فضای مجازی برای نجات انقلاب اسلامی آمده است
مجازیست-عزتالله ضرغامی، رئیس پیشین سازمان صداوسیمای ایران و عضو فعلی شورای عالی فضای مجازی:
- در مملکت ما بین قرائت رسمی و قرائت عرفی از نظام شکاف وجود دارد و این شکاف بیش از حد استاندارد است.
- این بد است چون موضوعات در چارچوب حاکمیت دوقطبی میشود. تکثر آرا باید به رسمیت شناخته شود، همه حرف بزنند، همه مصون باشند. متأسفانه هزینه حریت در این مملکت بالا رفته است. ما باید بنشینیم همدیگر را تکفیر کنیم؟ کی هستیم ما؟ نمیشود طرف در خانهاش خیلی چیزها برایش حلال باشد، بیرون که میرود همان چیزها را برای مردم حرام بداند. اگر حاکمیت خواست برای مردم قانون بگذارد باید رعایت همه سلیقهها، اعتقادات، اقلیتهای دینی را بکند.
- متأسفانه من مسئول جمهوری اسلامی در خانه دین حداقلی را انجام میدهم اما وقتی پای مردم وسط است دین حداکثری اعمال میکنم. چرا؟ برای اینکه حقوقم قطع نشود، میزم سر جایش بماند، جریانهای رسانهای با من برخورد نکنند. این را باید حل کنیم، باید مدارا با مردم را با صدای بلند بگوییم.
- امروز به برکت فضای مجازی، این رفتار دوگانه بعضی از مسئولان دیده میشود. پسر فلان سفیر در فلان کشور تصاویری از سبک زندگی خودش در اینستاگرام منتشر میکند که یک صدم آن زندگی آرزوی خیلی از جوانان ایران است.
- همان فلان سفیر در عموم ادعای سادهزیستی میکند. نوه فلان روحانی صاحب منصب کشور تصویری از دانشگاهش در نیویورک برای ما نیویورکندیدهها منتشر میکند.همین روحانی صاحب منصب که نوه ایشان چراغهای روشن دانشگاهش در نیویورک را به رخ جوانان میکشد، قائل به دین حداکثری به تعبیر شما برای مردم بودند یا مثالهای دیگری که مثلا عروس و داماد فلان سفیر تصاویر زندگی لوکس و لاکچریشان را برای مردم نشان میدهند. فضای مجازی آمده است انقلاب اسلامی را نجات بدهد. معتقدم اگر فضای مجازی نبود، ما باید میرفتیم و اگر زورمان میرسید فضای مجازیای اختراع میکردیم تا انقلاب اسلامی را نجات بدهد.
- به قیمت حذف رقیب، نمیتوان مردم را به سمت پیامرسانهای داخلی هل داد، مردم خودشان انتخاب میکنند. مردم نیز به مالکان پیامرسانهای داخلی اعتماد نداشتند مثلا معتقد بودند که محتوای پیامهایشان رصد میشود.
- ما هم توی این میز بودهایم، ما هم در حاکمیت بودهایم، منتها به یکجایی رسیدهایم که این میز با این مشخصات قابل دوام نیست و باید زیر این میز زد چون ما کمی غفلت کردهایم. ما در کشور تاریکخانه داریم؛ عدهای در همین تاریکخانهها میگویند، میبرند، میبندند. البته موفق نمیشوند، نظام ما نظام ولایی است و وقتی به آن بالا میرسند به یک سد برخورد میکنند و این نقطه قوت ماست.
- اگر این نقطه قوت نباشد هزار اتفاق در این کشور میافتد. ما الان باید رویهها و روشهای غلط را اصلاح کنیم، تحول را به رسمیت بشناسیم و هر جایی هم که لازم شد، علفهای هرزی که رشد کرده و لانه کرده است، ریشهکن کنیم. باید به شعارهایی که سال۵۷ دادیم برگردیم، بهترین روش برای نجات کشور بازگشت به شعارهای سال۵۷ است.
- اپوزیسیون جمهوری اسلامی ابراهیم یزدی باشد، بهتر است یا مسیح علینژاد؟ واقعا اپوزیسیون جمهوری اسلامی مسیح علینژاد است؟ شما اگر مخالفی مثل ابراهیم یزدی داشته باشید که حرف برای گفتن دارد، جایگاه دارد و از لحاظ رفتاری آدم مورد قبولی است، بهتر است یا مسیح علینژاد؟ ما نمینشینیم برای محاربین، معاندین و ناراضیها، راهبرد تعیین کنیم و سیاستگذاری کنیم، آن وقت همه را به یک چوب میرانیم، مثلا درباره ۹ دی رهبری همان سال به من تأکید کردند فلانی رفتارتان طوری باشد که بین کسانی که اغتشاش میکنند و ضدانقلاب هستند و کشور را به هم میریزند و برایشان موسوی- احمدینژاد مطرح نیست، با کسانی که از توده مردم هستند و به موسوی رأی دادهاند، تمیز قائل شوید – کسانی که به تعبیر من در ۲۵خرداد سال۸۸ آمدند و تظاهرات کردند – تلاشمان را هم کردیم، یک جاهایی هم با ما مخالف بودند.
/همشهری/