فیلترینگ و نظارت بر اینترنت در آمریکا، چین و اروپا چگونه است؟
مجازیست–یک اتفاق جالب دیگر این است که در جریان انتخابات آمریکا (۲۰۲۱-۲۰۲۰)، حسابهای کاربری دونالد ترامپ در شبکههای اجتماعی مسدود و بسته شد! اما این دو اتفاق (سانسور وینی د پو و مسدود شدن حساب کاربری ترامپ) چه ارتباطی بهم دارند؟
همه این تصمیمها و اتفاقات از ایدئولوژیها و رویکرد دولتها در توزیع و کنترل اینترنت نشأت میگیرد. در این مقاله میخواهیم درباره نحوه سیاستگذاری دولتهای شرقی و غربی در خصوص نحوه انتقال و توزیع اینترنت صحبت کنیم.
در سال ۱۹۸۷، ایمیلی از طرف چین به آلمان ارسال شد که محتوای متنش به این صورت بود:
- با این دیوار بزرگ (The Great Wall)، ما میتوانیم به هر گوشه از جهان دسترسی پیدا کنیم.
این اولین اقدام و تلاش آزمایشی چین برای ورود به فضای اینترنت جهانی بود. اما در آن زمان کسی نمیدانست که این عبارت میتواند پیشبینی یک انقلاب دیجیتال باشد!
بعدها در سال ۱۹۹۴، اینترنت دائمی در چین نیز مثل کشورهای دیگر گسترش پیدا کرد و بهتدریج اولین سرورها و صفحات اینترنتی به روی کار آمدند. همچنین در پکن و شانگهای، دو شهر معروف چین، مدارهای اینترنتی توسط شرکت مخابرات آمریکایی اسپرینت (Sprint) افتتاح شدند.
اما این همه ماجرا نبود! دولت چین هم کمکم متوجه تأثیر اینترنت بر اقتصاد کشورش شد. در نتیجه در سال ۱۹۹۷، اولین قانون در رابطه با استفاده از اینترنت و محتوای مجرمانه تنظیم شد که به آسیبهای اینترنت و به خطر انداختن امنیت ملی کشور میپرداخت. این اولین قدمهایی بود که در چین برای کنترل اینترنت برداشته شد!
در آن سوی جهان، ریشههای شکلگیری اینترنت از آمریکا شروع شد تا اینکه اروپا و بهتدریج تمام دنیا را دربر گرفت. در واقع اینترنت در ابتدای دهه ۱۹۶۰ به روی کار آمد تا امکان ارتباط بین کامپیوترهای سازمانها را فراهم کرده و انتقال انواع دادهها و محتواها را از طریق دستگاههای به هم متصل، ممکن کند.
در همان اوایل (یعنی سال ۲۰۰۸)، در اروپا بیش از ۱۲۰ میلیون و در آمریکا بیش از ۲۲۰ میلیون نفر (۷۴٪ از مردم) بهعنوان کاربر اینترنتی در فضای شبکه جهانی اینترنت حضور داشتند. اما در سال ۲۰۰۸ آنقدر اینترنت در چین گسترش پیدا کرد که حتی از آمریکا هم پیشی گرفت و بیشترین کاربر اینترنتی در جهان (۳۰۰ میلیون نفر) را به خود اختصاص داد. البته ناگفته نماند که این عدد در سال ۲۰۱۳ به ۶۱۸ میلیون کاربر رسید؛ یعنی تقریباً نیمی از جمعیت چین به جمع کاربران آنلاین اینترنت پیوستند. در واقع چین، تعداد کاربر آنلاین بیشتری نسبت به مجموع کاربران آنلاین آمریکا و اروپا داشت. تا اینکه اینترنت و صفحات وب نه تنها در کامپیوتر بلکه در گوشیهای موبایل و تبلت هم توسعه پیدا کرد و هر روز استفاده از اینترنت بیشتر و بیشتر از قبل شد.
جالب است بدانید که هر کدام از دولتهای در غرب و شرق جهان بر اساس مبنای فکری و ایدئولوژیهای خاص خود نگاه متفاوتی به مسأله اینترنت دارند و با شیوههای مختلفی آن را در اختیار مردم قرار میدهند. برای آنکه بفهمیم هر کدام از دولتها چه سیاستی دارند، در ابتدا باید بدانیم که اینترنت چگونه کار میکند و چه سازوکاری دارد؟
اینترنت چگونه کار میکند؟
اینترنت یک شبکه از میلیاردها کامپیوتر در سراسر جهان است که انتقال انواع دادهها و محتواها را از طریق دستگاههای به هم متصل، ممکن میکند. برای اینکه شبکه جهانی اینترنت از طریق اتصال دستگاهها شکل بگیرد، چندین شرکت در کل دنیا کابل فیبر نوری کشیدهاند و سعی کردند شریان اصلی اینترنت را ایجاد کنند. این فیبرهای نوری اکثراً در دریاها و اقیانوسهای جهان و بین قارهها کشیده شدهاند؛ اما تعدادی از آنها در سطح خشکی نیز قرار دارند.
نقشه فیبرهای نوری در جهان
ارائهدهندگان خدمات اینترنت (ISP) بهعنوان رابط بین کاربرها و شریان اصلی اینترنت (یعنی همان شرکتهایی که فیبرهای نوری در سرتاسر جهان کشیدهاند) عمل میکنند تا کاربران را به شبکه جهانی اینترنت وصل کنند. وقتی چندین کامپیوتر در نقاط مختلف دنیا بخواهند با یکدیگر یک شبکه (Network) را تشکیل بدهند و با هم ارتباط داشته باشند، نیاز است که هر کدام از آنها آدرس یا نشانی مشخصی داشته باشند که به آن نشانی یا آدرس آیپی (Internet Protocol Address) گفته میشود. بههمین جهت، شرکتهای ارائهدهنده خدمات اینترنت یا آیاسپی (ISP) به هر دستگاه یک آیپی میدهند تا به اینترنت وصل شود.
شرکتهای شکلدهنده شریانهای اصلی اینترنت و آیاسپیها کاری کردند که بیش از ۴/۵ میلیارد کاربر در کل دنیا به اینترنت وصل شوند. حالا که با سازوکار اینترنت آشنا شدیم، در بخش بعدی میخواهیم به نحوه سیاستگذاری اینترنت در چین بپردازیم.
چین؛ سرزمین سانسور!
اگر تا به حال به چین سفر کرده باشید، احتمالاً دسترسی محدود به بعضی از وبسایتها را هم تجربه کردهاید. در واقع در کشور چین نمیتوانید به پلتفرمهای جهانی یا بعضی از وبسایتهایی که دوست دارید متصل شوید! حتی وبسایتهایی مثل گوگل، یوتیوب و فیسبوک یا بهطور کامل مسدود هستند یا سرعت آنها آنقدر کم است که تقریباً برای مردم چین غیرقابل استفاده محسوب میشوند.
یک پروژه دولتی به اسم دیوار آتش بزرگ چین یا فایروال (Great Firewall) علت این اتفاق است! فایروال بزرگ چین، ابزاری برای سانسور محتواهای نامناسب و مغایر با ارزشهای قانونی چین است که به دولت چین این امکان را میدهد تا چارچوب قانونگذاری و کنترل اینترنت را به دست بگیرد. از طرفی دولت با این پروژه ادعا میکند که میتواند از شهروندان خود در برابر این شبکه عظیم اینترنت با انواع محتواها و پیامهای متفاوت حفاظت کند.
با این حال بسیاری از افراد به این اقدام دولتی چین بهدلیل اینکه دسترسی شهروندان را محدود کرده است، انتقاد میکنند. حتی گفته شده که این موضوع چین را در رتبه اول بدترین کشور برای آزادی دسترسی به اینترنت قرار داده است. اما قضیه سانسور و فیلتر کردن محتواها در اینترنت از کجا شروع شد و چگونه این اتفاق افتاد؟
برای پاسخ به این سؤال باید به دهه ۱۹۸۰ برگردیم. زمانی که رهبر چین، دن ژانگ پینگ (Don Zhang ping)، تصمیم گرفت اقتصاد چین را اصلاح کند و به این ترتیب کشور چین مدرن امروزی به وجود آمد.
وقتی اینترنت گسترش پیدا کرد، بهتدریج بهواسطه ارتباط بیحدومرز با دنیای اطراف، عقاید و ایدئولوژیهای مختلف غربی هم به داخل کشور وارد شدند که مقامات چینی به این مسأله چندان تمایل و علاقهای نداشتند. در نتیجه در سال ۱۹۹۸، پروژهای به نام سپر طلایی (Golden Shield) را بهطور جدی به راه انداختند. هدف این پروژه، احیای اقتصاد کشور از طریق حمایت از کسبوکارهای داخلی، نظارت دولت بر محتوای موجود در اینترنت، سانسور و فیلترینگ بود.
بعدها از دل پروژه سپر طلایی، پروژه دیگری به نام فایروال بزرگ چین (Great Firewall) متولد شد که نامش ترکیبی از دیوار آتشین (Firewall) و دیوار بزرگ چین (Great Wall) است. البته این فایروال در حال حاضر نیز ساختار اینترنت چین را تشکیل میدهد و یکی از پیچیدهترین سیستمهای کنترل اینترنت و سانسور محتوا در دنیا است. اما شاید این سؤال پیش بیاد که چگونه اینترنت در چین بین مردم توزیع میشود؟ فایروال بزرگ چین در کجای این مسیر قرار دارد و فیلترینگ محتوا در چه سطح و لایهای اتفاق میافتد؟
ویژگی اصلی اینترنت در چین این است که مسیرهای دسترسی آنلاین (شریانهای اصلی اینترنت) به دولت تعلق دارد و افراد و شرکتهای خصوصی فقط میتوانند پهنای باند مورد نیاز خود را از دولت اجاره کنند. بهعبارت دیگر، آیاسپیها در چین کاملاً در اختیار و مالکیت دولت هستند و تعداد آنها محدود و انگشتشمار است. تلکام (Telecom)، چاینا موبایل (China Mobile) و چاینا یونیکورن (China Unicorn) نمونههایی از این آیاسپیها بهشمار میروند که طبق آمار سال ۲۰۱۸ مسئول رسیدگی به ترافیک ۷۰۰ میلیون کاربر اینترنتی هستند.
در این حالت دولت چین توانسته ارتباط کاربران چینی به اینترنت جهان را کنترل کند و فیلترینگ و سانسور محتوا نیز در سطح آیاسپیها و توسط دولت انجام میشود. حالا فکر میکنید دولت چین از طریق این آیاسپیها چه موضوعاتی را کنترل و فیلتر میکند؟
بحثبرانگیزترین سانسورهای اینترنتی چین!
در برخی از منابع گفته شده که مدتی قبل (۲۰۲۱)، مقامات چین برای نشان دادن تواناییها و قابلیتهای کشور در زمینه سانسور محتوا، تجارت ارزهای دیجیتال را یک شبه ممنوع اعلام کرده و صرافیهای ارز دیجیتال خارجی را مسدود کردند. این کار باعث شد تا صرافیهای ارز دیجیتال در داخل چین مجبور به نقل مکان به خارج از کشور شوند و بهطور کلی این صنعت در چین از بین برود!
همچنین در سال ۲۰۲۰، گروهی از دانشگاهیان کانادایی و آمریکایی، ۵۳۴ میلیون دامنه اینترنتی را تحت کنترل و مطالعه قرار دادند تا از این طریق میزان قدرت و گستره فیلترینگ و مسدودسازی دامنههای اینترنتی در چین را بررسی کنند. نتیجه نشان داد که از بین این تعداد دامنه، ۳۱۱ هزار دامنه توسط فایروال چین مسدود شدند. معروفترین دامنههای مسدود شده شامل این موارد هستند: گوگل، یوتیوب، فیسبوک، ردیت (Reddit)، نتفلیکس، اینستاگرام، توییچ، واتساپ و حتی پینترست! البته دولت چین برای این دامنههای مسدود شده جایگزینهای داخلی نیز تعریف کرده است و در عوض مردم چین از جایگزینهای داخلی استفاده میکنند.
برای مثال، ویبو (Weibo) جایگزین توییتر، ویچت (WeChat) جایگزین واتساپ و بایدو (Baidu) جایگزین گوگل است. اما حتی این جایگزینها هم محدودیتهایی دارند و مردم چین حق ندارند درباره یک سری موضوعات خاص در آنجا صحبت کنند. برای مثال حادثه ۴ ژوئن ۱۹۸۹، اعتراضات میدان تیانآنمن (Tiananmen Square)، از جمله این موضوعات است.
تخمین زده شده که در این حادثه از چند صد تا چند هزار شهروند چینی بهدلیل اعتراض به مسائل اقتصادی و سیاسی کشته شدهاند. اما در اینترنت داخلی چین هیچ ردی و اطلاعاتی از این موضوع نیست! در واقع اگر با موتور جستوجوی بایدو در داخل کشور چین درباره این حادثه جستوجو کنید، با نتایج متفاوتی نسبت به نتایج گوگل روبهرو میشوید. حتی گفته شده که در اوایل ژوئن امسال (۲۰۲۱) هم ایموجیهای شمع و کیک تولد از ویبو حذف شدند! آن هم به این دلیل که اغلب برای بزرگداشت و یادبود حادثه میدان تیانآنمن استفاده میشدند.
همچنین موضوعات جدی و مهم دیگری مثل اعتراضات سیاهپوستان (Negro Protests) در اوایل دهه ۲۰۰۰، استقلال تایوان و هنگ کنگ، مواد مخدر و بسیاری از این موارد که به نظر دولت برای جامعه زیانآور است نیز حذف و سانسور میشوند.
اما یکی از جالبترین اتفاق در اینترنت جین مربوط به ممنوعیت نمایش یکی از شخصیتهای کارتونی دیزنی، وینی د پو، است. اما چرا باید این شخصیت کارتونی سانسور شود؟ ظاهراً ماجرای آن به سال ۲۰۱۳ برمیگردد که تصویری از ملاقات رئیسجمهورهای دو کشور آمریکا، باراک اوباما، و چین شی جین پینگ (Xi Jinping)، منتشر شد و شخصیت پو شباهت عجیبی به شی جین پینگ داشت. حتی مخالفان جین پینگ هم از این میم و عکس اینترنتی برای مسخره کردن او استفاده میکردند. در نتیجه سانسورچیهای چین، این تصاویر و کارتون را از اینترنت چین حذف و سانسور کردند. حتی فیلم لایو اکشن وینی د پو هم که در سال ۲۰۱۸ منتشر شده بود، در چین ممنوع شد.
اما دولت چین چگونه و با چه تکنیکهایی این شبکه گسترده را کنترل کرده و اینترنت خود را از بقیه جهان جدا میکند؟
روشها و تکنیکهای فیلترینگ محتوا در چین
دولت چین، فیلترینگ را با سه روش اصلی زیر انجام میدهد:
بستن آدرس آیپی: وقتی یک کاربر با یک کامپیوتر در آمریکا بخواهد به یک وبسایت دسترسی پیدا کند، آن کامپیوتر درخواست خود را به آدرس آیپی سرور مقصد میفرستد. منظور از سرور مقصد جایی است که محتوای سایت در آن ذخیره شده است. این سرور، محتوای درخواست شده توسط کاربر را به کامپیوتر وی برمیگرداند تا قادر به مشاهده وبسایت مورد نظر خود باشد. اما در کشور چین این قضیه فرق میکند.
فایروال چین بین تأمینکننده مخابرات چین و سرورهای خارجی قرار میگیرد. در نتیجه فایروال، دادههای در حال حرکت بین کاربران و سرورهای خارجی را رصد میکند و باعث میشود که دادههای دریافتی از آدرس آیپی سرور غیرمجاز، مسدود شود.
جعل نام دامنه (DNS Poisoning): این دومین و اغلب معروفترین تکنیکی است که دولت چین برای فیلترینگ استفاده میکند. اما این تکنیک چگونه انجام میشود؟
کار دیاناس یا سامانه نام دامنه (Domain Name System) این است که نام دامنه وبسایتها را به آدرسهای آیپی (کد/اعداد خوانا برای کامپیوتر) تبدیل کند و سپس مشخص شود که برای دسترسی به محتوای سایت، کاربر باید به کدام آدرس آیپی درخواست خود را ارسال کند.
برای مثال، فرض کنید که یک کاربر google.com را در مرورگر خود تایپ میکند. سرویس دیاناس، آیپی گوگل را در اختیار کامپیوتر کاربر قرار میدهد و او میتواند به آدرس آیپی دریافتی متصل شده و محتوای موجود در سایت google.com را دریافت کند.
اما در چین با وجود فایروال، این فرایند طور دیگری طی میشود و بهجای آدرس آیپی واقعی و درست، آیپی اشتباهی و جعلی به کاربر فرستاده میشود. در نتیجه بهجای نمایش صفحه گوگل به کاربر، آیپی صفحه دیگری (معمولاً صفحه هشدار) نمایش داده میشود. به این تکنیک، آلوده کردن کش (Cashe) سامانه نام دامنه هم گفته میشود که یک هک کامپیوتری به حساب میآید.
خودسانسوری و اعمال دستی (Self Censorship and Manual Enforcement): یکی دیگر از روشهایی که دولت چین برای مدیریت محتواهای غیرمجاز از آن استفاده میکند، خودسانسوری و اعمال دستی است. طبق قوانین و مقررات چین، شرکتهای چینی در برابر محتواهای خود مسئولیت کاملی دارند. از این رو، میلیونها کارمند توسط دولت استخدام شدهاند تا بهعنوان پلیس اینترنت بر شبکههای اجتماعی کنترل و نظارت داشته و محتواهای نامناسب را حذف کنند. به این افراد به شوخی حزب ۵۰ سنتی (The fifty cent party) هم گفته میشود که در ازای سانسور یک پست شبکه اجتماعی ۵۰ سنت (چینی) دریافت خواهند کرد.
البته دولت چین فقط از این سه تکنیک برای فیلترینگ اینترنت استفاده نمیکند؛ بلکه تکنیکها و روشهای دیگری را نیز به کار میگیرد که عبارتاند از:
بررسی و فیلترینگ URL سایتها: فایروال بزرگ چین، URL یا همان آدرس سایت را اسکن کرده و وبسایتهایی را که دارای کلمات کلیدی حساس هستند، مسدود میکند. برای مثال، تا سال ۲۰۱۹ ویکیپدیا (http://en.wikipedia.org) از داخل چین قابل دسترسی بود؛ اما محتوای ویکیپدیا در رابطه با فیلترینگ اینترنت در چین (یعنی این لینک) مسدود شده بود. البته هماکنون تمام نسخههای ویکیپدیا توسط فایروال مسدود شدهاند.
در واقع فایروال، URLها و صفحات وب را مورد بررسی قرار میدهد و اگر دارای کلمات خاص فیلترینگ باشند، محتوای آن صفحه را مسدود میکند.
بررسی و فیلترینگ بستهها/ پاکت پستی (Filtering Packets): برای اینکه یک کاربر قادر به مشاهده یک سایت شود، یک پاکت پستی شامل آیپی مبدأ (کاربر) به همراه آیپی مقصد (سروری که محتوای سایت در آنجا ذخیره شده) ارسال میشود. در این روش دیگر به آیپی مقصد توجه نمیشود و در عوض با خواندن دقیقتر بسته، فایروال متوجه میشود که کاربر دقیقا به چه سایتی میخواهد دسترسی پیدا کند. برای مثال، اگر کاربر بخواهد سایت youtube.com را مشاهده کند، یک پاکت پستی ساخته میشود که مبدأ آن آیپی کاربر و مقصدش آیپی سروری است که اطلاعات یوتیوب در آن ذخیره شده است. در این حالت فیلترینگ به آیپی مقصد توجهی نکرده و بسته ارسال شده را باز میکند تا داخل آن بسته را بخواند. اگر در داخل بسته دسترسی به محتوای غیرمجاز موجود باشد، آن بسته را دور انداخته (Drop) و ارتباط را مسدود میکند. دلیل انجام این کار هم این است که روی یک آیپی مقصد ممکن است هزاران وبسایت و نام دامنه وجود داشته باشد. در نتیجه لازم است که محتوای بسته بررسی شود تا تنها سایتهای غیرمجاز مسدود شوند. در غیر اینصورت با مسدودسازی آیپی مقصد، ممکن است سایتهای دیگری نیز مسدود شوند که دسترسی به آنها هیچ مانعی ندارد.
تنظیم مجدد اتصالات (Resetting Connections): این روش بیشتر برای مواقعی استفاده میشود که ارتباط بین دو آیپی رمزنگاری شده (مانند استفاده از VPN) و قابل تشخیص برای سیستم فیلترینگ نیست. بهعبارت دیگر، سیستم فیلترینگ نمیتواند تشخیص دهد که چه چیزی بین دو آیپی ردوبدل میشود. در نتیجه فایروال با فرستادن بسته تنظیم مجدد (Reset Connection) برای مدتی ارتباط و اتصال بین دو آن دو آیپی را مسدود میکند.
اینها تمام تکنیکهایی هستند که دولت چین بهکمک فایروال از آنها برای سانسور و فیلترینگ استفاده میکند. اما اساساً این نظارت و کنترل بر اینترنت چه مزایا و معایبی دارد؟
مزایا و معایب فیلترینگ و نظارت بر اینترنت در چین
این سیاست دولت چین در کنترل و نظارت بر اینترنت و جلوگیری از دسترسی به محتواهای نامناسب در اینترنت باعث شده تا دولت، قدرت سیاسی لازم برای کنترل رسانهها را بهدست آورد و ذهن شهروندان را به آن جهتی که میخواهد شکل دهد. در نتیجه هماهنگی و ثبات بین جامعه چین به وجود میآید و از اختلالات و اغتشاشهای دشمنمآبانه جلوگیری میشود.
همچنین فایروال مانع خوبی در برابر ورود عقاید و ایدههای غربی به داخل کشور است و باعث شده تا شرکتهای فناوریمحور چین بتوانند بدون ترس از رقیب خارجی رشد کرده و به فعالیتهای خود ادامه دهند که دستاورد آن، ظهور غولهای فناوری چین مثل علیبابا (Alibaba)، بایدو و نتسنت (Tencent) است. البته شرایط جمعیتی و فرهنگی چین نیز باعث این توسعه اقتصادی شده است.
غولهای فناوری چین
البته ناگفته نماند که فایروال باعث شده تا سرعت دانلود و پردازش وبسایتها نیز کُند شود. همچنین یکی دیگر از چالشهای فیلترینگ این است که برای استفاده از تکنیک مسدود کردن آیپی لازم است که لیست سیاه آیپیها (یعنی مواردی که جزو محتواهای حساس برای فیلتر معرفی شدند) مرتب بهروزرسانی شود که این کار نیز تا حدودی دشوار است. البته این احتمال نیز وجود دارد که سیستم فیلترینگ چین در معرض فرایند بیش از حد مسدود کردن وبسایتها (Overblocking) قرار بگیرد و بسیاری از سایتهای بیخطر را که بدون دلیل مسدود کند.
اگرچه فیلترینگ توانسته مزایایی از جهات مختلف برای چین بههمراه داشته باشد؛ اما اگر این رویکرد در کشورهای در حال توسعه و با جمعیت کم به کار گرفته شود، میتواند نتیجه متفاوتی داشته باشد. چین با توجه به جمعیت ۱/۴ میلیارد نفری خود توانسته با رشد اقتصادی به یک ابرقدرت اقتصادی تبدیل شود؛ اما یک کشور با جمعیت کمتر نمیتواند مانند چین به توسعه اقتصادی و شکلگیری کسبوکارهای موفق در سطح جهانی برسد. در واقع جمعیت زیاد چین خودش میتواند حمایتکننده و مشتری بالقوه کسبوکارهایش باشد؛ در حالی که این حالت در کشورهای کمجمعیت وجود ندارد. همچنین در کشورهای در حال توسعه و کمجمعیت، موضوع فیلترینگ میتواند به پیشرفتهای علمی و نوآوری کشور تا حدودی آسیب برساند. در واقع به این دلیل که دسترسی به بعضی از کارهای علمی خارج از کشور برای مردم وجود ندارد، تبادل فکری و انتقال دانش و جذب سرمایه نیز با محدودیت همراه میشود. بههمین جهت در سالهای اخیر روشها و تلاشهایی برای دور زدن فایروال چین و سیستم فیلترینگ در کشورهای دیگر صورت گرفته است که در ادامه به آنها اشاره میکنیم.
راههای دور زدن فایروال و فیلترینگ در چین
یکی از این روشها، استفاده از ویپیان (VPN – Virtual Private Network) است که هماکنون بهعنوان ابزاری بسیار آسان و کارآمد در کشورهای دنیا کاربرد دارد. در چین نیز ویپیانها میتوانند بهعنوان ابزاری برای بالا رفتن از سد عظیم فیلترینگ چین استفاده شوند. در واقع عملکرد ویپیانها این گونه است که سرورهای ویپیان بهعنوان واسط بین آیپی مبدأ و مقصد عمل میکند و اطلاعات را میان این دو آیپی جابهجا میکند. در واقع قبل از ارسال و بازیابی اطلاعات از آیپی مقصد مورد نظر، بین دستگاه کاربر و سرور تأمینکننده ویپیان، تونلهای رمزنگاری شدهای (Encrypted Tunnels) ایجاد میشود. در نتیجه کاربر میتواند بدون محدودیت بهراحتی اطلاعات مورد نظر خود را دریافت و ارسال کند. تا زمانی که سرور ویپیان در خارج از کشور قرار دارد، میتواند هر اطلاعاتی را که کاربر میخواهد بازیابی کند و آن را از طریق تونل رمزنگاری شده به آن فرد ارسال کند.
البته تکنولوژی فایروال روزبهروز در حال پیشرفت است تا بتواند ویپیانهای بیشتری را ممنوع و مسدود کند. در واقع فایروال، ترافیک ویپیانها را در نظر گرفته و با قطع اتصالات ویپیان جلوی ارتباط با سرور خارجی را میگیرد.
طبق یک گزارش اخیر نیویورک تایمز، دولت چین در حال مجازات و اتخاذ اقدامات جدی علیه کسانی است که تلاش میکنند تا فایروال و قوانبن فیلترینگ را دور بزنند. محتوای این قانون به این صورت است:
دولت چین در حال قطع کردن خدمات تلفن همراه شهروندانی است که از نرمافزارهای ضدفیلترینگ (نرمافزارهایی که به افراد اجازه میدهد تا فیلترهای اینترنتی را دور بزنند) استفاده میکنند. به این ترتیب، استراتژی نظارت الکترونیکی تهاجمی در کشور تشدید خواهد شد.
بهطور کلی، فایروال یک ابزار بینقص و بدون ایراد نیست و از طرفی نمیتواند همه اطلاعات سراسر دنیا را کنترل و سانسور کند. گاهی اوقات حتی ممکن است از بعضی از موارد غفلت کند! برای مثال، برنامه کلابهاوس در اوایل سال ۲۰۲۱ برای چند روز کوتاه بدون فیلتر و محدودیت در اختیار کاربران چین قرار داشت و حتی صداها هم ضبط نمیشد. در نتیجه افراد میتوانستند درباره هر چیزی حتی موضوعات ممنوعه (مثل هنگ کنگ، تایوان و…) آزادانه و بدون محدودیت صحبت کنند. البته که این شرایط چندان طول نکشید و بعد از مدتی، اپلیکیشن کلابهاوس در چین ناپدید شد! اما آیا این تنها شیوهای است که دولت چین برای کنترل و نظارت بر اینترنت به کار میگیرد؟
شنود و نظارت گسترده؛ سیاستی دیگر در چین
اگر میخواهید بهعنوان یک کاربر ناشناس از وبسایتها و اپلیکیشنهای چین استفاده کنید، بدانید که این امکانپذیر نیست! تمام کاربران چینی باید اسم واقعی، کدملی و شماره تلفن خود را در برنامههای داخلی وارد کنند. همین طور دولت، شرکتهای اینترنتی را نیز وادار کرده تا دادههای کاربران را در سرورهای داخل کشور ذخیره کنند تا در مواقع لزوم این سرورها توسط مقامات چین بازرسی شوند.
جالب است بدانید که در بعضی از بخشهای چین مثل شمالغربی کشور، کنترل و نظارت مردم از طریق اینترنت آنقدر شدید است که از جزئیات دادههای شخصی کاربران نیز اطلاعات جمعآوری میکنند. سازمان حقوق بشر (Organization Human Rights Watch) در رابطه با این موضوع میگوید که حتی رفتارهای روتین و معمولی مردم نیز میتواند برای مقامات چین مشکوک تلقی شوند. اطلاعاتی مثل تعلقات مذهبی، گواهینامه رانندگی، سوابق شغلی و حتی دادههای مربوط به میزان مصرف انرژی مسکونی در اختیار دولت است. حتی در خیابانهای این کشور دوربینهای مداربسته همیشه فعالی وجود دارند که تمام الگوهای حرکتی مردم را زیر نظر داشته و ثبت میکنند.
دوربینهای نظارتی چین
این حد از کنترل و نظارت فقط برای شهروندان چین نیست؛ بلکه افراد خارجی هم که از راه زمینی وارد کشور میشوند، تحت نظارت قرار میگیرند! در واقع در بعضی از مناطق چین مانند شینجیانگ (Xinjiang) پلیس چین افراد خارجی را وادار میکند تا در گوشیهای همراه خود برنامه مخصوصی را نصب کنند و از این طریق به اسکن تمام مخاطبان، تصاویر، ویدئوها و ضبط صداهای آنها بپردازند. در واقع پلیس چین قصد دارد که با اسکن اطلاعات فرد خارجی بفهمد که آیا مورد مشکوکی (یا کلیدواژه حساسی) در گوشیاش دارد یا خیر؟
اینجاست که به همان اولین ایمیل معروفی میرسیم که در سال ۱۹۸۷ برای اولین بار از طرف چین ارسال شد و همان انقلاب دیجیتال (فایروال بزرگ چین و سیستم کنترل و نظارتی) را رقم زد! حالا فکر میکنید که واکنش مردم چین نسبت به این حجم از کنترل چیست؟
اگرچه بحثهایی در رابطه با نیاز به آزادی، دسترسی بدون محدودیت به اینترنت و نبود تسلط اطلاعاتی دولت وجود دارد؛ اما مردم چین به روند رسانهای سانسور عادت کردهاند و انتظار اطلاعات صریح و کامل را از رسانههای رسمی ندارند. در واقع مردم عادی چین با فایروال مشکلی ندارند؛ اما محدودیت ناشی از مسدودسازی راههای دسترسی به بعضی از محتواها در اینترنت کار را برای روشنفکران، صاحبان کسبوکارها و نوآوران دشوار کرده است.
حالا نوبت به آن رسیده که شیوه و نگرش غرب در دسترسی به اینترنت را بررسی کنیم. بههمین دلیل در بخش بعدی به نحوه سیاستگذاری و ایدئولوژی ساختار دولتی آمریکا و اتحادیه اروپا و تأثیر آن بر ساختار اینترنت کشورها پرداخته میشود.
آمریکا و اتحادیه اروپا؛ آزادی در عین قیدوبند بودن!
بر اساس منابع مختلف بیش از ۲ تا ۷ هزار ISP در آمریکا تحت نظارت کمیسیون ارتباطات فدرال (FCC) فعالیت دارند که از لحاظ تعداد ISP در جهان، رتبه اول را به خود اختصاص داده است. اما این ISPها تحت چه قوانینی هستند و چه سازوکاری دارند؟
در ایالات متحده آمریکا قوانینی وجود دارند که از مصرفکنندگان و کاربران اینترنت حمایت میکنند. خلاصهای از این قوانین عبارتاند از:
مسدود نکردن دسترسی به محتواهای قانونی: ارائهدهندگان پهنای باند نمیتوانند دسترسی به برنامهها، خدمات، محتواهای قانونی و دستگاههای بیخطر را مسدود کنند.
عدم اختلال یا کاهش ترافیک قانونی اینترنت: ارائهدهندگان پهنای باند نمیتوانند بر اساس محتواها، برنامهها، خدمات یا دستگاههای بیخطر، ترافیک قانونی را کاهش داده یا در آن اختلال ایجاد کنند.
اولویتبندی نکردن انتقال اطلاعات برای تمامی کسبوکارهای اینترنتی: ارائهدهندگان پهنای باند این اجازه را ندارند که بعضی از ترافیکهای اینترنتی را به بعضی دیگر ترجیح دهند. بعضی از شرکتها و کسبوکارهای اینترنتی ممکن است به آیاسپیها هزینهای بپردازند تا به محتواها و اطلاعات آن شرکت نسبت به دیگر محتواها اولویت داده و انتقال اطلاعات آنها را سریعتر انجام بدهند. بههمین دلیل طبق قوانین آمریکا این موضوع ممنوع است.
اما واقعاً این قوانین حمایتی آمریکا از کجا نشأت گرفته و بر مبنای چه اندیشه و ایدئولوژی وضع شده است؟
بهطور کلی، مبنای فکری آمریکا بیشتر بر جنبه احترام به آزادی جامعه و حمایت از آزادی بیان علیه سانسورهای دولت فدرال، ایالتی و دولت محلی است. حتی به این موضوع در متمم اول قانون اساسی آمریکا (First Amendment to the United States Constitution) نیز اشاره شده است. این قانون به مردم آمریکا این حق را میدهد تا بتوانند خود و نیازهایشان را آزادانه بیان و ابراز کنند. آزادی مطبوعات (رسانه) و آزادی بیان دو محور اصلی این متمم هستند. البته اگرچه این متمم از حقوق آزادی افراد حمایت میکند، اما محدودیتهایی در نحوه استناد به این قانون وجود دارد. به چه دلیل؟
طبق این لایحه قانونی، آمریکاییها آزاد هستند تا از دولت انتقاد کنند. اما این به معنای مصونیت کامل آنها نیست؛ یعنی نمیتوانند هر کاری را که میخواهند انجام دهند یا هر چیزی بگویند و قطعاً باید به عواقب آن نیز توجه کنند. همچنین با استناد به این قانون، فیلترینگ و سانسور محتواها در اینترنت توسط دولت خلاف قانون اساسی است؛ مگر در موارد خاصی مثل قماربازی، امنیت سایبری و محتواهای آسیبزای متوجه کودکان و… . اما آیا در آمریکا دسترسی به محتواهای اینترنتی همیشه آزاد است؟ ساختار اینترنت در آمریکا چگونه است و دولتها و شرکتهای خصوصی چه نقشی در دسترسی مردم به اینترنت دارند؟
نقش دولت و گروههای خصوصی در اینترنت آمریکا
با گسترش استفاده از اینترنت در سراسر کشور، بهتدریج ابهامات و چالشهایی در خصوص اینکه چه نوع محتواهایی تحت حمایت متمم قانون اساسی آمریکا قرار میگیرند، شکل گرفت. در واقع اینکه آزادی بیان و رسانه برای چه محتواهایی در فضای اینترنت مجاز است، به یک مسأله مهم تبدیل شد.
در آمریکا کنترل اینترنت بیشتر بر مبنای حذف محتواهاست تا مسدود کردن دسترسی به اینترنت. در واقع اگر در بسیاری از نقاط جهان، آیاسپیها تابع دستورات دولتی هستند، در آمریکا شرکتهای خصوصی اجازه حذف یا مسدودسازی محتواهای اینترنتی را بر اساس قوانین دارند. برای مثال، در جریان انتخابات آمریکا (۲۰۲۱-۲۰۲۰)، شبکههای اجتماعی مانند توییتر، فیسبوک، اینستاگرام و… حسابهای کاربری شخصی دونالد ترامپ رو مسدود کردند. دلیل این کار، دعوت ترامپ از هوادارانش به تظاهرات مسالمتآمیز علیه نتایج انتخابات بود که بعد از آن، طرفداران ترامپ به ساختمان کنگره آمریکا حمله کردند.
مسدود شدن شبکههای اجتماعی ترامپ
این موضوع نشان میدهد که شرکتهای خصوصی قدرت بالایی در این زمینه دارند و میتوانند حتی حساب کاربری رئیسجمهور را نیز مسدود کنند! در نتیجه بعضیها از جمله اتحادیه آزادیهای مدنی آمریکا (ACLU) نسبت به این مسأله ابراز نگرانی کردند. این اتحادیه در زمینه دفاع و حمایت از حقوق فردی و آزادیهای تضمین شده در قانون اساسی آمریکا فعالیت دارد و معتقد است که بحثهای سیاسی باید بیشترین آزادی و حمایت را داشته باشند تا سیستم واقعی دموکراتیک محقق شود.
بهطور کلی، اینترنت آمریکا قانونمند است؛ یعنی توسط مجموعهای پیچیده از سازوکارهای قانونی پشتیبانی و مدیریت میشود و بیشتر با واسطههای خصوصی سروکار دارد. بههمین دلیل سانسور و مسدود کردن محتواهای اینترنتی توسط شرکتهای خصوصی طبق قوانین وضع شده توسط دولت و خود شرکتها انجام میشود و در مقابل، دولت آمریکا وظیفه دارد که فقط امنیت و حریم خصوصی کاربرها را تأمین و از سرقت یا سوءاستفاده از دادههای آنها در اینترنت جلوگیری کند. برای مثال، بارها پیش آمده که مارک زاکربرگ، بنیانگذار فیسبوک، توسط کنگره آمریکا به دلیل ذخیره اطلاعات کاربرها بازخواست و در دادگاهها از وی بازجویی شده است. البته که ممکن است گاهی دولت خودش بهطور غیرمستقیم و از طریق واسطههای خصوصی وارد فرایند سانسور و حذف محتوا شود.
اما در اروپا وضعیت چطور است؟
در اروپا علاوه بر اینکه هر کشور قوانین خاص خودش را دارد؛ اتحادیه اروپا نیز سازمانی به اسم BEREC (Body of European Regulators for Electronic Communications) راه انداخته که مانند آمریکا همان ۳ قانون حمایت از کاربرهای اینترنتی را دارد. در واقع این سازمان بر روی شبکههای اینترنت داخلی هر کشور در اروپا نظارت داشته و شرایط مورد نیاز برای دسترسی عادلانه همه به اینترنت را فراهم میکند.
اما یک تفاوت مهمی که اروپا نسبت به آمریکا دارد، این است که در اروپا سختگیریها و نظارتها بیشتر برای کسبوکارهاست. در واقع اتحادیه اروپا به حریم شخصی و حفظ محرمانگی اطلاعات کاربرها در اینترنت توسط شرکتهای خصوصی اهمیت زیادی میدهد.
برای مثال، در سال ۲۰۲۱ لوکزامبورگ (یکی از کشورهای اتحادیه اروپا) استفاده از اطلاعات شخصی مشتریها توسط شرکت آمازون را برخلاف «مقررات عمومی حفاظت از دادهها» دانست و آمازون را ۷۴۶ میلیون یورو جریمه کرد.
بنابراین، اگرچه مبنای فکری آمریکا و اروپا رعایت حریم شخصی و احترام به آزادی افراد است و این نوع نگاه بر نحوه سیاستگذاری آمریکا تأثیر گذاشته است؛ اما گاهی فیلترینگ و سانسور محتواها نیز اتفاق میافتد. در نتیجه نگرش و نحوه اجرا و پیادهسازی اینترنت در چین، آمریکا و اروپا با یکدیگر تفاوت دارند.
اما سؤال اینجاست که با توجه به این شیوههای متفاوت سیاستگذاری، آینده اینترنت در جهان چگونه خواهد بود؟
آینده اینترنت: عصر دوتکه شدن یا اسپلینترنت
از آنجایی که سیاستگذاریها و ایدئولوژیهای ساختارهای دولتی غرب و شرق بسیار متفاوت بوده و بر شیوههای انتقال و توزیع اینترنت نیز تأثیر گذاشته است، بسیاری از افراد احتمال وقوع عصر اسپلینترنت (Splinternet) را دادهاند. به این معنی که اینترنت بهصورت دو شبکه متفرق و با مقررات و خدمات متفاوت در غرب و شرق اداره خواهد شد.
در واقع شکاف بین ایدئولوژیهای غرب و شرق جهان در آیندهای نزدیک منجر به شکاف اینترنت در جهان میشود که یک بخش چین و کشورهایی هستند که از برنامهها و خدمات چین استفاده میکنند و در بخش مقابل، آمریکا و کشورهایی هستند که برنامههای آمریکایی را پذیرفتهاند. این موضوع نشان میدهد که چقدر سیاستهای تکنولوژیمحور کشورها میتواند تأثیرات بلندمدتی داشته باشد و این امکان نیز وجود دارد جنگ بین ایدئولوژیهای مختلف آغاز شود. حالا کدام بخش پیروز میشود؛ فیلترینگ و نظارت سرسختانه بر اینترنت یا آزادی و دسترسی نامحدود به این شبکه بیحدومرز؟
منابع:
How It Works: The Great Firewall of China, RealLifeLore2, 2019.
How does China’s ‘Great Firewall’ impact how its citizens use social media?, ABC News (Australia), 2021.
Internet censorship in China | The Great Firewall of China ,DW Shift, 2019.
How China Created Its Own Internet, Bloomberg Quicktake, 2019.
How China censors the internet, South China Morning Post, 2019.
Demystifying the Great Firewall of China, Written by Daniel Chepenko, 2020.
A Guide to the Internet in China – Intro, Written by sasha, 2014.
How the “Great Firewall of China” Works to Censor China’s Internet, Written by CHRIS HOFFMAN, 2017.
China’s in-country latencies and the role of ISPs, Written by CDNetworks, 2018.
Using Content Delivery Networks To Circumvent The Great Firewall Of China, Written by Glyn Moody, 2015.
The First Amendment, Censorship, and Private Companies: What Does “Free Speech” Really Mean?, Written by Julie Horowitz, 2021.
Internet in the United States, Wikipedia.
The ‘splinternet’: How China and the US could divide the internet for the rest of the world, Written by, Arjun Kharpal, 2019.
Deconstructing the Great Firewall of China, Written by Young Xu, 2016.
.Biggest GDPR Fines of 2019, 2020, and 2021 (So Far), Written by Tessian, 2021
All you need to know about Net Neutrality rules in the EU, BEREC, 2020.
The main differences between internet privacy in the US and the EU, Written by Tony Wagner, 2017.
/تکراسا/