شبکه های اجتماعی قطارهای بی مقصد
گزارش «وبلاگنیوز» و به نقل از ملیت، ۱۹ درصد بیش از چهار ساعت از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند و ۴۲ درصد از شرکتکنندگان در نظرسنجی، بین ۲ تا ۴ ساعت در روز را صرف شبکههای اجتماعی میکنند . ۱۸ درصد نیز یک ساعت از روز را به این شبکهها اختصاص دادهاند.
این نظرسنجی نشان میدهد که ۷۹ درصد از افراد با مفهوم شبکههای اجتماعی آشنا هستند و حداقل روزانه یک ساعت به این شبکهها اختصاص میدهند.
درصد بالای استفادهکنندگان از شبکههای اجتماعی این سؤال را به ذهن متبادر میکند که شبکههای اجتماعی و فضای مجازی آیا بهتدریج در حال جایگزینی با فضای حقیقی است؟
در دنیای مدرن خیلی از مفاهیم قدیم مورد دستاندازی قرارگرفتهاند و معنای قدیم آنها بهکلی متحول شده است. فضا و مکان ازایندست مفاهیم هستند. درگذشتههای نهچندان دور، فضا و مکان فقط فضا و مکان واقعی بود که انسان در آن حضور فیزیکی داشت .اما در حال حاضر مرزهای تعریف این مفاهیم جابهجاشده است.
فضاهای مجازی بهعنوان مکانهای جدید، قسمت مهمی از زندگی روزمره مردم در سراسر جهان شدهاند. مردم در این فضاها دانشافزایی میکنند، کنش متقابل انجام میدهند، نیازهای روح و روانیشان را برطرف میکنند، کنش سیاسی و اجتماعی انجام میدهند و برنامهریزی میکنند، کارهای بانکیشان را انجام میدهند و حتی خرید میکنند.
در جوامع مدرن قسمت اعظم کارهایی که مردم درگذشته بهصورت روتین در جامعه و در فضاهای واقعی انجام میدادند، در حال حاضر در فضاهای مجازی انجام میدهند.
شکل گرفتن فضاهای مجازی و شبکههای اجتماعی درواقع در امتداد فلسفه فردگرایی در دنیای جدید حادث شد. در فضاهای اجتماعی فرد بدون در نظر گرفتن ملت و هویت جمعی، قسمتی از یک جامعه جهانی چندمیلیونی بدون مرز میشود. در این فضای جدید، هویت فردی بسیار شاخص است. هر شخص پروفایلی دارد که در حکم رسانه او به شمار میرود. او از طریق این تریبون نظرات،عواطف، حالتها و اولویتهایش را با حلقهای که خود انتخاب کرده است، در میان میگذارد و متقابلاً بهعنوان مخاطب حلقهی خود قرار میگیرد.
در سیستم شبکههای اجتماعی افراد بهراحتی میتوانند، کسانی را که علاقهمند به تعامل با آنها نیستند مسدود کنند.این مسدود کردن به نحوی است که دیگر فرد هیچ اثری از آثار فرد مسدود شده را نمیبیند و متقابلاً فرد مسدود شده هم قادر نیست فعالیتهای فضای مجازی طرف مقابل را رصد کند. این محدودیتها و پاک کردن آدمها از صحنه گیتی فقط و فقط بهصورت مجازی قابل انجام است در دنیای واقعی شما قادر نیستید، آدمهایی که آزارتان میدهند را بهطور کامل حذف کنید، مگر اینکه آنها را به قتل برسانید!
انعطاف فضاهای مجازی و سازگاری آن با سبک زندگی امروزی این فضاها را بهشدت نزد استفادهکنندگانشان محبوب کرده است. شما در فضاهای مجازی قادر هستید درآنواحد در چند شبکه اجتماعی و چند مکان ( در مفهوم مدرن آن) حضورداشته باشید و با افراد مختلف در مورد موضوعات مختلف تعامل کنید.
در اینستاگرام در مورد کفش جدیدی که خریدهاید با دوستانتان تبادلنظر میکنید و همزمان در تلگرام با رییستان در مورد پروژهها صحبت میکنید و همزمان در فیسبوک با دوستتان در قارهایی دیگر که بهتازگی پدرش را ازدستداده است همدردی میکنید.
البته شبکههای اجتماعی فقط گلوبلبلهایی نیست که در مورد آن صحبت شد. این شبکهها در بعضی موارد آسیبهایی را هم به همراه خواهد داشت.
تعاملات در شبکههای اجتماعی سطحیتر از تعامل در دنیای واقعی است. گر چه شما این امکان رادارید که با اقیانوسی از انسانها ارتباط برقرار کنید اما این عمق این اقیانوس یک میلیمتر خواهد بود.
در ارتباط رودررو این امکان فراهم است که شما علاوه بر کلمات، زبان بدن یکدیگر را مشاهده کنید و حالات روحی یکدیگر را عمیقتر درک کنید. کلمات تایپشده و خالی از روح خیلی وقتها، آغاز سوءتفاهم هستند.
از طرف دیگر شبکههای اجتماعی میان استفادهکنندگان از این شبکهها و کسانی که از این شبکهها استفاده نمیکنند، یک دیوار بتنی قرار میدهد. معمولاً نسلهای گذشته که دانش استفاده از شبکههای اجتماعی را ندارند، از نسل جدیدتر بیشتر فاصله میگیرند و شکاف بین نسلی عمیق و عمیقتر میشود. گاهی در شبکههای اجتماعی ژانرهایی در مورد « پدران کولر خاموشکن» یا مثلاً«مادران خشن» در قالب طنز شکل میگیرد. این طنزها نشاندهندهی این است که نسلهای جوانتر این شبکهها را بهعنوان فضای اختصاصی همنسلان خود میبینند. شما هیچوقت در فضاهای اجتماعی شاهد به راه افتادن ژانرهایی نبودهاید که والدین به راه انداخته باشند، مثلاً «بچههایی که به نظافت اهمیت نمیدهند». بهمرورزمان و با رفتن فضای تعاملات به سمت فضاهای مجازی، کسانی که از این شبکهها استفاده نمیکنند، منزوی خواهند شد و درنتیجه شکاف بیشتر میان نسلها بیشتر و درنتیجه انسجام خانواده کمتر از قبل خواهد شد.
از سوی دیگر شبکههای اجتماعی نیازهای افراد را عوض میکند.آنچه در شبکههای اجتماعی مرتباً بازنشر میشود، الویت های مخاطبان را تعیین میکند. وقتی مدل ایدئال جسم و بدن در قالب فیلم و عکس یا نوشته یا نظر و کامنت و جک در فضای مجازی منتشر میشود،ناخودآگاه مخاطبان به سمت داشتن بدن بهتر سوق خواهد داد.
بااینکه شبکههای اجتماعی بهظاهر در خدمت فردیت است اما قرار دادن گزینه «لایک» یا «فیو» در شبکههای اجتماعی باعث میشود که افراد بهمنظور به دست آوردن تعداد بیشتری از لایک بهمثابه تأیید دیگران، دغدغههای شخصی و خلاقیتها و قابلیت مبارزه با اشتباهات رایج جامعه را از دست بدهند. درواقع کنشگران شبکههای اجتماعی گاهی موجسوارانی هستند که به دنبال تشویق و تأیید دیگران بر هر موجی سوار میشوند.
از طرف دیگر نقض حریم خصوصی یکی اصلیترین و مهمترین عوارض استفاده از شبکههای اجتماعی است. اگر کاربران شبکههای اجتماعی با تنظیمات پیچیدهی حریم شخصی آشنا نباشند، حریم شخصی آنها بهراحتی نقض خواهد شد.
اما چرا حریم شخصی ما تا این حد اهمیت دارد؟ چرا هرچند روز یکبار در اخبار از نگرانی راجع به نقض حریم شخصی افراد خبرهایی را میشنویم؟
هر زمان که وارد فیسبوک میشوید، پنجرهی بالایی فیسبوک از شما میخواهید که بگویید به چه فکر میکنید اما آیا هیچوقت فکر کردهاید که چرا باید مرتباً به دیگران بگویید که به چه چیزی فکر میکنید یا چه چیزی میخورید یا چه چیزی مینوشید یا اینکه به لحاظ عاطفی در چه وضعیتی قرار دارید؟
شاید جواب سؤال شما این باشد که این چیزها چه اهمیتی دارد و برای چه کسی مهم است. در پاسخ به این سؤال باید گفت بیان کردن احساساتتان یا جواب دادن به سؤالات مختلف زیر پا گذاشتن حقوق مسلم انسانی شماست.
هر انسانی حق دارد در خلوت خود عواطف و احساسات و عقایدش را داشته باشد، بدون آنکه دیگران متوجه حالات او شوند، شکست بخورد و فارغ از قضاوت دیگران مجدداً شخصیتش را پایهریزی کند.
از طرف دیگر شبکههای اجتماعی مرتباً در حال جمعآوری اطلاعات خصوصی ما هستند. اینکه ما چه چیزی را دوست داریم، چه چیزهایی را میخوریم به کجاها سفر میکنیم،در نقشه دنبال چه مکانهایی میگردیم، به کدام حزب یا جناح سیاسی گرایش داریم، به چه موسیقی گوش میدهیم … بهطور خلاصه این شبکهها مرتبآ در حال تجزیهوتحلیل اطلاعات ما هستند اما این اطلاعات به چه دردی میخورد؟
دراینبین هزاران کمپانی نقشهها، سلیقه، قدرت خرید ما را به یکدیگر میفروشند و از آن پول میسازند. شبکههای اجتماعی با داشتن اطلاعات بسیار دقیق و جزئی از ما قادر هستند، آرزوها و نیازهایی را در ما ایجاد کنند که مشتریان آنها قادر به برآورده کردن آنها هستند!
شبکههای اجتماعی مثل قطارهایی هستند که همه مردم باعجله سوار میشوند، درحالیکه نمیدانند مقصد نهایی قطارها کجا خواهد بود، احتمالاً هدایتگران این قطارها هم هنوز نمیدانند، دقیقاً مقصدشان کجاست.
انتهای پیام/.