وبلاگ نویسی؛ نقش نافذ یا شمشیر دو لبه؟
یادداشت: وارد شدن به فضاي اينترنت و سايت بلاگفا دربرهه كنوني كار ساده و آساني است به خصوص كه با راهنماييهايي سايتها ظرف چند دقيقه يك وبلاگ تشكيل و آنگاه فرد خود را در فضاي مجازي يك سردبير و يا مدير مسوول (بلاگر) ميببند.
وبلاگ يك نشريه و ميتوان گفت روزنامه شخصي است كه هر كسي به راحتي مي تواند با روشي كه ذكر شد بدان دست يابد و از راهكار آن، مقاصد علمي، تجاري، سياسي، اجتماعي و غيره خود و يا مجموعه منتسب به آن را تبليغ كند.
فراگيري اين پديده نوين هر روز در حال گسترش است به گونهاي كه در ايران و در ميان فارسي زبانان تاكنون بيش از ۸۰۰هزار وبلاگ ثبت شده به زبان فارسي وجود دارد.
اين فضاي مجازي به گونهاي است كه فرد ميتواند افكار، نظرات و ديدگاههاي خود، شركت ، گروه و يا حزبش را به راحتي درج كند و براي آن تبليغ نمايد اما در بسياري مواقع اين وبلاگها به خصوص در عرصههاي سياسي و اجتماعي بسان شمشير دولبه عمل ميكنند و اگر فردي كه وبلاگ نويس نام دارد از دانش لازم و سواد كافي در حوزه روزنامه نگاري برخوردار نباشد چه بسا ممكن است وارد عرصه تخريب، ترور شخصيت و تبديل وبلاگ به هزل نامه شود و بدين ترتيب برگ نازرين ديگري به عرصه روزنامه نگاري زرد بيفزايد.
كرمانشاه ازجمله استانهايي است كه داراي تعدد خرده فرهنگها، مذاهب و قوميتهاي مختلف است و قطعا جلب رضايت نسبي همه اين طيفها در هر فرآيندي چه مديريتي و چه امور فرهنگي كاري است بس سخت و دشوار و ممكن است كه مطلبي كه در روزنامه و يا وبلاگي درج ميشود به مذاق عدهاي خوش بيايد ولي در عين حال مخالفاني هم داشته باشد هر چند نقد و انتقاد سازنده و با هدف احساس مسووليت اجتماعي با وجود مخالفتها خود ميتواند گامي موثر در راستاي بهينهسازي امور باشد.
در فضاي مجازي استان كرمانشاه نيز همچون هر نقطه ديگري از جهان و كشورمان ، وبلاگهايي تشكيل شده كه تقريبا با بررسي روزانه هر يك از آنها در صبحگاهان به برخي اخبار برخورد خواهيم كرد كه در برخي موارد حتي يك كاربر با حداقل دانش و سواد روزنامه نگاري جداي از اشتباهات و غلطهاي املايي و نگارشي به محتواي جهت دار آنها نيز پي ميبرد.
معمولا اخبار مندرج در وبلاگهاي استان با عباراتي مانند شنيدهها حاكي از آن است ، بر اساس اخباري كه به وبلاگ .. رسيده است ، نامهاي از يك كاربر و.. آغاز ميشود و بيشتر ميخواهد ذهن مخاطب را به فراتر از اخباري سوق دهد كه به طور معمول و با مكانيسمهايي چون كنفرانسهاي خبري، مصاحبه ها و .. از سوي مراجع خبري رسمي و شناسنامه دار منتشر ميشود.
چون در اغلب موارد نگارنده وبلاگ و وابستگي او به گروههاي خاص سياسي براي مخاطب روشن نيست، ممكن است بر اثر تكرار و تكرار يك خبر با ماهيت يكسان، كاربران از عدم منبع خبري در اين گونه اخبار غافل شوند و اينگونه خبرها را باور كنند.
البته بسياري ديگر از اين وبلاگها منتسب به افراد شناخته شده هستند و در بيشتر موارد از سر دلسوزي و احساس مسووليت، مشكلات و ناهنجاريهاي مديريتي را گوشزد ميكنند كه جاي ستايش نيز دارد اما در صورتي كه رويه يك وبلاگ و وبلاگ نويس آن به سمت و سوي مقاصد گروهي، غرض ورزيهاي شخصي و ترور و تخريب چهرهها و شخصيتها برود و هر روز مدير و يا مديراني را مورد ناجوانمردانهترين هجمهها قرار دهند آنگاه تكليف اخلاق حرفهاي چه ميشود آن هم در شرايطي كه هنوز هم قانون مدوني براي پيگيري جرايم اينترنتي وجود ندارد و هر كس ميتواند براحتي از زير بار حرف و نوشته خود در وبلاگها شانه خالي كند و به راحتي تبرئه شود!
در قانون چنين آمده است كه اصل بر برائت است مگر آنكه خلاف آن ثابت شود و درست از همين خلا قانوني است كه افراد خود را در محاكم قضايي نجات ميدهند و جالب آنكه عكس اين قضيه براي افرادي كه از سوي وبلاگها مورد آماج اتهام و تخريب قرار ميگيرند در بيشتر موارد صادق نميباشد و از بابت اتهاماتي كه حتي به دروغ به اشخاص حقيقي و يا حقوقي در وبلاگها زده ميشود خسارتهاي مادي و معنوي بسياري متوجه اين اشخاص ميشود.
حتي در بسياري موارد افراد به واسطه اين اتهامات بياساس و دروغين از سوي مسوولين مافوق نيز مورد مواخذه و تنبيه قرار ميگيرند و ذهنيتهاي منفي نسبت به آنها در جامعه ايجاد ميشوند خاصه آنكه ذهن اجتماعي ما براي پذيرش شايعات مساعدتر از خبرهاي واقعي است.
اتهاماتي نظير تخلف فلان مدير، رانت خواري فلان كارمند، فاميل بازي در فلان بانك و بسياري اتهامات ديگر كه حتي حوزه زندگي اشخاص را در مينوردد و تنش را به حريم خصوصي افراد تزريق ميكند از اين دست ادعاهايي هستند كه هيچگونه اثباتي بر آنها مترتب نميباشد در حالي كه كشور ما داراي دستگاههاي نظارتي و بازرسي متعددي است و قطعا هرگونه تخلف و خطايي بايد از راهكار اين دستگاهها پيگيري شود.
متاسفانه گمانه زنيها و ادعاهاي بياساس عليه مديران و حتي كارمندان و اشخاص حقيقي كه به صورت كلي از سوي اين وبلاگها درج ميشود به عاملي بازدارنده و منفي و حتي مخل به نظم مديريتي استان مبدل گشته است.
يك روزنامه نگار يا وبلاگ نويس هنگامي كه مطلب يا خبري را منتشر ميكند بايد نزد خود به اين جمع بندي رسيده باشد كه خبر يا نوشته اش، درست، دقيق و بيطرفانه نوشته شده و حتي در نگارش مقاله يا ياداشت كه امري شخصي است و ميتوان گفت كه فرد در آن بيطرف نيست، بايد دو ارزش انصاف و دقت و صحت در آن رعايت شود.
اين روزها حتي گمانه زنيهايي در باب تغيير مديران ارشد استان در وبلاگها درج ميشود كه تنها به ايجاد فضاي رواني ناامن براي برخي مديران مي انجامد و شخص مسوول بيش از آنكه به فكر پيشبرد اهداف سازماني و مديريتي خود براي توسعه و ترقي استان باشد بايد بابت جايگاه و شغل خود اضطراب داشته باشد و اين يعني كاهش راندمان كاري و عقب ماندن بسياري از كارهايي كه بايد در موقع خود پيش برود كه نتيجهاي جز خسران براي استان ندارد.
هر شغل و منصبي داراي شرح وظايف و مقرراتي است كه هركسي در آن پست قرار مي گيرد بايد بدان پاي بند باشد و اگر غير از اين بود قطعا از سوي مسوولين بالاتر آن شخص كنار گذاشته خواهد شد اما گاهي وقتها فردي در پيشبرد مقاصد شخصي و يا گروهي خود در فلان سازمان و يا اداره به مشكل بر مي خورد و يا خواستهاي نامعقول و غيرمنطقي دارد كه چون سد مديريتي قانونمند را مانع اهداف شخصياش ميبيند لذا يكي از راهها را تخريب وجهه آن مدير از طريق درج خبرهاي دروغين و شايعات پيرامون شخصيت كاري و حتي خانوادگي او ميداند.
به نظر ميرسد وبلاگ نويسان نيز همچون روزنامه نگاران داراي تعهد و روح اخلاق حرفهاي هستند و از اين نوشته نبايد اينگونه پنداشت كه همه وبلاگ نويسان داراي چنين رويهاي هستند ، چه بسيارند افراد و روزنامه نگاراني كه با تشكيل وبلاگهايي مفيد و با اطلاعات و اخباري درست، شفاف و متقن حتي به بهبود فضاي فرهنگي جامعه نيز كمك ميكنند و مديران كشور و استان را نيز از باب نقايص و كمبودها و احيانا كجرويها هم آگاه و ياري ميكنند.
بنابراين قواعد و قوانيني در رويه وبلاگ نويسي وجود دارد كه افرادي كه وارد اين عرصه ميشوند بهتر است آنها را بدانند كه در ذيل به برخي از اين قوانين كه بيشتر داراي وجهه دروني و اخلاقي براي وبلاگ نويسان است و حكما جنبه قهري و لازم الاجرا ندارد اشاره ميشود: وبلاگ نويس بايد صادق و درستكار باشد بدين معنا كه بلاگرها در گردآوري ، گزارش و انتشار اطلاعات صادق باشند؟ آنها بايد از هر گونه سرقت ادبي اجتناب كنند.
– در مواردي كه امكانپذير است حتما به منابع لينك داده يا آنها را معرفي كنند.
– از نمايش درست و صحيح نقل قول ها، تصاوير و ديگر محتوي وبلاگها اطمينان حاصل كنند.
– هيچگاه تصاوير دريافتي را جز در موادي كه به وضوح تصوير از نظر تكنيكي كمك ميكند بدون اجازه تغيير ندهند.
– از انتشار اطلاعاتي كه از درستي آنها اطمينان ندارند خودداري كنند.
– ميان اطلاعاتي كه حالت دفاعيه و يا تفسيري دارند با اطلاعات واقعي تمايز قائل شوند و در نوشتههاي تفسيري خود واقعيت را بد جلوه ندهند.
– حس انسان دوستي و دلسوزي خود را با خوانندگان خود در مواردي كه محتوي وبلاگ آنها داراي موضوعات تراژدي يا غمگين است بيان كنند.
– مسوول و جوابگو باشند.
– اشتباهات خود را بپذيرند و آنها را تصحيح كنند.
– هدف وبلاگ خود را به روشني بيان كنند و علايق و تضادهاي سليقهاي خود، وابستگي ها، فعاليتها و برنامههاي خود را به خوانندگان خود بگويند.
– از منابع و اطلاعات مورد علاقه خود آگاه باشند.
چنانچه وبلاگ نويسان و يا بلاگرها خود را بدين دستورالعملها تجهيز نمايند مطمئنا هر روز جاي خود را در ميان مردم و مخاطبان بيشتر باز خواهند كرد و در بسياري از وبلاگهاي معتبر نيز لينكشان درج خواهد شد.
انتهای پیام/.
خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، کرمانشاه