نقابداران در فضای مجازی

به گزارش «وبلاگ‌نیوز» و به نقل از روزنامه جام جم،ذهنتان جای دوری نرود، چون گاهی خود ما دست به کار می شویم تا هر آن گونه که دل تمنا کند رخسار خود را برکشیم. در این گذرگاه، گاهی حتی فراموش می شود در فضایی مجازی تنفس می کنیم. «دو علت اصلی وجود دارد که افراد در ارتباطات مجازی و در برخی شبکه های اجتماعی، هویت واقعی خود را پنهان می کنند. این دو عامل، یکی ترس و دیگری طمع است.» این را حسین نوری نیا، جامعه شناس و پژوهشگر اجتماعی به «جام جم» می گوید.

«من امیر بیست و پنج ساله، مجرد، شوخ طبع، اهل سفر و کتاب هستم و…» این را در صفحه ای مجازی نوشته بود به امید این که… .»

یک نفر و این همه شخصیت

این که شما را در محیط کار به عنوان یک آدم جدی می شناسند، در خاندان به شوخ طبعی شهره اید یا میان دوستان به آدم منظم و با معرفت شناخته شده اید طبیعی است، اما داستان آنجا رنگ تراژیک به خود می گیرد که از شخصیت تا جنسیت دگرگون می شود. گاهی یک فرد منزوی خود را در محیط مجازی، فردی شاد و فعال و گاهی فردی بی اعتقاد و بی قید و بند و گاهی خود را فردی معتقد و فرهیخته و درستکار معرفی می کند. همین گونه در مورد سن و سال، ظاهر و قیافه، شغل و تحصیلات. همه اینها متاثر از ویژگی های فضایی است که مرز و مکان ندارد.

اتاق های گفت وگو، وبلاگ ها و شبکه های اجتماعی، یکی پس از دیگری سر بر آوردند و سرهای بسیار را به خود گرم کردند. از دلنوشته و عکس های شخصی گرفته تا مطالب تخصصی، دیواره این فضاها را سیاه کرده اند. برخی از آنها آخرین کتابی که خوانده اند «حسنی نگو، بلا بگو» بوده، اما دیوار صفحه شان پر است از جملات نیچه، شریعتی، حسین پناهی و اسپینوزا. البته جنبه های مثبت هم دارند. آنها حتی گاهی در شبکه های اجتماعی در سرعت انتشار برخی اخبار، گوی سبقت را از رسانه های نامدار می ربایند و خود آغازگر جریانی تازه می شوند. برخی اوقات نیز در به اشتراک گذاشتن کارهای خیریه سهیم می شوند. بگذریم از این همه و پی داستانک های هزاران امیری برویم که در پی آنند تا غارهای تنهایی خود را با صورتک هایی که به اشباح می مانند، پر کنند!

انتخاب راه سوم!

کاربران در توضیح این که چرا با اسامی مستعار و القابی غیرواقعی در فضای مجازی ظاهر می شوند هر کدام دلایلی دارند. یکی در این خصوص در بخش نظرات نوشته است: من در دنیای مجازی با اسم مجازی هستم. ولی نقابی که توی دنیای واقعی دارم اینجا ندارم و شخصیت واقعیمه… کاربر دیگری اظهار کرده است: فکر می کنم اینجا علاوه بر طرح آرزوها… بیشتر آدم ها شخصیت واقعی و کمتر کنترل شده خود را به نمایش می گذارند.

می توان بسیاری از توضیح کاربران را در چرایی انتخاب نام و شخصیت مجازی با تئوری دین بارنلوند، از پژوهشگران حوزه شخصیت توضیح داد. وی برای ارتباطات بین فردی، سه گونه گزینه ادراکی طرح می کند. نخست، درک من نسبت به خودم، دوم، درک من نسبت به شما و سوم، درک من نسبت به این که تو چطور مرا درک می کنی. به عقیده این دانشمند، انسان ها به طور معمولی گزینه سوم را انتخاب می کنند. با این دیدگاه، فضای مجازی محیط مناسبی خواهد بود که از بین بی نهایت گروه ها و افراد مختلف، گروه های دوستی و اجتماعات آنلاین مورد نظر را خودمان انتخاب کنیم؛ از بین کسانی که معمولا هیچ ارتباط واقعی با آنها نداریم و در نتیجه نگرش و دیدگاه خاصی هم نسبت به ما ندارند. به این ترتیب ما شخصیت خودمان را آن گونه که دوست داریم تعریف می کنیم و می توانیم در این فضای گسترده، ده ها شخصیت مختلف را برای خودمان خلق کنیم. شما در یک فضای گلخانه ای پا گذاشته اید که هیچ قانون رسمی یا معلومی توان احاطه و کنترل کامل بر آن را ندارد.

نوری نیا با اشاره به این که ارزش ها و هنجارهای اجتماعی به دو صورت رسمی و غیررسمی روابط بین فردی را تنظیم می کند، می گوید: هنجارهای رسمی همان قوانین مصوب نهادهای قانونگذار هر کشور است که بخشی از روابط اجتماعی را سامان می دهد. هنجارهای غیررسمی نیز مجموعه قواعد عمومی تنظیم رفتار است که در جامعه به صورت نانوشته ولی پذیرفته شده وجود دارد که از طریق فرآیند اجتماعی شدن به افراد انتقال می یابد. این قواعد در فضای مجازی نیز حاکم است و تأثیر خود را بر روابط اجتماعی و فعالیت شبکه های اجتماعی می گذارد. بر این اساس، اگر افرادی در فضای مجازی بر مبنای هنجارهای رسمی و غیررسمی در ارتباطاتی وارد شوند که از بیان هویت واقعی شان بترسند، این هویت را پنهان می کنند. این ترس می تواند از سازمان های رسمی انتظامی، امنیتی و قضایی باشد یا از طرد شدن اجتماعی یا از دست دادن موقعیت خود در بین دیگران مانند خانواده، دوستان و آشنایان یا حتی موقعیت کاری و شغلی. به عنوان مثال فردی که رابطه ای غیرمتعارف را در فضای مجازی ایجاد می کند که این رابطه از سوی عرف و هنجارهای اجتماعی پذیرفته شده نباشد، تلاش می کند آن را مخفی نگه دارد و برای این منظور با نام و مشخصات مستعار در این فضا حضور پیدا می کند.

وی در ادامه به گروه دیگری که آنها را فرصت طلبان دنیای مجازی می نامد، اشاره می کند و توضیح می دهد: گروه دیگر کسانی هستند که فرصت طلبانه در پی به دست آوردن برخی موقعیت ها از روابط اجتماعی هستند. این افراد به دلیل طمعی که فراتر از ارزش ها و هنجارهای پذیرفته شده دارند، هویت واقعی خود را در فضای مجازی پنهان می کنند. طمع یافتن روابط غیرمتعارف و حفظ آنها و احتمالا ایجاد شرایط مناسب برای استفاده یا سوء استفاده از روابط در این زمینه بسیار مؤثر است. می گویم سوءاستفاده به این دلیل که اگر طرف مقابل این روابط با هویت واقعی وارد ارتباط شود و اطلاعات دیگری را درست و صحیح در نظر بگیرد، مورد سوء استفاده قرار می گیرد.

باید اذعان کرد اینترنت بزرگ ترین دنیایی است که تاکنون نسل بشر قادر به خلق آن بوده است. می توان به آن قدم نهاد بی آن که ردپایی از خود بر جای گذاشت.

رنگ باختن مرزهای عرفی در فضای مجازی

«در فضای مجازی همه چیز نسبی است. اخلاق، حرمت ها، اصول و قواعد نسبی است. در اینترنت هویت ها گم و مخلوط است. مردی با نشانی و دیالوگ زنانه خود را معرفی می کند و بر عکس. چیزی که مسلم است این که دنیای مجازی نمی تواند مانند فضای واقعی همچون داستان سرایی، نمادها و ارزش ها را تقویت کند. این یک دنیای جدید است.» این باور علی گرانمایه پور، مدرس روزنامه نگاری است.

این مساله گاه چنان حاد می شود که گاهی زندگی واقعی را نیز به مخاطره می اندازد؛ برای مثال آقایی گفته بود همسرش بعد از سال ها زندگی مشترک و داشتن سه فرزند می خواست جدا شود و به وصال دوست مجازی اش برسد، برای این حتی از محل کار اخراج شد و… حتی با این مثال می توان پرونده ای دیگر گشود و آن این که در این دامگه نت مرز بین خیانت و و وفاداری کجاست؟

 نوری نیا توضیح می دهد: بخش قابل توجهی از این گونه روابط را که ویژگی عاطفی نیز به خود می گیرند، می توان در حوزه ارتباطات بین دو جنس دید. آنجا که این ارتباط بر مبنای ترس و طمع شکل می گیرد، به طور عمده خارج از قواعد مرسوم و جاری اجتماعی است و حتی ممکن است در آن بوی خیانت نیز به مشام برسد؛ خیانت به خود، طرف مقابل و کسانی که فرد نسبت به آنها مسئول است و آنها در این ارتباط مجازی حضور ندارند یا از آن آگاه نیستند. حتی آنجا که روابط مجازی در تقابل با قوانین رسمی و منافع کشوری شکل می گیرد نیز عنوان خیانت به خود می گیرد. به همین دلیل سازمان های مسئول با آن برخورد می کنند، اما هسته اصلی سخنم متوجه روابط نخست و عاطفی پنهانی است که در فضای مجازی شکل می گیرد. این گونه روابط پنهان، غیر از موارد اندکی که در آن نوعی سرکار گذاشتن و اذیت کردن وجود دارد، عمدتا خارج از چارچوب های پذیرفته شده عرفی است و همه کم و بیش ناهنجار بودن آن را می دانند، ولی به دلایلی مانند ترس از دست دادن موقعیت های اجتماعی شان یا از دست دادن همین رابطه شکل گرفته و تحت فشارهای اجتماعی واقعی یا به طمع حفظ رابطه موجود پنهان می ماند.

علاوه بر این موارد، در محیط های مجازی افراد بسیاری از اختلال دو شخصیتی رنج می برند. شخصیت واقعی این افراد با آنچه در پروفایل یا فعالیت ها و گفت وگوهای خود در فضای مجازی نگاشته اند، تفاوت های بسیار دارد. این افراد برای ارتباط با دیگران از نقابی مجازی با شخصیتی مجازی استفاده می کنند که واقعیت خارجی ندارد. به بیان ساده آنها دروغ می گویند هر روز و بسیار. البته بسیاری از کاربران هم خود را با هویت واقعی خود آشکار می کنند. به باور نوری نیا این گروه عمدتا در ارتباطاتی حضور دارند که افراد یکدیگر را می شناسند یا این آشنایی در آن ضروری است.

فرار از خانه!

فرار از خانه چه دختری نوجوان باشد یا پسری بی تجربه، معلول شرایط بسیار است مانند فردی، خانوادگی و اجتماعی. به لحاظ شخصیتی فرد گریزان هم دچار اختلال های شخصیتی مانند اختلال شخصیت ضد اجتماعی، اختلال شخصیت نمایشی، اختلال شخصیت خودشیفته و… است. صد البته چنین رخداد ناگواری بزرگ ترین ضربه به پیکر نهاد خانواده است. اما دیگر نیازی نیست یک نفر درمانده، خاطرات خود را بر جای نهد و چمدان تنهایی خود را ببندد و پای در راهی ناشناخته بگذارد. اینترنت خود راهی دیگر است برای گریز. اعتیاد به فضای مجازی و انزوای شخصیتی را می توان نشانه های آن دانست. جالب تر این که کاربر هر گاه از شخصیت انتزاعی خود در یکی از اتاق های گفت وگو خسته شد، بی درنگ به خانه ای دیگر با هویت جدید سرک می کشد یا در همان اتاق، تصویری دیگر از شخصیت خود برای دیگران به نمایش خواهد گذاشت. فرار از دنیای مجازی کار سختی نیست. شما وقتی کامپیوتر یا لپ تاپ تان را خاموش می کنید دیگر کسی کنار شما نیست. آدرس تان را عوض می کنید و وارد اتاق های گفت وگوی قبلی نمی شوید هیچ کس نمی تواند به شما دسترسی پیدا کند. گاهی زندگی در عین مصیبت بار بودن چقدر عزیز و واقعی می شود!

… گاهی دلمان برای آدم های ساده و یک لبخند تنگ می شود، همان ها که بوی ناب می دهند، همان ها که هر صبح و غروب به تماشای آفتاب می نشینند.

انتهای پیام /.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

جایزه همراه اول