نمایندگان مجلس چقدر با وبلاگ نویسی آشنا هستند؟

مجلس شورای اسلامیرسانه وبلاگ- روزنامه “نوول ابزرواتور” چاپ ایتالیا در یکی از جنجالی‌ترین سرمقاله‌های خود به افشای گوشه ای از روابط غیراخلاقی برلوسکنی نخست وزیر این کشور پرداخت.

سرمقاله‌ای که به نقل از وبلاگ یکی از نمایندگان این کشور نوشته شده بود و حتی منجر به شکایت آقای نخست وزیر از این روزنامه شد. روزنامه «فیگارو» چاپ فرانسه نیز با جمع‌بندی نظرات نمایندگان و اعضای هیات دولت این کشور از وبلاگ ها و سایت‌هایشان، در گزارشی به بی‌توجهی آنها به اعتراضات کارگری در این کشور پرداخت. شبکه دوم تلوزیون دولتی اسپانیا نیز گزارش جالبی از وضع حمل وزیر دفاع این کشور در جلسه هیات دولت ارائه داد. در این گزارش، به این موضوع از منظر برخی اعضای هیات دولت نگریسته شده بود. نگاهی که در وبلاگ‌های آنها تشریح شده بود.

در حالی که دست نوشته‌های مقامات برخی کشورها به موضوع روز رسانه‌های آنها تبدیل می‌شود، کمتر شاهد رخداد مشابهی در کشور خودمان هستیم. البته خاطره نویسی، در میان رجال سیاسی ما نیز مرسوم است اما انتشار آن به روز نیست. همچنانکه خاطرات اکبرهاشمی رفسنجانی پس از سالها در قالب مجموعه کتاب‌هایی منتشر شد و روز نوشت‌های علی لاریجانی هم با تاخیری چندساله به موضوع ثابت یکی از ستونهای روزنامه جام‌جم بدل گردید.

با گسترش فضای مجازی و کاربری اینترنت در کشور، امکان استفاده از این فضا برای انعکاس به روز دیدگاههای مسئولان فراهم آمده است. اما در حالی که اغلب آنان اعم از دولتی و مجلسی و … سایت‌های رسمی‌ای دارند که طی ان در قالب‌هایی رسمی به انتشار مواضع خود می‌پردازند؛ کمتر کسی در این سطح به نوشتن یادداشت‌های روزانه و غیررسمی رغبت نشان داده است. تا آنجا که پس از حضور پررنگ محمدعلی ابطحی معاون حقوقی و پارلمانی رئیس جمهور در این فضا – که علی‌رغم بازداشت وی در اوین نیز ادامه یافت و حتی خاطراتش از زندان را نیز در وبلاگش نوشت- تا کنون هیچ‌یک از معاونین سه قوه چنین رکوردی را ثبت نکرده‌اند. البته علی‌اکبر جوانفکر مشاور مطبوعاتی احمدی‌نژاد نیز در سایت شخصی خود به طرح دیدگاههایش می‌پردازد اما نوشته‌های وی قالبی رسمی دارد و بیشتر در زمره وظایف دولتی وی برای پاسخگویی به انتقادات دیگران به دولت است. در حالیکه ابطحی در قالبی غیررسمی خاطره نویسی می‌کرد.

رئیس جمهور، سخنگوی سابقش و رئیس دفتر کنونی او نیز برای خود سایت‌های اختصاصی دارند. سایت‌هایی که حداکثر به شکل ماهانه به روز می‌شوند. اما مطالبی در آنجا نوشته می‌شود که تفاوت چندانی با متن سخنرانی‌هایشان ندارد. گویی نویسندگان این عرصه با تعریف واقعی وبلاگ که عبارتست از وب‌گاهی اینترنتی متشکل از مطالب کوتاه به نام پست با محتوای اندیشه، اطلاعات و خاطرات روزانه شخصی، نا آشنا هستند.

در حال حاضر هیچ یک از دولتمردان وبلاگی با دست نوشته‌های روزانه ندارند تا در ان از حاشیه‌های جلسات هیات دولت و یا حتی سفرهای استانی بنویسند. شاید به این خاطر که نوشتن یک جمله «چشمان سرخ خاتمی به دلیل تماشای مسابقه فوتبال» در وبلاگ ابطحی به دردسری بزرگ برای او و دولتش بدل شد که هنوز هم دست مایه انتقاد مخالفانش قرار می‌گیرد. بر این اساس شاید بتوان گفت که دردسرساز بودن این نوشته‌های غیررسمی برای صاحبانش است که مانع از گسترش این سبک نویسندگی در کشور ما شده است.

انتخابات، دوران طلایی وبلاگ نویسی
بی‌توجهی به فضای مجازی برای سیاستمداران تا آنجا ادامه می‌یابد که نیاز به جذب مخاطب محسوس شود. به همین دللی است که موسم هر انتخاباتی، بهاری برای فضای مجازی است. موضوعی که شاید بی‌تاثیر از نمونه‌های بیرونی آن نباشد. کما اینکه انتخابات ریاست جمهوری سال 2004 آمریکا، بازار وبلاگ‌های سیاسی را داغ داغ کرد، طوریکه رقبای بوش از جمله جان کری که تنها به خاطر یک ایالت، نتیجه را واگذار کرد، استفاده زیادی از آنها در جذب مخاطبان و حتی جمع آوری اعانه‌های انتخاباتی کردند.

در انتخابات ریاست جمهوری نهم ایران نیز هر یک از نامزدها به نوعی در فضای مجازی برای خودشان به دنبال جذب مخاطب بودند. به جز سایت‌هایی که هواداران و یا ستادهای انتخاباتی تشکیل می‌دادند، مصطفی معین وبلاگی شخصی طراحی کرد و مهدی کروبی در اقدامی بدیع وارد فضای اورکات شد و حلقه‌ای از دوستان خود را در آنجا متشکل کرد.

اگرچه انتخابات ریاست جمهوری 2009آمریکا، نامزدهای این انتخابات را از فضای وبلاگ به محیط فیس‌بوک کشاند تا دامنه مخاطبانشان را گسترده‌تر کرده و به رخ یکدیگر بکشند (کما اینکه اوباما بالغ بر دو میلیون هوادار در این سایت داشت اما مک‌کین با 600هزار هوادرا در رتبه دوم جای گرفته بود) اما انتخابات ریاست جمهوری دهم حتی به اندازه انتخابات گذشته آن هم در ایران به فضای مجازی کشیده نشد. تا جایی که فقط هوادران موسوی و کروبی در فیس بوک صفحه‌ای را برای آنها تشکیل دادند و خود آنها در این عرصه ظاهر نشدند.

وبلاگ نویسی در مجلس
در میان نمایندگان مجلس نیز وضعیت به همین منوال است. اگرچه برخی از آنها تا پیش از ورود به مجلس سایت‌ها و وبلاگ‌های فعالی داشته اند اما بعد از انکه نیازشان به جذب مخاطب در این عرصه را از دست دادند، این عرصه را نیز رها کردند و عموما اداره این سایت ها را به دفاتر و یا نزدیکانشان سپردند.

به جز حمید رسایی که معمولا خاطراتش را در وبلاگش می‌نویسد و در قالبی غیررسمی به انتشار دیدگاه‌هایش در مورد مسائلی از داخل و خارج از مجلس می‌پردازد، نماینده دیگری در این عرصه فعال نیست. اگرچه قریب به 100 نماینده مجلس سایت‌های اختصاصی دارند که برخی از آنها عنوان «وبلاگـ» هم دارد اما کمتر اثری از نوشته های غیررسمی آن هم به شکل منظم در آنها دیده می‌شود.این در حالی است که تنها با گذشت 75 روز از آغاز به کار فعالیت مجلس هشتم، سایت خانه ملت زمینه‌ای را فراهم کرد تا منتخبین مردم ناگفته‌هایشان را از طریق یک تریبون مجازی ـ وبلاگ ـ منتشر کنند. اما متاسفانه از آن زمان تا کنون هنوز اکثریت نمایندگان مجلس شورای اسلامی به این پدیده و نوآوری که از سوی قوه “مقننه” صورت گرفته است توجه نکرده‌اند.این در حالی است که این پایگاه‌های شخصی در فضای مجازی، روزی با عنوان “کتاب آنلاین سیاسیون” برای خود این نمایندگان و مردم باقی خواهد ماند.

از میان 290 نماینده مجلس تنها 10 نفر از انها از خدمات خانه ملت در http://weblog.parliran.ir استفاده کرده و وبلاگ‌های مجلسی‌شان را در انجا به نمایش گذاشته‌اند. اما متاسفانه مطالب مندرج در هیچ یک از انها با تعریف ارائه شده از وبلاگ همخوانی ندارد و عموما مطالب منتشره در آن به مصاحبه‌های این نمایندگان با خبرگزاری‌ها و روزنامه‌ها و یا نطق‌ها و برنامه‌های استانی‌شان محدود می‌شود. این عارضه سبب شده که وبلاگ های نمایندگان مجلس بیش از آنکه تاثیرگذار باشند، تاثیرپذیر بوده‌اند. به عبارت دیگر آنکه عموما مطالبی از سایت‌های دیگر لینک داده‌اند و کمتر رخ داده که مطالبشان در سایت‌های دیگر لینک شود. کما اینکه تنها چندبار وب‌نوشته‌های رسایی در رسانه‌های دیگر منتشر شده و یکی دو باری هم یادداشت‌های باهنر و زاکانی در سایت‌هایشان، به رسانه‌های الکترونیک و مکتوب دیگر راه یافت.

از آنجا که تعداد نمایندگان حاضر در عرصه مجازی به مراتب بیشتر از 10 نماینده‌ای است که در خانه ملت، وبلاگ خود را ارائه داده‌اند، شاید عدم حضورشان در این بخش به دلیل ناآشنایی آنها با ارائه این خدمات وی‍ژه به نمایندگان باشد. البته ناواردی اغلب نمایندگان به فضای اینترنت را نیز باید به این مساله افزود. چرا که اگر چنین نبود، آموزش‌هایی به این منظور در جلسات کمیسیون‌های مجلس ارائه نمی‌شد. کم اقبالی نمایندگان به کامپیوترهای مستقر در قسمت پان راهروهای مجلس نیز موید همین مساله است.

شاید به همین دلیل است که مانیتورهای نمایندگان در صحن علنی به اینترنت وصل نیست. اما با آشنایی بیشتر نمایندگان به فضای اینترنت و وبلاگ نویسی، چنانچه مانیتورهایشان در صحن علنی هم به اینترنت وصل باشد، حتی آنها می‌توانند مستقیما از منظر خود به تشریح ماوقع در مجلس بپردازند. حتی این فناوری به آنها این امکان را می‌دهد تا به جای طی عرض صحن، برای رایزنی با یکدیگر، چت کنند و اینترنتی با هم لابی داشته باشند. البته در این صورت باید فریادهای اعتراضی نمایندگانی همچون غلامرضا مصباحی مقدم را نیز پیش بینی کرد که از جمله معترضان همیشگی بی توجهی نمایندگان به مذاکرات مجلس است!

چشمگیرها در وبلاگ‌های نمایندگان
علی‌رغم تمامی یک‌نواختی در وبلاگ های نمایندگان که فاقد حداقل نوآوری در این عرصه هستند، در برخی از آنها نکات جالبی دیده می‌شود. کما اینکه محمد علی دلاور تنها نماینده ای است که آمار تعداد بازدیدکنندگان خارجی وب سایتش را ارائه می دهد. از میان اتباع 18 کشوری که سایت وی را تماشا کرده اند، بعد از ایران، بیشترین بازدید کنندگان از آمریکا، برزیل، کویت و لهستان بوده است. فلسطین هم پانزدهمین بازدید کننده این سایت است.

موسوی جرف یکسال است که به روز کردن وبلاگش را فراموش کرده است. شهریار طاهرپور هم که گویی به تازگی به جمع وبلاگ داران پیوسته تنها یک پست که مربوط به نطق میان دستورش است را آورده که با باز کردن متن ان، وارد صفحه سیدجلال یحیی زاده نماینده تفت و میبد می شویم!

برخی نمایندگان ذیل مطالبشان نظرات خواننده ها را هم جویا شده‌اند که اغلب هیچ نظری هم درج نشده. اما باهنر -به عنوان تنها عضو هیات رئیسه مجلس که سایت شخصی دارد- در گوشه سایت خود، یک نظرخواهی بدون سوال دارد که سه جواب، «خوب، متوسط و بی نظر» در آن آمده که در آن هر رایی هم که بدهی در بخش نتایج با این صفحه مواجه می شویم که 100 درصد پاسخ «خوب» داده‌اند!

اگرچه رسایی در بخش پیام‌های روی سایتش بیشتر پیام های منتقدانش را گذاشته است اما احمدرضا دستغیب (عضو کمیسیون فرهنگی) تنها پیام‌هایی در تجلیل از خودش را انتشار عمومی داده است.

اگرچه در وبلاگ «طرفداران دکتر علی لاریجانی» (drlarijani.blogspot.com) در مطلبی که 5 سال پیش نوشته شده از تاسیس سایت شخصی لاریجانی با آدرس larijani.ir آمده بود اما این سایت تنها در برهه انتخایات ریاست جمهوری دهم فعال بود و در حال حاضر اصلا چنین صفحه ای در اینترنت باز نمی شود.
انتهای پیام/.

نسرین وزیری، خبر آنلاین

  • پسر نماینده مجلس

    سلام
    من فرزند یکی از نمایندگان مجلس هستم و خودم هم کاملا به امور هاست و دامین و وبلاگ و … وارد هستم. بارها از پدرم خواستم که وارد عرصه وبلاگ نویسی بشود اما متاسفانه پدرم نمی پذیرد که مطالبی به جز مطالب رسمی منتشر شوند. شاید حتی باورتان نشود که سر این مورد یک بار دعوایمان شد. متاسفانه به دلیل عواقبی که اینکار دارد هیچ نماینده ای حاضر نمی شود به این سادگی وارد عرصه وبلاگ نویسی شخصی شود . البته قطعا هرکس که سریع تر وارد این ماجرا بشود برنده است چرا که نظر قشر بزرگی را به خودش جلب کرده. اما باید دردسرهای طبیعی این کار را بپذیرد.

    از سوی دیگر هم وبلاگ نویسی حوصله و شوق میخواهد که نمایندگان خسته مجلس ، آن را ندارند. البته هرچند وبلاگ کاربرد خستگی درکن هم دارد اما برای نویسندگان حرفه ای.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

جایزه همراه اول