اجتماعات مجازی و سیاق سخن/بخش دوم

کاربرد زبان در اجتماعات مجازی
یکی از عادت های کلامی در کاربران اینترنت، ابداع یا برگزیدن یک صفت، اسم و واژه ای که به صورت منحصر به فرد نماینده آنها در فضای مجازی است. با آنکه بسیاری با اسامی واقعی خود حضور دارند اما در میان کاربران نوجوان تجلی این اسم برگزینی مشهود است که بیشتر و به صورت بارزتر با آی دی، نام و عنوان وبلاگ یا سایت شناخته می شوند. برای مثال :پیشی، جیگرطلا، دالتون، ام پی، آریانا 88. که دامنه گزینش اسامی بسیار وسیع است از اسامی شخصی تا ترکیب آنها با عدد، مخفف سازی اسم و فامیل تا یک جمله «پسرتنهایی که میخواهد خودکشی کند».

باید در نظر داشت که در پشت این اسامی و صفات ها، شخصیتی نهفته است و در فضای مجازی به دلیل ویژگی های آن در برخورد اول با فرد، ابتدا شناسه کاربری وی را می بینیم وپیش فرض های ذهنی ما در ابتدا راجع به آن شناسه کاربری و سپس در مراحل بعدی با آشنا شدن با فرد در صورت تداوم رابطه اصلاح و تعدیل می شود.

زبان این دو اجتماع مجازی بسیار به افراد حاضر در آن وابسته است و به جرات می توان گفت که اگر یکی از این خالقان واژه فعالیت خود را در آن قطع کند رفته رفته لغات مرتبط با آن فرد نیز از دایره لغات کاربران خارج خواهد شد. این زبان نوعی گسترش زبان شخصی در حد بالاتری چون اجتماعی مجازی است. برای نمونه اینکه برخی از کاربران برای وسایل شخصی خود چون تلفن همراه، لپ تاپ،خودرو و… نامی برمی گزینند و هنگام توییت کردن نیز در نامیدن اشیا از آن اسامی خاص استفاده می کنند.

در نتیجه در بحث ها، دیگران رفته رفته می آموزند که نام هریک از وسایل شخصی کاربران چیست و یا با توجه به زمینه متن آن می تواند حدس بزند. مثال: قلی گونزالس: پراید یکی ازکاربران سلطان: نام پیکان یکی از کاربران. به دلیل شخصی بودن این واژگان که از علایق و دغدغه های شخصی کاربران نشات گرفته است، اگر این کاربران از فعالیت خود در این دو سایت جلوگیری کنند این واژگان رو به زوال می روند.

با آنکه فضای مجازی بسیار به تعاملات چهره به چهره نزدیک شده است اما در این دو اجتماع به دلیل خلاء در برخی از ارتباطات غیرکلامی، افراد را ناچار کرده است که زبان بدنی [1]خود را با نوشتار انتقال دهند.

شولمن پیام های غیرکلامی را در کنش های متقابل انسانی بسیار مهم تر از اعتباری که ما برای آنها قائلیم، میپندارد.(محسنیان راد،1383)

بسیاری از کج فهمی هایی که در بحث های اینترنتی پیش می آید به دلیل خلاء ارتباط غیرکلامی است.

برای مثال برای رفع این مشکل در چت کردن که یاهو مسنجر ابزار مورد علاقه است، صورتک هایی(اسمایلی) را تعبیه کرده است که کمی خلاء ارتباط غیرکلامی را پر کند.

گروهی از واژگان در فرندفید و توییتر با آنکه در نگاه اول معنای مستقلی دارند اما در کاربرد در اینجا مدلول هایشان متفاوت می شود. یکی از رایج ترین این واژگان ترکیب اسمایلی و نام شخص است. مثال: اسمایلی کمانگیر.

اسمایلی به معنای صورتک و کمانگیر نیز یکی از کاربران است. اما در اینجا عادت رفتاری فرد است که اسم وی به جای آن نشسته است. اسمایلی کمانگیر به معنای به کاربردن واژگانی چون ای بابا، مخلصیم و چاکریم و تعارفات است که این کاربر به وفور از این واژگان استفاده می کند.

نمونه کاربردی
مهدی: امروز علی به من دو تومان قرض داد.

علی: قابلی نداشت اسمایلی کمانگیر.

علی در این مثال با به کاربردن واژه اسمایلی کمانگیر در واقع مفهوم خود را که تعارفات بوده است میرساند.

نکته قابل ملاحظه این است که تمامی واژگان در این محیط خلق نشده اند بلکه به دلیل استفاده مشترک از برنامه ها و نرم افزارها و سیات های دیگر،پ یش تر نیز برای نامیدن آنها واژگانی بود، اما این دو اجتماع محلی شده است که آن لغات نیز در مجموعه منسجم تری تجلی پیدا کنند.

علاوه بر شخص محوری در خلق و ترکیب واژگان، تکنولوژی و نرم افزارهای مورد استفاده کاربران، نقش اساسی در واژگان به کاربرده شده و تعاملات افراد دارد.

علم و تکنولوژی و در کل تمامی شیوه ی زیست و اندیشه ی مدرن با شور و شتابی که برای پیشرفت دارد، نیازمند زبانیست دست اموز، با سرمایه ی زبانی فزاینده، که بستر روان این حرکت پرشتاب باشد،نه چیزی که پیوسته می باید گرفتار و درگیر آن بود و یک سره اسیر خودسرانگی ها یا باپیست و نبایست های دستوری و ساختاری اش.(آشوری:28:1387)

مثال: اف اف به معنای فایرفاکس مرورگر محبوب کاربران که سرواژه گزینی کلمه انگلیسی فایرفاکس است.

مثال دیگر: فعل سابیدن. ساب به معنای سابسکرایب انگلیسی که عضو فید دیگری شدن است و با پس وند«دن»به غلط فعل ادغامی انگلیسی ـ فارسی سابیدن پدید آمده است.مثال:

مهدی: چند نفر من رو ساب کردند. من هم اونها رو سابیدم. (به معنای آنکه چند نفر مشترک فید مهدی شدند و او هم مشترک فید آنها شده است.)

بحث ها نیز در تثبیت واژگان و دامن زدن به خلاقیت برای ابداع و ترکیب واژه های نو موثرند. برای مثال واژه عمه که در معنای چیز فارسی است که جایگزین کلمات گم شده متنی می شود. وقتی از طرف یکی از کاربران فعال ساخته شد دیگران نیز در فیدهای خود آن را به کاربردند و با ایجاد رومی با عنوان «عمه» فیدهای مختص به این واژه را در آنجا نگاشتند.

واژه سازی یکی از راه های افزودن به واژگان زبان است. واژه سازی به صورت های گوناگون از جمله ابداع و قرض گیری، ترکیب، ادغام، اختصارسازی، پس سازی تبدیل و سرواژه سازی انجام میشود.

یکی از راه های مهم توسعه واژگان همیشه وام گیری زبان ها از یکدیگر به ویژه از زبان های فرادست از نظر اقتصادی و سیاسی و فرهنگی بوده است.(آشوری:25:1387)

از لحاظ واژه سازی می توان واژه های ساخته شده در این دو اجتماع مجازی را این گونه برشمرد:

سرواژه سازی: فرفر(فرندفید)،اف اف(فایرفاکس)، م.ب(مرفه بی درد)،

اختصار سازی: گودر (گوگل ریدر)،

وندافزایی: «ز» و «اینگ» در آخر واژه برای مثال«ناهارینگ» به معنای ناهار خوردن،

استفاده از الفاظ خارجی: لایک، وری، اسمایلی،میس،توییت

ابداع: شیار،

نتیجه گیری
واژه های مورد استفاده در اجتماع های مجازی مورد بحث، از دو ویژگی بارز فرد محوری و تکنولوژی محوری برخوردارند. به دلیل استفاده از برنامه ها و نرم افزارهای مشترک که همه به زبان انگلیسی هستند، همان واژه ها نیز در ادبیات گفتاری و نوشتاری افراد وارد شده اند. با آنکه جبر تکنولوژیکی در استفاده از زبان در این اجتماعات مشهود است اما رفته رفته افراد این اجتماعات برای سهولت سازی، روان سازی و گاه دغدغه حفظ و نگداری زبان فارسی واژه های جایگزینی را خلق می کنند که گاه تسهیل شده همان کلمه و یا معادل آن است.

برای درک زبان این اجتماعات شناخت افراد برجسته و کاربران فعال آن ضروری است. زیرا به دلیل امتیاز نسبی این افراد نسبت به دیگران، تاثیرگذاری هایی در جریان سازی و خلق واژه دارند.
انتهای پیام/.

مطهره آخوندی، وبلاگ ارتباطات (بخش نخست)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

جایزه همراه اول