وبلاگهای زنانه، فمنیستهای خاموش
به گزارش «وبلاگ نیوز» و به نقل از مشرق، دشمن در فضای مجازی جدا از طرح هایی که برای مدیریت کلیک کاربران حاضر در کشورهای مختلف خود اجرا می کند، تلاش مهمتری را نیز صورت می دهد. آن تلاش مهمتر، تولید مفهوم و محتوا در فضای وب است.
البته باید به این توجه داشت که محتوا و مفاهیمی که دشمن در فضای وب برای هجمه های نرم خود تدارک می بیند لزوما مشخصاتی شبیه یک درس در کتاب مدرسه را ندارد. به سخن دیگر در نگاه معمولی در یک وبگردی شاید نتوان به ماهیت سمی که با این مفاهیم میکس شده است پی برد.
این مفاهیم حتی تا آن اندازه می توانند در نقاب و استتار به ما عرضه شوند که گاهی آنها را از جانب دور و بری ها و افرادی که می شناسیم و یا شاید هموطنان نیز می خوانیم و می شنویم اما شاید خطر واقعی آنها به دلیل استتار یاد شده درک نشود.
در این میان، به این نکته نیز باید اشاره کرد که دشمن برای طرح مفاهیمش (چه از جانب خود و چه از جانب کسانی که به مسخ او در آمده اند) نیاز به ابزار دارد. که باید در اینجا از “وبلاگ ها” و “رسانه های اجتماعی” مثل توییتر و فیس بوک بعنوان یکی از اصلیترین زمین های بازی دشمن نام برد.
کمین دشمن در پشت وبلاگ های مشکوک
طی سه سال اخیر، در فضای وبلاگ های ایرانی، صفحاتی جسته و گریخته یافت میشوند که تحلیل محتوای آنها مفهومی به نام “حیا زدایی” و “قبح زدایی” را به ذهن خطور می دهند.
به این جمله که در یکی از این وبلاگ ها نوشته شده است دقت کنید:
” من و “پ”(مرد) رفتیم جلوی عرشه کشتی وایسادیم و هی ادای جک و رز رو درآوردیم و هی جلف بازی کردیم و هی خندیدیم ولی بعد که رومونو برگردوندیم دیدیم اِ اِ اِ اِ، پشت سرمون، کاپیتان و دستایاراش توی اتاق شیشه ای نشستند و ما رو می دیدند… هر زمان که اراده می کردم می تونستم “پ” رو ببوسم…”
و یا این جمله:
“برداشت بد نکنید… دلم میخواست یک جایی مثل *بار*های بلاد کفر بودم، برای یک بار هم که شده آنقدر مست میکردم که لایعقل شوم و دستم را یک جوان چهارشانه و زیبای ایتالیایی بگیرد و بیپروا برقصم… و نگران اینکه چقدر میشناسمش و میشناستم و *قضاوتها* نباشم!… باید تجربه کرد رقص در مستی را…و شکار زیباییها بدون “هرزگی” را…! برداشت بد نکنید… من یک (زن) آدم معمولیم که دلش میخواست نقابش را بردارد!”
از این قبیل جمله ها، امروزِ روز در برخی از وبلاگ های مشکوک ایرانی به وفور یافت می شوند. جالب آنکه نویسنده یا نویسندگان این وبلاگ ها عموماً یک زن معرفی می شوند.
محتوای یکسان وبلاگ های مشکوک
تحلیل محتوای این قبیل وبلاگها یک نکته مهم دیگر را نیز به ما می گوید. داستان عموم آنها، در ظاهر، روزمرگی ها و درونیات یک زن است که بی هیچ تقیّدی، از احساسات و شهوات خود سخن می گوید.
“استفاده ابزاری از زنان” و “طرح کردن آنها به عنوان مسئله اصلی و تنها مسئله مهم یک جامعه”، معنایی است که البته باید دانست اندیشکده های استکبار جهانی نیز در مقولاتی مثل هالیوود، دیپلماسی زیبایی! و … به خوبی از آن استفاده می کنند. در واقع، استفاده از جذابیت های زنانه برای پیشبرد مقاصد نرم دشمن، سابقه ای به درازای تاریخ دارد.
همه ما حتما از آنچه که بر اندلس و جوانان جنگجوی مسلمان حاضر در این کشور گذشت با خبریم. اینکه چگونه اسقف مسیحیان قبایل مسیحی، از اعانههای کلیسا برای صدور دخترکان مسیحی به داخل جامعه مسلمان اندلس استفاده می کرد و دست آخر نیز پس از گذشت چند دهه توانست با این هجمه نرم، اندلس را از چنگ مسلمانان برباید. مسئله ای که البته مقام معظم رهبری نیز سال ها قبل با عبارت “اندلسیزه کردن” جامعه ایران، درباره آن هشدار داده بودند. جملات زیر را از چند وبلاگ دیگر با مضامین مشابهی که در بالا به آنها اشاره شد نیز بخوانید. نویسنده تمام این جملات یک زن معرفی شده است:
بلند ميشي تلويزيون رو روشن ميكني خدا رو شكر همه كانالهاي تلويزيون وصل شده به حوزه ي علميه.! همه شبكه هاي ايران رو زير و رو ميكني همينجوري كه به كلكسيون روحانيون نگاه ميكني پيش خودت فكر ميكني اگه صدا و سيماي محترم يه روحاني خوش پوش و خوش سيما رو مياورد واسه برنامه اش موفق تر نبود آيا؟
“م” این روزها و شبها فقط فوتبال میبینه و اخبار و روزنامه و اینترنت منم کمتر پیش میاد چیزی بگم. خوب دوس داره دیگه وقتی میاد سریع میره پای اینترنت برای فوتبال، گرچه بعضی اوقات دلم میگیره و دوس دارم فقط با من باشه. اما خوب علاقه اشه دیگه چه میشه کرد، منم براش چایی و میوه میارم تا وقتی فوت میبینه بخوره
شهریور ماه هم حسابی هوای منو داره و بهم همیشه حال میده.شهریور به دنیا اومدم، شهریور دانشگاه قبول شدم، شهریور استخدام شدم، شهریور ازدواج کردم، شهریور دوباره دانشگاه قبول شدم، شهریور طلاق گرفتم…
از دین زدایی تا عادی جلوه دادن روابط سرد درون خانواده
محتوای این وبلاگ های همسان که عموما سابقه ای بین دو تا سه ساله دارند مقولات خطرناکی مثل سست نشان دادن بنیان خانواده، معمولی نشان دادن رخدادهایی مثل سردی روابط زن و شوهر، طلاق و … است. این در حالی است که باید به این مفاهیم روتین حاضر در این وبلاگ ها، مقولاتی مثل دین زدایی، حمله به خصلت های یک زن مسلمان و ترویج باورهای فمینیستی را نیز افزود.
نکته تأمل برانگیز دیگری که بلااستثنا در تمام این وبلاگ ها یافت می شود، تأکید بر نبودن و بی اهمیتی خدا و دین است. باید به این مسئله توجه کرد که در قاموس قدرت نرم، وقتی یک نفر درباره یک مقوله مهم و تأثیرگذار، هیچ سخنی نمی گوید و حتی کنایه هم به آن نمی زند، یعنی اینکه اساسا قصد دارد منکر آن باشد.نویسندگان هیچ یک از وبلاگ هایی که ما در آنها جستجو کرده ایم، هیچ اشاره ای به مفهومی به نام دین ندارند. و این مسئله را باید بر عمق خطری که احتمالا این وبلاگ ها به عمد ایجاد کرده اند، افزود.
مجددا باید تأکید کرد موج جدید این وبلاگ های عموماً پرمخاطب و پر بازدید!، که محتوا، مفاهیم و سبک نوشتاری یکسانی دارند، از سال 87، در کشور آغاز شده و همچنین تأکید فراوانی بر باورهای فمینیستی و حیازدایی دارند.
در واقع باید دانست که دشمن در هجوم نرم، به هیچ وجه نه تیری شلیک خواهد کرد و نه تروری را صورت خواهد داد. نکته اما آن است که او با تولید مفهوم کاری می کند که شاید اثر آن از ده ها ترور و حمله نظامی سنگینتر و مانا تر باشد.
انتهای پیام/.