داریم، به نظرم کار بسیار مهمی انجام شده و ما باید همه پشت آن باشیم و از آن حمایت کنیم.
حوزه تحول دیجیتال یک حوزه چندساحتی است، ما نمیتوانیم یک تمهید خیلی ساده را برای تحول دیجیتال بگوییم درواقع تمهیدات پیچیده میطلبد چون حوزهی پیچیدهای است یکی از مسائل همین است که میگویید، مثلاً یک معلمی دارد یک صدایی ضبط میکند یکدفعه یک اتفاقی وسط آن میافتد، اولاً باید به معلمها آموزش بدهند؛
ـ الان دانشآموزان بلد هستند ولی معلمها بلد نیستند؛
کشورهای پیشرو در زمینهی فناوری، یک ارتباط مستمر و مداوم بین نهاد دانشگاهها و نهاد آموزش و پرورش دارند و حتی معلمها را داخل دانشگاهها میبرند و در کلاسهای دانشگاهها مینشانند و به آنها آموزش میدهند، ما چرا چنین استفادهای را نکنیم، این همه دانشجو و نخبه در زمینهی بحث نوآوری آموزشی داریم، آموزش و پرورش بیاید با مشارکت وزارت علوم یک بستری را آماده بکند و به معلمان آموزش بدهیم و به معلمان انگیزهی تولید محتوا بدهیم، هم معلم و هم دانشآموز، شما حساب کنید چه محتوای غنی و قابل استفادهای در این فضا ایجاد میشود، چرا یک جمع محدودی باید برای همهی کشور محتوا ایجاد کنند؟ مثلاً محتوایی که منِ دانشآموز یا معلم براساس توانمندی و ارتباطاتی که دارم، ایجاد و تولید میکنم و بعد چه استعدادهایی این وسط در کل کشور شکوفا میشود که آن مسالهی محتوایی که در رشد داشتیم اینجا دیگر حل میشود.
ـ بعضی از معلمان محتواهایی که آماده میکنند در اینستاگرام و آپارات قرار میدهند؛
خیلی خوب است، چرا این را مدون نمیکنیم، ما باید این را و آموزش معلمان را مدون بکنیم، به نظرم میتوانیم با یک امکان رگولهای مثلاً به بخش خصوصی بسپاریم، بخش خصوصی به معلمان آموزش بدهد و هم او میتواند درآمد کسب کند و هم معلم میتواند یک آموزشی ببیند، بعد آموزش و پرورش نمیگوید سطح معلمان من از پله یک به پله ۵ رفته است که این به شدت و بسیار لازم است که همان شکاف دیجیتالی است که ابتدای صحبتهایم گفتم به دانشآموز و معلم، این به پر شدن این شکاف دیجیتال کمک میکند. تعریف ما از مدرسه دیگر دارد کمکم تغییر میکند باید ارکان مدرسهی آینده را بسازیم، مدرسهِی آینده بر مبنای فناوری، برنامههای پلتفرمهای دیجیتال، مواجههی نهاد تعلیم و تربیت با بخش خصوصی، تولید بستههای یاددهی و یادگیری جدید باید باشد و باید به این سمت برویم یعنی نخبگان ما در این سمت تولید محتوا بکنند، حرف بزنند، گفتگو بکنند تا زیرساختهای مدرسهِ آینده را فراهم کنیم، عصر پساکرونا برای نهاد تعلیم و تربیت رسانه بسیار عصر جدیای است که ما جایگاه مدرسه را باید مانند همیشه محکم و مقتدر، به هر حال الان همهِی والدین ما به نهاد آموزش و پرورش اطمینان دارند و ما ۱۱۰ هزار مدرسه داریم، بالاخره ما بچهمان را به مدرسه میفرستیم و این زیر نظر آموزش و پرورش است و باید به این سمت حرکت بکنیم.
زمینهای که شما گفتید یک بحث خیلی جدیای است که با بحث ما ارتباط دارد، من احساس میکنم این دورهی جدیدی که شروع شده یک زمینهای را متاسفانه برای یکسری از افراد مغرض ایجاد کرده که جایگاه مدرسه را تضعیف بکنند، جایگاه مدرسه و آموزش و پرورش برای ما مقدس است؛
ـ این اتفاقات عمداً میافتد؟
تا حدودی من احساس جریانی میکنم، اشکالی ندارد تا حد فان و طنز آن همهی ما میگوییم و میخندیم ولی جایگاه معلمین نباید تضعیف شود، جایگاه معلم بسیار مقدس است من شانیت معلمی و توفیق معلمی را ندارم که شانیت پیامبران جامعهِی ما هستند؛ مهمترینش اشاراتی که ایشان به اهمیت جایگاه معلم دارد، تقدس جایگاه معلم، کار در بحث جایگاه معلم هنری و رسانهای شود، الان این چقدر دارد تضعیف میشود، جایگاه سازمان پژوهش را دارند تضعیف میکنند، فلان خط در فلان کتاب سازمان پژوهش اینطوری نوشته، فلان عکس جابجا شده، حالا یک اشتباهی شده؛
ـ عکس دختران حذف شده بود؛
بله عذرخواهی هم کردند و به نظرم نظارتها باید تقویت شود، اشکالی ندارد مثلاً یک نظارت عمومی روی محتوای درسی باشد، چقدر هم خوب مثلاً نظارت عمومی که روی محتوای درسی میشود، سال به سال هم این نظارت عمومی تقویت شود ولی نباید به سمت تضعیف آن برویم، باید به این سمت برویم که این جایگاه را تقویت بکنیم هم با آموزش و توانمندسازی معلمان، هم با کارهای هنری و رسانهای، زحمات معلمان در قضیه کرونا انعکاس بدهیم، خیلی از فعالیتهای معلمان خودجوش بوده، هیچ دستور و ابلاغی از بالا نبوده که خانم و آقای معلم بروید این کار را بکنید، خودشان ایده آوردند، کار کردند، زحمت کشیدند و حالا به یک مدلی رسیدن یک معلمی روی یخچال را تخته میکند و غیره چقدر خوب است رسانههای ما اینها را انعکاس بدهند، فعالیت معلمان را و حتی زحمات آنها را انعکاس بدهند و حتی دانشآموزان را، یعنی از دو زاویه اینها را بررسی کنیم و انشاءالله هم نهاد تعلیم و تربیت و هم نهادهای دیگر ما همه دور یک میز بنشینیم بدون اینکه همدیگر را تضعیف کنند و با مشارکت بخش خصوصی، که یک ظرفیت عظیمی در کشور ظرفیت بخش خصوصی است که اینها در نهاد حاکمیت نیستند و حق دارند و دغدغه دارند.
ـ تاکید شما روی بخش خصوصی باعث نمیشود آن عدالت آموزشی از بین برود؟ بحث پولی شدن خدمات، بحث بهای پول در قبال آن خدمات؟
بالاخره آن عدالت آموزشی به نظرم منافات ندارد و البته باعث افزایش کیفیت آموزش ما میَشود، به هر حال مدارس خصوصی یک بازوی کمکی برای آموزش و پرورش هستند؛
ـوقتی میگویید خصوصی ذهن آدم به سمت مدارس غیرانتفاعی و موسسات آموزشی میرود؛
نه نه! موسسات کنکور را کنار بگذارید که به نظرم نگوییم رقیب به نوعی برای هدف تعلیم و تربیت معارض هستند، تعلیم و تربیت ما اصلاً کنکور نیست حالا نسل جدید هم دیگر علاقهای به مدرک ندارند یعنی بیشتر به سمت یادگیری مهارتها رفتند که خیلی خوب است، ولی بخش خصوصی یعنی کسانی که در گوشه و کنار دارند فعالیت میکنند به هر حال دغدغهی تعلیم و تربیت و آموزش دارند و دارند کار میکنند و باید امورات آنها هم تامین شود، به نظرم اینها به میدان بیایند سمت ارتقای آموزش و پرورش ما از حیث کیفی میشود و این ارتقای آموزش و پرورش دولتی از حیث کیفی سبب ارتقای مدارس دولتی میشود، سمت ارتقای کیفیت همان بحث عدالت آموزشی میشود که به نظرم اینها را وسط بیاوریم و کار بدهیم. در کشورهای پیشرفته بخش خصوصی در حوزهی تصمیمسازی و تصمیمگیری یکی از میزهایی است که نظر میدهد، یعنی از بخش خصوصی هم سوال میکنند، همین کار که در ابتدای راهاندازی سامانه شاد بود خیلی خوب است چرا آن را ادامه نمیدهند؟ اپلکیشنها و پیامرسانهای داخلی را فرض کنید که بخش خصوصی هستند، آن را هم وسط بیاورند و بگویند شما مگر نمیگویید من میتوانم؟ مگر مداد گپ را نمیگویید؟ در حوزههای محتوایی دیگر، فیدیبو، طاقچه، کافهبازار و غیره، همه وسط بیایند خدمات ارائه بدهید و ما از خدمات شما استفاده میکنیم ولی با همان پالایش محتوایی و نظارتی که روی نهاد تعلیم و تربیت انجام میشود.