Notice: Function _load_textdomain_just_in_time was called incorrectly. Translation loading for the ztjalali domain was triggered too early. This is usually an indicator for some code in the plugin or theme running too early. Translations should be loaded at the init action or later. Please see Debugging in WordPress for more information. (This message was added in version 6.7.0.) in /home/majazist96/public_html/wp-includes/functions.php on line 6114
وبلاگها هم مثل آدمها بزرگ میشن! – مجازیست

وبلاگها هم مثل آدمها بزرگ میشن!

زهرا اچ.بییادداشت: وبلاگهای آدمها هم مثل خودشون بزرگ میشن. ولی خب هرچی آدم بزرگتر میشه وبلاگش محدودتر و کوچکتر میشه. چون به همون میزان محافظه کارتر میشه و خودسانسورگرتر.

* این رشد معکوس رو به خصوص تو وبلاگهای ما روزمره نویسها بیشتر میشه دید. به تدریج از میزان خاطره تعریف کردن و روزمره نویسیهامون کم میشه، حجم مطالبی که از دیگران نقل می کنیم و یا ترجمه می کنیم بیشتر میشه. کمتر از عقایدمون حرف میزنیم. کمتر میگیم که در زندگی مون چه اتفاقاتی افتاده. با اینکه اتفاقات و مشکلات وحشتناکی رو پشت سر میگذاریم، ولی برای خواننده سانسورش می کنیم به طوریکه فکر می کنه داریم یه زندگی بدون دغدغه رو سپری می کنیم.

* یادم میاد قدیما این تو چیا مینوشتم، اشک توی چشمم جمع میشه. اون موقع سطح دغدغه ها و حوادثی که در زندگیم رخ میداد، به همون میزان و اندازه ای بود که میشد، بدون ترس از قضاوت دیگران بیانش کرد. ولی حالا، اوه. عمرا بشه من بتونم بنویسم حقیقتا چه اتفاقاتی بر من افتاده. هرچندگاهی به طور مبهم و در سربسته ترین حالتی که نشه ازش چیزی فهمید چیزی مینویسم فقط برای اینکه بعدها که به این صفحات رجوع می کنم، خاطراتش رو یادم بمونه. درست مثل زمانی که الان نشستم بخشی از آرشیوم رو خوندم و یکسری خاطرات برام زنده شد و البته به تمام سرخوشی خودم تو اون دوران غبطه خوردم.
و البته یک دلیل دیگه هم هست. هرچقدر از عمر وبلاگ شما میگذره، به تدریج معروف میشید، و ممکنه دوستان واقعی شما هم بخوننش و اینهم دلیل موجه دیگری برای سانسور”خود”.

* واقعیت اینه که نمیشه جلوی بزرگ شدنت رو بگیری. نمیشه از حجم حوادثی که باهاش درگیر میشی، کم کنی. دیگه نمیتونی بی پروا باشی. حیف، حیف، چقدر حیف…

* اینها رو نوشتم که بگم امروز روز جهانی وبلاگهاست. هوم… در مورد تغییرات وبلاگی، فکر میکنم خواننده هامون بهتر میتونن قضاوت کنن که چقدر تغییر کردیم. مخصوصا خواننده هایی که در دراز مدت میان وبلاگمون.

* من به شخصه خیلی وبلاگم رو دوست دارم!:) خیلی از خاطرات و عقاید زندگیم این تو هست. وبلاگ مثل بچه آدم میمونه!:دی فکر میکنم، همه وبلاگنویسها به نوعی به وبلاگشون تعلق خاطر داشته باشن. راستش همین طوری یاد این پستم هم افتادم: روز جهانی کوچولوها.

* برای این پست میخواستم اولش این ماگ خوشگل رو بذارم که هنوز پیدا نکردم. بعد دیدم همینی که گذاشتم هم بامزه است. هرچند که یه ذره جواده:))) این عروسکه اولش آواتار من در یاهو مسنجر بود. بعد از اینکه وبلاگم یکساله شد، اینو به عنوان هدر انتخاب کردم و هنوزم این بالاست:)

* تا یادم نرفته از این ۳ هزار و خورده ای نفری که مشترک فیدم هستن، تشکر می کنم و همین طور از همه کسانی که خواننده اینجا هستن یا بودن، تشکر میکنم. حالا چه با من موافق باشن، چه مخالف، و همینطور کسانی که وقت میذارن و کامنت مینویسن، راستش کامنتها و ایمیلها و به طور کلی فیدبک هایی که یک وبلاگنویس از خوانندگانش میگیره، خیلی در ثباتش تو نویسندگی و حتی نوع نوشتنش و انگیزه اش تاثیر داره:)
انتهای پیام/.

زهرا اچ.بی، وبلاگ زهرا

One comment

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

جایزه همراه اول