موی یک خانم تبدیل به مسئله امنیت ملی میشود
مجازیست–اولین نشست هماندیشی انجمن صنفی شرکتهای نمایش ویدویی آنلاین به میزبانی محمد مهدی عسگرپور دبیر این انجمن برگزار شد.
منوچهر شهسواری (تهیه کننده)، همایون اسعدیان(کارگردان)، ابوالحسن داوودی(کارگردان)، سیدضیا هاشمی(تهیه کننده) و محسن امیر یوسفی (کارگردان) مهمانهای این نشست با موضوع «نظارت بر فیلمها و سریالها» بودند.
در ادامه میتوانید اهم سخنان حاضرین در این جلسه را بخوانید:
محمد مهدی عسگرپور، دبیر انجمن صنفی شرکتهای نمایش ویدویی آنلاین و کارگردان فیلم سینمایی مهمان داریم در مورد نظارت:
- نظارت در کشور ما مترادف با سانسور شده است. وقتی بحث نظارت به میان میآید یعنی اینکه ما چگونه سانسور کنیم و برای سازندگان باید و نباید مشخص کنیم.
- آنگونه که مطلع هستم، نمایندگان مجلس در حال تدوین قانونی در باره مدیریت صوت و تصویر فراگیر هستند که من آن را دیدهام که فکر میکنم شامل کل سینما و حتی فضای مجازی خواهد شد. و ممکن است به زودی با قانونی مواجه شویم که نشود در برابر آن کاری کرد.
- ما در مرکز پژوهشهای مجلس جلساتی داشتیم که آنها از ما طرح میخواستند و ما متاسفانه طرحی و ایدهای نداشتیم و بیشتر به بیان خاطرات میپرداختیم که در زمان مدیریت فلانی خوب بود و زمان بهمانی بد.
- ما در این نشستها به دنبال رسیدن به یک طرح مشخص هستیم که آن را به طرفهای مقابل ارائه بدهیم.
سید ضیاء هاشمی، تهیه کننده سینما و تهیه کننده فیلم عروس:
- بحث اصلی این است که ما تعریف درستی از صوت و تصویر فراگیر نداریم. صوت و تصویر فراگیر باید رایگان باشد و این درحالی است که در VOD مردم برای دیدن برنامهها پول پرداخت میکنند. در همین جا معلوم است که ما اصلا تعریف و تفسیر غلطی از صوت و تصویر فراگیر داریم. به خاطر همین اصلا نباید در VOD دخالت کنیم. نظارت بر اساس صوت و تصویر فراگیر باید روی تلویزیون انجام شود. البته تلویزیون داستان خود را دارد و شورایی در پشت صحنه کارها را انجام میدهد.
- الان روزنامهها را چه کسی نظارت میکند؟ از روزنامه فراگیرتر داریم؟ نظارت بر عهده مدیر مسئول است. در سینما و VOD هم باید اینگونه باشد. ما خودمان دادگاه میرویم و پاسخگو خواهیم بود. ما خودمان خدای سانسور وممیز هستم و اصلا احتیاجی به پروانه ساخت نداریم. پروانه ساخت اصلا دقت ما را پایین میآورد. تازه باید به این تکته هم اشاره کنم که پروانه ساخت یک نوع رانت است.
- کسی نباید به عنوان نظارت فیلنامه را بخواند. اگر مسئولیت به ما داده شود، خودمان پاسخ میدهیم و احتیاجی نیست دیگران به خاطر کارهای ما به دادگاه بروند.
همایون اسعدیان، کارگردان سینما و تلویزیون و کارگردان طلا و مس:
- روزی در جلسهای در شورای عالی فضای مجازی حضور داشتیم که آنجا رئیس آن آقای فیروزآبادی هم تفسیری که صوت و تصویر فراگیر شده بود را قبول نداشت اما میگفت چارهای نیست و قانون گذاشته شده است.
- نگاه صداوسیما به شبکه نمایش خانگی، نگاه یک رقیب است. آقای عسگری در جلسهای که چند سال پیش در صداوسیما داشتیم گفت که آنها را خواهیم بست.
- سریال زخم کاری خیلی سانسور شد. آقایان فکر میکنند چون در این سریال روابط مرد و زن نشان داده شده است باید آن صحنهها حذف شود. اما نمیدانند این سریال به بهترین شکل ممکن کثافتکاری سرمایهداری را نشان داده است. اما ذهنشان و تفکرشان این را نمیبیند.
- در تمام این سالها تعریف درستی از ممیزی نداریم. آنها هرگونه که دلشان میخواهد تفسیر میکنند. گاهی موی یک خانم تبدیل به مسئله امنیت ملی میشود.
- در سریال گرگ و میش که برای تلویزیون ساختم، آقای میرباقری بعد از اینکه سریال را دید کلی تعریف کرد اما بعد گفت باید سه نفر هم آن را ببیند. اکبر نبوی، مجید رضابالا و مسعود ترقیجاه انتخاب شدند. من گفتم اگر اکبر و مجید حرفی بزنند من قبول دارم اما اگر ترقیجاه چیزی بگوید قبول نمیکنم. در همان جلسات نبوی، ترقیجاه را بیرون میکند که تو حرفهای نامربوط میزنی!ً
- فقط بحث نظارت نیست. آنها از هنر توقع دارند. هنر باید در جهت آرمانها باشد. این بایدها از کجا آمده است؟ این بایدها از طرف کسانی مطرح میشود که درکی از هنر ندارند.
منوچهر شهسواری، مدیرعامل خانه سینما:
- به زودی ما وارد عرصه پسا دیجیتال خواهیم شد و آیا میشود در این عصر به شیوه عصر آنالوگ نظارت کرد؟ در زمان آنالوگ اگر فیلمی سانسور میشد، حسرت سکانس بر دل کارگردان میماند اما حالا بچههای کارگردان سکانس سانسور شده را دارند و حتی آن را در فضای مجازی منتشر میکنند.
- مفهوم نظارت در دورههای مختلف با هم فرق میکند. الان متاسفانه ما با نظارت ایدهها مواجه نیستیم بلکه با امر منفعت بازار اقتصادی روبرو هستیم و میخواهند کاری کنند که همه ما از یک مغازه جنس بخریم که این شدنی نیست.
ابوالحسن داوودی، کارگردان سینما:
- من از تصمیمات جدیدی که در مجلس گرفته میشود، آگاه نیستم، علاقه مند هم نیستم که بدانم آنها چه میکنند. اما میدانم که آدم عاقل احتیاج به نظارت ندارد. وقتی مسئولیتها تعریف میشود واقعا دیگر احتیاجی به نظارت وجود ندارد.
- من از سال ۶۸، صحنههایی را که میدانم با مشکل روبرو میشوند را به دو صورت مختلف فیلمبرداری میکنم تا در صورت سانسور به مشکل برنخورم.
- ما توانستهایم در یک هرج و مرج کامل کار خود را انجام دهیم. الان جامعه به گونهای فکر میکند و آنهایی که میخواهند قانون بگذارند به صورت دیگر. الان از ما انتظار دارند که فیلم انقلابی بسازیم! یعنی چه؟ ما بعد از ۴۰ سال دوباره حرفهایی که زدهایم را باید تکرار کنیم؟ این درخواستها نشان از تفاوت نگاههاست و تا وقتی این هستها و نیستها وجود دارد و دوستان درک درستی از واقعیت ندارند نمیشود کاری کرد.
محسن امیر یوسفی، کارگردان فیلم آشغالهای دوست داشتنی و دیگر مهمان این نشست در مورد موضوع مورد بحث:
- نظارت در بسیاری از جوامع توسعه یافته مربوط به رده بندی سنی و برخی مباحث اخلاقی است و در برخی دیگر از کشورها نظارت مساوی با محدودیت است.
- من با مسئولی صحبت میکردم و او گفت که تو هنرمند هستی و من هنربان! چه کسی به شما اجازه داده است که هنربان باشی؟ این هنرمند است که هنربان باشد.
- در دهه ۶۰، کارگردانها وتهیه کنندگان در برابر سانسورها و نظارتها میایستادند اما الان به خاطر عدم اتحاد ما هنرمندها، با مشکلاتی که میبینم روبرو هستیم.
- در آن زمان تلاش میکردند سینما را نگه دارند ولی الان اینگونه نیست. اجاره نشینها را ببیند. هم سازنده و هم مسئولان کاری کردند که فیلم دیده شود. به راحتی میتوانست فیلم دیده نشود مثل همان بلایی که سر سنتوری آمد.
- خود ما سینمایی داریم که به اندازه کافی خود سانسوری دارد و اصلا احتیاجی به نظارت ندارد.