شبکه ملی اطلاعات: اینترنت یا اینترانت؟
- محمود اروجزاده در ماهنامه دنیای کامپیوتر و ارتباطات نوشت:
بیش از یک دهه پیش بود که از سوی برخی مسئولین، بهیکباره عبارت جدید اینترنت ملی وارد ادبیات حوزه فناوری و نیز روزنامهنگاری این عرصه شد.
تناقض موجود در این عبارت آنچنان هویدا بود که بنظر میرسید نیاز چندانی به انتقاد و مخالفت نباشد، اما اهمیت موضوع از یک طرف، و نیز اصرار و پیگیری مسئولین از سوی دیگر، تا مدتها این مسئله را داغ نگهداشت و آن را سوژه مورد بحث رسانهها و کارشناسان کرد.
هر چند با گذشت زمان و اوجگیری مخالفت کارشناسان، ترمهای دیگری چون «اینترنت پاک» و «اینترنت حلال» و… هم پای به این عرصه گذاشتند، اما برای محققان کاملا محرز بود که غرض و خواسته نهایی طراحان این ایدهها چیست؛ در حقیقت سختگیریهای پی در پی در زمینه فیلترینگ(که حتی به بسته شدن برخی سرویسهای مشهور جهانی انجامید) نشان از آن داشت که متصدیان، بدنبال راهی اصولیتر برای حل معضل دستیابی بیحد و حصر کاربران به اطلاعات شبکه اینترنت میگردند، به ویژه آنکه رواج انواع و اقسام فیلترشکن در دست همه کاربران، پایههای سامانه فیلترینگ را لرزان میساخت.
سول اصلی برای تصمیمگیران حالا این بود که: واقعا چه باید کرد؟
اینجا بود که سالها بازی موش و گربه در فیلتر کردن و بستن سایتها خستهکننده شد، و نگاهی به مدلهای موجود در برخی کشورها، ایده اصلی را به ذهن مسئولین رساند: اصلاح زیرساخت شبکه دیتای کشور به گونهای که دسترسی به اطلاعات صرفا در داخل مرزهای تعریف شده داخلی محدود باشد، و در صورت صلاحدید، سایتها و سرویسهای جهانی مندرج در لیست سفید نیز قابل دسترس باشند.
این چیزی بود که این بار با نامی جدید، یعنی «شبکه ملی اطلاعات» تعریف شد، و اتفاقا تاکید عجیب و مداوم دستاندرکاران مبنی بر اینکه «چنین شبکهای به معنای قطع ارتباط با دنیای خارج نیست» خودبخود ایده اصلی را لو داد!
البته این شبکه از زمان طراحی و ویرایش و مباحث فنی درون دستگاههای مختلفی حاکمیتی، زمان طولانی و مراحل مختلفی را پشت سرگذاشته است، و بنظر میرسد هنوز هم مراحلی تا تکمیل نهایی را در پیش دارد، اما مهم اینست که خواسته نهایی مسئولین کلان(دست کم برای خودشان) کاملا واضح و مبرهن است، چه آن را به وضوح بیان کنند، و چه آن را در لفافه و به شکلی دوپهلو بگویند، و چه حتی آن را صرفا شبکهای آلترناتیو و یدکی قلمداد کنند!
البته نکته مهم در این میان، امکانسنجی پیادهسازی و اجرای آن است، چرا که در کشور ما، شبکه اینترنت از ابتدا و در سالیان قبل به شکلی آزادانه و توسط بخش خصوصی وارد شد و گسترش یافت، از این رو بیم آن رفته و میرود که اکنون امکان محدودیت زیرساختی آن موجود نباشد؛ اما وجود اراده جدی برای شکلگیری این شبکه باعث شد که با پشت سر گذاشتن فراز و نشیبهای گوناگون، به شکلی تدریجی صورت پذیرد و در مقاطعی نیز در حالت آزمایشی و محدود، اجرا گردد.
اما شاید بتوان مهمترین مقطع در بحث شبکه ملی اطلاعات را در میانه بحبوحه اعتراضات آبان ماه 98 دانست که شبکه جهانی اینترنت به دلایل امنیتی و به صلاحدید مسئولین، بیش از یک هفته قطع بود؛ این دوره، البته فصلی مهم در طراحی و اجرای این شبکه بود، چرا که در دل بحران مذکور، ناگزیر زیر بار رفت و عملیاتی شد. همین موضوع بخوبی قوت و ضعفهای این شبکه(البته از دید مسئولین) را عیان کرد تا بتوانند به تکمیل و ترمیم آن بپردازند.
حال در نقطهای قرار داریم که سخن منتقدان اولیه کاملا تایید شده، و تقریبا هیچ مسئولی، وجود ایده جایگزینی شبکه ملی اطلاعات بجای شبکه جهانی را انکار نمیکند، بلکه عموما با اشاره به دوره آزمایشی اخیر، آن را آماده عملیاتی شدن میدانند. بنابراین بنظر میرسد دست کم از نقطه نظر تئوریک، فاصله زیادی با سیطره شبکه ملی اطلاعات، و محدود شدن کلی شبکه جهانی اینترنت نداریم.
پ.ن: اخیرا یکی از مسئولین مرکز ملی فضای مجازی(که سیاستگذار و مجری تصمیمات کلان حوزه فاوا و اینترنت است) به صراحت گفته که اینترنت تبدیل به یکی از سرویسهای شبکه ملی اطلاعات خواهد شد.