«فکر میکنم با سختگیری با من رفتار شده است»
به گزارش «وبلاگ نیوز»، سایت «نکات پرس» با «مجتبی دانشطلب»، وبلاگنویسی که در ماههای گذشته به اتهام توهین به مسئولان نظام به تحمل 6 ماه حبس محکوم شده بود، گفتوگویی را انجام داده است.
دانشطلب در این گفتوگو از شرایط زندان مطالبی را بیان کرده و درباره جُرمش گفته است: آنطوری که در برگهٔ معرفی به زندان نوشتند «توهین» خالی. ولی در اصل من با دو ماده محکوم شدم. یکی ماده ۵۱۴ اگر اشتباه نکنم که توهین به مقام معظم رهبری است، با ۶ ماه زندان، و دومی ماده ۶۰۹ توهین به مسئولین نظام که رئیس مجلس و نمایندگان مجلس باشند؛ که آن هم ۱۰۰ هزار تومان جریمه داشت.
نویسنده وبلاگ «دانشطلب» خود را نسبت به جُرم توهین به مقام معظم رهبری اکیدا بیگناه میداند و ادامه میدهد: جرم دوم را اگر حالا بعضیها اصرار کنند ممکن است بپذیرم. روی آن خیلی اصرار ندارم که خودم را بیگناه بدانم چون آنقدرها هم اهمیتی ندارد. ولی جرم اول که به خاطر همان هم به زندان محکوم شدم برایم خیلی سنگین بود. و این که منجر شد به زندان خیلی تلختر شد. در نوشتههای من اما بهانههای حاشیهای هم پیدا شد که یکی از آنها توهین به رهبری بود. این باعث شد پرونده من را سنگینتر کنند.
مجتبی دانشطلب در این زمینه میگوید: این اتهام، اتهام سنگینی بود که باعث سرعت برخورد شد. یعنی وبلاگ آخر من از فضای مجازی حتی فیلتر نشد و به یک باره حذف شد!
این وبلاگنویس رفتن به زندان را هم برای خودش و هم برای «آدمهای همجنس خودش» خوب نمیداند و این موضوع را سبب بسته شدن فضای نقد عنوان میکند و میگوید: وقتی گردی از ترس مینشیند روی نظرات، همه محافظهکار میشوند، انگار همه میخواهند یک نقابی بزنند که خودشان را پنهان کنند. راحت نظراتشان را عنوان نمیکنند. این، هم پیامد سیاسی دارد و هم اینکه شخص خودت را محروم میکند از ارتباط راحتتر با دیگران. بدی مضاعفاش این است که انعکاس بدی دارد برای آدمهایی که از بیرون دارند ما را نظاره میکنند.
از روند دادرسی و صدور حکمام به هیچوجه راضی نیستم
«فکر میکنم با سختگیری با من رفتار شده». این جملهای است که مجتبی دانشطلب در گفتوگو با وبلاگنویس «اسماعیل محمدی» عنوان میکند و از تجدیدنظرخواهی دادستانی پس از تبرئه گلایه میکند و میگوید: نه کیفرخواستم و نه اعتراضیه دادستانی را، به دلیل امنیتی بودن پرونده و نداشتن وکیل، نتوانستم مطالعه کنم و فضای دادگاه هم آنطوری نبود که موفق شوم دفاعی که مدنظر بود را انجام بدهم.
دانشطلب ناراحتکنندهترین بخش ماجرا را «اشتیاق دادستانی برای گرفتن تاوان از یک وبلاگنویس» میداند و ادامه میدهد: متهم خیلی سریع میتواند ذائقه قاضی را وقتی دفاعیاتش را انجام میدهد متوجه شود. وقتی شما دفاعی را انجام میدهی و قاضی دادگاه سریع پاسخی میدهد که حالت جدلی داشته باشد و مجبور شوی برای رد کردن آن چند مقدمهٔ دیگر مطرح کنی، کاملا در موضع دفاعی و انفعال میافتی و نمیتوانی دفاعی که مدنظر داری به انجام برسانی.
این وبلاگنویس معتقد است که حکمش به نسبت دیگر پروندهها خیلی زود صادر و اجرا شد: من سریع رفتم زندان و حبسم را تمام کردم اما برخی دیگر گویا قرار نیست بهشان رسیدگی شود اصلا. چرا؟ چون آنها آدمهای متفاوتی هستند. حالا یا به لحاظ خانوادگی یا به لحاظ وابستگی به قدرت آدمهای متفاوتی هستند.
انتهای پیام/.