ورود به تلویزیون با کار حرفه‌ای نه فالور

مجازیست-حوریه دهقان‌شاد، مدرس دانشگاه و کارشناس رسانه و ارتباطات:

  • تلویزیون درحال پذیرش این مسئله است که شبکه های اجتماعی مخاطبان زیادی دارند و چون احساس می کند که درحال ریزش بیننده است، می خواهد از این طریق مخاطب را به سمت خود جذب کند و با هر وسیله ای خود را دوباره احیا کند. به همین دلیل اگر بخواهیم از جنبه رسانه ملی به این موضوع نگاه کنیم به نظر می رسد پرمخاطب بودن شبکه های اجتماعی را پذیرفته است و می خواهد به هر نحوی چهره های این شبکه های اجتماعی را به سمت خود بکشد تا شاید بتواند دنبال کننده های آن ها را هم جذب کند. در حوزه سیاسی بخصوص انتخابات هم شاهد این بودیم که نامزدها سعی داشتند تا چهره های اینستاگرام را به سمت خود جذب کنند چون تصور بر این بود که این افراد می توانند در رای دنبال کننده هایشان موثر باشند.
  • اینکه این چهره ها چنین توانایی و مهارتی را داشته باشند و بتوانند عملکرد مناسبی را ارائه دهند نیازمند طی کردن یک پروسه زمانی هستیم. با این حال در گام اول دنبال کننده ها تا حدودی به این سمت کشیده می شوند ولی اگر کارشان خوب و حرفه ای نباشد مسلماً این ترفند هم نمی تواند کارساز باشد و مخاطب را به سمت برنامه های تلویزیون جذب کند.
  •  برای ورود به این حوزه ها لزوماً نیازمند تحصیلات آکادمیک نیستیم و بازیگران و کارگردان هایی در دنیا بوده اند که با طی کردن دوره ها و تجربیاتی در این حوزه عملکرد خوبی داشته اند ولی  نمی توان تحصیلات آکادمیک را نفی کرد. این تحصیلات برای افرادی که استعداد دارند می تواند یک کمک رسان باشد تا قابلیت هایشان را نشان دهند.
  • اگر چهره های اینستاگرام بدون دانش آکادمیک بازیگری یا کارگردانی وارد این حرفه شوند همانند خیلی از سریال ها و فیلم های ناموفق با شکست مواجه می شوند. با این حال برای رسیدن به این مسئله نیازمند زمان هستیم. بنابراین صرف دنبال کننده های بالا و چهره بودن نمی تواند برگ برنده ای برای فعالیتشان در سینما تلویزیون باشد. چون اساساً در شبکه های اجتماعی به دلیل خصلت این شبکه ها مخاطب دست به نقد کلیپ های کوتاه یا کارهای آن ها نمی زند و خیلی از این کارها سطحی و کوتاه هستند، مخاطب هم نگاه گذرایی به آن ها دارد و با نگاه مخاطب فیلم و سریال متفاوت است.
  • در حقیقت رسانه ملی جای آزمون و خطا نیست و سیاست های صداوسیما این انعطاف را از خود نشان نمی دهد که سرمایه های طرد شده قبلی را جذب کند، افرادی که توانایی و خلاقیت بالایی داشتند ولی خط فکریشان با رسانه ملی متفاوت بود.
  • با کمال تاسف برخی از این سرمایه ها از کشور رفته اند و برخی هم به دلیل رفتارهای غیرمردمی صداوسیما دیگر تمایلی به حضور در آن ندارند. ولی در کل چنین توقعی از صداوسیما به حق است چون تک تک ما هزینه آن را پرداخت می کنیم. با این حال صداوسیما معمولاً به دنبال درمان های فوری برای نجات خود از این موقعیت است و تمایلی به برنامه ریزی طولانی مدت و جذب دوباره سرمایه های فرهنگی خود ندارد.
  • مهمترین تبعات تصمیمات فوری صداوسیما کاهش ۷۰ الی ۸۰ درصدی مخاطبانشان است. اگرچه خود معتقد است که مخاطبان زیادی دارد و ریزش مخاطب را نمی پذیرد ولی واقعیت این است که مخاطبان شهرهای کوچک و محروم که دسترسی به ماهواره یا شبکه های متعدد ندارند، همچنان بیننده رسانه ملی هستند و اکثریت مردم تمایلی به استفاده از برنامه های آن را ندارند. ناگفته نماند طبق نظرسنجی های صداوسیما چنین ادعایی هست که مخاطبانش ۹۰ درصد به بالا هستند و این نشان دهنده عدم پذیرش ریزش مخاطب و سرسختی در عدم اتخاذ تصمیمات منطقی است.

/شفقنا/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

جایزه همراه اول