شبكههای اجتماعی تعامل والدين و كودكان را كاهش میدهد
به گزارش«وبلاگ نیوز» و به نقل از ایکنا، در مقاله «بررسی جامعهشناختی تأثير شبكههای اجتماعی مجازی بر مناسبات خانوادگی» به قلم شيرين احمدنيا، عضو هيئت علمی دانشگاه علامه طباطبايی، آمده است: امكانات ارتباطی وسيعی و پردامنهای كه اينترنت و شبكههای ارتباطی در دنيای مجازی در اختيار افراد انسانی، فراتر از مرزهای مرسوم جغرافيايی فراهم میآورند، بیترديد تأثير مستقيم خود را بر شكلگيری روابط انسانی، تسهيل، تقويت و همچنين در مواردی تضعيف برخی اشكال مالوف سنتیتر باقی گذاشته است.
در عرصه اشكال رابطههای صميمانه در صحنه روابط اجتماعی نيز شاهد جايگزينی بسياری از ارتباطات و تعاملات چهره به چهره و مستقيم با انواعی از ديدارها و تبادل پيامهای دوستی و معاشرت در دنيای مجازی هستيم. در كنار تأثير مثبتی كه شبكههای اجتماعی بر كاهش دادن فاصلهها و رشد اطلاعرسانی داشتهاند از سوی ديگر، موجب كاهش ارتباط رو در رو و فيزيكی انسانها نيز شدهاند.
كاربران شبكههای اجتماعی كمتر به ديدار دوستان و بستگان خود میروند و به جای آن به صورت آنلاين يا ارسال كامنت و گذاشتن پيام با آنها ارتباط برقرار میكنند، كمتر با اعضای خانواده خود صحبت میكنند و همچنين هنگامی كه در كنار اعضای خانواده خود هستند، كارها و فعاليتهای خود را از طريق ابزارهای ارتباطی پيگيری میكنند.
احمدنيا در ادامه اين مقاله نگاشته است: دكتر هانا كراسنووا (Hanna Krasnova) از دانشگاه هومبولت(Humboldt) برلين در مواجهه با نتايج بررسی خود در خصوص اينكه «چه تعداد زيادی از افراد پس از سر زدن به فيسبوك احساس حسودی و در پی آن احساس تنهايی، سرخوردگی و عصبانيت میكنند اظهار شگفتی كرده است. شواهدی وجود دارد كه رسانههای اجتماعی تأثير نسبتاً زيادی بر نرخهای طلاق داشتهاند. نسبتهای طلاق رو به افزايش است و شواهد نشان میدهد پايگاههای شبكههای اجتماعی (نظير فيسبوك و مایاسپيس) زمينههايی برای عدم پایبندی به ازدواج فراهم آوردهاند و به نرخهای بالاتر طلاق راه میگشايند.
برخی معتقدند كه وابستگی به شبكههای اجتماعی، ازدواج اينترنتی، طلاق، از هم پاشيدگی خانواده، بلوغ زودرس و اختلالات جسمانی را در كشورهای مختلف جهان از جمله آمريكا و انگليس به شكل قابل ملاحظهای افزايش داده است. آمار در ايالات متحده نشان میدهد كه در سال 2011 آشنايیِ حداقل يك زوج از هر پنجاه زوج متأهل، از طريق پايگاههای شبكههای اجتماعی شكل گرفته بوده است. اين سايتها، كاركردهای مختلفی دارند و تقويت پيوندهای صميمانه نيز يكی از اين كاركردها به شمار میرود.
عضو هيئت علمی دانشگاه علامه طباطبايی در بخش ديگری از اين مقاله نگاشته است: در عين حال، چهار مورد از هر پنج مورد وكلای مشاور در امور طلاق در آمريكا نيز اظهار داشته است كه شاهد افزايشی در موارد طلاق مرتبط با شبكههای اجتماعی بودهاند. علاوه بر آن، سخن از اين نيز رفته است كه برخی سايتهای شبكههای اجتماعی، همسران ناراضی يا ناخشنود را وسوسه میكنند تا در جست و جوی افراد ديگری (نظير دوستان، همكلاسیهای سابق، دوستان صميمی دوران كودكی، يا دوستان جديدی برآيند) كه بالقوه زمينه خيانت به همسران فعلی افراد را فراهم كرده و بر ضد ازدواج عمل میكنند.
همسرانی كه دچار سوء ظن يا بدگمانی میشوند اغلب تمايل پيدا میكنند كه شبكه دوستی همسرشان را زير نظر بگيرند و مواجهه و كشف اطلاعاتی در مورد همسر، بعد از سالها اعتماد، میتواند تباهی به دنبال داشته باشد و زوجين را در مسير مراحل قانونی منتهی به طلاق قرار بدهد.
در آغاز، كاربرد اينترنت و شبكههای اجتماعی مجازی، همچون ساير مظاهر تكنولوژی غربی تا مدتها، در ايران هم مانند بسياری كشورهای ديگر مورد تشويق و حمايت والدين قرار داشته است. به تدريج اما در ايران نيز مانند برخی ديگر از كشورها، حساسيتهايی در خصوص كاربرد گسترده اينترنت و محتوای رسانههای ديجيتال در ميان مردم به وجود آمده است.
شبكههای اجتماعی، خرده فرهنگ نوجوانان و جوانان را تحت تاثير خود قرار داده است
پديده شبكههای اجتماعی، خرده فرهنگ نوجوانان و جوانان را تحت تاثير خود قرار داده است و در عين حال، موجب بروز نگرانیهايی در ميان والدين شده است … كه به واسطه عدم بهرهمندی از سواد رسانهای مدرن از دنيای نسل جوان دورافتادهاند و همانها، مدام از طريق رسانهها، اخبار هراس برانگيزی هم در خصوص بروز مزاحمتهای فضای سايبری، تعرض به حريم خصوصی و هتك حرمت و مخاطرات اينچنينی دريافت میكنند.
با توجه به گسترش روزافزون شكاف نسلی در شرايط عدم امكان گفتوگو يا مفاهمه با نسل جديد نگاه و نگرش منفی در ميان والدين به رسانههای جديد و شبكههای اجتماعی تشديد میشود.
شبكههای اجتماعی تعامل فرزندان با والدين را نيز دگرگون كردهاند، براساس تحقيقاتی كه پيرامون رابطه فرزندان و والدين آنها در فيسبوك انجام شده است؛ در حاليكه در سنين 13 تا 17 سالگی، 65 درصد نوجوانان برای والدين خود درخواست دوستی ارسال میكنند، در سنين بالاتر اين ميزان به 40 درصد كاهش پيدا میكند.
در شرايط غفلت والدين، كودكان همراه با معصوميت كودكانه خود وارد فضای مجازی میشوند، چه بسا در شرايطی كه درباره سوءاستفادههايی كه در اين محيط صورت میگيرد اطلاع نداشته و گمان نمیكنند، طرف مقابل آنها نه تنها دوست نيست، بلكه حتی ممكن است فرد خطرناكی باشد.
بروز اختلالات جسمانی همانند چاقی، بیتحركی، ضعف بينايی و بلوغ زودرس در كنار تبعات روحی روانی متعدد همچون پرخاشگری، بیحوصلگی، گوشهگيری، مورد آزار قرار گرفتن و … از جمله تأثيرات شبكههای اجتماعی بر زندگی كودكان است. بيش از 30 درصد نوجوانان مزاحمت سايبری را تجربه كردهاند كه درصد قربانيان دختر به طور طبيعی از پسران بيشتر بوده است.
به والدين توصيه شده است كه نسبت به روابطی كه فرزندانشان با ديگران برقرار میكنند مراقب و هوشيار باشند، اما در عين حال بدانند كه گسترش روابط دوستی و عاطفی فرزندانشان به هر وسيلهای كه باشد مشتمل بر اينترنت، میتواند جنبه مثبت و مفيدی داشته باشد و نبايد از گسترش ارتباطات اجتماعی فرزندانشان نگران باشند.
در زمينه تاثير شبكههای اجتماعی مجازی بر رابطه والدين و فرزندان، دو مجموعه نظريه موافق و مخالف شناسايی شدهاند. در نظريه اول، شبكههای اجتماعی به دليل افزايش معاشرتپذيری و كسب تجربههای اجتماعی برای نوجوانان، نقش مثبتی دارا است.
به والدين توصيه میشود به جای نقش محدودكننده يا بازدارنده (به دليل نبود شناخت از فضای آنلاين و نوع ارتباطات فرزندان در اين محيط)، با افزايش توانايیهای خود، نقش كنترلی ـ نظارتی داشته باشند.
گروه دوم كه بر تاثير منفی شبكههای اجتماعی تأكيد دارند، معتقدند كه شبكههای اجتماعی زمان ارتباط با والدين با فرزندان را كاهش میدهند، در حالی كه زمان ارتباط با دوستان افزايش پيدا میكند. در نتيجه فرزندان به جای تاثيرپذيری از خانواده متاثر از رفتارهای انتخابی در گروه همسالان میشوند.
محققان اين گروه در تشريح نظريههای خود به نقش حياتی تعامل فرزندان با والدين برای رشد سالم آنها اشاره میكنند كه میتواند تحت تاثير اينترنت و شبكههای اجتماعی به عنوان يك رسانه قرار گيرد.
ارتباطات آنلاین، ارتباط افراد خانواده را کاهش میدهد
برخی محققان در يافته اند كه ارتباطات آنلاين در درازمدت به دليل ايجاد رضايت روانی در نوجوان باعث كاهش تعامل آنها با خانواده خواهد شد، زيرا ارتباط با خانواده برای نوجوانان دارای اولويت پايينتر و جذابيت كمتری نسبت به تعامل با همسالان است.
در قبال اين سوال كه «چگونه میتوان از رسانههای اجتماعی برای تقويت نهاد ازدواج استفاده كرد؟» بنا به پاسخی كه نيل پستمن Neil Postman در كتاب خود تحت عنوان تكنوپولی Technopoly: تسيلم فرهنگ در برابر تكنولوژی ارائه داده است؛ فنآوری، هم خير است و هم شر both a burden and a blessing نه اين است كه “يا اين يا آن”، بلكه هم اين و هم آن”. او معتقد است اين امر، به ويژه در ارتباط با شبكههای اجتماعی صادق است.
مخاطرات و مشكلاتی وجود دارند كه زوجين متاهل لازم است از آنها آگاه باشند، اما اين مخاطرات تمام داستان نيستند. درست مانند اين است كه بگوييم تلفنهای همراه، آیپادها و سايتهای رسانهای اجتماعی نظير فيسبوك و تويتر، هنگامی كه توام با سنجيدگی، عقل و ملاحظه و بصيرت discernment مورد استفاده قرار بگيرند، میتوانند در حكم ابزاری موثر در جهت استحكام ازدواج، گسترش شبكهای ارتباطی دوستانه و پرورش احساس سودمند و سالم ارتباط اجتماعی برای زوجين عمل كنند.
در جمع بندی، میتوان گفت كه تعاملات در فضای شبكههای اجتماعی مجازی نيز كه روی ديگر مناسبات در فضای ارتباطی زندگی واقعی – هر چند با ويژگیهای خاص خود در زمينه شدت و گستره ارتباطی و رفع موانعی چون بعد مكان و در نتيجه، دسترسپذيری تسهيل يافته تری است. افراد را به گونه مشابهی در معرض آسيبهای مرسوم زندگی مدرن قرار میدهد.
حضور فعال در صحنه تعاملات شبكههای اجتماعی مجازی نيز، مستلزم نظارتهای اجتماعی متعارف و اعمال تمهيداتی در جهت حفظ سلامت روابط اجتماعی است همانگونه كه كمابيش در شرايط مناسبات در شبكه روابط غير مجازی صادق است.
انتهای پیام/.