اجازه بدهید «شبکههای اجتماعی» تهنشین شود!
عجله نکنید. به فیلم تازه دیوید فینچر فرصت بدهید. اجازه بدهید ته نشین شود. «شبکه اجتماعی» سرآغازی خواهد بود بر خلق آثاری که اخلاقیات، رقابت، اقتصاد و شیوه زندگی جوانهای هزاره جدید را هدف قرار داده است.
داستان شکل گرفتن سایت فیس بوک، بهانهای است برای استادی همچون فینچر تا به شیوه خودش، به شکل سهل و ممتنعی، از مسیر غریب و تاثیرگذاری، به شیوه در ظاهر معمول و در نهان پیچیدهای، روح دوران تازه را در چنگ بگیرد. مرزهای سینما را گسترش دهد. راه برای شناخت نسل تازهای باز کند.
او فیلم به فیلم دارد پختهتر میشود. اگر در زودیاک، استراتژیهای غریب فیلمسازانهاش، به کار درک و بازنمایی یک ذهن پیچیده باهوش وسواسی میآمد، این جا از این مرحله گذر میکند.
فینچر دیگر فقط در کار شناخت و رمزگشایی یک ذهن نخبه نیست (اگر دقت کنید، اغلب آثارش در این بارهاند) در فیلم «شبکه اجتماعی» از این مرحله میگذرد و در عین کاوش در چنین ذهنای (یعنی فکر و ذهن مارک زوکربرگ خالق فیس بوک) تصویری از دورانی که او ساخته، یا او را ساخته، به دست میدهد. تازه موقع تماشای این فیلم است که متوجه میشویم سینما چه قابلیتهایی برای درک و بازنمایی یک نسل و روح دوران تازه دارد. امکانی که هر چند سال یک بار به ثمر میرسد. که برای به نتیجه رسیدناش باید ذهنهایی چون فینچر و آرون سورکین پشت کار باشد.
درباره شبکه اجتماعی که باید خیلی بیش از اینها بنویسیم. این معرفی چند خطی را راهنمایی بگیرید برای تماشای فیلم. برای این که هنگام تماشای اولیه، گول ظاهر سادهاش را نخورید و در عین حال بیش از حد در آن دقیق نشوید. اجازه بدهید تا روح فیلم، که روح یک دوران است شما را در بر بگیرد. که سبک دیوید فینچر مثل همیشه تسخیرتان کند.
این گام اول برای ورود به درون هفت دهلیز تو در توی فیلم است. مسیر حرکت تازه از این بعد و حتی شاید بعد از تماشای این فیلم آغاز شود. مسیری برای شناخت دورانی که در آن تعداد کلیک و سرعت دانلود و دامنههای اطلاعاتی بیانتها، نشانههای مهم و تعیین کنندهاش هستند. فینچر به یادمان میآورد که در پس همه این چیزها، اهمیت روح و جسم و سوالهای بیپاسخ و همیشگی بشر بیشتر شده است.
از عصر حجر رسیدهایم به دوران فیس بوک و سوالهای بی پاسخ اصلی همچنان سر جایشان هستند. مثل هر اثر هنری بلند مرتبه دیگری، این فیلم فینچر هم بیشتر به طرح این سوالها دامن میزند تا بخواهد پاسخشان را بدهد.
انتهای پیام/.
امیر قادری، کافه سینما
*توضیح: این یادداشت، نظر شخصی نویسنده آن است. در صورتی که نظری غیر از این دارید و یا میخواهید درباره این موضوع اظهار نظر کنید، حرفهایتان را از اینجا ارسال کنید.