بلاگیدن خوب است!
یادداشت: هر روز محققان، نویسندگان و روزنامهنگاران بیشتری به جمع وبلاگنویسان میپیوندند. اما آیا این را باید حرکتی مثبت تلقی کرد؟
گویی وبلاگها جزئی از مباحثههای علمی، عمومی و روزنامهنگاری شدهاند؛ هرچند که هنوز استفاده از آنها و نقششان در هالهای از ابهام قرار دارد. برای بررسی عملکرد وبلاگها، به خصوص وبلاگهای علمی، میتوان به وبلاگ نشریه نیچر اشاره کرد که چندی پیش در یک کنفرانس مسائل جوی، مجموعه ای از نتایج علمی را در این زمینه ارائه نمود.
اما پس از انتشار این اخبار در یک وبلاگ چه اتفاقی افتاد؟ مناظرهای بین موافقان و مخالفان در اینترنت درگرفت. عدهای این نتایج را به میل خود تفسیر و مورد استفاده قرار دادند. گروهی دیگر آن را بیاساس دانستند و این نتایج را رد کردند. نویسندگان این مقاله نیز تصمیم گرفتند در این منازعه شرکت کنند؛ اما نیچر هرگونه عکسالعملی را پیش از انتشار گزارش در مجله ممنوع کرده بود. سوال اینجاست که چرا چنین مقالهای باید پیش از چاپ در مجله، در وبلاگ این نشریه قرار بگیرد؟
این داستان به خوبی روشن میکند که نیچر باید در مورد رویه انتشار مطالبش شفافسازی لازم را انجام دهد و دقیقا مشخص کند هرگونه ممنوعیت و محرومیت چگونه بر وبلاگ اعمال شود. این موضوع همچنین اهمیت بالقوه شرکت دانشمندان و محققان را در فضای وبلاگستان، بیش از پیش روشن میکند.
تمامی مقالههای علمی که در اختیار گروه نشریات نیچر قرار میگیرد، محرمانه باقی میمانند و مسئولیت آن با سردبیران مستقیم هر بخش است که از وجود آنها خبر دارند. بقیه کارکنان نشریه که روزنامهنگاران آن هستند، تنها وقتی از وجود آن مقالات آگاه میشوند که با انتشار مقاله موافقت شود. البته شرط اطلاع از آن و دسترسی به محتوای مقاله این است که در مورد آن با هیچکدام از اشخاص مرتبط با مجله یا خوانندگان صحبتی نشود.
علاوه بر همه اینها، بهتر به نظر میرسد به نویسندگان توصیه کنیم که اجازه استفاده از نوشتههایشان را پیش از انتشار رسمی ندهند. قوانین حق مولف و ممنوعیتهای خاص هم باید طوری اعمال شوند که به صورت یکسان هم به نفع مولف باشد و هم ناشر. اما در همین حال، یکی از اهداف اصلی ناشران این است که ارتباطات دنیای علم را گسترش دهند و بنابراین، هیچگاه از مطرح شدن مقالههای دانشمندان در کنفرانسها یا مراکز دیگر، پیش از انتشار آن در نشریات جلوگیری نمیکنند.
با در نظر گرفتن چنین هدفی، اگر نتایج یک پژوهش عملی باید در اختیار روزنامهنگاران قرار بگیرد، این پوشش خبری حتی پیش از انتشار رسمی آن نمیتواند کار نامناسبی باشد. در نتیجه، اتفاقی را که افتاد، نمیتوان حمل بر نقض قوانین تحریریه نیچر دانست. از طرف دیگر، محققان و دانشمندانی هم که این اطلاعات را در وبلاگ میخوانند، حق دارند تا از صحت و سقم آن مطمئن شوند که این وظیفه شفافسازی به عهده روزنامهنگاران مرتبط با موضوع است.
فضای وبلاگستان در مقایسه با رسانههای دیگر بسیار متفاوت است، اما تابع همان قوانینی است که در دیگر رسانهها اجرا میشود؛ بهخصوص برای انتشار تحقیقات جدید که باید بررسیهای دقیقی انجام گیرد. نویسندگان مقالهای که در نشریات علمی به چاپ میرسد، حق دارند که نسبت به سوء برداشت یا ارائه مبهم مطلبشان عکسالعمل نشان دهند و پیرامون آن بحث کنند. اما برای آنکه اجازه یک مناظره تمام و کمال را پیدا کنند، باید برای انتشار رسمی آن در یک نشریه صبر کنند که این شامل حال وبلاگ نمیشود.
در حقیقت، پژوهشگران بیش از آنکه فکر میکنند برای وبلاگها سودمندند. با تمام بیمیلیهایی که دانشمندان برای انتشار تحقیقاتشان در وبلاگها از خود نشان میدهند، باز هم میتوان نمونههایی از مشارکت و تبادل اطلاعات تعاملی خوب را در وبلاگهای نشریاتی چون سِل و پلاس وان دید.
بنابراین فضای وبلاگ تمایل دارد که بیشتر به مباحث علمی بپردازد و محافظهکاریهای کمتری را از خود نشان دهد. علاوه بر آن، اهمیت چنین بحثهای علمی از آن جهت بیشتر میشود که صدای رسای پژوهشگران بدون اعمال هیچگونه سانسوری میتواند در وبلاگهایشان شنیده شود و این دستاورد اجتماعی قابل تاملی است.
به راه انداختن یک وبلاگ علمیتحقیقاتی خوب، ممکن است وقت بسیاری از محققان و پژوهشگران گردانندهاش را بگیرد؛ اما مسلما تغییر شگرفی در کیفیت و صحت بحثهای عمومی در زمینه علم و فناوری ایجاد خواهد کرد.
انتهای پیام/.
نیچر، شماره 7233
ترجمه: آزاده پارساپور، خبرآنلاین