حساسیت ساترا روی رضایت مخاطبان

مجازیست-دو دوره ریاست بر شبکه سه سیما، قائم‌مقامی وزیر فرهنگ و ارشاد و ریاست بر شبکه پنج سیما و البته حضور بیش از دو دهه در متن تصمیم‌گیری‌ها و برنامه‌سازی‌ها، علی‌اصغر پورمحمدی را به یک چهره موثر در رسانه ملی تبدیل کرد. حالا او پس از این همه تجربیات و سابقه به ساترایی آمده که وابسته به سازمان صداوسیماست.

ساترا یا همان سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در این یکی دو سال اخیر که فعال‌تر از قبل بوده سر زبان‌ها افتاده و واکنش‌ها به عملکردش هم بیش از قبل شده است. صحبت‌های روز ۱۲ آبان محمد خزاعی، رئیس سازمان سینمایی مبنی‌بر اینکه مصوبه واگذاری نمایش‌های خانگی و پلتفرم‌ها به سازمان صداوسیما نیازمند بازنگری است و تاکید بر اینکه درحال حاضر، موضوع از طریق مجاری و مراجع ذی‌صلاح درحال پیگیری است سروصدای زیادی کرد. خزاعی همچنین در ادامه صراحتا گفته بود که معتقدیم باید صفر تا ۱۰۰ جریان «وی‌اودی‌ها» به ارشاد برگردد و ادامه داده بود: «ماموریت ساترا، اساساً با سایر ماموریت‌های سازمان صداوسیما مغایرت دارد. ماموریت‌های بزرگ و متعدد صداوسیما، باعث می‌شود تا این ماموریت مضاعف به درستی پیگیری نشود و تناقضات نظارتی صداوسیما در پلتفرم‌ها و تلویزیون گواه این موضوع است.» به بهانه این صحبت‌ها و واکنش‌ها سراغ پورمحمدی رفتیم که ریاست شورای انتشار حرفه‌ای ساترا را برعهده دارد.

او در این گفت‌وگو روی قانونی بودن ساترا و وظایفش تاکید داشت و از عدم تقابل بین تلویزیون و شبکه نمایش خانگی گفت. همچنین ممیزی‌ها و تفاوت نظارت بر تولیدات وی‌اودی‌ها با آثار تلویزیونی از دیگر موارد این گفت‌وگو بود. پورمحمدی صراحتا از جایگاه ساترا و مجموعه وظایفش دفاع کرد و از سیاست اقناع در برابر تصمیمات گفت. متن مصاحبه را در ادامه می‌خوانید.

این روزها و بعد از کش‌وقوس‌هایی که بین وزارت ارشاد و صداوسیما بر سر نظارت بر محتوای شبکه نمایش خانگی به وجود آمد، گزاره پرتکراری بین اهالی سینما مطرح می‌شود مبنی‌بر اینکه شبکه نمایش خانگی را نمی‌توان جزء رسانه‌های فراگیر قلمداد کرد و با تکیه بر این ادعا مسئولیت نظارت بر محتوای آن را خارج از اختیارات صداوسیما می‌دانند. به نظر می‌رسد با توجه به مسئولیتی که دارید با این نظر موافق نیستید. اگر امکان دارد دلایل‌تان را درخصوص رد این ادعای مطرح شده بفرمایید؟

ابتدا تشکر می‌کنم از شما و سپاسگزارم از اینکه امکان این گفت‌وگو را فراهم کردید. فرصت را غنیمت می‌شمارم و به اصحاب فرهنگ و هنر به‌ویژه اهالی سینما و تلویزیون عرض ادب می‌کنم.

در مورد سوال شما مبنی‌بر اینکه برخی سینماگران و هنرمندان، صداوسیما را دارای صلاحیت نظارت به شبکه خانگی نمی‌دانند، ابتدا مطلبی را عرض می‌کنم و آن اینکه به نظر من این مساله عمدتا چالش مدیران و سرمایه‌گذاران پلتفرم‌هاست نه هنرمندان! اصحاب هنر همواره دنبال منطق و اقناع و گفت‌وگوهای فنی و تخصصی هستند و اصل نظارت و ساماندهی را هم قبول دارند و مهم نیست کدام نهاد بر عملکرد آنها نظارت بکند بلکه مهم این است که کم و کیف نظارت و ممیزی دارای منطق و مطابق با اصول روشن و مشخصی باشند.

اکثر هنرمندانی که در عرصه نمایش خانگی فعالند، سال‌های سال با صداوسیما کار کرده‌اند و می‌کنند. منطقی نیست هنرمند تضاد و دشمنی بالقوه‌ای با رادیو و تلویزیون داشته باشد چون صداوسیما متعلق به آنهاست ولی برخی نقدهای جدی نسبت به موضوعات دارند که ممکن است صحیح باشد.  لذا باید عرض کنم؛ اکثر قریب به اتفاق هنرمندان از ایجاد شکاف و دوقطبی بودن بین سازمان صداوسیما و شبکه نمایش خانگی سودی نمی‌بردند چون این عزیزان افراد حرفه‌ای هستند و می‌دانند که این دو رسانه ویژگی‌های خاص خود را دارند و با هر دو همکاری می‌کنند اما ممکن است کاسبان و سرمایه‌گذارانی که تازه وارد حوزه هنر و سینما و سریال‌سازی شده‌اند، دنبال ایجاد این دوقطبی باشند و به نوعی از وجود هنرمندان هم بهره‌برداری کنند؛ چراکه با ایجاد تضاد بین تلویزیون و شبکه نمایش خانگی سود تجاری بیشتری نصیب آنها می‌شود.

این مقدمه را عرض کردم تا حساب اصحاب هنر را از دیگران جدا کنم. اما پاسخ سوال شما را در دو بخش عرض می‌کنم.

بخش اول؛ مربوط به قرائت‌های رسمی و قانونی است که موضوع رسانه‌های فراگیر را برای ما تفسیر می‌کند.

عده‌ای معتقدند که مطابق قانون اساسی فقط رسانه ملی در دسترس همگان قرار دارد و مصداق رسانه فراگیر است که ما هم معتقدیم زمانی فقط صداوسیما مصداق این مساله بود ولی درحال حاضر، فضای مجازی، پیام‌رسان‌ها و خبرگزاری‌ها هم این ویژگی‌ها را دارند و چه بسا فراگیری آنها در برخی موارد بیشتر است.

در همین راستا می‌دانیم که اصل ۱۷۵ قانون اساسی حدود و اختیارات سازمان صداوسیما را تعیین کرده و شورای محترم نگهبان هم به‌عنوان مفسر قانون اساسی، در نظریه تفسیری خود، انتشار و پخش صوت و تصویر از طریق سیستم‌های فراگیر را جزء مسئولیت‌های صداوسیما برشمرده است.

همچنین رئیس محترم قوه قضائیه وقت که درحال حاضر ریاست محترم جمهوری هستند طی بخشنامه‌ای در سال ۹۸ به‌استناد نظریه شورای نگهبان و مهم‌تر از آن ابلاغیه شورای عالی فضای مجازی، مسئولیت صدور مجوز و تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی را از تکالیف صداوسیما دانسته‌اند.

علاوه‌بر اینها مجلس محترم شورای اسلامی براساس مصوبه اسفندماه ۹۹ هوشمندانه در قانون بودجه ۱۴۰۰ مسئولیت نظارت بر تولید و انتشار محتوای حرفه‌ای در فضای مجازی را برعهده سازمان صداوسیما گذاشته است.  لـذا بـا وجـود این هـمه مصـوبه و ابـلاغ قانونی کـه هر یک پس از ماه‌ها بحث کارشناسی به تایید مراجع قانونی رسیده، جای تعجب است. عده‌ای سعی می‌کنند مشروعیت و مسئولیت صداوسیما را در این حوزه زیر سوال ببرند.  اما بخش دوم؛ پاسخ من فراتر از مصوبات قانونی است. درحال حاضر استفاده از عنوان «شبکه نمایش خانگی» برای محتوا و سریال‌هایی که از طریق پلتفرم‌های فضای مجازی و وی‌اودی‌ها پخش می‌شوند، بی‌معناست. حتی آن زمانی که سریال‌ها روی دی‌وی‌دی در سوپر مارکت‌ها فروخته می‌شد نیز صداوسیما اعتقاد داشت نمی‌تواند نسبت به سریال‌سازی که مدیوم تعریف شده برای تلویزیون است بی‌تفاوت باشد، چه برسد الان که شبکه نمایش خانگی در هر زمان و هر کجا در دسترس مردم است.

بنابراین این‌طور نیست که مردم برای دیدن محصول نمایش خانگی یک دستگاه پخش دی‌وی‌دی داشته باشند و با خرید آن از بقالی بروند و سریال ببینند. لذا بهتر است از این اصطلاح عبور کنیم و مثلا بگوییم «شبکه نمایش اینترنتی.»

از طرف دیگر بحث اصلی ما درخصوص محتوای حرفه‌ای است. محتوای حرفه‌ای یعنی آثاری که با استانداردهای مشخصی تولید می‌شوند و اگر این محتوا از رسانه فراگیر پخش نشود، اساسا هیچ توجیه اقتصادی نخواهد داشت.

در حال حاضر خود وی‌اودی ‌ها اعلام می‌کنند فلان قسمت از فلان سریال در طول یک هفته ۳۰ میلیون دقیقه دیده شده است. یعنی اگر سریال ۴۵ دقیقه باشد، حدود ۷۰۰ هزار بار در یک هفته دیده شده و اگر به‌طور میانگین در هر بازدید ۳ نفر سریال را ببینند، یعنی در یک هفته ۲ میلیون نفر این سریال را دیده‌اند. اگر دو میلیون بیننده در یک هفته برای یک قسمت سریال فراگیر نیست، پس چیست؟!

همچنین فراموش نشود که مخاطب وی‌اودی شناور است و ویژگی مهم این رسانه در دسترس بودن محتوا در هر ساعت از شبانه‌روز و در هر موقعیتی است. یعنی مردم متناسب با وقت خود می‌توانند این محتوا را هر زمانی که دل‌شان خواست از طریق پلتفرم انتخاب و تماشا کنند.

به همین دلیل شاید بتوان گفت برخی از محتواهای وی‌اودی‌ها فراگیرتر از محتوای برخی شبکه‌های تلویزیونی است. این محصولات اگر فراگیر نبودند، یقین بدانید هیچ سرمایه‌گذاری برای تولید سریال ۳۰ یا ۵۰ میلیارد تومان هزینه نمی‌کرد.  بنابراین ندیدن این واقعیت روشن، منطقی نیست و بهتر است فارغ از نقدهایی که ممکن است بـه قـوانیـن داشتـه باشیـم یا از صـداوسیمـا خـوش‌مـان بیـایـد یـا خوش‌مان نیـایـد یا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر شبکه نمایش اینترنتی نظارت بکند یا سازمان تنظیم مقررات رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر(ساترا)، باید بپذیریم وی‌اودی‌ها یا پلتفرم‌ها، نمایش محتوا در رسانه‌های فراگیر هستند.  پاسخم را چنین جمع‌بندی می‌کنم که براساس تکالیف صریح قانونی و ابلاغیه رهبر معظم انقلاب و ماهیت موضوع کــه توضیح دادم، صــداوسیمـا ملـزم بــه انجــام ایــن مسئولیت است و مجدانه بـه اجـرای قـانـون اصـرار خواهیم کرد و ریاست محترم جدید سازمان صداوسیما جناب آقای دکتر جبلی هم به انجام این مهم با رعایت موازین حرفه‌ای و با هدف ارتقای کیفی محصولات و تامین محتوای خوب تاکید ویژه دارند.

از همان روزهای راه‌اندازی سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر(ساترا) و همچنین در یکی دو ماه اخیر با معرفی اعضای شورای انتشار محتوای نمایشی رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر، یک مخالفت همراه با بدبینی در بدنه سینمای ایران نسبت به این تصمیمات نظارتی به وجود آمده است؟ به نظر شما چرا این نگاه بین اهالی سینما وجود دارد و چرا آنها نسبت به نظارت صداوسیما بر شبکه نمایش خانگی حساسیت دارند؟

البته این بدبینی که به آن اشاره کردید، عمدتا ناشی از عدم شناخت است یا ممکن است ناشی از جـو و اتمسفر ساختگی عـده‌ای‌ باشد کـه سعی می‌کنند صداوسیما را مقابل سینما قرار دهند. در این رابطه باید کمی منصف باشیم و تخصصی با موضوع برخورد کنیم.

متاسفانه تیترهای زرد و اخبار منتشرشده در کانال‌ها و فضای مجازی در مورد پایش و ممیزی آثار توسط ساترا دقیق و منصفانه نیست. در همین ماه‌های گذشته مدام جوسازی علیه ساترا اتفاق افتاد که ممیزی‌ها زیاد و غیرقابل تحمل است ولی من ندیدم موردی را که کارگردان یا تهیه‌کننده یا رسانه مربوطه نسبت به موارد اصلاحی کارگزار پاسخ فنی و کارشناسی بدهند، بلکه سعی شد مساله را یک کلاغ، چهل کلاغ کنند و احتمالا با شائبه اهداف تجاری و سیاسی افکار عمومی را منحرف کنند که خوشبختانه مردم باهوش هم در اکثر موارد متوجه این بازارگرمی شده‌اند. متاسفانه در این بین ساترا یا کارگزار به‌عنوان ناظر رسمی ملاحظاتی در اعلام موارد دارند و نمی‌توانند مثل فلان سلبریتی موضع‌گیری کنند که البته باید این ضعف جبران شود.

در همین پرسش قبلی شما، اعلام کردید سینماگران یا فعالان شبکه نمایش خانگی نظارت صداوسیما را قبول ندارند. لذا عده‌ای بـا همین پیش‌فرض به خود و دیگران چنین القا می‌کنند که فرآیند موجود قابل قبول نیست و در نتیجه در برابر اقدامات ساترا حساسیت نشان می‌دهند. اگر ما تابع قانون باشیم و این واقعیت را بپذیریم که شبکه نمایش اینترنتی فراگیر است و سریال‌ها و برنامه‌های ترکیبی هم مدیوم تخصصی تلویزیون هستند با آرامش بیشتری می‌توان در مورد ممیزی‌ها و کم و کیف آن صحبت کرد. من معتقدم اهالی سینما با آگاهی و انصاف و احترام، نگاه منطقی به فرآیند ساترا داشته باشند تا در یک بستر تخصصی سوءتفاهم‌های احتمالی مرتفع شود وگرنه با زیرمیز زدن و پاک کردن صورت مساله مشکل حل نخواهد شد.

بدون تردید ساترا و صداوسیما از حضور اهالی سینما و کارگردان‌های بزرگ برای تولید سریال استقبال می‌کنند.

امروزه در همه جای دنیا سیستم تحولات فنی و تکنیکی، سینما و ویدئو را کنارهم قرار داده، نه در مقابل هم! اتفاقا علی‌رغم برخی چالش‌ها در همین چند ماهه اخیر تعامل خوبی با کارگردان‌های سینما داشته‌ایم و امیدوارم این هم‌افزایی و همکاری روزبه‌روز بهتر شود. بنده معتقدم سینما و تلویزیون باید به شأن و جایگاه همدیگر بیشتر احترام بگذارند.  اگر شبکه‌های تلویزیونی بخواهند یک فیلم سینمایی برای اکران در سینما تولید کنند، حتما لازم است از سازمان سینمایی مجوز بگیرند؛ چراکه مدیوم سینما متولی دارد. بر همین اساس سریال‌سازی هم مدیوم تعریف شده برای تلویزیون بوده و چارچوب‌های شکلی و محتوایی آن به دلیل تداوم و تکرار این ساختار متفاوت از سینماست و در کشور ما متولی این مدیوم سازمان صداوسیماست.

لذا شایسته است سینماگران عزیز ضمن احترام به قواعد موجود تلاش کنند دانش و هنر خود را در جهت ارتقای استانداردهای سریال‌سازی به کار بگیرند و در کرسی‌های تخصصی دغدغه‌های خود را مطرح کنند تا با همفکری و هم‌افزایی بتوانیم ان‌شاءالله صنعت سریال‌سازی را متحول کنیم.

گفته می‌شود به دلیل ویژگی‌های رسانه نوینی مثل شبکه نمایش خانگی، سازوکار نظارت بر آن از مرحله تولید تا نمایش آثار، تفاوت‌های زیادی با نظارت بر برنامه‌های ویژه رسانه فراگیری مثل تلویزیون دارد. آیا شما قائل به این تفاوت در جنس نظارت بر محتوای آثار در این ۲ مدیوم هستید؟ اگر بله، تفاوت‌ها را از چه جنس و در کدام موارد می‌بینید؟

اینکه تفاوت‌هایی در مختصات محتوای این دو رسانه یعنی شبکه نمایش اینترنتی و شبکه‌های ملی و رسمی تلویزیونی وجود دارد، موضوع عجیب و غریبی نیست. حتی محتوای شبکه‌های تلویزیونی هم در اکثر موارد ویژگی‌های متفاوتی دارند.

به عبارتی محتوایی که از شبکه سه پخش می‌شود لزوما قابل پخش از شبکه چهار نیست یا استانداردهای شبکه نسیم متفاوت از شبکه یک است. لذا طبیعی است که تولید و انتشار محتوای حرفه‌ای از شبکه نمایش آنلاین یا خانگی تفاوت‌هایی با شبکه‌های ملی و رسمی تلویزیون خواهد داشت، اما اینکه کم و کیف این تفاوت‌ها چگونه و چقدر است، این تنظیم‌گری از تکالیف ساتراست.

اجازه دهید با یک مثال موضوع را کمی روشن‌تر توضیح بدهم. وی‌اودی‌ها بر این باورند که موازین پوشش لباس در سریال‌سازی باید متفاوت از شبکه‌های تلویزیونی باشد؛ چراکه معیار آنها پوشش اصطلاحا «کف خیابانی» است. خب این دغدغه قابل توجه است و در فرآیند نظارت ساترا به این مهم توجه می‌شود، ولی بدان معنا نیست که کف خیابان موردنظر عزیزان، فقط خیابان‌های شمال شهر تهران باشد یا کوچه پس‌کوچه‌های حلبی آباد و نمایش بدبختی‌های حاشیه‌نشینی.

بنابراین همین تئوری کف‌خیابانی تنظیم‌گری لازم دارد و چیزی که برای ساترا مهم است حداقل نمایش همه واقعیت‌های جامعه است نه‌فقط بدحجابی یا سیاه‌نمایی.

رویکرد صداوسیما درخصوص محتوای وی‌اودی‌ها در مقایسه با شبکه‌های تلویزیونی متمایز از هم نیست، بلکه در امتداد هم است و هدف اصلی تکمیل پازل محصولات صوتی و تصویری موردنیاز جامعه و تامین محتوای مناسب برای همه اقشار و همه سلیقه‌ها و گروه‌های اجتماعی است.

خصوصی‌بودن یا به‌عبارتی استفاده از رسانه با محتوای ویژه یکی از ظرفیت‌های انتشار در شبکه نمایش خانگی است. به‌نظر شما می‌توان از بستر شبکه نمایش خانگی برای نمایش و عرضه برنامه‌هایی بهره برد که در فضای رسانه فراگیری همچون تلویزیون، امکان‌پذیر نبود و با خط قرمزها و ملاحظات اجتماعی مواجه بودند؟ (به‌عنوان مثال نمایش آلات موسیقی در تلویزیون به‌دلیل ملاحظات شرعی و البته فراگیری این رسانه امکان‌پذیر نیست، اما در سال‌های اخیر شاهد این بودیم که در فضای شبکه نمایش خانگی محدودیت کمتری برای نمایش آن وجود داشت. یا اینکه طرح برخی از اظهارات کارشناسی، میزگردها و گفت‌وگوها در حوزه سیاست و اجتماع در بستر انتشار عمومی تلویزیون با سوءتفاهماتی همراه می‌شود، اما در شبکه نمایش خانگی این فرصت برای پرداخت به این موضوعات وجود دارد.) اگر موافق هستید حدود و ثغور نظارت بر این محتواها چیست؟

همان‌گونه که عرض کردم، اصولا هر رسانه‌ای تابع سیاست‌های خاص خود است و تفاوت در نظارت‌ها و چارچوب‌ها یک امر طبیعی و بدیهی است، ولی در عین‌حال رعایت اصول و مقررات و قوانین کشور الزامی است.
به‌طور مثال درخصوص نمایش ادوات و آلات موسیقی به هرحال ملاحظاتی در شبکه‌های سراسری تلویزیون وجود دارد که شاید با توجه به تحولات اجتماعی و افزایش دانش عمومی بهتر است تجدیدنظرهایی صورت بگیرد، ولی در فضای پلتفرم‌ها حساسیت‌ موضوع کم است، به‌شرطی‌که نهاد ناظر بداند چه موسیقی با چه محتوایی و با چه هدفی در یک رسانه فراگیر تولید و پخش می‌شود.

همه ما می‌دانیم که موسیقی یک هنر جذاب و دلنشین برای آحاد جامعه است و رویکرد ساترا توجه به نیاز مخاطب در زمینه هنر موسیقی است. کم‌وکیف نمایش ابزار موسیقی و محتوا و مضامین شعر، ترانه و نوع موسیقی موضوعاتی است که در فرآیند نظارت به آن توجه می‌شود و برآیند این موضوعات در تایید یا رد محتوا موثر است.

مثلا اگر قرار باشد رسانه‌ای بدون توجه به موسیقی مقامی و سنتی و فولکلور مدام درصدد ترویج موسیقی رپ یا موسیقی پاپ باشد یا مفاهیم و مضامین شعر و ترانه موضوعات دم‌دستی و سبک و برخلاف موازین اخلاقی باشد یا موسیقی‌ای که مجوز انتشار در کشور را ندارد پخش شود یا رفتارهایی که باعث هنجارشکنی است نمایش داده شود، طبیعی است که ساترا تنظیم‌گری خواهد کرد.

در هرحال باید عرض کنم ما در شورای محتوایی و صدور مجوز تولید و انتشار مخالف تقویت فضای دوقطبی هستیم و مواردی که به این تضاد و یک بام‌ودو هوا بودن کمک کنـد یـا محتـوای تلویزیون با VODها را سیاه و سفید جلوه دهد، صحیح نمی‌دانیم، اما تفاوت این دو مدیوم را در ارزیابی خود مورد توجه قرار می‌دهیم. رویکرد کلی صداوسیما تأمین نیازهای تفریحی، سرگرمی و محتوای رسانه‌ای تمام سلیقه‌های جامعه است.  ساترا، رسانه‌های پخش اینترنتی و VOD‌ها را یک فرصت و ظرفیت جدید برای تأمین نیازهای مردم و یک پشتیبان برای شبکه‌های تلویزیونی می‌داند نه یک تهدید! و اعتقاد دارد بخشی از محتوای این رسانه‌ها به‌طور اختصاصی از همین پلتفرم‌ها امکان انتشار دارند و امکان پخش از شبکه‌های ملی را ندارند، همان‌گونه که محتوای زیادی هم صرفا قابلیت پخش از شبکه‌های ملی را دارند و امکان پخش از پلتفرم‌ها را نخواهند داشت.  بنابراین ما در فرآیند تکمیل پازل تولید و تأمین محتوا، متناسب با ماموریت و ماهیت هریک از رسانه‌ها اعم‌از ملی، رسمی، خصوصی و اینترنتی تصمیم‌گیری می‌کنیم و در این راستا طبیعی است شاهد تفاوت‌هایی در شکل و محتوای آثار خواهیم بود.

فرآیند نظارت ساترا بر شبکه نمایش خانگی از زمان راه‌اندازی تا امروز را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

ساترا هنوز در ابتدای راه بوده و کمتر از یک سال است که به‌طور جدی وارد فرآیند نظارت بر محتوا شده است. بالاخره هر تغییر و تحولی نیاز به زمان دارد. ساترا برای اینکه بتواند زبان مشترکی با بخش خصوصی و اهالی صنعت سینما در سریال‌سازی برقرار کند، سعی کرده با استفاده از افراد متخصص و باتجربه و دانشگاهی نسبت‌به تنظیم موازین اقدام بکند.

شورای نظارت بر انتشار با حضور افراد متخصص تشکیل و مباحث مفیدی آنجا مطرح شده و تاکنون طی دو مرحله فراخوان از متخصصان و فعالان عرصه تلویزیون و سینما جهت کارگزاری امور محتوا برای انجام فرآیند ارزیابی و نظارت دعوت به‌عمل آمده و از بین ده‌ها شخصیت حقیقی و حقوقی، کارگزارانی جامع‌الشرایط انتخاب شده‌اند تا به‌دلیل کثرت و گستردگی فعالیت پلتفرم‌ها بتوانند ضمن پایش و ارزیابی، با تشکیل جلسات متعدد با تولیدکنندگان، تهیه‌کننده و کارگردانان نقطه‌نظر آنها را به ساترا منتقل کنند و همچنین ملاحظات شکلی و محتوایی ساترا را نیز به روش اقناعی و گفت‌وگو و تنظیم برگ ارزیابی‌هایی که بتوانند نسبت‌به تک‌تک موارد ممیزی پاسخگو باشند، به تولیدکنندگان محتوا و رسانه ابلاغ کنند.

به هرحال نمی‌توان در این چندماهه انتظار تحول جدی داشت، ولی اعتقاد دارم با همراهی و همدلی اصحاب فرهنگ و هنر و حمایت و پشتیبانی ارکان حاکمیتی عملکرد ساترا بهتر خواهد شد. ضمن اینکه در محتواهای پخش‌شده تا به امروز عمدتا ساترا نقشی در صدور مجوز و فرآیند تولید نداشته و تلاش ما این بوده ضمن حفظ حقوق سرمایه‌گذاران استانداردها و چارچوب‌های شکلی و محتوایی را تبیین و موارد افراطی و غیرقابل پخش را تعدیل کنیم که مصادیق آن بسیار است و عزیزان معاونت پایش و نظارت و حقوقی ساترا با آمار و ارقام بهتر می‌توانند گزارش عملکرد چندماهه را ارائه کنند.

هدف ساترا این است که با تبیین چارچوب‌ها و ایجاد زمینه تعامل و همفکری هنرمندان با کارگزاران ضمن احترام به استقلال فکری و خلاقیت هنرمندان آثاری به مرحله پخش برسند که کمترین ممیزی در مرحله انتشار اتفاق بیفتد. البته این مساله نیازمند همکاری رسانه‌ها و کمی زمان‌بر خواهد بود.

نظارت ساترا در کدام بخش‌ها به‌درستی عمل کرده است و در کدام محدوده‌ها نیاز به اصلاح دارد؟

به اعتقاد من مهم‌ترین اتفاقی که نیازمند اصلاح است، تدوین مقررات دقیق و جامع درخصوص کم‌وکیف محتوا است. موضوعی که می‌تواند با انجام کرسی‌های هم‌اندیشی و با عقل جمعی کارشناسان تبدیل به یک آیین‌نامه اجرایی شود و با سیاست‌های کلی فرهنگی، اجتماعی و سیاسی کشور نیز هماهنگ باشد.

موضوع مهم بعدی اصلاح در روند صدور مجوزها است. به‌ویژه مجوزهای اصلی برای فعالیت رسانه‌ها که صلاحیت افراد بیشتر موردتوجه قرار گیرد. در همین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که بنده مدتی قائم‌مقام وزیر بودم، برای صدور یک پروانه کانون تبلیغاتی یــا مجــوز یک نشریه تخصصی فقط افراد دارای صلاحیت، با سابقه کار و رشته تحصیلی مرتبط و انجام آزمون و …  امکان دریافت پروانه را داشتند.

درست است که امروزه عرصه سینما و تلویزیون یک صنعت است و اهداف تجاری هم مهم است، ولی رویکرد اساسی متولیان این صنعت نیز بایستی فرهنگی باشد. یعنی مشخص شود فلان رسانه با کدام نقشه مهندسی فرهنگی برای تأمین نیازهای هنری جامعه کار می‌کند. بنابراین صلاحیت افراد در صدور مجوزهای اصلی باید بیشتر موردتوجه قرار گیرد.

آیا شبکه نمایش خانگی را رقیب برنامه‌های تلویزیون می‌دانید؟ چرا؟

به‌اعتقاد من رسانه‌های صوتی و تصویری در بستر اینترنت یا درقالب مدیاهایی نظیر DVD رسانه‌های مکمل هستند نه موازی! لذا بحث رقابت بین تلویزیون و شبکه نمایش خانگی مطرح نیست؛ چراکه هرکدام جایگاه خاص و کاربردهای مخصوص خود را دارد.

البتـه رقابت فی‌النفسه بلااشکال است و رقابت سالم لازمه پیشرفت در هر زمینه‌ای است. اما طرح این موضوع که برخی به آن تأکید دارند، به‌نظر من یک موضوع انحرافی است.

برخی دوستان شبکه نمایش اینترنتی اعتقاد دارند صداوسیما چون خود محصولات تلویزیونی و سریال تـولیـد می‌کنـد نمی‌تـواند بـه مـا نظـارت کند؛ چراکه رقیب ماست! و رقیب نمی‌تواند یک‌تنه تنظیم‌گری را به‌عهده بگیرد. البته در مواردی هم همین دوستان می‌گویند ما رقیب رادیووتلویزیون نیستیم، بلکه رقیب شبکه‌های ماهواره‌ای هستیم.

بنده عرض می‌کنم مگر صداوسیما همین الان به تولیدات شبکه‌های تلویزیونی نظارت نمی‌کند؟ مگر مانع پخش یا اصلاح محتوا در شبکه‌ها نمی‌شود؟ در خود تلویزیون همواره بین شبکه‌های مختلف رقابت بوده و هست. حتی داخل یک شبکه برای تولید و پخش یک سریال در گروه‌های برنامه‌سازی رقابت وجود دارد. پس رقابت چیز عجیب‌وغریبی نیست. اشتباه دوستان این است که صداوسیما را در حد و اندازه یک شبکه می‌بینند و فراموش کرده‌اند سازمان صداوسیما یک نهاد حاکمیتی و متولی تنظیم‌گری صوت و تصویر فراگیر در کشور است.

ما براساس مقررات جمهوری اسلامی ایران، یک سازمان صداوسیما بیشتر نداریم که تا دیروز چندین شبکه ملی و استانی در ذیل این سازمان فعالیت می‌کردند و امروز در بستر اینترنت قرار است  VODها با مختصات و استانداردهای خاص خود به‌عنوان بخش خصوصی فعالیت کنند. اتفاقا این یک موضوع مبارکی است و قرار نیست فلان VOD شبکه یک باشد یا شبکه دو جای فلان پلتفرم را بگیرد.

هرکدام از این بسترها در جای خود ولی با یک سیاستگذاری هماهنگ برای تأمین نیازهای فرهنگی و هنری مردم ایران تـلاش خواهند کــرد و ازســوی دیگر قرار نیست  VOD‌هایی که به‌قول خودشان آمده‌اند جایگزین محتوای شبکه‌های ماهواره‌ای باشند، محتوای مشابهی را که تا دیروز از خارج پخش می‌شد از داخل کشور پخش کنند.

پس سازمان صداوسیما رقیب شبکه‌ها نیست، بلکه به‌عنوان نهاد حاکمیتی، ناظر و سیاستگذار این رسانه‌ها است و تنظیم‌گری سازمان شامل همه شبکه‌های تلویزیونی ملی و استانی ازطریق معاونت‌های مربوطه و VOD‌ها ازطریق ساترا خواهد بود.

باتوجه به حجم تولید محتوا در فضای مجازی، به‌نظر شما نظارت بر محتوا در این بستر چگونه باید باشد؟

سازمان ساترا مسئول نظارت بر رسانه‌های «صوت و تصویر فراگیر» است که شامل محتوای نمایشی حرفه‌ای و محتوای صوت‌وتصویر کاربرمحور است.

البته کنترل محتوای فضای مجازی همواره از دغدغه‌های مقام معظم رهبری و مردم شریف و خانواده‌های محترم است؛ چراکه جامعه ایرانی یک جامعه اخلاق محور بوده و نهاد خانواده در آن بسیاربسیار مهم است.

محتوای حرفه‌ای تعریف خاص خود را د. درحال حاضر سریال‌ها و برنامه‌های ترکیبی و گفت‌وگومحور که پلتفرم‌ها درصدد تولید آن هستند، درخواست صدور مجوز تولید و سپس مجوز انتشار را ارائه می‌کنند که سعی می‌شود روند اجرایی با سرعت عمل بیشتری انجام گیرد. در همین رابطه فرآیند کارگزاری تاکنون نتیجه‌بخش بوده و بخش خصوصی را از بروکراسی سیستم‌های دولتی دور کرده است و این فرآیند من‌بعد پویاتر، شفاف‌تر و پاسخگو هم خواهد بود.

فرآیند نظارت بر محتوای کاربرمحور نیز به‌دلیل حجم بالای تولیدات مسیر دیگری دارد که شامل نظارت‌ها و فرآیندهای نظارتی درونی رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر، نظارت‌های ریسک‌محور ساترا و درنهایت نظارت‌های خود کاربران و به‌کارگیری سامانه پایش مردمی ساپرا است.

در فضای جدید رسانه‌ای کشور شاهد کسب درآمد ازطریق انواع رسانه‌های جمعی هستیم. فرض بفرمایید سریال و فیلم را در فضای یوتیوب عرضه کرد و به همان میزان پخش در شبکه نمایش خانگی درآمد کسب کرد. یا اینکه برخی فیلمسازان تهدید می‌کنند که اگر نظارت‌ها شدید شوند، ما آثارمان را در شبکه‌های مثل نتفلیکس پخش می‌کنیم. در چنین شرایطی فکر نمی‌کنید نظارت‌های سنگین بر آثار باعث فرار هنرمندان از بستر انتشار داخلی شود؟

در پاسخ به این پرسش باید عرض کنم رویکرد کلی، رسانه ملی و ساترا جذب حداکثری هنرمندان برای تولید آثار فاخر متناسب با ذائقه و میل مخاطب ایرانی است. بنابراین همه تلاش ما این است که هنرمندان عزیز و وفادار درخدمت کشور و مردم عزیز ایران باشند. ضمن آنکه ادبیات تهدید و امثال آن در فضای فرهنگی و هنری هیچ اعتباری نـدارد و رعایت چارچوب‌ها و هنجارها در جوامع و رسانه‌های دنیا یک اصل شناخته‌شده است. کم نبودند افرادی که ترک دیار کرده‌اند و تجربه کار در خارج داشته‌اند و توفیقی پیدا نکرده و فقط فرصت کار را از دست داده‌اند و البته عده‌ای هم مهاجرت کرده و تحت شرایط متفاوتی به موفقیت‌هایی دست یافته‌اند.

هیچ ایرانی دلسوز از موفقیت‌های جهانی هنرمندان ناراحت نمی‌شود، به‌شرطی‌که این موفقیت به بهای زیرپاگذاشتن ارزش‌ها، باورهای انسانی و اجتماعی و امنیت ملی کشور نباشد. مـا دوسـت داریـم محصولات ایرانی در پلتفرم‌های بین‌المللی نمایش داده شـوند، امـا فـرامـوش نکنیـم که حضـور در پلتفرم‌های جهـانـی نگـاهـی جهـانـی طلـب می‌کند و استانداردهای خاص خود را دارد.

شما یقین بدانید هر کشور و هر رسانه خارجی قوانینی دارد و هنرمند مکلف است آن را رعایت کند. نمی‌خواهم وارد مصادیق و موضوعات سیاسی شوم، چون طرح این موضوعات معمولا با اهداف خاصی اتفاق می‌افتد، ولی قرار نیست محتوایی در داخل کشور با هنجارشکنی اصول و قواعد حاکم بر جامعه یا سیاه‌نمایی تولید بشود، به این بهانه که اگر مجوز پخش نگرفت، از شبکه‌های خارجی پخش می‌کنیم.

اساسا صدور مجوز ساخت سریال در داخل کشور با ملاحظات پخش از رسانه‌های قانونی داخلی انجام می‌شود و اگر محتوایی که مورد تایید مراجع ذی‌صلاح کشور بوده، از رسانه‌های بین‌المللی پخش شود، ایرادی نخواهد داشت، که در حوزه سینما از این دست توفیقات زیاد بوده و محصولات تولید داخلی مجوز اکران داخلی داشته‌اند و در سطوح عالی جهانی هم مطرح شده‌اند. ولی چنانچه هنرمندی بخواهد محتوایی خارج از ضوابط در داخل کشور بسازد، با این هدف که از پلتفرم خارجی پخش کند، چنین اجازه‌ای به او داده نمی‌شود، مگر اینکه سازنده برای یک فیلمنامه مجوز ساخت اخذ کند، ولی درعمل محتوای متفاوتی را تولید کند که این اقدام خلاف قانون بوده و مصداق رفتار مجرمانه خواهد بود.

از میان تولیدات شبکه نمایش خانگی که در ۱۰سال گذشته عرضه شدند، کدام سریال یا برنامه‌ها را به‌عنوان نمونه موفق این رسانه می‌دانید؟ (لطف می‌کنید عنوان اثر و دلیل انتخاب‌تان را بفرمایید) و اگر بخواهید چند مورد را نام ببرید که در ساختار نظارتی شما تایید نمی‌شوند یا مثلا نیاز به اصلاحات اساسی داشتند، کدام‌یک از این آثار بودند؟

واقعیت این است که طی ۱۰ سال گذشته یعنی زمانی که شبکه نمایش خانگی عمدتا روی DVD عرضه می‌شد، من حضور ذهن خاصی از آثار موفق یا ناموفق ندارم، ولی از زمانی که این محتواها در بستر اینترنت و ازطریق VOD‌ها منتشر می‌شود، ما شاهد آثار خوب هم بودیم، ولی ازنظر من متناسب با سرمایه‌گذاری و هزینه‌کرد تولید، آثار ضعیف و ناموفق هم زیاد داشتیم.

نظر من هم خیلی دور از نظر مردم نیست. به‌طور مثال سریال «زخم کاری» به‌رغم موارد چالش‌برانگیز به‌دلیل اقتباس از یک اثر داستانی و کارگردانی خوب، چفت و بست مناسبی در بین آثار نمایش داشت و البته ایرادات شکلی و محتوایی هم به آن وارد بود، ولی درمجموع کار مناسبی بود یا سریال «خاتون» در یک ژانر تاریخی و با ایفای نقش یک زن میهن‌دوست نشانه‌هایی از یک سریال حرفه‌ای و خوب را داشت و البته نقدهایی هم به آن وارد بود، ولی آثار نامطلوب زیادی هم توسط پلتفرم‌ها تولید شده که علی‌رغم سلبریتی‌محور بودن، هم ازنظر تجاری موفق نبودند و هم مخاطب را راضی نکردند.

لذا یکی از حساسیت‌های مهم سازمان صداوسیما و ساترا توجه به حقوق و رضایت مخاطبان در تولید محتواست؛ چراکه پول محتوای تولیدی پلتفرم‌ها توسط مردم پرداخت می‌شود و این نکته مهمی است که تاکنون از این زاویه کمتر به مساله دقت شده است.

یعنی اگر محتوایی دیده نمی‌شود یا ضعیف و دارای اشکال فراوان است به این معناست که پول مردم را هدر داده‌ایم، لذا ساترا یا نهادهای قانونی مرتبط بایستی به این مساله توجه کنند. جریان گردش پول در صنعت سریال‌سازی اگر متوازن و حساب‌شده نباشد، خسارت‌های جبران‌ناپذیر مادی و معنوی در این صنعت خواهد گذاشت که اگر اجازه بدهید در یک فرصت دیگر به ابعاد این مساله می‌پردازم.

در هرصورت بنده امیدوارم هنرمندان گرامی، سرمایه‌گذاران و اهالی سینما و تلویزیون درکنار هم بتوانند صمیمانه و بامحبت تلاش کرده و ان‌شاءالله درکنار تأمین نیازهای تفریحی و سرگرمی مردم به ارتقای فرهنگ عمومی و موفقیت‌های کشور و ملت ایران کمک کنند.

/فرهیختگان/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

جایزه همراه اول