نشست «نسبت حکمرانی نوین و سواد رسانهای» برگزار شد
مجازیست–لیلا تراب زاده در ارائه مقاله خود با عنوان «تولید محتوا و سواد رسانهای یاریگران حکمرانی نوین و تاب آوری سایبری» که به همراه جاوید ایمانی نگاشته شده است:
- دهکده جهانی مارشال مکلوهان، عصر اطلاعات مانوئلکاستلز یا جامعه اطلاعاتی فرانکوبستر آن چنان دیگر برای ما غریبه نیست چراکه به واسطه وبجهانگستر و فضایسایبری، همه آحاد زندگی بشر از بام تا شام همچون زندان سراسربین جرمی بنتام با ذرهبین رصد مشاهدهگران در مقام قضاوت قرار دارد. این موضوع نه تنها حریم خصوصی افراد را درنوردیده بلکه معادلات جدیدی را در شیوه حکمرانی پدید آورده است.
تولید محتوا و سوادرسانهای یاریگران حکمرانینوین و تابآوری سایبری
- در این فضا، تنها؛ نشستن و نظارهکردن یا حداکثر دیدن، شنیدن و خواندن کارساز نیست حتی اگر توام با سوادرسانهای باشد زیرا عنصر اصلی در این فضا دادهها و اطلاعات یا به عبارت بهتر محتوای فضای سایبری ـ رسانهای است.
- حکمرانینوین علاوه بر نیاز به تولید محتوا برای کسب مقبولیت و مشروعیت حکمرانی خویش، با دغدغه دیگری به نام تابآوری سایبری نیز مواجه است. آن جا که همچون گیاه بامبو باید بتواند در کوران حوادث طبیعی و غیرطبیعی، نرمشی قهرمانانه از خود نشان دهد و بارها و بارها توانمندی خود را در جلب حمایت افکار عمومی در رسانههای نوین خود و دیگران به رخ بکشاند. چنان است که تولید محتوا و سوادرسانهای یاریگران حکمرانینوین و تابآوری سایبری، را مدنظر قرار دادیم.
- حکمرانی اگر چه اصطلاح جدیدی است، اما مفهوم آن دارای قدمتی به اندازه تمدن بشری است،حکمرانی مشخص میکند قدرت چگونه اعمال میشـود، چگونه تصمیمهـای تاثیرگذار بر جامعه اتخاذ میشـوند و چگونه منافع مختلف با چنین تصمیمهایی هماهنگ میشـوند.
- هزاره سوم با پیدایش اینترنت و ظهور فناوریهای نوین اطلاعات و ارتباطات دچار تغییرات اساسی شده و تحت تاثیر فضایی به نام سایبر است که به دلیل بیمکانی و بیزمانی، همه جهانیان را در برگرفته و با ارمغانهایی نظیر جامعه شبکهای؛ شگفتیسازترین عصر حیات بشری را در حکمرانی از منظر تغییرات شکلی و ماهوی بنیادین رقم زده است؛ چرا که عناصر پیشگفته حکمرانیسنتی تحت تاثیر فضای سایبری، رسانهای قرار گرفته و مولفههای حکمرانی یعنی اقتدار، انحصار و قلمرو قدرت و عناصر حکمرانی شامل سرزمین، جمعیت، حکومت و حاکمیت متاثر از کاربری آسان و در دسترس بودن پیامرسانهای همراه قرار گرفتهاند.
- فناوریای که به دلیل سرعت در تولید، انتقال، بازنشر پیام و گستردگی مخاطبین، تاثیرات شگرف خود را بر نهادهای اجتماع به ویژه نهاد سیاست و حکمرانی گذارده است. آنچه که در اینجا میتواند و باید به عنوان پلی پیشگام در تعامل حکمرانینوین و فناوریهای نوین ارتباطی، ایفای نقش کند، سواد رسانهای است.
- در فضای پرتلاطم حقیقی و مجازی امروزه، حکمرانی؛ در شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین حائل، معنا میشود. اقناع شهروندان از سویی و مواجهه با دوست، رقیب و دشمن از سوی دیگر به ویژه در فضای مجازی همانند نبرد هوشی است که آنی غفلتپذیر نیست.
- این موضوع، شاید در برخی مواقع مواجهه سخت را طلب کند اما نیازمند تعامل نرم و تابآوری به ویژه در فضای سایبری است. تابآوری؛ استراتژی مقاومت، برگشت به حالت اولیه بدون آسیبپذیری جدی، انعطافپذیری و واکنش سریع است به گونهای که پایداری حاکمیت را تضمین کند.
نقش سواد رسانهای در حکمرانی و تواناییهایی که به مردم میدهد
در ادامه این نشست اسماعیل شیرعلی، عضو هیئت علمی دانشگاه ولایت و عضو دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی، مقاله خود را با موضوع «بررسی نقش سواد رسانهای در حکمرانی» در این نشست، که به صورت مجازی برگزار شد:
- بحث حکمرانی موضوعی بین رشتهای است و رشتههای حقوق، جامعهشناسی، مدیریت، اقتصاد، علوم سیاسی، روابط بینالملل و بسیاری از رشتههای دیگری را که هنوز رصد نشدهاند در برمیگیرد و نگاه جدیدی نسبت به نگاه سنتی قبلی دارد که نگاهی از بالا به پایین در تصویر حکمرانی داشت. بحثی که اکنون پژوهشگران دنبال میکنند موضوع ناکارآمدی دولتهاست که این دولتها به صورت اعم کلمه دولتهای مدرن را هم شامل میشود، زیرا مضایقی را برای حکمرانی در درک و فهم و اجرا قائل شدند که آن ساختار سنتی قبلی از هم فروپاشیده و نیازمندیم برای اینکه قدرت مؤثر و مشروعی را برای حکمران قائل شویم، همه نهادها و نیروها را در سطوح مختلف ملی و منطقه و جهانی مشارکت دهیم.
- اگر بخواهیم تعریفی از حکمرانی داشته باشیم، همان روش حکمران، فعالیت و یا اعمال کنترل یا قدرتی است که بر فعالیت زیردستان و نظامی از قوانین و مقررات وجود دارد و به نوعی مفهوم حکمرانی بر همیاری حکومت و جامعه مدنی تأکید دارد.
- عملاً وقتی ورود شهروندان و جامعه مدنی را به عرصه تصمیمگیری و سیاستگذاری شاهد هستیم، جریان اداره کشور از یک نظام اقتدارگرا و تکسویه و عامرانه به یک نظام فرایندی، مردمسالار و مشارکتی تبدیل میشود و این مستلزم آن است که توجه پیرامونی داشته باشیم.
- در زمینه اعمال اقتدار و آنچه به عنوان جلب مشارکت مردم و گروههای مختلف در تصمیمسازی از آن صحبت میکنیم، رسانه یکی از بیشترین نقشها را خواهد داشت. بحث سواد رسانهای در این معنا، سوادی است که شهروندان را نسبت به موضوعات حکمرانی و قواعد اجتماعی و دخالت در سرنوشت خودشان حساس کند.
- سواد رسانهای به نوعی آگاهیسازی و مشارکت در فرایندهای تصمیمگیری و تصمیمسازی است و منجر به این میشود که این مقوله بین مردم و حکومت و بخش خصوصی که نقش قابل ملاحظهای را ایفا کند. سواد رسانهای در معنای دیگر؛ قدرت درکِ نحوه کارکرد رسانهها و معنیسازی آنهاست و به نوعی میتوان سواد رسانهای را دسترسی به تجزیه و تحلیل و تولید ارتباط در شکلهای مختلف و حتی مصرف انتقادی محتوا بدانیم.
- سواد رسانهای میتواند قدرت تجزیه و تحلیل اجتماعی و سیاسی و اقتصادی را به افراد دهد تا از آن طریق فرایندهای حکمرانی و نحوه اعمال تصمیمها و عملکردهای آنها را شناسایی کنند. سواد رسانهای نحوه استفاده از اطلاعات دریافتی و کنشگری حاصل از آن را به ویژه در حوزه امور عمومی میتواند داشته باشد.
- اگر به تواناییهایی که در ذیل سواد رسانهای کسب میشود اشاره کنیم، توانایی استفاده از تکنولوژی روز از قبیل رایانه برای پردازش و تولید اطلاعات از جمله تواناییهایی است که از طریق سواد رسانه به وجود میآید.
- همچنین میتوان توانایی نتیجهگیری در موارد روابط علی و معلولی میان رسانهها و واکنش عمومی و توانایی تشخیص تأثیر تحریف که ریشهسازی و تبلیغات و خشونت در رسانههای دیداری را شامل میشود، در سایه سواد رسانهای دید. همچنین توانایی تشخیصِ تفسیر و به وجود آوردن تفسیرهای بصری، یکی دیگر از کارکردهای سواد رسانهای است. توانایی مصرف انتقادی (نه منفعلانه) از رسانهها، دیگر کارکرد این مقوله است.
- توانایی اتخاذ رژیم مصرف رسانهای که خیلی مهم است، کارکرد دیگری است، چراکه باید بدانیم چه مقدار محتوا را به چه علت و چگونه استفاده کنیم، این توانمندی از طریق سواد رسانهای به وجود میآید. توانمندی در تجزیه و تحلیل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی رسانهها دیگر کارکرد است، امروزه یکی از مهارتهای مهم زندگی سواد رسانهای است، به این نحو که اگر درک درستی از آن نداشته باشیم، دچار آسیبهای مختلفی خواهیم شد.
- اگر بخواهیم سواد رسانهای را به شکلی دقیقتر مورد واکاوی قرار دهیم، باید آن را در چهار ظرف شناختی، حسی، اخلاقی و زیبایی شناختی مشاهده و بررسی کنیم. اولین حیطه که شناختی است به حیطهای که فرایندهای ذهنی و فکری را شامل میشود برمیگردد، حیطه حسی لایههای بیرونی ادراک را شکل میبخشد و به این معناست که مخاطب از طریق یکی از حواس پنجگانه خود در معرض پیامهای رسانهای قرار میگیرد.
- بعد زیباییشناختی سواد رسانهای به توانایی درک و شناخت مفاهیم رسانهای از دیدگاه هنری مربوط است که به مهارت تولید پیام و هنر بستگی دارد، چهارمین حیطه بعد اخلاقی است که به توانایی درک و دریافت ارزشهای نهفته در پیامها اشاره دارد. برای مثال در مباحث سبک کمدی ارزشهای نهفتهای در پیامهاست و شوخی ابزار مهمی در حل مشکلات تلقی میشود و یا در فرایند انتخابات برخی اهداف نامزدها میتواند پنهانکاری در مورد عملکرد گذشته و ارائه اطلاعات اشتباه باشد.
- برنامه توسعه سازمان ملل متحد (UNDP) تعریفی از حکمرانی دارد و آن این است که حکمرانی بهکارگیری اقتدار اجرایی، سیاسی و اقتصادی برای مدیریت امور یک کشور است که شامل مکانیسمها و فرایندها و نهادهایی است که در عین در نظر گرفتن تفاوتها از طریق شهروندان و گروهها علایق و حقوق قانونی آنها را برآورده میکند. در این میان ارتقای سواد رسانهای باعث میشود که حکمرانی سهلتر و سریعتر و مؤثرتر انجام پذیرد.
- سواد رسانهای در حکمرانی شش نقش عمده میتواند ایفا کند؛ نقش نخست ارتقای شهروندیِ فعال و آگاه است، چراکه سواد رسانهای مهارتهایی مانند تفکر انتقادی، حل مسئله و استقلال شخصی و مهارتهای ارتباطی و اجتماعی را در شهروندان تقویت میکند و زمینه مشارکت را تسهیلتر میکند. نقش دوم تقویت حوزه عمومی است که محل حضور کنشگران مختلف اجتماعی است.
- ارتقای حقوقی شهروندی، دیگر نقشی است که سواد رسانهای میتواند ایفا کند. قابلیت دیگر تقویت نوعی پرسشگری است که حاکمیت را ملزم به پاسخگویی میکند و نقش دیگر سواد رسانهای در زمینه توسعه جامعه مدنی و نقد عملکرد حکومتها و تشکیل نهادهای مدنی است و نقش ششم آن در باز شدن فضای نقد و بحث و گفتوگو به صورت آزاداندیشی است.
- این حاکمیت اکنون به وجود آمده و این مسئله مقوم دغدغه محققان این عرصه پیرامون حاکمیت فضای مجازی است و باید با جدیت این موضوع را پیگیری کنیم.
رابطه مثبت میان سواد رسانهای تودهها و عملکرد مثبت رسانه در عرصه عمومی در مقابل دولتها
در ادامه روحالامین سعیدی مقاله خود را با عنوان «سواد رسانهای و تأثیر آن بر حکمرانی نوین در عصر دولت پسامدرن» که آن را با مشارکت نرگس رضایی نگاشته بود ارائه و اظهار کرد:
- در دولتهای مدرن رسانه تبدیل به مجرایی برای انتقال قدرت و تحمیل پیامهای دولت حاکم برای انتقال گفتمان مسلط به تودههاست، اما اگر رسانه بتواند نقش مثبت خود را ایفا کند و تبدیل به یکی از نهادهای فعال و پویا در عرصه جامعه مدنی شود، نه ابزاری در اختیار دولت، بلکه یک عنصر فعال انتقال دهنده مطالبات تودهها به هیئت حاکم باشد و آنها را به شفافیت و پاسخگویی و قانونمندی وادار بکند تا نقش تودهها و حقوق مدنی آنها را به رسمیت بشناسند. این نقش مثبت منجر میشود که بسیار جدی شاهد حکمرانی نوین باشیم و رسانه یکی از مهمترین نهادهای این عرصه خواهد بود.
- در این پژوهش یک رابطه علی بین مفهوم سواد رسانهای و عملکرد رسانهها تعریف و این رابطه را به اینگونه ترسیم کردیم که هر چقدر سواد رسانهای مردم افزایش پیدا کند، منجر به مهارتهایی میشود که پیامهای رسانهها را غربال کنند و صرفا یک عنصر منفعل نباشند و بتوانند سره را از ناسره بازشناسی کنند. اگر توده بتواند سواد رسانهای خود را ارتقا دهد، رسانه به سمت عملکرد مثبت خود حرکت میکند.
- بر این اساس، رسانهای که میداند توده او را تحلیل و بررسی خواهد کرد و هر پیامی را نمیپذیرد، مجبور میشود نقش مثبت خود را ایفا کند و صرفاً ابزاری در چنبره دولتهای حاکم نباشد. از طریق سواد رسانهای میتوانیم رسانه را به کارکرد اصیل خود نزدیک کنیم و وقتی این اتفاق بیفتد تأثیر به سزایی در تحقق پست حکومتداری و شکلگیری حکمرانی نوین در دولتهای پسامدرن خواهد داشت.
- فرایند استدلالی ما در این موضوع شامل سه گزاره است؛ نخست اینکه جامعه فعال و پویا نقش بسیار مهمی در شکلگیری حکمرانی نوین و فرایند آن و رسیدن به پست حکومتداری دارد. گزاره دوم این است که رسانه یکی از فعالترین نهادهای جامعه مدنی است که البته میتواند نقش منفی یا مثبت داشته باشد و نقش منفی آن این است که در اختیار دولتها قرار گیرد و صرفاً نیز برای انتقال پیام مورد استفاده قرار میگیرد.
- اما نقش مثبت آن این است که بتواند به عنوان نهادی مستقل در جامعه مدنی و در حد فاصل بین دولت و توده ایفای نقش کند. گزاره آخر هم این است که آن مؤلفهای که میتواند رسانه را از اختیار دولت خارج و آن را وادار به ایفای نقش اصیل و مثبت خود کند، سواد رسانهای است؛ لذا رابطهای مثبت میان سواد رسانهای تودهها و عملکرد مثبت رسانه در عرصه عمومی در مقابل دولتها برقرار است.
چهره پارادوکسیکال فناوری و حرکت بر شمشیر دولبه
در ادامه این نشست حسن باویر به ارائه مقاله خود با عنوان «تبیین تأثیر ضعف سواد رسانهای بر بروز مداخلات بینالمللی مطالعه موردی: منطقه خاورمیانه» پرداخت:
- با وجود سواد رسانهای میتوانیم شهروندان فرهیختهای داشته باشم که هر پیامی را نپذیرند و هوشمندانه و آگاهانه عمل کرده و هویت خود را حفظ کنند. ضعف سواد رسانهای باعث مداخلات بینالمللی و نهایتاً استحاله جنبشها و مطالبات معترضان میشود.
- اگر بخواهیم تعریفی از رسانه داشته باشیم، باید بگوییم که رسانه پل ارتباط دوسویه و واسطه عینی و عملی در فرایند برقراری ارتباط است و مهمترین ویژگی رسانه قدرت بالای آن و شعاع عمل وسیع آن است. امروزه رسانهها توانستهاند گستره جغرافیایی را در نوردیده و انسانها را به هم نزدیک کنند. در عین حال، سواد رسانهای به معنای داشتن درک انتقادی است به این معنا که مخاطب در هجوم سرسامآور پیامهای رسانهای بتواند آنها را رمزگشایی و نقد و تحلیل و ارزیابی کند و سواد رسانهای به معنای خوانش سطرهای نانوشته پیامهای رسانهای نیست و روح حاکم بر رسانهها داشتن تفکر انتقادی است. در مقابل هر گونه ناآگاهی از این مهارتها به عنوان ضعف سواد رسانهای تلقی میشود.
- ضعف سواد رسانهای موجب میشود تسلیم پیامهای رسانهای شویم و آنها را بپذیریم و در زندگی از آنها تأثیر بگیریم؛ لذا سواد رسانهای به دنبال قدرتمند کردن شهروندان است تا ارتباطی فعال و پویا داشته باشند. اگر بخواهیم ضعف سواد رسانهای را در یک منطقه جغرافیایی مثال بزنیم میتوانیم به خاورمیانه اشاره کنیم. خاورمیانه منطقه مهمی از جهان است که نظر بسیاری از رسانهها را به خود جلب کرده و بستر اتفاقات و تحولات بسیاری در جهان است. تحولاتی که توسط همین رسانهها به وجود آمده و خود آنها منشأ این تحولات بوده و هستند.
- گاهی یک مسئله مهم از سوی همین رسانهها آنقدر کوچک و بیارزش قلمداد میشود که مردم از آن رد میشوند و گاهی یک مسئله کوچک را رسانهها آن چنان بزرگ میکنند که گویی تمام مسئله و مشکل منطقه خاورمیانه همین موضوع است. مصر، تونس، لیبی و بحرین از جمله کشورهایی هستند که تأثیرات رسانهها و شبکههای مجازی بر روی آنها بسیار وسیع بوده و این شبکهها باعث گسترش فضای اعتراضی و سرنگونی حکومت دیکتاتوری شدند. اما باید بدانیم که فناوری چهره پارادوکسیکال دارد و شمشیری دو لبه است و بعدتر همین رسانهها و شبکهها زمینه سرنگونی حکومت و دولت مردمی را هم فراهم کردند. در بهرهبرداری از ظرفیتهای رسانهای نیاز به سواد رسانهای داریم، چراکه رسانه به همان میزان که میتواند مردم را بسیج کند و حکومت دیکتاتوری را سرنگون کند، ابزار رفع بسیج نیز هست.
دکتر بهمنی: نیاز به یک ارتقای مفهومی داریم
در این نشست دکتر محمدرضا بهمنی، عضو شورای علمی سومین همایش سواد رسانه ای و رییس مرکز فناوری اطلاعات و رسانه های دیجیتال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و یکی از مدیران علمی این نشست نیز تحلیل خود از مباحث مطرح شده در این نشست را ارائه داد و اظهار کرد:
- نسبت حکمرانی جامعه مدنی و رسانه از ضروریات امروز جامعه ماست. اگر سواد رسانهای بتواند انتخابگری درستی داشته باشد، در سالمسازی رسانه و انتقال الگوی حکمرانی نوین کمککننده است، اما واضح است که امروز مخاطب دیگر صرفاً مصرفکننده نیست، کاربر نیز هستن و اتفاقاً کاربرانی هستند که اصالتاً رسانهای نیستند، اما رفتار و کارکرد رسانهای دارند.
- سواد رسانهای غیر از ارتقای توان مخاطبان در مصرف رسانهای، لازم است به حوزه توانافزایی کاربران در حوزه رسانهای نیز کمک کند. نکته دیگر اینکه امروز با توجه به تحولات فضای مجازی نمیتوان قلمروهای حکمرانی را در قالب چارچوب مرزهای جغرافیایی تعریف کرد. فراتر از حاکمیت، مجموعه حکمرانی را هم باید ببینیم، چراکه آنجا رفتارهای رسانهای رخ میدهد و خود حاکمیتها نیز نیاز به ارتقای سواد رسانهای برای مواجهه با رسانههای خارج از مرزها دارند.
- امروزه رفتار کارگزاران در حوزه حکمرانی مهم است، مدل مطلوب این است که موضوع سواد رسانه ای را به لایه کارگزاران ببریم.
- می توان به نقش سواد رسانه ای در حوزه کارگزاران بیشتر و بهتر پرداخت، همچنین این موضوع درباره اصحاب رسانه نیز دارای اهمیت است و البته که مردم یکی از بازیگران کلیدی هستند که باید به آن نیز به طور جدی توجه کرد.
- سه لایه ای که می توان برای تنظیم مناسبات بین بازیگران اصلی مرتبط با موضوعات حکمرانی و سواد رسانه ای برشمرد، لایه نخست مرتبط با مناسبات مردم با مردم است. در واقع فضای مجازی هم برای ارتباطات مردم چالش بوده است و هم فرصت. لایه بعد مردم و حاکمیت هستند و لاسه سوم به حوزه حاکمیت ها با یکدیگر بازمیگردد. ما در هر سه این لایه ها سواد رسانه ای را داریم.
- اینکه مردم را به عنوان بازیگران جدی تعریف کنیم درست است، یا اینکه درباره فضای مصرف رسانه ای و بسترهای رسانه ای سخن بگوییم درست است اما اگر کمی فراتر برویم نیاز به یک ارتقای مفهومی داریم تا موضوع را به لایه توانایی همزیستی انسانی در گروه های انسانی و قلمروهای حکمرانی ببریم.
دکتر مسعودی: سواد رسانه ای اثر بلع را از بین می برد
در این نشست دکتر امیدعلی مسعودی، عضو شورای علمی سومین همایش ملی سواد رسانه ای و اطلاعاتی و یکی از مدیران علمی این نشست تخصصی اظهار کرد:
- نگاه رسانهها به مخاطبان در گذشته به صورت یک انبوهی از مردمی که به صورت عمودی به آنها اطلاعات داده میشد بود و مردم مصرفکننده بودند، اکنون وضعیت به گونهای است که این تودههای پراکنده از طریق رسانههای تعاملی و شبکههای اجتماعی با یکدیگر ارتباط دارند و این رسانهها حتی به هم نزدیک شدهاند.
- امروز شرایط به گونه ای شده که وقتی وارد فضای مجازی می شویم هر رخدادی در انتظار ماست، ممکن است هک شویم، حریم خصوصی ما نقض شود، فرزندان ما تحت تاثیر هجوم انواع محتوا و فرهنگ قرار گیرند و…. و این یعنی ما نیاز به حکمرانی داریم. در واقع ما باید بخشی از این امر خطیر را منتقل کنیم به قدرتی که بتواند حکمرانی را اعمال کند.
- ما باید بدانیم در جامعه سراسر بین قرار داریم؛ دوربین هایی که بر ما نظارت می کنند اما ما نمی دانیم پشت آن چه کسی نشسته است. اینجا مطرح می شود که آیا باید با این وصف آزادی های ما محدود شود؟ تا چه اندازه؟ برای پاسخ به این سوال باید گفت باید ببینیم چقدر نسبت به این فناوری ها آگاهی داریم. نوع تحلیل و نگاه ما و تفکر انتقادی که نسبت به وسایل ارتباطی جدید داریم مهم است.
- ترامپ همواره به رسانه های رسمی و اصلی حمله برده و عملا به توییتر پناه برده بود. اما در انتخابات همین توییتر به او کارت زرد داد و گفت تو نمی توانی بگویی در انتخابات تقلب شده یا اجازه اهانت نداری. این باعث شد ترامپ در یک انزوای مفرط قرار گیرد.
- سواد رسانه ای اثر بلع را از بین می برد، شهروندان آگاه در این شرایط می توانند حکمرانی که خودشان داده اند را تقویت کنند و با این وصف باید گفت نقش سواد رسانه ای در حکمرانی نوین دارای اهمیت است.
- نقش سواد رسانهای در حکمرانی نوین تا این اندازه حائز اهمیت است که این دو از هم جدا نیستند. اما آیا سواد رسانهای را آنها باید به ما بیاموزند؟ باید این واقعیت را بپذیریم که نهادهای اجتماعی باید از طریق جریانسازی مستمر، تبادل اطلاعرسانی را بهروز و تقویت کنند، چراکه با تحولات سریع و پیچیدهای که اتفاق میافتد، آموزشهای سواد رسانهای نیز مانند آموزشهای ضمن خدمت باید به روز شوند.
- خانواده مهمترین نهاد در اجتماع است که اگر فاقد سواد رسانهای باشد، اولین آسیبها به این نهاد وارد میشود، دومین نهاد مدارس و دانشگاهها و مساجدند که فضاهای عمومی هستند و فرهنگسازند و پل ارتباطی خوبی بودهاند بین مردم و حاکمیت و روحانیت که رهبران فکری ما هستند. در این بین، دولت به تنهایی نمیتواند سواد رسانهای را آموزش دهد و البته این نکته حائز اهمیت است که سواد رسانهای جدای از سواد اطلاعاتی نیست. سواد رسانهای را نباید فقط سواد مهارتهای معمول در استفاده از رسانههای جدید دانست، سواد رسانهای شامل سواد مالی، سواد بهداشتی و … است.
لازم به ذکر است نشست های تخصصی سومین همایش ملی سواد رسانه ای و اطلاعاتی تا ۲۶ ابان ماه روزهای زوج ساعت ۱۵ تا ۱۷ برگزار می شود.
دومین نشست تخصصی سومین همایش ملی سواد رسانه ای و اطلاعاتی را دکتر مسعودی به صورت حضوری و دکتر بهمنی به صورت آنلاین راهبری کردند.
/دبیرخانه سومین همایش ملی سواد رسانهای و اطلاعاتی/