جلوه فیسبوک با منگوله پریسم
به گزارش «وبلاگنیوز»، مسعود مهدیزاده در تسنیم نوشت: چندی است که تمامی چارچوبهای فضای مجازی یا به عبارتی خط تعیینها در گفتار مردم و مسئولین کشور دچار تغییر و تحولاتی شده است و در واقع حاصل این دگرگونی چیزی جز ایجاد دوبهشکی و تزلزل عقیدتی عدهای از نخبگان و مردم نبوده است.
در دنیای ارتباطی، رسالت و هدف عنادگونه برخی فعالیتهای فضای مجازی از قبیل شبکههایی نظیر فیسبوک بر کسی پوشیده نیست یا حداقل اگر کسی هم به مخاطرات این فضا آشنایی ندارد کافی است مروری در محتوای وب و حتی آرشیو اخبار در ارتباط با این حوزه داشته باشد تا از تهدیدات و مخاطرات بالقوه شبکههای اجتماعی باخبر شود.
شبکهای که به راحتی به سازمان سیا دست دوستی میدهد و حاضر به افشای اطلاعات کاربران خود میشود، نهایت تمامی این اقدامات شرورانه را هویدا میسازد که همین میتواند تنها عاملی برای سلب اعتماد از کاربرانش باشد.
مدت زمان طولانی از مطرح شدن تا تصویب قانون پریسم که طبق آن شبکههای بزرگ تکنولوژیمحور باید اطلاعات محرمانه کاربران خود را در اختیار سازمان جاسوسی آمریکا قرار دهند، نمیگذرد که حتی شهروندان آمریکایی و اروپایی نیز در برابر آن واکنش نشان دادند و پریسم را نقض حفاظت از اطلاعات هویتی و محرمانه دانستند اما در نهایت حرف زور این سازمان امنیتی بر تمامی این مقاومتها چربید و کنگره هم رای مثبت خود را در راستای افشای اطلاعات برخی شرکتهای بزرگ اعلام کرد.
با این وجود برداشت اطلاعات به صورت دورهای از پایگاههایی این چنینی به امری رایج تبدیل شد که نه تنها فیسبوک را مورد خطاب قرار داد بلکه شرکتهای بزرگی نظیر گوگل، مایکروسافت و اپل هم که کاربران جهان شمولی دارند را از مخاطبان خود دانست که برای بقا نیازمند همکاری بودند.
هدف پریسم جلوگیری از اقدامات تروریستی و کشف هر نوع حرکت شوم از طریق فضای مجازی است اما آمریکا با توان نظامی و تسلیحاتی بالا چه ترسی از اقدامات تروریستی باید داشته باشد؟! یا به عبارت دیگر چه خطری را درک کرده که باید با قانونی از این دست، در جهت کشف و مقابله برآید؟! آیا کشتار مردم بیدفاع عراق، افغانستان و حتی فلسطین جزو اقدامات تروریستی نبود و نیست؟! آمریکایی که درصدد کشف این اقدامات است آیا کشف شده آن را نمیبیند؟! منظور از اقدامات تروریستی از دیدگاه غربیها چیست؟!
کشوری که لقب ابر قدرت جهان را دارد جز با اشراف اطلاعاتی و منزوی کردن مردم دنیا از طریق قانونی که شنود اطلاعاتی را برای آن ممکن میسازد، چه هدف دیگری از تصویب این دست قوانین میتواند داشته باشد؟!
این کشور که به قول خودش توان رویارویی با هر مخالف سرکشی را خواهد داشت چه نیازی به شنود و رصد مردم کشور خود دارد؟! قطعا که دلایلی از قبیل کشف اقدامات تروریستی، ظاهر فریبی بیش نیست که در قالب شعارهایی با روکش جذاب در سطح جوامع توزیع میشود.
حتی در اینجا هم میتوان عنوان تروا یا اسب تقلبی تروا را در گفتار یادآور شد که نقشه و اقدامی شوم را در پوستهای زیبا قالب کرده است.
چندین بار از رسانههای خواندیم که رئیس جمهور آمریکا و برخی اعضای سنا عضویت در شبکههای اجتماعی را برای خانوادههای خود منع کردهاند؛ مگر آزادی بیان و اندیشه چیز خوبی نیست که سالها به بدنه جوامع دیگر توسط خود آمریکاییها تزریق میشود؟ پس چرا خانوادههای سران آنها نباید از این آزادیها استفاده کنند؟
قطعا اوباما از خطرات و نهدیدات شبکهای نظیر فیسبوک آگاه است که اجازه عضویت را به دختران خود نداده است در غیر اینصورت چه اشکالی داشت که آنها هم مانند سایر مردم عضو چنین شبکههایی میشدند و اتفاقا با مردمی جلوه دادن خود، قشر عظیمی را پیرو دیدگاههای خود میکردند؟
در این شرایط مسئولان و مردم ما هم باید جامعنگر باشند و به اشتباه دایهداری تکنولوژی را که سرشار از زیانهای نهفته خواهد بود، نکنند و وزرا هم گمان مبرند که استفاده از این بسترها به مردمی جلوه دادن بیش از پیش آنها میشود چرا که اگر هرگونه اقدام شرورانهای برای تخریب چهره آنها صورت گیرد، هیچگونه کنترلی بر روی آن وجود نخواهد داشت.
وزیر یعنی انسانی مسئول و پای کار؛ حال اگر وزیری از مدت زمان روزانهاش اضافه میآورد برای اینکه راههای ارتباطی را کنترل کند بهتر است که اول فرهنگ چنین روابطی را در کشور بررسی کند و در صورت امکان با بسترسازی فرهنگی مردم را به سمت ارتباطاتی مبتنی بر تکنولژی فرا خواند و بعد از آن از شبکههایی داخلی یا حداقل سایتی برای خود رد راستای برقراری این ارتباطات با هاستی داخلی بهره ببرد تا در چالشهای استفاده از این بسترها به حداقل کاهش یابد.
باید همواره مراقب بود که از افراط، خسران گریبانمان را نگیرد.
امیدواریم که کارگروه تعیین شده برای بررسی عضویت اعضای دولت در فیسبوک نیز با سرلوحه قرار دادن چنین موضوعاتی رأی خود را در ارتباط با استفاده از چنین بسترهایی صادر کنند.
انتهای پیام/