«خط و نشان» بی.بی.سی برای خودش!
پخش مستند “خط و نشان رهبر” از شبکه تلویزیونی بی.بی.سی فارسی، علی رغم تبلیغات زیاد، نتوانست موج رسانهای مورد توجه خود را در فضای مجازی و به خصوص در وبلاگها پیدا کند. به طوری که کمتر وبلاگنویس حامی نظام جمهوری اسلامی و رهبر معظم انقلاب این موضوع را برای نوشتههای خود انتخاب کرد و ساخت یک مستند “مغرضانه” از طرف یک شبکه مدعی بیطرفی، دستمایهای برای نوشتههای وبلاگنویسان خارج از ایران و انتقاد از این شبکه تلویزیونی شد.
به گزارش «وبلاگ نیوز» این مستند بیش از آنکه واکنش علاقهمندان به نظام و ایرانیان داخل از کشور را برانگیزد، انتقاد وبلاگنویسان منتقد نظام یا ساکن خارج از کشور را به دنبال داشت. اسد زمینی، نویسنده وبلاگ “پرده” در یکی از نوشتههای خود مینویسد:
کلا خیلی بامزه است. [هوشنگ] اسدی آشکارا دروغ میگه و بعضی وقتها هم سررشته رو گم میکنه. یه جاهایی هم سعی میکنه دروغهای قبلی رو اتوکشی کنه. از جمله چون در کتابش نوشته سال 53 توی زندان با آقای خامنهای در باره رمان “زمین نوآباد” صحبت کرده و بعد گندش درآمده که زمین نوآباد سال 57 منتشر شده است، حالا از فرصت استفاده میکنه و میگه من اون موقع ترجمه انگلیسی زمین نوآباد رو گیرآوردم و خوندم…خلاصه مسابقه خالی بندی اساسی!
این وبلاگنویس در نوشته دیگری از وبلاگش درباره این مستند مینویسد:
مصاحبه شوندگان متفاوتند. ولی لاقل دروغگو بودن هوشنگ اسدی و مهدی خلجی مستدل و غیرقابل انکار است. فیلم بی.بی.سی را باید در راستای زمینهسازی برای حمله نظامی به کشور دید. شیوه آمریکاییهاست که دوست دارند برای نجات مردم از دست یک آدم “بد” به کشورها لشکرکشی کنند.
امید کشتکار هم در وبلاگ خود در این زمینه با نگاه از زاویهای دیگر مینویسد:
شبکه دولتی بی.بی.سی در هر شرایطی در تمام طول تاریخ طولانی خود یکی از ابزارهای سیاست خارجی بریتانیا بوده است. به نظر میرسد که همواره سیاستهای خبری این شبکه در راستای سیاست های رسمی وزارت خارجه انگلستان بوده است. اینجاست که این سوال پیش کشیده خواهد شد که چگونه در این مقطع زمانی و پس از بروز بهار عربی و تغییر جغرافیای سیاسی منطقه به ناگاه بی.بی.سی چنین برخوردی با آیتالله خامنهای میکند؟ آیا سیاستهای وزارت خارجه انگلیس به سمت و سویی جدید رفته است؟
مهدی جامی، نویسنده وبلاگ “سیبستان” هم این برنامه تلویزیونی را مستند نمیداند؛ چون “در اینجا ما نه تحقیق تازهای میبینیم و نه منابع تازهای که قبلا دیده و شنیده نشده باشد”.
جامی که حدود 2سال مدیریت “رادیو زمانه” را به عهده داشت، در ادامه نظرات خود معتقد است که این اولین بار است که بی.بی.سی فارسی از حالت “بیطرفی خاص خود” خارج میشود و مینویسد:
در این گزارش بلند به نظرم برای اولین بار بی.بی.سی فارسی از آن بیطرفی خاص خود خارج می شود و [حضرت آیت الله] خامنه ای را به اقتدارگرایی و سرکوب مخالفان انگشتنما میکند. این موضوع از نظر سیاسی مهم است و میتواند بازتاب مرحله تازهای از سیاستگذاری بریتانیایی برای مقابله آشکار با رهبری [حضرت آیت الله] خامنهای باشد. اما از نظر حرفهای اینکار امتیازی در حد یک ساعت مستند برای تهیه کننده و بی.بی.سی به همراه نمیآورد.
در این میان، سیدمهدی دزفولی، نویسنده وبلاگ “فراموشخانه” هم با تحلیلی دیگر در این زمینه، با انتقاد از این مستند مینویسد:
ساخت این مستند و نمایش آن هم از طرف بی.بی.سی فارسی نشان دهنده یک پیام واضح و روشن نیز هست و آن اینکه دولت بریتانیا و وزارت امورخارجه آن که متولی بودجه شبکه بی.بی.سی هستند و بی.بی.سی به عنوان بازوی رسانهای این وزارتخانه عمل میکند تعارفات دیپلماتیک و رفتار به ظاهر محتاطانه سابق را کنار گذاشتهاند و صریحا و علنی به جنگ نظام جمهوری اسلامی ایران آمدهاند.
از طرف دیگر، داریوش سجادی، نویسنده وبلاگ “سخن” با انتشار یک نوشته مفصل در این زمینه مینویسد:
طبیعتاً با پخش این مستند جهت دار، غیر حرفهای و مغرضانه اکنون جمیع کارمندان ایرانی این رسانه از چشم حاکمیت ایران شریک جرم محسوب شده و شوربختانه برای بازگشت خود به ایران باید منتظر آیندهای بدون جمهوری اسلامی را در افقی تخیلی چشم انتظاری کنند. همین امر این حق را بازتولید میکند تا از فردای پخش این مستند ضعیف و جهتدار، دیگر کارمندان BBC فارسی عوامل تهیه “خط و نشان رهبر” را شماتت کنند که چرا هزینه عمل خود را چنین ناسنجیده و نابلدانه و بیمجوز به حساب جمیع پرسنل واریز کردهاید؟
سجادی در ادامه نوشته خود، بخش قابل اعتنایی از کارکنان بی.بی.سی فارسی را فاقد انگیزههای اپوزیسیونی میداند که صرفا در جستوجوی کار، به این رسانه پیوستهاند؛ “اما اینک و ناخواسته و از طریق چنین تولیدات مغرضانه و سیاسی کارانه ای در اعداد اپوزیسیونی قرار گرفتهاند که از اساس تعلق خاطری به آن نداشته و ندارند.”
احسان ترابی، نویسنده وبلاگ “رمز عبور” هم در نوشته کوتاهی، پخش این مستند را بی ارتباط با برگزاری همایش دو روزه بیداری اسلامی در تهران و سخنرانی رهبر معظم انقلاب نمیداند و مینویسد:
خدا چراغی برافروخت. خدا گفته بود: “کافران میخواهند نور خدا را با نفس های تیره خود خاموش کنند… و خدا نگذارد تا آنکه نور خود را در منتهای ظهور رساند. هر چند کافران ناراضی باشند.” اما کافران…پنکه قورت میدهند، پف میکنند، ریششان میسوزد؛ ریشهشان هم، در مصر لیبی، بحرین…
لازم به ذکر است تیم رصد «وبلاگ نیوز» نتوانست بیش از این واکنشی را در فضای وبلاگستان پیرامون این مستند پیدا کند و ذکر این نکته نیز ضروری است که دلیل عدم ارائه پیوند به مطالب وبلاگهای ذکر شده، مسدود بودن آنها بوده است.
انتهای پیام/.
این مستند نیز مانند دیگر پروژه های بی بی سی خوش خدمتی ای بود برای اربابان انگلیسی این بنگاه دروغ پراکنی .
با این سرعت اینترنت تقریبا دو سه ساعتی طول کشید تا مستند رو از یوتیوب ببینم … غیر از دروغها و تحریفات بی بی سی میشه خطاب به سازندگان این مستند گفت:
چراغی را كه ایزد برفروزد،هر آنكه پف كند ریشش بسوزد
-من که بشخصه ارادتم به رهبر صدچندان شد
تک ببیتت خیلی قشنگ به جا بود
الهی امام خامنه ای، این نعمت بزرگ و عز مسلمین را حفظ بفرما
ممنون از مطلب جالبتون
اینا روز به روز رسوا تر می شن…
آخرتشون که واویلا داره…
مرگ بر استعمارگر پیر
از بی بی سی که انتظاری بیش از این نیست پستی و بی آبرویی برای وطن فروشانی هست که با آنها همکاری میکنند.
جانم فدای رهبر
با تشکر فراوان از مطالب خوب شما
اینها هر چه بیشتر دست و پا بزنند بیشتر فرو میروند چون در باتلاق و لجنزار پا نهاده اند ( جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا)
اصلا باطلی وجود ندارد اینها غبار زود گذر است
بسیار متشکر از مطالب مفید شما.
اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد (ص) و آل محمد (ص) و آخر تابع له علی الذالک
مردم ایران جانشان را فدای رهبرشان میکنند .چون ایشان انسان بسیارمهم درسیاست وشناخت خوب از دوست و دشمن دارند بخصوص ازاستعمارگر پیر.